ادب‌سار
13.4K subscribers
4.82K photos
116 videos
20 files
813 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
ما همدمان
جان‌سپاران اخگرهای امیدیم
تو همدم چاکرانی و
همره دلدادگانِ سیاهی
همنوایان پر نوا را
پنهان می‌کنی
در همهمه‌ی خیابان‌ها
و آواز خدا
زشت‌ترین آواز می‌شود
با نام‌هایی
که می‌پرند
از دست‌های تو


#بزرگمهر_صالحی
☀️ #چکامه_پارسی

💇🏻‍♀🕊 @AdabSar
توانگر شوی چون که درویش را
کنی شاد و هم مردمِ خویش را

کسی گردد ایمِن ز چنگ‌‌‌ِ بلا
که یابد رها زین دَمِ اژدها

هر آن‌کس که از بهر تو رنج بُرد
چنان دان که آن از پی گنج بُرد

چو گیتی ببخشی میاسای هیچ
که آمد تو را روزگارِ بسیچ
#فردوسی

و در این هفته امیدم آن که:
مبیناد چشمِ تو روی بَدان


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🪴
🪴🪴
🪴🪴🪴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپندارمذگان  بُوَد  جشن مهر
کند شادمان آسمان و سپهر

سپندارمذ مهر و نیکی بورز
به یار و زمین با دلی شاد و ارز

سپندارمذ باشکوه و سپند
برفتی به دیدار یارت بخند

ببر شاخه گل پیشکش سوی یار
بزن بوسه لب‌های او مست و هار

بگو دوست داری تو او را بسی
نگیرد  به دل جای او را کسی

به  روز سپند ای پسر بهر یار
نهال و گلی در زمینی بکار

ببین  دختر خوشگل و نازنین
بکاران  نهال و گلی در زمین

بروید ز مهرت درختی بزرگ
شود بارور با بهاری سترگ

سپندارمذ روز جشن و خوشی
نباید دگر جان و دل را کشی


روز مهرورزی به یار و دلدار و زن
روز مهر به زمین شاد و فرخنده
روز مهر، سپندارمذگان شادباش


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
👨‍👩‍👧‍👦 گویندگان: کوروش، رامتین، اَرشین


#سپندارمذگان #اسپندگان
#زن_زندگی_آزادی

🌍💚 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نور = شید، شیت، درخشیدن، درخشش، درخشانی، درخش، روشنایی، روشنی، فروغ، فروزش، فروز، پرتو
🔻نوراَفشان = شیداَفشان
🔻نوراَفشانی = شیداَفشانی
🔻نوراَفکن = شیداَفکن
🔻نورالانوار= شیدِ شیدان، شیدانِ شید
🔻نورانی = آذرنگ، دَرَفشان، درخشان، شیدان، روشن
🔻نورانی‌شدن = دَرَفشیدن، درخشیدن
🔻نورانی‌کردن = دَرَفشاندن، درخشاندن
🔻نور ازلی = اَسَرروشَنی
🔻نورچشمی = شیدِ دیده، سوی دیده، روشنی چشم، قرزند
🔻نور خورشید = خورشید
🔻نور ماه = ماهشید، ماهتاب
🔻نوری = شیدی
🔻ذره‌ی نوری = Photon، شیدپار
🔻سال نوری = سال شیدی
🔻منور= شیده، روشن، دَرَفشیده، شیدبار
🔻منورالفکر = روشن‌اندیش، روشن‌بین، روشن‌رَوان، هوش‌وَرز
🔻تنویر = دَرَفشاندن، روشن‌کردن، آگاهاندن، آگاه‌کردن
🔻تنویر افکار عمومی = آگاهاندن مردم، آگاهی مردم

نمونه:
🔺نور، تابع انحنای فضاست =
شید، پیروِ خَمِشِ اِسپاش است

🔺با چراغ پر نوری همه جا را نورانی کرده بود =
با چراغ پر فروغی همه جا را روشن کرده بود
با چراغ پر فروزی همه جا را دَرَفشانیده بود

🔺نزدیک‌ترین سیاره شبیه زمین، فقط ۱۳ سال نوری از ما فاصله دارد =
نزدیک‌ترین گویال همسان زمین، تنها ۱۳ سال شیدی از ما دوری دارد/دور است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نور #نورانی #منور #تنویر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ما با #پیروز عشق به گوشه‌ای از زیست‌بوم جانوری را آموختیم و این آموزه‌ی ارزشمند را وامدار پیروز هستیم. مرگ او برای ایران سخت اندوه‌آور است. به امید رهایش یوز ایرانی از نابودی.

@AdabSar 🐆
در شبی مرده شرار سخنی پیدا شد
لال بودیم که دال دهنی پیدا شد

سال‌ها دربه‌در وادی ظلمت گشتیم
آفتابی زد و در ما وطنی پیدا شد

شب دیجور که جوینده‌ی مشعل بودیم
سری افروخته بالای تنی پیدا شد

«مردی از خویش برون آید و کاری بکند»
گفتم این را و شگفتا که «زنی» پیدا شد

تیشه این مرتبه در پنجه‌ی شیرین افتاد
که ز هر پنجه‌ی او کوهکنی پیدا شد

همه غم‌های جهان دور و برم صف بستند
ناگه از آینه‌ام صف‌شکنی پیدا شد

غم که می‌گفت: «کسی هیچ هماوردم نیست»
گفتمش هست که مانند منی پیدا شد

#مرتضا_لطفی

#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
💇🏻‍♀ @AdabSar
به ایران کنون کار دُشخوارتر
فزون‌تر بَدی دل پُر آزارتر

که تو برنوشتی رهِ ایزدی
به کَژّی گذشتی و راهِ بدی

ازین بَد نباشد تنت سودمند
نیاید جهان‌آفرین را پسند

گر این باشد ای شاه سامانِ تو
نگردد کسی گِردِ پیمان تو

پشیمانی آید تو را زین سخُن
براندیش و فرمانِ دیوان مکن
#فردوسی

بادا که:
درودَت ز خورشید روشن‌روان


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🍀🍀🍀
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مشاهده = دید، دیدن، دیدار، نگاه، نگاه‌کردن، نگریستن، هم‌بینی، بَرنِگری
🔻مشاهده‌شدن = دیده‌شدن
🔻مشاهده‌کردن = دیدن، نگریستن، دَرنگریستن
🔻مشاهدات = دیدها، دیده‌ها
🔻تکرار مشاهده = بازدید

نمونه:
🔺مشاهدات خود را ضبط کنید =
دیده‌های خود را بایگانی کنید

🔺پلنگ ایرانی در لرستان مشاهده شد =
پلنگ ایرانی در لرستان دیده شد

🔺از آن به بعد هیچوقت مسرور مشاهده نشد =
از آن پس هرگز شادمان دیده نشد

🔺پُستها را به ترتیب مشاهده کنید و لذت ببرید =
پیام‌ها را دَهنادین بنگرید و خوشی بیابید
پیام‌ها را پشت سر هم دَرنِگرید و بهره ببرید

🔺دل بر مجاهده نهادن آسان‌تر است که چشم از مشاهده برگرفتن (گلستان ) =
دل بر کوشیدن نهادن آسان‌تر است که چشم از نگریستن برگرفتن

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مشاهده #مشاهدات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
روز هشتم مارس امسال برای جهانیان روز زن بود و سالی که گذشت برای ایرانیان سال زن بود. زنان ایرانی روزهای بسیاری را به نام خود زدند، آواز آزادی سر دادند و شیردلی سترگ و آرمان بزرگ‌شان را به خود و دیگران نشان دادند.

در ساختاری که سده‌ها و شاید هزاره‌هاست که می‌کوشد تا دست زنان را به بهانه‌ی پاک‌دامنی شکننده‌شان از آزادی، آزادسری(استقلال) و گزینش‎گری(انتخاب‌گری) کوتاه کند، زندگی و جهان را خودکامانه بازگوید(روایت کند) و زنانگی را رد(انکار) کند؛ زنان ایرانی گام‌به‌گام شیوه(سنت)های ریشه‌دار کهنه را شکستند.

رد جایگاه سپند(مقدس) دست‌نیافتنی که تاکنون دستمایه‌ی سرکوب زنان بوده، برای‌شان هزینه‌های بسیاری داشت و رنج‌هایی خردکننده. شاید امسال آنان برای گرامیداشت هشتم مارس سزاوارترین باشند اگرچه سالی سراسر رنج و اندوه بر کشور ما گذشته باشد.
#ادبسار

#روز_زن #زن_زندگی_آزادی
💇🏻‍♀🕊 @AdabSar
بهار را نابود می‌کنیم
در هوای بارانی
دست‌شان را می‌شویند
در خون امید

مادران فردا
در باغچه‌های رویش
دست و پنجه نرم می‌کنند
با مرگ
آن‌ها درخت می‌کارند
دریغا
نهال‌های خشک
که بی‌آب مانده‌اند

#بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی

#روز_زن
💇🏻‍♀🩸 @AdabSar
و گر نیز جویی چنین راهِ دیو
ببرّد ز تو فَرّ‌ِ کیهان‌خَدیو

بمانی پُر از درد و تَن پُرگناه
نخوانند ازین پس تو را نیز شاه

گر این پند من سر به سر نشنوی
به آهَرمَن بدکُنش بگروی

بمانَدت درد و نمانَدت بخت
نه آوازِ شاهی نه تاج و نه تخت
#فردوسی

امیدوارم:
همیشه جهان بر تو فرخنده باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻طغیان = نافرمانی، گردنکشی، سَرکشی، خودسَری، گستاخی، شورش، سَرپیچی، خروش
🔻طغیان آب = کوهه، خیزاب، آشوب شدن دریا و رود و مانند آن
🔻طغیان عواطف = بَرجوشیدن مهربانی‌ها، جوشِش مهر
🔻طغیان قلم = سَرکشی کِلک
🔻طغیان‌کردن = بَرجوشیدن، جوشِش، آشوب‌شدن
🔻طغیانی = سرکش، نافرمان

نمونه:
🔺ظلم حاکم به طغیان مردم منجر شد =
ستم فرمانروا به خروش مردم انجامید

🔺صبر مردم لبریز شده و سر به طغیان برداشتند =
شکیبایی مردم لبریز شده و سر به شورش برداشتند
یردباری مردم به پایان رسید و شوریدند

🔺بارش بی‌وقفه‌ی باران موجب طغیان رودخانه شد =
بارش بی‌ایست باران مایه‌ی آشوب‌شدن رودخانه شد
بارش یکریز باران مایه‌ی بَرجوشیدن رودخانه شد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#طغیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
🔥 چهارشنبه‌سوری جشنی فراتر از سرزمین ایران

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. «ذبیح بهروز» نوشته است که در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن چهارشنبه‌سوری به جا مانده است.

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
«هاشم رضی» گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری» را اینگونه شمرده است:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی چهارشنبه‌سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

🔥 چهارشنبه‌سوری فراتر از سرزمین ماست. «سعید نفیسی» نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر چهارشنبه‌سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.
«ابراهیم پورداود» درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبه‌سوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در چهارشنبه‌سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز چهارشنبه‌سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

🔥درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/15965

#پریسا_امام_وردیلو
🔥 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.

#ابراهیم_پورداود درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبه‌سوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.

امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 @AdabSar
هر آن‌کس که دارید رای و خرد
بدانید کین نیک و بد بگذرد

همه رفتنی‌ایم و گیتی سپنچ
چرا باید این درد و اندوه و رنج

ز هر دست چیزی فراز آوریم
به دشمن بمانیم و خود بگذریم

کنون گاوِ رنجت به چرم‌اندرست
که پاداش و پاداَفره از داورست
#فردوسی

امید آن‌که:
درودِ جهان‌آفرین بر تو باد
همان آفرینِ زمین بر تو باد



گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🍀🍀🍀
Forwarded from ادب‌سار
کم کَمَک چاووشی شاد بهار
نرم نرمک می‌رسد از کوهسار
چشم تا بر هم زنی عید آمده
روز خوب جشن جمشید آمده
فَروَهَرها میهمانت می‌شوند
همنشین مهربانت می‌شوند

ای درخت سرفراز آریا
ای به درد مام میهن آشنا
هر کجای این جهان داری سرا
گوش کن با جان و دل پند مرا:
ما همه از یک نژاد و ریشه‌ایم
پیروان نیکی اندیشه‌ایم
مام میهن ریشه و ما شاخه‌سار
بهر ماندن، ریشه باید پایدار
ور نه در توفان‌سرای روزگار
شاخه‌ساران را نمی‌ماند قرار

لیک اگر روزی من و تو «ما» شویم
جنگلی سبز و گشن می‌پروریم
مهر میهن در سرشت و جان ما
تا ابد پاینده باد ایران ما

#هما_ارژنگی
#نوروز

🌳🌸 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌍🎺
تا نوای هفت سُرنا* در گلستان جان دمید
خوابِ دیرین شد ز چشمانِ زمستان ناپدید
روزگارا هفت سُرنا را به گوشِ جان نواز
چشم را بیدار دار و سینه‌‌ها را پر امید

روزگارا گلشنِ نوروز را پربار کن
شهد پیروزی به کام مرد و زن بسیار کن
ابر را جان‌بخش ساز و ماه را آیینه‌دار
بددلان را دور، با ما نیکوان را یار کن

روزگارا تازه شد هستی در آغاز بهار
جشنِ جمشید جهان‌بین را جهان‌آرا بدار
مهر افزون کن درونِ سینه‌ها در سال نو
فر شادی را به جامِ زندگی از نو بیار

روزگارا جشنِ ما را نوبه‌نو جاوید ساز
سینه را پرمهرتر از سینه‌‌ی جمشید ساز
رنج را آسان بنه بر مردمِ برگشته‌بخت
چشم نیکومردمان را دیده‌ی خورشید ساز


*پی‌نوشت: در باور پیشینیان «رپیتوین» که ایزد گرمی و نوشَوَندِگی است در جشن سده(پنجاه روز پیش از نوروز) به ژرفای زمین فرو می‌رود، در پنجاه روز زمین را از درون گرم می‌سازد و در آغاز بهار دوباره بر زمین فراز می‌آید. در این هنگام با هفت سُرنا(سورنا، شیپور) بر گیتی می‌دمد و جان خفته‌ی جانداران را دوباره به زندگی برمی‌انگیزد.


🎺 سراینده #مردو_آناهيد
#نیایش_نوروزی #نوروز
#چکامه_پارسی

🌍🎺 @AdabSar
بدو گفت بنگر به کارِ جهان
که با آشکارا چه دارد نهان

که هر گنج را روزی آگندن‌ست
به سختیّ و روزی پراگندن‌ست

نگه کن رباطی که ویران بوَد
پُلی کان به نزدیکِ ایران بوَد

دگر کودکانی که بی‌مادرَند
زنانی که بی‌شوی و بی‌چادَرَند

نگه کن به شهری که ویران شده‌ست
کنام پلنگان و شیران شده‌ست

بدین گنجِ بادآور آباد کن
درم خوار کن مرگ را یاد کن
#فردوسی

باشد که:
شبان سیه بر تو نوروز باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
💐🌸
💐💐🌸
ادب‌سار
✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی ساس = از پارسی sas ساس از مایان(حشرات) گزنده مانند شپش و کَک، شبگَز ساسَم = از پارسی ساسم، sasem گدا، برهنه، از واژه‌ی اوستایی  sasi بی‌چیز، درخت سیاه آبنوس ساطِل = از پارسی ساتِل، شاتل، روشَنَک(شیرازی)، گیاهی است دارویی و قارچ…
✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی

سَبّخ = از پارسی سبُک، در پهلوی Sapuk = چابک و سبک
سُبره = از پارسی سَباروک، Sabaruk کبوتر نامه‌رسان
سبزی = در عراق از پارسی سبزی خوردنی
سَبستان = از پارسی سِپستان، سگ پستان، داروی سرفه
سَبَط = از پارسی سبد، Sabad پشکی کوچک که از نی و چوب سازند
سَبَنجونه = از پارسی آسمان‌گون، پوست روباه آبی رنگ
سَبیج = از پارسی شبی(تاریک یا سیاه همچون شب)، بنگرید به سبجه.
سَبیجی = گروهی که همواره با ناخدای کشتی‌های دریایی بودند
سَبیدَج = از پارسی سپید، Sepid روشن و درخشان، یکی از ماهی‌ها
سَت = از پارسی ستاو، Setav = کالیده، شکست خورده (فرهنگ پهلوی) سخن زشت و ناپسند، آک، نیرنگ و ترفند
سُتُوق = از پارسی سِتُو، زرکَش شده (رُوکش زرین)، پول ساختگی
سِتیر = از پارسی استیر، سیر = برابر با یک چهلم مَن). Sir = زیبا در اوستا  Sigara در پازند Sir پُر انباشته، بیزار، دوری‌گزین، پسوند جا مانند گرم‌سیر، سردسیر.
سَجاوَند = از پارسی سگاوند، کوهی در سیستان
سِجَزی = از پارسی سگزی(سیستانی)
سَجمان = از پارسی سگبان، نگهبان سگان
سَجوَری = از پارسی سگ‌واری، کودن
سِجَیل = از پارسی سنگ و گل (آمیخته‌ی سنگ و گل)

@AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

@AdabSar