نوحه های حاج صادق آهنگران در جنگ تحمیلی
1.69K subscribers
496 photos
96 videos
38 files
40 links
اشعار حاج بشیر تجلی بهبهانی
@bashirtajalli

ارتباط با ما:
@abuammar_hz

اشعار حاج حبیب الله معلمی:


@habibollahmoallemi
نوحه های کربلایی حسین فخری

@fakhrihosein

آدرس کانال نوحه های غلامعلی کویتی پور

@koveyitipoor
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تصویری
من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم
شاعر:#حاج_حبیب_الله_معلمی

زمان: تاسوعای سال 1370
عزاداری عزاداران مسجد حضرت زینب به سمت مسجد حضرت ولی عصر(عج) دزفول
@ahangaransadegh
آه چرا برادرم رفت و نیامد
میر سپاه و لشکرم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

اسوه ی فرزانگی و مهر و عطوفت
منبع جود و کرم و لطف و محبت
اختر تابنده ی انصاف و مروت
صف شکن دلاورم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

او که چراغ ره مردان خدا بود
عاشق و سرمست می جام ولا بود
جوهر مردانگی و مهر و وفا بود
با دل و جان برابرم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

برادری که پاس می دادی از خیامم
گاه صدا نمی زدی مرا به نامم
نمی نشستی او به پاس احترامم
عزیز جان مادرم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

یکه سواری که به میدان شجاعت
لرزه فکندی به دل قوم ضلالت
با دل و جان بود طرفدار ولایت
نور دو چشمان ترم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

اصغرم از سوز عطش در التهاب است
سکینه ام ز تشنگی دلش کباب است
در حرم آل عبا قحطی آب است
ساقی آب آورم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

شیر ژیان گشته مگر طعمه ی شمشیر
یا که شده مشک پر آبش هدف تیر
کز سپه کفر بپا خاسته تکبیر
افسر ماه منظرم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

خواهر افسرده بیا خاک به سر کن
اهل حرم را همه یکباره خبر کن
رخت عزاداری عباس به بر کن
مونس و یار و یاورم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم

جان به فدای لب عطشان ابالفضل
جن و ملک ریزه خور خوان ابالفضل
معلمی بنده ی احسان ابالفضل
آه که سقای حرم رفت و نیامد

من که به جز عباس یاوری ندارم
غیر ابالفضل برادری ندارم
شاعر:#حاج_حبیب_الله_معلمی
@ahangaransadegh
Audio
ای بنی فاطمه را یار و معین یا عباس
@ahangaransadegh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پلاک_عاشقی
قسمت پنجم
مصاحبه با حاج صادق آهنگران
در شبکه ی خوزستان در مورد دفاع مقدس
شهریور 1399
@ahangaransadegh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پلاک_عاشقی
قسمت ششم
مصاحبه با حاج صادق آهنگران
در شبکه ی خوزستان در مورد دفاع مقدس
شهریور 1399
@ahangaransadegh
مراسم نصب پرجم
بقعه مبارکه امامزاده عبدالله
شوشتر

دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰
ساعت ۲۲:۳۰

شب اول محرم

با مداحی حاج صادق آهنگران
@ahangaran_org
هر سر که پیمان بلا دارد بیاید
هر کس هوای کربلا دارد بیاید
@ahangaransadegh
Audio
روضه ی حضرت مسلم بن عقیل (ع)
عاشق فرزند زهرا مسلمم
جان نثار راه مولا مسلمم

کوفه شد صحنه ی عید قربان من
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
@ahangaransadegh
امام حسین عليه السلام:
مردم بنده ی دنيايند و دين، چيزی است که بر زبانشان می چرخد و تا وقتی زندگی هاشان به خوبی می گذرد، دم از دين می زنند. پس هر گاه با بلا آزموده شوند، دينداران اندک می شوند.

النَّاسَ عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُون.

📚بحار الأنوار ج۷۵ ص۱۱۶
@Afsaran_ir
Audio
باز در معرکه ها نوبت جولان شده است
شیر از بیشه سر آورده رجز خوان شده است

پدر عمو کجا از مرکب افتاد
مگر ما کودکان را برده از یاد
شاعر:#حاج_حبیب_الله_معلمی

از شاخه گردیده جدا
لاله ی یاسم لاله ی یاسم
شاعر:حاج غلامرضا سازگار(میثم)

زمان‌‍:شب تاسوعای سال ۱۳۸۹
مکان:مسجد جزایری اهواز
ارسالی از برادر محسن ارجمند
@ahangaransadegh
باز در معرکه ها نوبت جولان شده است
شیر از بیشه سر آورده رجز خوان شده است

کیست این مرد که هنگامه ی تیرش پیداست
تک سواری که فقط رد مسیرش پیداست

موج برخاسته و کوه تلاطم کرده
سر بدزدید که یک شیر تبسم کرده

آمده تا بخرد آبروی میدان را
آمده تا که بگیرد نفس طوفان را

میل کرده قدمی دور و بر خویش زند
دست بر قبضه ی تیغ دو سر خویش زند

مشک بر دوش هوای دل دریا دارد
پسر سوم زهرا چه تماشا دارد

تند باد است که می چرخد و جانکاه بود
اشهد ان علیاً ولی الله بود

چشمها مات علی باز به خیبر رفته
این جوان کیست که اینقدر به حیدر رفته

گره ای زد به ابرو و نفس بند آمد
قلعه و خیبر و در را همه را کند آورد

لحظه ی سخت نبرد است گل لبخندش
نام زهرا و علی نقش به بازو بندش

رقص تیغش عجیب است هنر می خواهد
دیدن حضرت عباس جگر می خواهد

هو هوی تیغه ی او وه چه شتابی دارد
پس هر ضربه به جا ردّ شهابی دارد

بعد هر ضربه ی او تازه همه می فهمند
که دو نیمند و یا اینکه به مویی بندند

لرزه می افکند آن دم که قدم می کوبد
سر زینب به سلامت که علم می کوبد

پای او ریخته هر کس که سری داشته است
چه خیالیست حرم را علم افراشته است

باز می آید و مشکش پر آبست هنوز
وقت لالایی آرام رباب است هنوز

آه از آن روز که می دید که لبها خشک است
مشک های حرمش بین دو دریا خشک است

رفت یک بار دگر شاد کند دلها را
تا به خیمه بکشاند یقه ی دریا را

دختری گفت فرات از لب او می آید
دلتان قرص بخوابید عمو می آید

ولی ای وای نیامد نفس گلها حیف
چقدر منتظرش بود رباب اما حیف

به کمین چند هزاری دل نخلستانند
شیر می آید و از ترس همه پنهانند

دست را بس که کریم است همانجا بخشید
حاجت هر چه که تیغ است به یکجا بخشید

تیر از چار طرف خورده ولی جان دارد
پدر مشک ببین مشک به دندان دارد

گرچه هر تیر خودش را به تن او جا کرد
باز هم حرمله این بار گره را وا کرد

تیری انداخت که غم را به دل زهرا دوخت
مشک را تیر درید و به تن سقا دوخت

تیر دوم که روان شد دل زهرا خون شد
چشم را بوسه زد از پشت سرش بیرون شد

خواست تا خون به سر طره ی گيسو بكشد
تير از چشم ترش با سر زانو بكشد

به زمين خورد كه يكباره عمودي آمد
به جراحات تنش زخم كبودي آمد

مي كشد پا به زمين و نفسش مبهم شد
گره ی معجر طفلان حرم محكم شد

او رشید است چرا قامت کوچک دارد
فکر گهواره نمایید که کودک دارد

نیزه آورده و بستند ولی سر افتاد
چشم های طمع این بار به معجر افتاد

پدر عمو کجا از مرکب افتاد
مگر ما کودکان را کودکان را برده از یاد

پدر عمو کجا از مرکب افتاد
مگر ما کودکان را برده از یاد

ابوالفضل علمدارت کجا رفت
ز جور کوفیان صد آه و فریاد

بگو لب تشنگان چشم انتظارند
ز هجران تو عمو بی قرارند
دگر از تشنگی طاقت ندارند
بیا لب تشنگان را رس به فریاد

پدر عمو کجا از مرکب افتاد
مگر ما کودکان را برده از یاد

بگو عمو نخواهیم آب دیگر
بیا در خیمه یاری کن برادر
که از سوز عطش جان داده اصغر
بیا ما را نما از غصه آزاد

پدر عمو کجا از مرکب افتاد
مگر ما کودکان را برده از یاد

از شاخه گردیده جدا، لاله ی یاسم
از شاخه گردیده جدا، لاله ی یاسم

افتاده زیر دست و پا، دست عباسم
از شاخه گردیده جدا
لاله ی یاسم لاله ی یاسم

ای هر دو دستت دست من، ای همه هستم
تنها طرفدارم، چرا، رفتی از دستم
افتاده زیر دست و پا، دست عباسم

از شاخه گردیده جدا
لاله ی یاسم لاله ی یاسم

جان عزیزان پر ز اشک مشک تو خالی
طفلان همه چون طایر بی ‌پر و بالی
افتاده زیر دست و پا، دست عباسم

از شاخه گردیده جدا
لاله ی یاسم لاله ی یاسم

گشته کنار علقمه، آه و واویلا
صاحب ‌عزایت فاطمه، آه و واویلا
افتاده زیر دست و پا، دست عباسم

از شاخه گردیده جدا
لاله ی یاسم لاله ی یاسم
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
ابالفضلم علمدارت حسین جان
منم میر و سپهدارت حسین جان
@ahangaransadegh
Audio
حسینت غریب است و بی یار
دوباره علم را نگه دار
علمدار

دست علمدار جدا شد ای اهل حرم
با دو لب تشنه فدا شد سقای حرم

سقای حرم آب آور لاله هایم
برخیز که یاری ندارم ندارم

زمان :تاسوعای 1393
مکان:دزفول
@ahangaransadegh
Audio
#دفاع_مقدس
روضه ی شب عاشورا
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم
شاعر:محمد حسن فرحبخشیان(ژولیده نیشابوری)

امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
شاعر:حبیب الله چایچیان(حسان)

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین
شاعر:سیدرضا موید خراسانی
@ahangaransadegh
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
شب عاشوراست شب جانگدازیست.عزاداران سید الشهدا

الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
این زبانحال سیدالشهداست در شب عاشورا.مناجات حسین فاطمه است
نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم

پی ابقاء قد قامت به ظهر روز عاشورا
برای گفتن الله اکبر، اکبر آوردم

برای آزادی نسل جوان از بند استعمار
برادر زاده ای چون قاسم فرخ فر آوردم
(یا زهرا)

برای اینکه قرآنت نگردد پایمال خصم
به زیر سم مرکبها الهی پیکر آوردم

خانواده های شهدا از شما التماس دعا
کسانی که مفقودالاثر داریدکسانی که اسیر دارید. التماس دعا داریم شب عاشوراست.

در خیام حسین امشب چه می گذرد؟.چه حالی دارد زینب؟ بیایید با زینب حسین هم ناله بشیم.غم های عالم بر روی دوش زینب است امشب.
برای اینکه قرآنت نگردد پایمال خصم
به زیر سم مرکبها الهی پیکر آوردم

اگر با کشتن من(خدا) دین تو جاوید می گردد
برای خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم

مادر یک شهیدی امشب نامه ای داده.گفته یادی از شهدا هم بکنین.من جوان نوزده ساله ای داشتم.امید داشتم دامادش کنم.امید داشتم به حجله ی دامادی بفرستم عروسش رو ببینم.ولی وقتی دیدیم اسلام حسین در خطر است من از جوانم چشم پوشی کردم.
گفتم خدایا من به خاطر تو این رو می رفستم به جبهه مانعش نشدم.
با حسین هم صحبتی داره این مادر.می گوید به حسین گفتم تو علی اکبر دادی قاسم دادی.چگونه من این جوان نوزده ساله ام رو ندم؟ خیلی هم راضی هستم.چند فرزند دیگه دارم حسین حاضرمم این چند فرزندم رو در راه تو تقدیم کنم.
شهدا رو فراموش نکنید امشب. دوستان شهیدتون رو یاد کنید.اون کسانی که در صف نماز جماعت با هم بودید. قرآن با هم خوندید. سال ها با هم بودید.با همدیگه رفتید بسیج ثبت نام کردید.با هم در یک خیمه با هم بودید با هم در چادر بودید. در شب عملیات پا به پای هم رفتید. ولی من و تو از کاروان مانده آنها رفتند.
حسین فاطمه خدا نکند باب شهادت به روی ما بسته شود.خدا نکند خدا نعمت شهادت رو از ما بگیرد.

علی را در غدیر خم نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود علی اصغر آوردم

علی انگشتر خود را به سائل داد ،اما من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم

برای آنکه همدردی کنم با مادرم زهرا
برای خوردن سیلی سه ساله دختر آوردم
شاعر: محمد حسن فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری)

شب عاشوراست امشب این بچه ها این دختر سه ساله ی حسین.کودکان به دامن حسین چنگ می زنند ولی فردا شب باید به دامن زینب چنگ بزنند.
امشب این کودکان در خیمه ها آرام خوابیده اند ولی فرداشب باید در بیابان کربلا آواره زینب به دنبال آنها بدود.امشب کجا؟ فرداشب کجا؟
امشب وقتی چند نفر از اصحاب عمربن سعد، از یاران عمربن سعد از کنار خیمه های حسین می گذشتند.دیدند صدای زمزمه ی قرآن بلند است.سوال کردند پس این صدای زمزمه های قرآن و مناجات از کیست؟
ما رو از کوفه آورند گفتند باید با خارجی ها بجنگید پس اینها که هستند؟ وقتی گفتند اینها حسین فاطمه اند حسین فرزند زهرا .این فرزند دختر رسول خداست همان شب آرام آمدند پناهنده شدند.
آمدند نزدیک خیمه ها.ابالفضل است نگهبانی خیمه ها رو می دهد.صدای اسبها رو شنید از جا برخاست.آنها وقتی دیدند آن نگهبان بلند شد صدا زدند: ما دشمن نیستیم. ما از دوستانیم. ما رو گول زدند فریب دادند.گفتند بیایید با خارجی ها بجنگید ولی شنیدیم حالا آمده ایم با حسین فرزند زهرا بجنگیم.آمده ایم با شما.
ابالفضل فرمود قدم شما روی چشم ما بفرمایید ولی شرطی دارد شروطی دارد از اسبها پیاده بشید افسار اسب رو در دست بگیرید آرام آرام حرکت کنید تا من شما رو به خیمه ی اباعبدالله برسانم.گفتند می آییم ولی چقدر سخت می گیری چقدر شرط می گذاری؟ فرمود ابالفضل آخه امشب اگر صدای این اسبها بلند شود صدای سم اسبها بلند شود. فقط امشب کودکان های حسین خوابیده اند فقط یک امشبی آرام گرفته اند
.یا زهرا عنایتی به این مجلس بکن. همه امشب عزادارند. رسول خدا عزادار است. زهرا عزادار است. امیرالمومنین، ملائکه گریانند.خدا هم امشب عزادار است برای حسین.
یا زهرا
دستور داد به دور خیمه ها خندق بکنید.در آن خندق آتش روشن کنید. دشمن نزدیک خیام نشود.
دشمن نتوانست به خیمه ها نزدیک شود ولی فردا عصر عاشورا راهی پیدا کردند و آمدند به طرف خیمه ها. هر خیمه ای رو آتش می زند کودکان و زنها از آن خیمه به خیمه ی دیگر پناه می بردند.
باز می اومدند آن خیمه رو آتش می زند باز می رفتند به خیمه ی دیگر.تا رسیدند به خیمه ی زینب همه به دور زینب جمعند عمه جان کجا بریم.وقتی زینب وضعو دید ماجرا رو دید آتشها رو دید صدا زد کودکها بچه ها برید در بیابان پخش بشید.
عجم لحلم الله جل جلاله
امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود
امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می‌شود
امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب کنار یکدگر،بنشسته آل مصطـفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب بود برپا اگر، این خیمه‌ی ثاراللهی
فردا به دست دشمنان، برکنده از جا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده‌اند
فردا به زیر خارها، گم گشته پیدا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب رقیه حلقه‌ ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست سقّا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب که قاسم، زینت گلزار آل مصطفاست
فردا ز مرکب، سرنگون، این سرو رعنا می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فـردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب به دست شاه دشت،باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود

امشب سر سِرّ خدا بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری می‌شود
این دشت دریا می شود

امشب شهادت نامه‌ی عشاق، امضا می‌شود
شاعر: حبیب الله چایچیان(حسان)

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

فاطمه می کند بر حسینش نگاه
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

شمر دون لحظه ای خنجر مکش از جفا
شعله ی غم مزن بر جگر مصطفی
پیش مادر مبر سر پسر از قفا
بر دل فاطمه رحمی ای بی حیا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

آن عزیز خدا می رود با فغان
گه سوی خیمه گاه گه سوی قتلگاه
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

قاتل از یک طرف خنجر کشد از کمر
علی از یک طرف ناله کشد از جگر
چه کند زینب از آه دل و چشم تر
دخترت را ببین سیدالاوصیا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

ذوالجناحا ببین در موج خون راکبت
سرخ کن کاکل از خون سر صاحبت
گر نشد پیش چشم پرده ی خون حاجبت
با خروش و فغان رو سوی خیمه ها
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

ای سکینه بیا هنگام افغان آمد
اسب بی صاحب بابا ز میدان آمد
اول ماتم است و شام هجران آمد
موی سر کن پریش زین غم و زین عزا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

آتش از خیمه ها بر آسمان می رود
زینب از هر طرف ناله کنان می رود
از تن کودکان ز غصه جان می رود
پر شد از ناله ی یا حسین کربلا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین

در یم خون حسین می زند دست و پا
یا غریب یا حسین یا غریب یا حسین
شاعر: سید رضا موید

این العباس واویلا
حسین تنهاست واویلا

این العباس واویلا
حسین تنهاست واویلا

شب عاشوراست امشب
شب عاشوراست امشب

کربلا غوغاست امشب
شب عاشوراست امشب

نوحه گر زهراست امشب
شب عاشوراست امشب

نوحه گر زهراست امشب
شب عاشوراست امشب

یابن الحسن یابن الحسن عجل علی ظهورک
@ahangaransadegh
Audio
دویدم از خیمه
دلخون بالای سرت
رسیدم و دیدم
خنجر روی حنجرت
شاعر: محمدرضا رضایی

زمان‌‍:شب چهاردهم محرم 1400
مکان:مسجد جزایری اهواز
ارسالی از برادر محسن ارجمند
@ahangaransadegh
Audio
باغبان مانده و خار صحرا
واحسین وا حسین واحسینا

هستیم رفته از دستم اینجا
وا حسین واحسین واحسینا

زمان‌‍:شب چهاردهم محرم 1400
مکان:مسجد جزایری اهواز
ارسالی از برادر محسن ارجمند
@ahangaransadegh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دفاع_مقدس
#تصویری
روضه خوانی حاج صادق آهنگران در جمع رزمندگان لشکر 31 عاشورا
باز اين چه نواست وز کجا مي آيد
کاين نغمه به گوش آشنا می آيد
شاعر:حبیب الله چایچیان(حسان)
@ahangaransadegh