نوحه های حاج صادق آهنگران در جنگ تحمیلی
1.71K subscribers
496 photos
96 videos
38 files
40 links
اشعار حاج بشیر تجلی بهبهانی
@bashirtajalli

ارتباط با ما:
@abuammar_hz

اشعار حاج حبیب الله معلمی:


@habibollahmoallemi
نوحه های کربلایی حسین فخری

@fakhrihosein

آدرس کانال نوحه های غلامعلی کویتی پور

@koveyitipoor
Download Telegram
Audio
زیارت عاشورا با نوای حاج صادق آهنگران
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
دیده ها بارد سینه ها نالد
دستغیب صد پاره شد دیگر نمی آید
شاعر:عبدالرضا حیاتی
@ahangaransadegh
Audio
شب سیزدهم محرم 1388
روضه ی شهادت امام سجاد (ع)

زینت شبهای دعا حضرت سجاد
خاطره ی کرببلا حضرت سجاد

جلوه ی زیبای عبادات الهی
ای پسر خون خدا حضرت سجاد

زمان: شب سیزدهم محرم 1388
مکان:مسجد جزایری اهواز
ارسالی از برادر محسن ارجمند
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
ای رهگذر بنشین دمی بر خاک خونبارم
بشنو ز جان اسرار پنهانی که من دارم
شاعر:محمدعلی مردانی
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
کشته ی راه ایمان شهید است
حامی دین و قرآن شهید است

نوحه خوانی حاج صادق آهنگران در تشییع پیکر شهید خیرالله صفری زاده-بهبهان
@ahangaransadegh
بخشی از وصیت نامه ی سردار سرلشکر پاسدار شهید حمید باکری

@ahangaransadegh
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی-سردار امین شریعتی-حاج صادق آهنگران
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
با راهیان کربلا سنگر به سنگر می رویم
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
روضه ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

بتاب ای مه دلم از غصه خون شد
که ماه من ز برخ خود برون شد
شاعر:سیدعبدالحسین رضایی

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه
@ahangaransadegh
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَهً عِنْدَ اللَهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ

بتاب ای مه دلم از غصه خون شد
که ماه من ز برخ خود برون شد

تو را ای مه مکان در آسمان است
مه من زیر خاک امشب نهان است
(این زبانحال علیست امشب شبی ست مهتابی.علی با مه سخن می گوید امشب)

تو را ای مه مکان در آسمان است
مه من زیر خاک امشب نهان است

بتاب ای مه که ماه من سفر کرد
جدا شد از من و یاد پدر کرد

بتاب ای مه تو بر کاشانه ی ما
که تاریک است امشب خانه ی ما

به روایاتی امروز وفات فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بوده. حالا امشب خانه ی علی خالی ست حسن و حسین به خواب رفتند گوشه ای علی کنار دیوار نشسته. زار زار گریه می کند.بیا امشب با علی هم ناله بشیم.امشب صدای ناله ی جانسوزی از خانه ی فاطمه بلنده.

بتاب ای مه که تا با روی نیلی
بشویم در دل شب جای سیلی

بتاب ای مه که تا با قلب خسته
دهم من غسل پهلوی شکسته

بتاب ای مه گلستانم خزان شد
به زیر خاک زهرای جوان شد

بتاب ای مه حسن مادر ندارد
(یازهرا-یا زهرا-یا زهرا)
بتاب ای مه حسن مادر ندارد
حسین من کسی بر سر ندارد

بتاب ای مه که تا کلثوم و زینب
ببینند در دل شب روی مادر

مها دارم ز تو این گونه خواهش
که مادر رفته را بنما نوازش

وقتی نزدیک وفات زهرا شد.
خوشا به حال اون کسانی که امشب برای زهرا اشک می ریزند ناله می کنند. چون امشب با مهدی هم ناله شدند با حجت بن الحسن هم ناله شدند. چون امشب با مولا علی هم ناله شدند.
چون وفات زهرا شد فرمود اسماء برو مقداری آب فراهم کن.برو آب مقداری فراهم کن تا من وضو سازم یا غسل بسازم .اسماء آب فراهم کرد. نزد زهرا آورد
زهرا با آن وضو ساخت زهرا خود رو خوشبو کرد.گفت اسماء موقع وفات پدرم جبرئیل از بهشت مقداری کافور آورد. پدرم این کافور رو سه قسمت کرد.یک قسمت رو برای خود نگه داشت.
یک قسمت را برای من گذاشت. قسمت دیگر رو برای علی گذاشت.
آن مقداری از کافور را که برای من گذاشته اسماء بیاور. آورد اسماء .زهرا کافور رو کنار بالین خود کنار سر خود گذاشت گفت اسماء فرمود اسماء من می خوابم.ساعتی صبر کن. جامه را به روی خود کشید. اسماء ساعتی صبر کن.بعداز ساعتی بیا مرا صدا کن. اگر جواب دادم که دادم
اگر جواب ندادم برو علی روخبر کن که فاطمه از دنیا رفت.(یا زهرا)
جامه رو به روی خودکشید .اسماء ساعتی صبر کرد .بعد از ساعتی رفت به بالین زهرا ای دختر مصطفی بیدار شو. ای دختر رسول خدا ای دختر رسول خدا. جوابی نشنید.
جامه را از روی زهرا برداشت.گریه کن برای این لحظه. دید فاطمه ی عزیز مادر حسنین از دنیا رفته.
خود را به روی فاطمه انداخت .ناله کرد.گریه کرد.زهرا جان سلام اسماء رو به رسول خدا برسان(یا زهرا) .گریه می کرد و ناله می کرد. سلام اسماء رو به رسول خدا برسان
در همین لحظه بود که امام حسن امام حسین وارد شدند. اسماء چرادر همچو موقعی مادرمان به خواب رفته. اسماء گفت مادر شما به خواب نرفته.مادر شما از دنیا رفته .از دنیا رفته. (یا زهرا)
حسن خود را به روی سینه ی مادر انداخت.مادر با من سخن گو.
مادر با من سخن گو تا روحم از جسمم خارج نشده مادر جان.
حسین خود رو به روی پاهای مادر انداخت .با من سخن گو. منم فرزند تو حسین. منم فرزندت حسین منم حسین تو .با مممن سخن گو تا دلم نشکافته از دنیا جدا نشدم.
اسماء گفت برید پدر خود رو خبردار کنید از وفات مادر خود.
بیرون رفتند حسنین. صحابه به استقبالشون آمدند. صدا به شیون بلند کردند. چه شده چرا گریه می کنید چرا ناله می کنید. فرمودند مادر ما از دنیا رفت مادر ما از دنیا رفت برای مادر گریه می کنن اینها.
امیرالمومنین این خبر جانسوز رو شنید گریه کرد ناله کرد. در روایت داریم که بی هوش شد. به صورت او آب پاشیدن .وقتی به هوش آمد فرمود فاطمه من بعد از تو خودم رو با که تسلی بدهم فاطمه جان فاطمه جان.مدینه لرزید از خانه ها صدای شیون بلند شد .مرد و زن دوان دوان به سوی خانه ی فاطمه آمدند به پیش امیر مومنان آمدند.حسن کنار علی نشسته حسین کنار علی نشسته و گریه می کنند .مردم به اینها هم که نگاه می کنند به گریه ی این عزیزان ناله می کنند و آنها هم گریه می کنند ام کلثوم رفت کنار قبر رسول خدا یا ابتا. وا محمدا مصیبت تو برای ما تازه شد . وا محمدا وامحمدا وامحمدا
شب شد .تاریکی مدینه رو فرا گرفت .سکوت مدینه رو فرا گرفت.دیده ها به خواب رفت از خانه ی فاطمه جنازه ی مطهری بیرون اومد. غریبانه بر روی دوش علی. زیر این مهتاب نماز خوندند.در زیر این مهتاب او رو به خاک سپردند.حالا علی از مزار فاطمه برگشته حسین و حسنو خوابونده.خود گوشه ای نشسته می سوزد و می گرید .می نالد و اشک می ریزد .همه بگین یا زهرا -یا زهرا - یا زهرا
با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

یا علی رسیده موسم جدایی
می نکن پس از مکن ترک آشنایی
فارغ از ملالم کن از وفا حلالم کن
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

من که خیری از این زندگی ندیدم
یک گلی ز باغ زندگی نچیدم
پهلویم شکست از در
باز هم نیم مضطر
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

عهد خود شکستند بستگان پیمان
زیر پا نهادند جمله حکم قرآن
دین حق ز کف دادند باب کینه بگشادند
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

ظالمان بدانند کین جهان فانی
بر کسی نباشد عمر جاودانی
کیفر الهی هست روز دادخواهی هست
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

آن چه من کشیدم از جفای عدوان
صبر پیشه کردم بهر حفظ قرآن
تا که دین حق برجا ماند اندر این دنیا
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

باشد این گواهی غاصبین حق را
روز دادخواهی می برم سبق را
محشری بپا سازم حق خود ادا سازم
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

حالیا رسیده گاه احتضارم
چون به عشق رویت جان خود سپارم
کن تلاوت قرآن بهرم ای مه خوبان
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

گریه کن علی جان بر من ویتیمان
خاصه بر حسینم آن قتیل عطشان
بین که نوجوانم من زار و خسته جانم من
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با تو یک وصیت محرمانه دارم
از وفا شبانگه در لحد سپارم
تا مزار من پنهان ماند اندر این دوران
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

با علی بگفتا دختر پیمبر
یا علی رسیده عمر من به آخر
می روم از این دنیا
سوی جنت المأوی
ای ولی سبحان ای ولی سبحان

ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه

شمع شبستان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه

بهار عمر تو کم چو باد صرصر خزان
قد شکسته تو را ز دیده کردم نهان
به زیر گل رفتی و ز ماتمت در جهان
وای به طفلان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه

چه گویم از بعد تو به کودکان یتیم
حسین و دیگر حسن که تشته اندم ببین
زینب و کلثوم من به گریه گشته غمین
به چشم گریان من فاطمه یا فاطمه

ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه
شمع شبستان من فاطمه یا فاطمه

وای به طفلان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه

به چشم گریان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه

بلبل دستان من فاطمه یا فاطمه
ای گل بستان من فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه

فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
زهرا غم جانکاه تو پایان ندارد
این ابر چشم من دگر باران ندارد
@ahangaransadegh
حضور حاج صادق آهنگران در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز خیابان آزادگان(۲۴ متری سابق) و گرفتن عکس یادگاری با ایشان در دوران دفاع مقدس
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد
@ahangaransadegh
رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

دشمن ز قدرت او دشمن ز قدرت او
تاب و توان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

این قله ی قداست این موج استقامت
در سنگر ولایت در سایه ی امامت
پاینده باد و جاوید تا عرصه ی قیامت
این اسوه ی شهامت این اسوه ی شهامت
شرح و بیان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

با قامتی که باشد بشکوه تر ز فریاد
کوبنده تر ز شمشیر سرسخت تر ز فولاد
سازد حماسه ی بدر در رستخیز بیداد
از تیر شب شکارش از تیر شب شکارش
خائن امان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

این قله ی قداست یا سنگر بسیج است
حفظ حریم اسلام با لشکر بسیج است
درس امام امت تا یاور بسیج است
وحشت ز گرد باد وحشت ز گرد باد
کفر جهان ندارد
رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

جوشنده و توانمند کوبنده و سلحشور
هم سوره سوره ی عشق هم آیه آیه ی نور
از شوق دوست لبریز از یاد یار پرشور
شاید اگر بگوید شاید اگر بگوید
میل جنان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

ای یاوران اسلام ای همرهان قرآن
شمشیر سرفرازی بر دستتان درخشان
اخلاصتان به بوذر اخلاصتان به سلمان
این مهر روشنایی این مهر روشنایی
هفت آسمان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد

دشمن ز قدرت او دشمن ز قدرت او
تاب و توان ندارد

رزمنده ی بسیجی رزمنده ی بسیجی
بیمی ز جان ندارد
@ahangaransadegh
حاج صادق آهنگران-شهیدعبدالواحد محمدی-شهید محمدرضا باصر
#لشکر_31_عاشورا
@ahangaransadegh