أنا حبَّة عنب حلوة
تعال و امضغني بأسنانك الرقيقة
أنا شجرة حب قريبة
أهرب إلى ظلِّي من شمس أيلول
أنا زهرة بريَّة
تحت جنزير دبَّابة
ألا تريد أن تقطفني قبل أن أموت؟
-----------------
من حبه انگوری شیرینم
بیا و مرا با دندانهای نازکت بجو
من درختِ عشقی نزدیکم
که از آفتاب مرداد به سایهی خود میگریزم
من گلی وحشیام
به زیرِ زنجیر تانک
نمیخواهی پیش از آنکه بمیرم، مرا بچینی؟
#ریاض_الصالح_الحسین
@asheghanehaye_fatima
تعال و امضغني بأسنانك الرقيقة
أنا شجرة حب قريبة
أهرب إلى ظلِّي من شمس أيلول
أنا زهرة بريَّة
تحت جنزير دبَّابة
ألا تريد أن تقطفني قبل أن أموت؟
-----------------
من حبه انگوری شیرینم
بیا و مرا با دندانهای نازکت بجو
من درختِ عشقی نزدیکم
که از آفتاب مرداد به سایهی خود میگریزم
من گلی وحشیام
به زیرِ زنجیر تانک
نمیخواهی پیش از آنکه بمیرم، مرا بچینی؟
#ریاض_الصالح_الحسین
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
June 19, 2021
میبوسمت یک روز در میدان آزادی
دیوارنوشته ای در شهرکرد
#دیوار_نوشته_فارسی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
دیوارنوشته ای در شهرکرد
#دیوار_نوشته_فارسی
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
هرگز نمیخواهم
دو چشمام در هیچ فضایی
شناور شود آه
مگر در چشمان تو،
برای عشق و اشیاءش
هیچ آشکارگی نمیخواهم
نه نسبتی نه پیوستگی
و نه هیچ هویتی نمیطلبم هرگز
هیچ نمیخواهم مگر
این آشفتگیهای بیمهار را
من و تو
زبانهایی باشیم
و اعضایمان الفبای آن باشد.
#آدونیس
برگردان: #حسین_مکیزاده
@asheghanehaye_fatima
دو چشمام در هیچ فضایی
شناور شود آه
مگر در چشمان تو،
برای عشق و اشیاءش
هیچ آشکارگی نمیخواهم
نه نسبتی نه پیوستگی
و نه هیچ هویتی نمیطلبم هرگز
هیچ نمیخواهم مگر
این آشفتگیهای بیمهار را
من و تو
زبانهایی باشیم
و اعضایمان الفبای آن باشد.
#آدونیس
برگردان: #حسین_مکیزاده
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
تاریخِ من، به معجزه بیاعتقاد بود
با چشمتان، به خاک تنم حملهور شدید
آتش گرفت جانم و با آیههایتان
باعث شدید یكشبه ایمان بیاورم
در خاطراتتان چه غریبانه گم شدم
وقتی مهم نبود چه در انتظارم است
بیسرزمین، اگرچه مرا خاک میكنید
در زیر آسمان شما بوده كشورم
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
با چشمتان، به خاک تنم حملهور شدید
آتش گرفت جانم و با آیههایتان
باعث شدید یكشبه ایمان بیاورم
در خاطراتتان چه غریبانه گم شدم
وقتی مهم نبود چه در انتظارم است
بیسرزمین، اگرچه مرا خاک میكنید
در زیر آسمان شما بوده كشورم
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
@asheghanehaye_fatima
او یک نگاه داشت
به صد چشم مینهاد
او یک ترانه داشت
به صد گوش میسرود
من صد ترانه خواندم و
نشنود هیچکس
من صد نگاه داشتم و
دیدهای نبود
#نصرت_رحمانی
او یک نگاه داشت
به صد چشم مینهاد
او یک ترانه داشت
به صد گوش میسرود
من صد ترانه خواندم و
نشنود هیچکس
من صد نگاه داشتم و
دیدهای نبود
#نصرت_رحمانی
June 19, 2021
زمانی که جنگ تمام شود، باهم ازدواج خواهیم کرد و در باغچهی خانهمان گلهایی به زیبایی تو میروید، و تو درون رحمت زیباترین دختر دنیا را نگه میداری....
متن نامهای که در جیب سرباز کشته شده در جنگ به سال ۱۹۳۹ پیدا شد...
@asheghanehaye_fatima
متن نامهای که در جیب سرباز کشته شده در جنگ به سال ۱۹۳۹ پیدا شد...
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
چگونه بال زنم تا به ناكجا كه تویی
بلند می پرم اما ، نه آن هوا كه تویی
تمام طول خط از نقطه ای كه پر شده است
از ابتدا كه تویی تا به انتها كه تویی
ضمیر ها بدل اسم اعظم اند همه
از او و ما كه منم تا من و شما كه تویی
تویی جواب سوال قدیم بود و نبود
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا كه تویی
به عشق معنی پیچیده داده ای و به زن
قدیم تازه و بی مرز بسته تا كه تویی
به رغم خار مغیلان نه مرد نیمه رهم
از این سفر همه پایان آن خوشا كه تویی
جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا
كسی نشسته در آنسوی ماجرا كه تویی
نهادم آینه ای پیش روی آینه ات
جهان پر از تو و من شد پر از خدا كه تویی
تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده ای
نوشته ها كه تویی نانوشته ها كه تویی....
#حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
بلند می پرم اما ، نه آن هوا كه تویی
تمام طول خط از نقطه ای كه پر شده است
از ابتدا كه تویی تا به انتها كه تویی
ضمیر ها بدل اسم اعظم اند همه
از او و ما كه منم تا من و شما كه تویی
تویی جواب سوال قدیم بود و نبود
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا كه تویی
به عشق معنی پیچیده داده ای و به زن
قدیم تازه و بی مرز بسته تا كه تویی
به رغم خار مغیلان نه مرد نیمه رهم
از این سفر همه پایان آن خوشا كه تویی
جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا
كسی نشسته در آنسوی ماجرا كه تویی
نهادم آینه ای پیش روی آینه ات
جهان پر از تو و من شد پر از خدا كه تویی
تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده ای
نوشته ها كه تویی نانوشته ها كه تویی....
#حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
کنار گوش تو، نجوا میکنم دوستت دارم
که
دلت نلرزد دست ِ شعرهایت خالی نماند
از واژه
که
نترسی و تنهایی دمار از روزگارت
در نیاورد
من به خاطر خودت مدام تکرار می کنم
دوستت دارم
که
یاد تو بماند ،فنجان چای را گرم بنوشی
راحت سرت را به پنجره ی اتوبوس بچسبانی و ببندی پنجره ی خیال نا آرامت را به روی دنیا
که
صدای آرامِ کجایی عزیزم؟
ناآرامت کند میان اینهمه پیام خوانده نشده
تکرار میکنم دوستت دارم
که
بازویت را بچسبم و حلقه ی امنیت باشی
دور تا دور خنده های از ته دل عاشقانه ام
که
نترسی و آواز بخوانی
وفریادم کنی
که
جمعه ها را بی من غروب نکنی
من
بخاطر خودت میگویم
دوستم داشته باش
که عشق از دست نرود
و کهنه نشود عاشقانه های ادبی
به کاری بیایند
این مجنون نوازهای لیلی کُشِ دلبرانه
دوستم داشته باش
تا عبور کنیم از این
اقیانوس همیشه منجمد ِ شمالی
دوستم داشته باش
که پایان ِ سفر تو
آغاز امنیت من باشد
#آزاده_کج_کلاه
@asheghanehaye_fatima
که
دلت نلرزد دست ِ شعرهایت خالی نماند
از واژه
که
نترسی و تنهایی دمار از روزگارت
در نیاورد
من به خاطر خودت مدام تکرار می کنم
دوستت دارم
که
یاد تو بماند ،فنجان چای را گرم بنوشی
راحت سرت را به پنجره ی اتوبوس بچسبانی و ببندی پنجره ی خیال نا آرامت را به روی دنیا
که
صدای آرامِ کجایی عزیزم؟
ناآرامت کند میان اینهمه پیام خوانده نشده
تکرار میکنم دوستت دارم
که
بازویت را بچسبم و حلقه ی امنیت باشی
دور تا دور خنده های از ته دل عاشقانه ام
که
نترسی و آواز بخوانی
وفریادم کنی
که
جمعه ها را بی من غروب نکنی
من
بخاطر خودت میگویم
دوستم داشته باش
که عشق از دست نرود
و کهنه نشود عاشقانه های ادبی
به کاری بیایند
این مجنون نوازهای لیلی کُشِ دلبرانه
دوستم داشته باش
تا عبور کنیم از این
اقیانوس همیشه منجمد ِ شمالی
دوستم داشته باش
که پایان ِ سفر تو
آغاز امنیت من باشد
#آزاده_کج_کلاه
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
در رؤیایم تو از آن منی
و در واقعیتام رؤیای منی...
#نزار_قبانی
برگردان: #هانیه_رجبی
@asheghanehaye_fatima
و در واقعیتام رؤیای منی...
#نزار_قبانی
برگردان: #هانیه_رجبی
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
«دنیا با تو»
🎙●خواننده: #نیما_مسیحا
●○ترانهسرا: #افشین_یداللهی
●○آهنگساز: #علیرضا_افکاری
@asheghanehaye_fatima
🎙●خواننده: #نیما_مسیحا
●○ترانهسرا: #افشین_یداللهی
●○آهنگساز: #علیرضا_افکاری
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
June 19, 2021
به من از آن بگو
که توان گفتنش به دیگری را نداری
با من بخند
حتی آنگاه که احساس حماقت میکنی
با من گریه کن
آنگاه که در اوج پریشانی هستی
تمام زیباییهای زندگی را
با من شریک باش
و در کنار من
با تمام زشتیهای زندگی ستیز کن
با من
رؤیاهایی را بیافرین تا به دنبال آنها رویم
در شادیِ هر چه میکنم
شریک باش
برای رسیدن به آرزوهایمان
یاریم کن
با آهنگ عشقمان
با من برقص
بیا در سراسر زندگی در کنار هم گام برداریم
بیا تا ابد
در هر قدم از این سفر
یکدیگر را
عاشقانه
در آغوش گیریم.
#سوزان_پولیس_شوتز
@asheghanehaye_fatima
که توان گفتنش به دیگری را نداری
با من بخند
حتی آنگاه که احساس حماقت میکنی
با من گریه کن
آنگاه که در اوج پریشانی هستی
تمام زیباییهای زندگی را
با من شریک باش
و در کنار من
با تمام زشتیهای زندگی ستیز کن
با من
رؤیاهایی را بیافرین تا به دنبال آنها رویم
در شادیِ هر چه میکنم
شریک باش
برای رسیدن به آرزوهایمان
یاریم کن
با آهنگ عشقمان
با من برقص
بیا در سراسر زندگی در کنار هم گام برداریم
بیا تا ابد
در هر قدم از این سفر
یکدیگر را
عاشقانه
در آغوش گیریم.
#سوزان_پولیس_شوتز
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
تو شعری برای یک عشقِ دیرینهیی
رایحهیی مخصوصِ شبهای گرمِ تابستان در توست
این رایحه از دستهای تو آیا؟
از گیسوانِ تو آیا؟
از چشمهای تو آیا به مشام میرسد؟
نمیدانم...
رایحهیی مخصوصِ شبهای گرمِ تابستان در توست
#مظفر_طیب__اوسلو
@asheghanehaye_fatima
رایحهیی مخصوصِ شبهای گرمِ تابستان در توست
این رایحه از دستهای تو آیا؟
از گیسوانِ تو آیا؟
از چشمهای تو آیا به مشام میرسد؟
نمیدانم...
رایحهیی مخصوصِ شبهای گرمِ تابستان در توست
#مظفر_طیب__اوسلو
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر زنی که خود را شفا می دهد، در حقیقت
نوادگان خود را شفا داده است
✍ #لزلی_گراهام
@asheghanehaye_fatima
نوادگان خود را شفا داده است
✍ #لزلی_گراهام
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
انسانی معمولیام من
از جسم و از خاطره
از خون و از فراموشی.
روی دو پایام حرکت میکنم،
با اتوبوس، با تاکسی، با هواپیما
چنان که شعلهی چراغ جوشکاری
وحشتزده
در من نفس میکشد زندگی،
که شاید خاموش شود
به طرفهالعینی.
درست مثل تو
از چیزهایی برآمدهام من
به یاد آمده و
از یاد رفته:
از صورتها
از دستها،
از سایبان سرخ ظهر
در پاستوس-بونز،
شادیها، مردگان، گلها، پرندگان
شعلهی عصرهای روشن
نامهایی که دیگر به خاطر نمیآورم
ابروها، نفسها، لگنها
سبدها، پرچمها، موزها
همه
درهمآمیخته
عطر میپراکندند برافروخته
گر میگیرند و
و مرا به قدمزدن وامیدارند.
معمولی مردیام من
برزیلی، میانسال، متاهل، یک سرباز ذخیره،
و ای رفیق، هیچ معنایی نمییابم
در زندگی،
جز نبردی مشترک
برای جهانی بهتر.
از آغاز شاعر بودهام.
ولی شعر شکننده است،
نه حرکت میکند
و نه مردم بیخیال را به جنبش درمیآورد.
از اینرو میخواهم با تو حرف بزنم،
چون انسانی که با انسانی
به تو تکیه کنم
یا بازوانام را پیشکش،
چرا که زمان میگذرد
و هنوز آنجاست
ارباب، در کشتار.
که فرصتی باقی نیست
و ما دیگر چیسبانک داریم اینجا،
آیتیاندتی، باند اند شیر،
ویلسون، هاننا، اندرسون کلایتون
و چه میداند کسی، چه بسیارهای دیگر
بازوهای اختاپوسی که زندگیهامان را به خون میکشاند
و بستهبندی میکند
یک آدم معمولی،
درست مثل تو،
زیر شصت امپراتور
از خیابان عبور میکنم.
سایهی ارباب
لک میکند چشمانداز را و
دریا را گلآلود،
و باز میگردد کودکی
تلخ حالا در کامهامان
و کریه به گل و گرسنگی.
ولی میلیونها تنایم ما از مردمان معمولی
و دیواری آفرید از تنها میشود
از بدنهایی برآمده به رؤیا و گلهای آفتابگردان.
■شاعر: #فرریرا_گولار | Ferreira Gullar | برزیل، ۲۰۱۶-۱۹۳۰ |
■برگردان: #محسن_عمادی
@asheghanehaye_fatima
از جسم و از خاطره
از خون و از فراموشی.
روی دو پایام حرکت میکنم،
با اتوبوس، با تاکسی، با هواپیما
چنان که شعلهی چراغ جوشکاری
وحشتزده
در من نفس میکشد زندگی،
که شاید خاموش شود
به طرفهالعینی.
درست مثل تو
از چیزهایی برآمدهام من
به یاد آمده و
از یاد رفته:
از صورتها
از دستها،
از سایبان سرخ ظهر
در پاستوس-بونز،
شادیها، مردگان، گلها، پرندگان
شعلهی عصرهای روشن
نامهایی که دیگر به خاطر نمیآورم
ابروها، نفسها، لگنها
سبدها، پرچمها، موزها
همه
درهمآمیخته
عطر میپراکندند برافروخته
گر میگیرند و
و مرا به قدمزدن وامیدارند.
معمولی مردیام من
برزیلی، میانسال، متاهل، یک سرباز ذخیره،
و ای رفیق، هیچ معنایی نمییابم
در زندگی،
جز نبردی مشترک
برای جهانی بهتر.
از آغاز شاعر بودهام.
ولی شعر شکننده است،
نه حرکت میکند
و نه مردم بیخیال را به جنبش درمیآورد.
از اینرو میخواهم با تو حرف بزنم،
چون انسانی که با انسانی
به تو تکیه کنم
یا بازوانام را پیشکش،
چرا که زمان میگذرد
و هنوز آنجاست
ارباب، در کشتار.
که فرصتی باقی نیست
و ما دیگر چیسبانک داریم اینجا،
آیتیاندتی، باند اند شیر،
ویلسون، هاننا، اندرسون کلایتون
و چه میداند کسی، چه بسیارهای دیگر
بازوهای اختاپوسی که زندگیهامان را به خون میکشاند
و بستهبندی میکند
یک آدم معمولی،
درست مثل تو،
زیر شصت امپراتور
از خیابان عبور میکنم.
سایهی ارباب
لک میکند چشمانداز را و
دریا را گلآلود،
و باز میگردد کودکی
تلخ حالا در کامهامان
و کریه به گل و گرسنگی.
ولی میلیونها تنایم ما از مردمان معمولی
و دیواری آفرید از تنها میشود
از بدنهایی برآمده به رؤیا و گلهای آفتابگردان.
■شاعر: #فرریرا_گولار | Ferreira Gullar | برزیل، ۲۰۱۶-۱۹۳۰ |
■برگردان: #محسن_عمادی
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
#کارل_پوپر در گفتگویی با #هربرت_مارکوزه می گوید:
کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است.
این جمله می تواند ما را به بازخوانی اندیشه هایمان در هر زمینه ای راهنمایی کند.
نه زمین بهشت خواهد شد و نه انسان ها فرشته، ما فقط باید تلاش کنیم کمی بهتر و انسان تر از دیروزمان باشیم.
همین!
@asheghanehaye_fatima
کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است.
این جمله می تواند ما را به بازخوانی اندیشه هایمان در هر زمینه ای راهنمایی کند.
نه زمین بهشت خواهد شد و نه انسان ها فرشته، ما فقط باید تلاش کنیم کمی بهتر و انسان تر از دیروزمان باشیم.
همین!
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
میگویم: دوستت دارم
در زمانهای که مردم از دوست داشتن
خجالت میکشند
اما از کینه و غرور و خشونت نه
أقول: أحبك
في زمن يخجل الناس من الحب
لا يخجلون من الحقد و الكبر و العنف!
#غازی_القصیبی
برگردان: #احمد_دریس
@asheghanehaye_fatima
در زمانهای که مردم از دوست داشتن
خجالت میکشند
اما از کینه و غرور و خشونت نه
أقول: أحبك
في زمن يخجل الناس من الحب
لا يخجلون من الحقد و الكبر و العنف!
#غازی_القصیبی
برگردان: #احمد_دریس
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
بهترین راه برای رشد شجاعت در دختران مان و دیگر زنان جوان از طریق الگوسازی است. اگر آنها مادران خود و زنان دیگر را ببینند که علیرغم ترس، زندگی خود را جلو می برند؛ خواهند دانست که این امکان برای آنها هم وجود دارد.
✍ #گلوریا_استاینم
@asheghanehaye_fatima
✍ #گلوریا_استاینم
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
به ساعت ها بگویید
بخوابند!
بیهوده زیستن را
نیازی به شمارش نیست...
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
بخوابند!
بیهوده زیستن را
نیازی به شمارش نیست...
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
.
رفتنت
حفرهای در من ایجاد خواهد کرد
که تابستان و زمستان
از آن سوز میآید؛
با اینهمه آغوشت را بردار و برو
هرجای دنیا را که خواستی گرم کن!
پرندگانی هستند
که ترجیح میدهند
پای عشقی که ریشه دارد
از سرما یخ بزنند.
#مژگان_عباسلو
@asheghanehaye_fatima
رفتنت
حفرهای در من ایجاد خواهد کرد
که تابستان و زمستان
از آن سوز میآید؛
با اینهمه آغوشت را بردار و برو
هرجای دنیا را که خواستی گرم کن!
پرندگانی هستند
که ترجیح میدهند
پای عشقی که ریشه دارد
از سرما یخ بزنند.
#مژگان_عباسلو
@asheghanehaye_fatima
June 19, 2021
June 19, 2021