ادب‌سار
13.4K subscribers
4.82K photos
116 videos
20 files
813 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹حکیم نیشابور

چون صبح نشابور دلی روشن داشت
بر جان ز پرند علم پیراهن داشت
همواره پیام‌آور بیداری بود
تاریکی خواب جهل را دشمن داشت

وارسته‌ی دل به زندگانی بسته
جز مرگ ز دام هرچه باور رسته
آن لحظه‌شناس دم غنیمت‌دان را
نیروی یقین به زندگی پیوسته

بیدارتر از روان بیدار جهان
با نور خرد رفت به دیدار جهان
چشم از همه سو گشاده در کار جهان
یک ذره نبرد ره به اسرار جهان

هرچند به اسرار جهان راه نبرد
دانست چگونه راه بایست سپرد
دانست چگونه خوب می‌باید زیست
دانست چگونه خوب می‌باید مرد

بسیار اگر ز می سخن گفت و ستود
می در معنا نمادی از شادی بود
دنبال نجات لحظه‌ها می‌گردید
جان را به نشاط رهبری می‌فرمود

گر گوش کنی هر سخنش فریاد است
بر خلق که فریاد به گوشش باد است
گر در نگری آن چه در اندیشه‌ی اوست
پیکار بزرگ داد با بیداد است

سروده‌ی #فریدون_مشیری برای #خیام
#روز_خیام
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
💫🪐 ۲۸ اردیبهشت
روز بزرگداشت «خیام»
این خداوندگارِ دانش و فرزانگی
و بزرگ‌پیامبرِ پارسی‌سُرایی گرامی باد.
#خیام همچون فردوسی در چامه‌ها و نوشته‌های خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی می‌نوشت و می‌سرود یا از واژه‌های بیگانه بسیار کم بهره می‌برد.
چند نمونه از آن‌ها را بخوانیم:


ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
💫
از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
💫
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
💫
هم دانه‌ی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند
💫
تا چند زنم به‌روی دریاها خشت؟
بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت
خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
💫
هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهاده‌ای، چه می‌پنداری؟
💫
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صدهزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی
💫
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
💫
برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید…
داد و راستی نگاه‌دار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار!
پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار.

#روز_خیام
فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساخته‌ی هنرمندانه‌ی #حسین_فخیمی
b2n.ir/StatueofKhayyam

🪐💫 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مرحوم = شادروان، روانشاد، انوشَک‌روان، نوشین‌روان، آمرزیده، زنده‌یاد، درگذشته، از جهان‌رفته، نیک‌رفته، نیک‌یاد، هوفَروَرت، ویتَرتَک(پارسی پهلوی)

🔻مرحومه = شادروان، روانشاد، انوشَک‌روان، نوشین‌روان، آمرزیده، زنده‌یاد، درگذشته، از جهان رفته، نیک‌رفته، نیک‌یاد، هوفَروَرت، ویتَرتَک(پارسی پهلوی)

🔻مغفور = بخشوده، آمرزیده

نمونه:
🔺آن مرحوم، دار فانی را وداع گفته و چهره در نقاب خاک کشید =
آن روانشاد، سرای سپنج را بدرود گفته و چهره در پرده‌ی خاک کشید

فوت مرحومه‌ی مغفوره، والده‌ی عزیزتان را تسلیت عرض می‌نمایم =
درگذشت نوشین‌روان، مادر گرامیتان را با شما همدردم

🚩برای آگاهی بیشتر بنگرید به t.me/AdabSar/1068

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مرحوم #مغفور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
چُنین بَرده گشتیم بر خواسته
دل آراسته شد روان کاسته

چو دل برنِهی بر سَرای کهن
کند راز و بر تو بپوشد سخن

سوی آز منگر که او دشمن‌ست
دلش بَرده‌ی جانِ آهَرمَن‌ست

بپوی و بپوش و بناز و بخَور
تو را بهره این‌ست ازین رهگذر
#فردوسی

و در این هفته
امیدم چنان‌ست کز کردْگار
نباشی جز از شاد و به‌روزْگار


گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
ادب‌سار
👨🏻‍🌾 واژه‌های پارسی در زبان تازی دُهانج، دُهامج = از پارسی دُوکوهانه، دو رگام (شتر تندرو دو کوهانه) دَهدار، دُهدُر = از پارسی داهدار (داه= پَست و بیهوده) دَهداق = از پارسی دهداق، گوشت تکه شده دُهدُر = از پارسی ده دل، کسی که ده دل فریبکار دارد، بیهوده، ژاژ…
🎋 واژه‌های پارسی در زبان تازی

دیابیج = از پارسی دیباها، ابریشم‌ها.
دیانت = از پارسی دین، دین‌داری.
دیَاوین، دَواوین = از پارسی دیوان، دیوان‌ها.
دیباج = از پارسی دیبا، ابریشم.
دیباجه = از پارسی دیباچه، پیشگفتار، سرآغاز، پَرَند(ابریشم، دیبا).
دَیبَق = از پارسی دیبا، دیبه.
دَیجور = از پارسی داج‌وَر (داج= تاریکی)، ستمکار.
دَیدَب، دیدبان = از پارسی دیدبان.
دَیدَبان = از پارسی دیدبان، نگهبان.
دَیر = (سریانی) یا از ریشه‌ی پارسی دارا، دیر، کُـنِـشت (آتشکده، آتشگاه، نمازگاه، کلیسا، کنیسه‌ی یهودیان).
دَیزَج = از پارسی دیزک، دیزه، اسبی که از سر تا دُمش راه‌های سیاه باشد.
دَیش، دُیوُس = دگرگشته ی دَیس، پستان، پستان‌ها، سرَپستان.
دَیسَق = از پارسی دِیسِه (دیس سیمین)، تشت سیمین، سینی سیمین.
دیگ = از پارسی دیگ.
دیلم = از پارسی دیلم، مازندران.
دینار = از پارسی دینار.
دین = از پارسی دین، آیین، کیش، روز بیست چهارم ماه‌های ایرانی.
دیوان، دیوانیه = از پارسی دیوان، دفتر، دیوان‌خان، خانه‌ی گردهمایی.

🎋 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🎋 @AdabSar
چنین جای «آباد» ویران که کرد؟

🏴 #آبادان
@AdabSar
وجب به وجب خمپاره و انگشت به انگشت ترکش
اگر از ماه کسی آهن‌ربای بزرگی به دست می‌گرفت خوزستان می‌چسبید به ماه!

#رضا_براهنی
بُرشی از نبیک(کتاب): آزاده خانم و نویسنده‌اش


🏴 #خرمشهر #آبادان #خوزستان
@AdabSar
💠🔹 فارسی را فاس بداریم

یکی از سخندانان در نشست دسته‌ی فرهنگ‌دوستان می‌گفت:
«به سمعم رسید از ادیب شهیر و ملک مُلک‌قول، که فارسی احسن جمله لغات است و اکبر به جملگی صفات. احلا من‌العسل است و هر عبارتش مثل!
مخلص کلام بر خواص و عوام لازم است به پاسداشت آن ید عمل قوی داریم!»

انگشت به لب ماندم از توانمندی این سخنور «فارسی‌!دوست» که در خوش‌گویی از پارسی، جز «پاسداشت» واژه‌ای پارسی به کار نبرد!
ناچار به زبان آمدم که:

چاپلوسی بگفت شاهی را
کای قدت راست همچو چوبه‌ی دار

وی بیانت برنده همچون تیغ
وی زبانت کشنده همچون مار!

شاه گفتا ز چاپلوسی تو
گل شود نیز خوار همچون خار!
...

پاس داریم پارسی را ما
تو همان فارسی‌ت فاس بدار!


نویسنده و فرستنده: #مجتبا_شکوهی_راد

💠🔹 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻خلاق = آفرینِشگر، آفریننده، آفریدگار، آفرینا
🔻خلاقه = آفرینِشگر، آفریننده، آفریدگار، آفرینا
🔻خلاقانه = آفرینِشگرانه، نوآورانه
🔻خلاقیت = نوآفرینی، نوآوری، آفرینِشگری، آفرینندگی
🔻قدرت خلاقه = آفریتاری
🔻نیروی خلاقه = آفرینِشگری
🔻خلاق‌الوجود = آفریننده‌ی هستی، هستی‌آفرین

✍️نمونه:
🔺برای فروش از روش‌های خلاقانه‌ای استفاده می‌کرد =
برای فروش، روش‌های نوآورانه‌ای به‌کار می‌برد

🔺انسان‌های خلاق چگونه فکر می‌کنند؟ =
مردمان آفرینِشگر چگونه می‌اندیشند؟

🔺خلاقیت، مهارت ذهنی برای تولید ایده تازه است =
نوآفرینی، چیرگی هوشی برای آفریدن ایده‌ی تازه است

🔺خداوند خلاق‌الوجود است =
خداوند هستی‌آفرین است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#خلاق #خلاقه #خلاقانه #خلاقیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
🎋 واژه‌های پارسی در زبان تازی دیابیج = از پارسی دیباها، ابریشم‌ها. دیانت = از پارسی دین، دین‌داری. دیَاوین، دَواوین = از پارسی دیوان، دیوان‌ها. دیباج = از پارسی دیبا، ابریشم. دیباجه = از پارسی دیباچه، پیشگفتار، سرآغاز، پَرَند(ابریشم، دیبا). دَیبَق = از پارسی…
🪆 واژه‌های پارسی در زبان تازی

ذات = از پارسی زات، گوهر، هستی، نهاد، سرشت
ذریاب = از پارسی آب زر
ذَما ٕ = از پارسی دَم
ذِن = از اوستایی دن: دین، روش، باور، بینش
ذَنَب = از پارسی دُنب، دُم، دُنباله
ذُنُیی، ذنَبی، ذنَبَه = از ریشه‌ی پارسی دنب
ذَوات = از پارسی زات، زادها، هستی‌ها
ذُوزنَقِه، زنَقِه = از پارسی زنخ (چانه)، زنخدار، نگاره‌ی مهندسی، استخوان مچ دست
ذین = از پارسی زیان، کسری، کمبود
راتینُج، راتیلَج = از پارسی راتیانج، انگُـم(صمغ) درخت کاج
راذان = از پارسی رَوزان، جایی است در اسپاهان
راز = از پارسی راز، برگرفته از واژه‌ی اوستایی razangh
رازقی = از پارسی رازقی، گونه‌ای انگور، می، گل سوسن سپید
رازقیه = از پارسی رازقی، پیراهن کتانی سپید
رازونه = از پارسی روزنه، شهر درخشان، روشن
رازیانَج = از پارسی رازیانه، گیاهی خوشمزه و خوشبو از تیره‌ی چتریان

🪆 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🪆 @AdabSar
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
بسا رنج‌ها کز جهان دیده‌اند
ز بهرِ بزرگی پسندیده‌اند

سرانجام بِستر جز از خاک نیست
ازو بهره زهرست و تریاک نیست

چو دانی که ایدر نمانی دراز
به تارَک چرا برنِهی تاجِ آز

همان آز را زیرِ خاک آوری
سرش را سر اندر مَغاک آوری

تو را زین جهان شادْمانی بس‌ست
کجا* رنجِ تو بهرِ دیگر کس‌ست
#فردوسی
_________
*کجا=که

امیدم که از
کردْگار سپهر
دلِ ما پر از آفرین باد و مِهر


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
فرتور: #اردلان_حسن‌علی‌زاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
📗چند واژه‌ی کهن پارسی به‌کار رفته در نَبیگ(کتاب) پهلوی «ارداویراف‌نامه» با برگردان «رشید یاسمی»

▪️گجسته = #ملعون
▫️پل چینَوَد = #پل_صراط
▪️گُـوِشن = #عبارت
▫️چشمیگان = #مشهور
▪️هم‌آورندی = #قدرت
▫️گاس (گاه) = #موقع
▪️هنبام = #معاصر
▫️اندروای = #معلق
▪️میانجیکی = #حکمیت
▫️ارزانیکان = #مستحقان
▪️پاتیابی = #طهارت
▫️نیازان = #عاشق

📗 @AdabSar
Baghe Ahorayei
Alireza Ghorbani
ای باغ چه شد مدفن خونین کفنانت؟
کو خاک شهیدان کفن پیرهنانت؟

تا سرب که پاشیده و تا لاله که چیده‌ات
در سینه و سیمای بهارین بدنانت
***
آه ای وطن! ای خورده به بازار شقاوت
بس چوب حراج از طرف بی‌وطنانت

خون که شتک زد ز پدرها و پسرها
بر صبح یتیمان و شب بیوه زنانت

رودابه‌ی من! رودگری کن که فتادند
در چاه شغادان زمان، تهمتنانت

رگبار گرفت آنگه و بارید ز هر سو
بر سینه و سر، نیزه و شمشیر و سنانت

ای باغ اهورایی‌ام افسوس که کردند
بی‌فرّه و بی‌فرّ و شکوه، اهرمنانت
***
هم‌خوان نسیمم من و هم‌‌گریه‌ی باران
در ماتم سرخ سمن و یاسمنانت…


🎵 سراینده: #حسین_منزوی
🎼 خواننده: #علیرضا_قربانی

🏴 #آبادان
@AdabSar
ادب‌سار
🪆 واژه‌های پارسی در زبان تازی ذات = از پارسی زات، گوهر، هستی، نهاد، سرشت ذریاب = از پارسی آب زر ذَما ٕ = از پارسی دَم ذِن = از اوستایی دن: دین، روش، باور، بینش ذَنَب = از پارسی دُنب، دُم، دُنباله ذُنُیی، ذنَبی، ذنَبَه = از ریشه‌ی پارسی دنب ذَوات = از پارسی…
🌌 واژه‌های پارسی در زبان تازی

راصطه = از پارسی راسته، راستا، تکه توپالی در مهندسی، در پهلوی rast
راوَق، راووق = از پارسی راوک، شراب پالایش شده، راوکی، می ناب
رامُشنه = از پارسی رامشگری، بزم و شادی از ریشه‌ی رام، آسودگی و شادی
رامق = از پارسی رامج، مرغی در بند تا باز و پرندگان دیگر را به دام اندازند
رامَه = از پارسی رام شده، فرمانبردار، کنیزک
راوَند = از پارسی راوه، درخشان، ریوند، ریواس از گیاهان دارویی
راهب = از پارسی راه‌بان، نگهبان راه، کشیش در تازی از رُهب(ترس)
راهنامج = از پارسی راه‌نامه در کشتیرانی
رای = از پارسی رای، دستور، تدبیر، اندیشه، گمان، خرد
راهی = از پارسی راه
رایج = از پارسی رواگ
رُباب، رُبابه = از پارسی رَواوه، ساز چهار تاری، شارشک، نام یکی از سازهای ایرانی که از تنبور بزرگتر است
ربّان = از پارسی راه‌بان
ربد = از پارسی رپت، گیاهی شادی‌آور است که اگر چرنده خورد مست کند

🌌 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🌌 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻خَلق = آفرینش، آفریده، آورش، نوآوری، پدیدارگری، فرآورش، مردم، توده
🔻خلق شده = آفریده
🔻خلق کردن = آفرینش، آفریدن
🔻خالق = آفریننده، آفریدگار، آفرینشگر، آفرنده
🔻خلقت = آفرینش، آفرش
🔻عجیب‌الخلقه = شگفت‌آفریده
🔻ناقص‌الخلقه = دُشافریده
🔻احسن‌الخالقین = نیکوترین آفرینندگان

نمونه:
🔺تو شاکری ز خالق و خلق از تو شاکرند(حافظ) =
تو سپاسدار آفریدگاری و مردمان از تو سپاسگزارند

🔺روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد(حافظ) =
روز و شب فریاد با آفریده‌ی خدا(مردم) نتوان کرد

🔺هدف نهایی از خلقت انسان چیست؟ =
آرمان فرجامین از آفرینش آدمی چیست؟

🔺با قلم جادویی‌اش، اثری هنری خلق کرد =
با خامه‌ی جادویی‌اش، آفرینه‌ای هنری آفرید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#خلق #خالق #خلقت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🍀🍀🍀
🍀🍀
🍀
تو را زین جهان شادْمانی بس‌ست
کجا رنج تو بهرِ دیگرکس‌ست

تو رنجی و آسان دگرکس خورد
سوی خاک و تابوت تو ننگرد

بر او نیز شادی سرآیدهمی
سرش زیرِ گَرد اندرآیدهمی

ز روزِ گذرکردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن
#فردوسی

امید دارم آن:
که بر تو نیاید ز بدها گزند
نداند کسی رازِ چرخِ بلند


گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🍀🍀🍀
✈️ چند واژه‌ی برگزیده‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در شاخه‌ی ترابری هوایی:

#aerostat = هواایست
#aileron = شهپر
#compass_rose = گلباد
#crab = کَج‌پَری
#guideline = راه‌نمون
#level_off = ترازش
#loading_bridge = دالانه
#spin = فروچرخی
#take_off = برخاست
#thruster = رانشگر
#vertiplane = درجاخیز
#way_point = راه‌نشان

✈️ @AdabSar
ادب‌سار
🌌 واژه‌های پارسی در زبان تازی راصطه = از پارسی راسته، راستا، تکه توپالی در مهندسی، در پهلوی rast راوَق، راووق = از پارسی راوک، شراب پالایش شده، راوکی، می ناب رامُشنه = از پارسی رامشگری، بزم و شادی از ریشه‌ی رام، آسودگی و شادی رامق = از پارسی رامج، مرغی در…
🍇 واژه‌های پارسی در زبان تازی

رَبَغ = از پارسی رَبوخه، خوشی و خوشایندی
رِبّه = از پارسی رابو، گیاهی دارویی (خرنوب)، از گل‌های بهاری خوشبو، انبوه مردم.
رُخ = از پارسی رُخ در بازی شتَرنگ(شطرنج)
رُخبینَه = از پارسی رُخبین، ماست ترش
رَخت، رختَج = از پارسی رخت، زین اسب، پوشاک، بار کردن
رختوانیه = از پارسی رختوان، نگهبان رخت، (کاچار، مانه، کاخال = اثاث خانه)
رُخشِه = از پارسی رَخش، نگرانی، سرخ و سپید شدن چهره به دنبال دلشوره
رَدغِه = از پارسی اَرزه، کاهگل
رَذاذ = از پارسی ریز، باران کم، هر چیزی که ریز و کوچک باشد
رَزّاق = از پارسی رِزق، رزق بَخش، روزی بخش، روزی دهنده، روزی‌رسان
رَزّب = از پارسی رزبان، نگهبان باغ انگور
رَزغه = بنگرید به ردغه
رَزدق = از پارسی رَسته (ردیف، صف)، رَچه، راستا
رُوزداق = از پارسی روستا، زمین کِشت

🍇 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🍇 @AdabSar
زمین گر گشاده کند راز خویش
بپیماید آغاز و انجام خویش
کنارش پر از تاج‌داران بُوَد
بَرَش پر ز خون سواران بُوَد…

#فردوسی
#چکامه_پارسی

نگاره: رزم کاووس و شاه هاماوران، برگی از یک نسخه‌ی دست‌نویس شاهنامه‌ی فردوسی، نیمه‌ی دوم سده‌ی ۱۲ خورشیدی. این نسخه در گنج‌خانه‌ی(موزه) اشمولین دانشگاه آکسفورد نگهداری می‌شود.

🌅 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تشویق = (Encourage)، دلگرمی، آفرین‌گفتن، انگیزش، فروزش، رخشند، نیرودادن، توان‌بخشی، به‌شور آوردن، آرزومندکردن، ایزانِش، ایزانیدن، بَرآغالش(آغالش=انگیختن، شوراندن)
🔻تشویق کرد = انگیزاند، دلگرمی داد، آفرین گفت، برانگیخت
🔻تشویق کردن = دلگرمی‌دادن، به‌شور آوردن، انگیزاندن، برانگیختن، نیرودادن، آفرین‌گفتن، آرزومند کردن

✍️نمونه:
🔺او را چنان که لایقش بود تشویق نکرد =
او را چنان که شایسته‌اش بود آفرین نگفت
او را چنان که شایستگی‌اش را داشت دلگرمی نداد

🔺باید تشویقش کنی تا این کار را انجام دهد =
باید برانگیزانی‌اش تا این کار را انجام دهد

🔺پسر را به خونخواهی پدر تشویق نمود =
پسر را به خونخواهی پدر برانگیخت
پسر را به خونخواهی پدر شوراند

🔺جملگی یکصدا تشویقش کردند =
همگی یکسِدا آفرینش گفتند

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تشویق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
غالی(فرش) دستباف ایرانی هر بیننده‌ای را شیدا می‌کند.

روز جهانی هنرهای دستی و روز میهنی غالی ایرانی، این زیباترین دست‌ساخته‌ی آدمی گرامی باد.

🧶 @AdabSar