Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📔شب شعر حکیم نظامی
با سخنرانیِ:
#محمود_شالویی
و شعرخوانیِ (به ترتیب الفبا):
#سعید_بیابانکی
#فاطمه_راکعی
#هادی_سعیدی_کیاسری
#شاهمنصور_شاهمیرزا
#احمد_شهریار
#ناصر_فیض
#علیرضا_قزوه
#عبدالجبار_کاکایی
#حمید_مبشر
🗓 جمعه 18 اسفند 1402 ساعت 16
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن آثار و مفاخر فرهنگی💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
با سخنرانیِ:
#محمود_شالویی
و شعرخوانیِ (به ترتیب الفبا):
#سعید_بیابانکی
#فاطمه_راکعی
#هادی_سعیدی_کیاسری
#شاهمنصور_شاهمیرزا
#احمد_شهریار
#ناصر_فیض
#علیرضا_قزوه
#عبدالجبار_کاکایی
#حمید_مبشر
🗓 جمعه 18 اسفند 1402 ساعت 16
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن آثار و مفاخر فرهنگی💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🌲
بهار، در نظرم غیر رنگ و بوی تو نیست !
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی
#بیدل
#بهار
🌲🌲🌲
-------------
@bagh_saeb
بهار، در نظرم غیر رنگ و بوی تو نیست !
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی
#بیدل
#بهار
🌲🌲🌲
-------------
@bagh_saeb
Forwarded from کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی (Mahmood Fotoohi)
.
حیرتِ زیباییشناختی، حکمت است
ارزش حُسن و زیبایی به حیرتی است که در ادراککننده ایجاد میکند. به باور صائب تبریزی حیرت، حالتی ارزشمند است و آرامشی اگر در هستی باشد تنها در عالمِ حیرت یافت میشود. از این رو بهشت ِآرامشی که مردمان جویای آن هستند مخصوص چشمانی است که از تماشای زیبایی، حیران میشود:
در عالم حیرت بود آرامی اگر هست
صائب عبث از دیدۀ حیران گله دارد
( صائب، 4/ 2087)
صائب بهشت نقد که جویای اوست خلق
مخصوص دیدهایاست که حیران شود ز حُسن
(صائب، 6/ 3093)
حیرت از نظر صائب عینِ حکمت است و مرتبۀ بینایی و بصیرت هرکس به میزان حیرتی است که او تجربه میکند:
حیرت شبنم درین گلزار عین حکمت است
رتبۀ بینایی هرکس به قدر حیرت است
(صائب 2/ 488)
هر که بیناتر است حیرانتر است هر که حیرانتر از حکمت برخوردارتر؛ چراکه حیرت هم حکمت است و هم لوح محفوظ که تمام اسرار وجود در آن ثبت است. هر چه جز حیرت دیدار باشد نادانی است:
هر چه جز حیرت دیدار بود نادانی است
لوح محفوظ همین مرتبۀ حیرانی است
(صائب، 6/ 3456)
ادراک ظرایف و زیباییهاست که سبب حیرانی شخص میشود، هرچه توان دریافت نازکی و ظرافت بیشتر باشد، حیرت بیشتر و در نتیجه بینش و بصیرت بیشتر خواهد بود. افزایش حیرت، نتیجۀ بالایی عیار زیبایی در سوژۀ ادراکی است؛ پس حسن شدیدتر، حیرت شدیدتری همراه خواهد آورد. بهترین شاهد برای وجود حسن کامل، حیرت شدید تماشاگر است:
حسن کامل را به از حیرت نباشد شاهدی
راحت قربانیان از چشم حیران روشن است
(صائب 2/ 543)
هرچه شخص از امر زیبا دچار حیرت بیشتری شود، نفس لطیفتری دارد و تعامل با امور زیبا سبب تلطیف بیشتر نفس و پرورش سلیقۀ زیبایی خواهد بود. پس ذوق و سلیقۀ ادراک زیبایی حاصل نفس پاک و لطیف است.
برگرفته از کتاب «صور خیال متعالیه: خوانش صدرایی اندیشههای صائب تبریزی». ص 276-277
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
حیرتِ زیباییشناختی، حکمت است
ارزش حُسن و زیبایی به حیرتی است که در ادراککننده ایجاد میکند. به باور صائب تبریزی حیرت، حالتی ارزشمند است و آرامشی اگر در هستی باشد تنها در عالمِ حیرت یافت میشود. از این رو بهشت ِآرامشی که مردمان جویای آن هستند مخصوص چشمانی است که از تماشای زیبایی، حیران میشود:
در عالم حیرت بود آرامی اگر هست
صائب عبث از دیدۀ حیران گله دارد
( صائب، 4/ 2087)
صائب بهشت نقد که جویای اوست خلق
مخصوص دیدهایاست که حیران شود ز حُسن
(صائب، 6/ 3093)
حیرت از نظر صائب عینِ حکمت است و مرتبۀ بینایی و بصیرت هرکس به میزان حیرتی است که او تجربه میکند:
حیرت شبنم درین گلزار عین حکمت است
رتبۀ بینایی هرکس به قدر حیرت است
(صائب 2/ 488)
هر که بیناتر است حیرانتر است هر که حیرانتر از حکمت برخوردارتر؛ چراکه حیرت هم حکمت است و هم لوح محفوظ که تمام اسرار وجود در آن ثبت است. هر چه جز حیرت دیدار باشد نادانی است:
هر چه جز حیرت دیدار بود نادانی است
لوح محفوظ همین مرتبۀ حیرانی است
(صائب، 6/ 3456)
ادراک ظرایف و زیباییهاست که سبب حیرانی شخص میشود، هرچه توان دریافت نازکی و ظرافت بیشتر باشد، حیرت بیشتر و در نتیجه بینش و بصیرت بیشتر خواهد بود. افزایش حیرت، نتیجۀ بالایی عیار زیبایی در سوژۀ ادراکی است؛ پس حسن شدیدتر، حیرت شدیدتری همراه خواهد آورد. بهترین شاهد برای وجود حسن کامل، حیرت شدید تماشاگر است:
حسن کامل را به از حیرت نباشد شاهدی
راحت قربانیان از چشم حیران روشن است
(صائب 2/ 543)
هرچه شخص از امر زیبا دچار حیرت بیشتری شود، نفس لطیفتری دارد و تعامل با امور زیبا سبب تلطیف بیشتر نفس و پرورش سلیقۀ زیبایی خواهد بود. پس ذوق و سلیقۀ ادراک زیبایی حاصل نفس پاک و لطیف است.
برگرفته از کتاب «صور خیال متعالیه: خوانش صدرایی اندیشههای صائب تبریزی». ص 276-277
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
Forwarded from اتچ بات
هر شام ز ماه رمضان، صبحِ امیدی است
هر روز ازین ماه مبارک، شبِ عیدی است
هر آه جگرسوز که از سینه برآید
در دامن صحرای جزا سایهٔ بیدی است
هر نوع شکستی که ترا روی نماید
چون موج درین بحر پر و بال جدیدی است
تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد
از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است!
در دامن دشتی که تو می میکشی امروز
هر لالهٔ او شمعِ سر خاکِ شهیدی است
صائب! اگرت دیده بیدار نخفته است
در پرده شبگیر عجب صبح امیدی است
#صائب
فرارسیدن ماه خدا مبارک! 🌙⭐️
🌲
--------------------
@bagh_saeb
هر روز ازین ماه مبارک، شبِ عیدی است
هر آه جگرسوز که از سینه برآید
در دامن صحرای جزا سایهٔ بیدی است
هر نوع شکستی که ترا روی نماید
چون موج درین بحر پر و بال جدیدی است
تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد
از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است!
در دامن دشتی که تو می میکشی امروز
هر لالهٔ او شمعِ سر خاکِ شهیدی است
صائب! اگرت دیده بیدار نخفته است
در پرده شبگیر عجب صبح امیدی است
#صائب
فرارسیدن ماه خدا مبارک! 🌙⭐️
🌲
--------------------
@bagh_saeb
Telegram
attach 📎
🌲
با #نظامی گرفته بوی بهار همه شعرهای دفتر من
عطر گلهای گنجه را دارد تا همیشه هوای دفتر من
نقل مجنون و قصه شیرین، طعم تلخ حکایت عشق است
که نشانده است کودک دل را با دو صد شوق پای دفتر من
فعلاتن مفاعلن دارند حکم آن ابر لایزالی را
که بریده بریده می بارد، در هوای صدای دفتر من
هفت گنجینه مخزن الاسرار عاشقی کرد تا شب دیدار
هفت در را گشود و جاری شد غزل از لابه لای دفتر من
واژه ها بغض شد، ترک برداشت بیستون دل از غم فرهاد
و غزل گریه هاش را بارید در رگ های های دفتر من
با نظامی هنوز پابرجاست، نظم ، این سرو سربلند سهی
که برآن استوار گردیده است، خط به خط بنای دفتر من
ادبیات فارسی سده هاست زندگی می کند نظامی را
نه نظامی که عشق پر رنگ است، در بهار حنای دفتر من
خاک خورشیدهای تابان شد ، جان گرفت و دوباره جانان شد
سبز و سرخ و سفید، ایران شد در هوایش فضای دفتر من
#محمد_رضا_کاکایی
#بیست_و_یکم_اسفند_ماه
#حکیم_نظامی_گنجوی
@mohammadrezakakaei
🌲🌲🌲
---------------
@bagh_saeb
با #نظامی گرفته بوی بهار همه شعرهای دفتر من
عطر گلهای گنجه را دارد تا همیشه هوای دفتر من
نقل مجنون و قصه شیرین، طعم تلخ حکایت عشق است
که نشانده است کودک دل را با دو صد شوق پای دفتر من
فعلاتن مفاعلن دارند حکم آن ابر لایزالی را
که بریده بریده می بارد، در هوای صدای دفتر من
هفت گنجینه مخزن الاسرار عاشقی کرد تا شب دیدار
هفت در را گشود و جاری شد غزل از لابه لای دفتر من
واژه ها بغض شد، ترک برداشت بیستون دل از غم فرهاد
و غزل گریه هاش را بارید در رگ های های دفتر من
با نظامی هنوز پابرجاست، نظم ، این سرو سربلند سهی
که برآن استوار گردیده است، خط به خط بنای دفتر من
ادبیات فارسی سده هاست زندگی می کند نظامی را
نه نظامی که عشق پر رنگ است، در بهار حنای دفتر من
خاک خورشیدهای تابان شد ، جان گرفت و دوباره جانان شد
سبز و سرخ و سفید، ایران شد در هوایش فضای دفتر من
#محمد_رضا_کاکایی
#بیست_و_یکم_اسفند_ماه
#حکیم_نظامی_گنجوی
@mohammadrezakakaei
🌲🌲🌲
---------------
@bagh_saeb
🌲
در دفتر معامله ی ما خلاف نیست
آن روز عید ماست که روز حساب ماست!
#صائب
سال نو مبارک! 🌹
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
در دفتر معامله ی ما خلاف نیست
آن روز عید ماست که روز حساب ماست!
#صائب
سال نو مبارک! 🌹
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
🌲
از جهـان بی بهـره را نبــوَد تمنّــا عمرِ خضر
روزِ کــوتاه از بـرایِ روزه داران بهتــر است
#کلیم_کاشانی
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
از جهـان بی بهـره را نبــوَد تمنّــا عمرِ خضر
روزِ کــوتاه از بـرایِ روزه داران بهتــر است
#کلیم_کاشانی
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
🌲
امیدِ التفاتم نیست از چشمِ سخنگویت
مکرّر دیدهام این مردمیهای زبانی را
#اثر_شیرازی
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
امیدِ التفاتم نیست از چشمِ سخنگویت
مکرّر دیدهام این مردمیهای زبانی را
#اثر_شیرازی
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
نورالدّین محمّدشریف کاشانی متخلّص به نجیب از ادیبان روزگار شاه سلطان حسین صفوی که در خدمت سلطان محمّداکبر گورکانی فرزند اورنگزیب، شاهزادهٔ پناهندهٔ هندوستان به دربار ایران بود، در رسالهٔ تاریخ کشیکخانهٔ همایون، تصحیح استاد اصغر دادبه و مهدی صدری (ص۲۴۹-۲۵۰)، در تهنیت عید نوروز میسراید:
@mirasmaktoob
.
@mirasmaktoob
.
Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)
نورالدّین محمّدشریف کاشانی متخلّص به نجیب از ادیبان روزگار شاه سلطان حسین صفوی که در خدمت سلطان محمّداکبر گورکانی فرزند اورنگزیب، شاهزادهٔ پناهندهٔ هندوستان به دربار ایران بود، در رسالهٔ تاریخ کشیکخانهٔ همایون، تصحیح استاد اصغر دادبه و مهدی صدری (ص۲۴۹-۲۵۰)، در تهنیت عید نوروز میسراید:
ای از شرف چو مهر به ایوان سلطنت
خورشیدپوش جاه تو دوران سلطنت
چون مهر در دوازدهم برج سروری
مسندطراز گشته به ایوان سلطنت
از پشت یازده گهر بحر گورکان
مانند آیه آمده در شأن سلطنت
آرایش صحیفهٔ دولت که نام تو
همچون جلالهای است به قرآن سلطنت
بدر منیر اکبر ثانی که از شرف
ایوان جاه برده به کیوان سلطنت
لوح و قلم به نام همایون تو نوشت
منشور کامرانی و فرمان سلطنت
رمزی است در دوازدهم بودن از ملوک
یعنی زمان توست نگهبان سلطنت
از صاحبالزّمان مدد یازده امام
مقصود خود بخواه به دوران سلطنت
این نکته خود به مذهب اثناعشر تو را
شمعی است جاودان به شبستان سلطنت
یعنی دو شش بُوَد ز شرف در دوازده
خورشید را ز یازده ایوان سلطنت
اورنگزیب اگر دو سه روزی به ملک هند
در چشم دید خواب پریشان سلطنت
با آنکه قدّ خم شده، چوگان سعی کرد
گویی برون نبرد ز میدان سلطنت
در دلو رفت یوسف اقبال او به چاه
در حوت ماند یونس و عمّان سلطنت
یعنی شرف ز برج حَمَل آفتاب یافت
گردید بر مراد تو دوران سلطنت
چون سال کهنه، نوبت دوران او گذشت
بگذاشت سال نو به تو فرمان سلطنت
سال نوت مبارک و دوران به کام باد
فرخنده باد مسند و ایوان سلطنت
@mirasmaktoob
.
ای از شرف چو مهر به ایوان سلطنت
خورشیدپوش جاه تو دوران سلطنت
چون مهر در دوازدهم برج سروری
مسندطراز گشته به ایوان سلطنت
از پشت یازده گهر بحر گورکان
مانند آیه آمده در شأن سلطنت
آرایش صحیفهٔ دولت که نام تو
همچون جلالهای است به قرآن سلطنت
بدر منیر اکبر ثانی که از شرف
ایوان جاه برده به کیوان سلطنت
لوح و قلم به نام همایون تو نوشت
منشور کامرانی و فرمان سلطنت
رمزی است در دوازدهم بودن از ملوک
یعنی زمان توست نگهبان سلطنت
از صاحبالزّمان مدد یازده امام
مقصود خود بخواه به دوران سلطنت
این نکته خود به مذهب اثناعشر تو را
شمعی است جاودان به شبستان سلطنت
یعنی دو شش بُوَد ز شرف در دوازده
خورشید را ز یازده ایوان سلطنت
اورنگزیب اگر دو سه روزی به ملک هند
در چشم دید خواب پریشان سلطنت
با آنکه قدّ خم شده، چوگان سعی کرد
گویی برون نبرد ز میدان سلطنت
در دلو رفت یوسف اقبال او به چاه
در حوت ماند یونس و عمّان سلطنت
یعنی شرف ز برج حَمَل آفتاب یافت
گردید بر مراد تو دوران سلطنت
چون سال کهنه، نوبت دوران او گذشت
بگذاشت سال نو به تو فرمان سلطنت
سال نوت مبارک و دوران به کام باد
فرخنده باد مسند و ایوان سلطنت
@mirasmaktoob
.
🌲
در خورِ ظرف است اینجا هر دهان را لُقمه ای
ضربتِ تیغِ شهادت طعمهٔ شیرِ خداست
#صائب
@mahfelshearvaava
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
در خورِ ظرف است اینجا هر دهان را لُقمه ای
ضربتِ تیغِ شهادت طعمهٔ شیرِ خداست
#صائب
@mahfelshearvaava
🌲🌲🌲
--------------
@bagh_saeb
Forwarded from SMA: Northwestern Univ. Shia Muslim Association
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴تَهَدَّمَتْ وَاللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى 🏴
بر خوانِ غم چو عالميان را صَلا زدند
اوّل صلا به سلسلهٔ انبيا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید
زان ضربتی که بر سرِ شیر خدا زدند
محتشم کاشانی
بر خوانِ غم چو عالميان را صَلا زدند
اوّل صلا به سلسلهٔ انبيا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید
زان ضربتی که بر سرِ شیر خدا زدند
محتشم کاشانی
🌲
تو رفتی از دل و در سینه آرزوت به جاست
که چون نهال شود کنده، ریشه میماند
#فیاض_لاهیجی
#در_حسرت
•دیوان فیاض لاهیجی، بهکوشش دکتر امیربانو کریمی•
@be_ghole_ghazal
🌲🌲🌲
--------------------
@bagh_saeb
تو رفتی از دل و در سینه آرزوت به جاست
که چون نهال شود کنده، ریشه میماند
#فیاض_لاهیجی
#در_حسرت
•دیوان فیاض لاهیجی، بهکوشش دکتر امیربانو کریمی•
@be_ghole_ghazal
🌲🌲🌲
--------------------
@bagh_saeb
Forwarded from کاغذِ آتشزده
گفتم آن یاری که باشد شمع این محفل کجاست
آمد آوازی که ″در دل جوی!″ گفتم دل کجاست
چون کواکب کاروان ماست دایم در سفر
نیست معلوم کسی آسایش منزل کجاست
خوش نمیآید مرا بییار یکدم زیستن
سر گِرانی میکند بر پیکرم، قاتل کجاست
نیستم ماهی که در دریا سرآرَم عمر را
موج بر من تیغبازی میکند، ساحل کجاست
پیش ما هر شکلِ دلخواهی که باید حاضر است
در جهان باری نشان دِه جوهر قابل کجاست
گلبنی بیسرکشی در عالم ایجاد نیست
شاخ سرسبزی که گردد سوی من مایل کجاست
#آزاد_بلگرامی
@kaghaze_atashzade
آمد آوازی که ″در دل جوی!″ گفتم دل کجاست
چون کواکب کاروان ماست دایم در سفر
نیست معلوم کسی آسایش منزل کجاست
خوش نمیآید مرا بییار یکدم زیستن
سر گِرانی میکند بر پیکرم، قاتل کجاست
نیستم ماهی که در دریا سرآرَم عمر را
موج بر من تیغبازی میکند، ساحل کجاست
پیش ما هر شکلِ دلخواهی که باید حاضر است
در جهان باری نشان دِه جوهر قابل کجاست
گلبنی بیسرکشی در عالم ایجاد نیست
شاخ سرسبزی که گردد سوی من مایل کجاست
#آزاد_بلگرامی
@kaghaze_atashzade
Forwarded from کانال تخصصی صائب پژوهی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺استاد امیری فیروزکوهی از صائب تبریزی سخن می گوید:
🔹انتشار برای نخستین بار در وب | از مجموعه پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران ...
سید کریم امیری فیروزکوهی از پیروان جدی سبک و مکتب صائب بود به گونهای که ایشان نه تنها این سبک را احیا کرد، بلکه رویکردی زبان شناسانه به سبک اصفهانی (هندی) داشته است.
در این فرصت از جناب ایشان درباره مراد خویش میرزا صائب خواهیم شنید که برای نخستین بار پخش می شود.
مجموعه رسالات امیری فیروزکوهی درباب صائب تبریزی و سبک هندی به نام در حق صائب، به همت #دکتر_محمدعلی_شیوا گردآوري و تدوین و در سال ۱۳۹۶ با مقدمه جاودانیاد امیربانو کریمی فیروزکوهی توسط انتشارات پرنیان خیال منتشر شده است.
فایل برگرفته از کانال وزین چراغداران:
@Chraghdaran
کانال تخصصی صائبپژوهی:
@SaebTabriziResearch
🔹انتشار برای نخستین بار در وب | از مجموعه پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران ...
سید کریم امیری فیروزکوهی از پیروان جدی سبک و مکتب صائب بود به گونهای که ایشان نه تنها این سبک را احیا کرد، بلکه رویکردی زبان شناسانه به سبک اصفهانی (هندی) داشته است.
در این فرصت از جناب ایشان درباره مراد خویش میرزا صائب خواهیم شنید که برای نخستین بار پخش می شود.
مجموعه رسالات امیری فیروزکوهی درباب صائب تبریزی و سبک هندی به نام در حق صائب، به همت #دکتر_محمدعلی_شیوا گردآوري و تدوین و در سال ۱۳۹۶ با مقدمه جاودانیاد امیربانو کریمی فیروزکوهی توسط انتشارات پرنیان خیال منتشر شده است.
فایل برگرفته از کانال وزین چراغداران:
@Chraghdaran
کانال تخصصی صائبپژوهی:
@SaebTabriziResearch
Forwarded from بهمن رافعی (farzaneh bazargan)
ای آن که ز سنگ، شیشه ها می سازی
آئینه ی رخساره نما می سازی
ما شیفته ی دیدنِ جانیم هنوز!
کی آینه ای برای ما می سازی؟
@bahmanrafeii
بهمن رافعی بروجنی🍁
آئینه ی رخساره نما می سازی
ما شیفته ی دیدنِ جانیم هنوز!
کی آینه ای برای ما می سازی؟
@bahmanrafeii
بهمن رافعی بروجنی🍁
باغ صائب
ای آن که ز سنگ، شیشه ها می سازی آئینه ی رخساره نما می سازی ما شیفته ی دیدنِ جانیم هنوز! کی آینه ای برای ما می سازی؟ @bahmanrafeii بهمن رافعی بروجنی🍁
عالَمِ تنهایی، آینه ی گسترده ای ست به وسعت گیتی،
تنها کسانی با این دنیای راز آلود، به راحتی ارتباط برقرار می کنند که بر زیبا کردن و فریبا نمودنِ جانِ خویش، عاشقی ها نموده اند.
اگر هر جانِ بیداری، رخسار حقیقی خویش را در این آینه، به تماشا بنشیند، و از چنین دیدار و رویارویی، خرسند گردد، تنهایی اش، به سادگی، بدل به ضیافتی با شکوه شود، که جان شیفته را از میکده ای ماورایی، باز نشناسد.
جان لطیفی که از برکتِ شناخت، مجلل شده، قادر است با شجاعتی تمام بر همان آینه ی گسترده، چشم بدوزد و هر چه بیشتر در آن خیره شود، مبهوت تر بماند و مست شود و مست شود تا آن حد که از حدود نشاط، پا فراتر نهد و دست افشانی کند و سر از پا، نشناسد، چون پیش از این ها، سر را پای محبوب، قربانی کرده است.
پس تنهایی، آئینه ای گسترده است، که متاسفانه کسانی که تنها، اهل صورت اند از آن گریزانند، چون این لوح محفوظ، تنها سیمای باطن را باز می تاباند، اما اگر کسی بدون ترس با حقیقت درونی اش روبرو شود و آن را با تمام کاستی هایش، بپذیرد، امیدوار شود که از آن پس به باطن بپردازد و آرام آرام به حلقه ی بزم آرایان، بپیوندد. اهلِ صورت چون تنها شوند، از مشاهده ی تاریکی مخوفِ باطن، بلافاصله به جمع پناه می برند، شاید، بایر بودنِ درون را تاب نمی آورند. از دیدن آن تهی دردناک، وحشت می کنند.
استاد بهمن رافعی در رباعی زیبایش، به ظاهر می فرماید: ما شیفته ی دیدن جانیم هنوز......
با این که تردید نداریم، او شمایلِ فریبنده ی جان خود را سال ها پیش به تماشا نشسته، جانی که در مسیر سنگلاخی آفرینش، به بنایی بسیار مجلل و تو در تو تبدیل شده، که هنر، همایش اظهارِ پیچیدگی جان هاست، مقابل آئینه ی مبسوطِ تنهایی....🌱
@bahmanrafeii
تنها کسانی با این دنیای راز آلود، به راحتی ارتباط برقرار می کنند که بر زیبا کردن و فریبا نمودنِ جانِ خویش، عاشقی ها نموده اند.
اگر هر جانِ بیداری، رخسار حقیقی خویش را در این آینه، به تماشا بنشیند، و از چنین دیدار و رویارویی، خرسند گردد، تنهایی اش، به سادگی، بدل به ضیافتی با شکوه شود، که جان شیفته را از میکده ای ماورایی، باز نشناسد.
جان لطیفی که از برکتِ شناخت، مجلل شده، قادر است با شجاعتی تمام بر همان آینه ی گسترده، چشم بدوزد و هر چه بیشتر در آن خیره شود، مبهوت تر بماند و مست شود و مست شود تا آن حد که از حدود نشاط، پا فراتر نهد و دست افشانی کند و سر از پا، نشناسد، چون پیش از این ها، سر را پای محبوب، قربانی کرده است.
پس تنهایی، آئینه ای گسترده است، که متاسفانه کسانی که تنها، اهل صورت اند از آن گریزانند، چون این لوح محفوظ، تنها سیمای باطن را باز می تاباند، اما اگر کسی بدون ترس با حقیقت درونی اش روبرو شود و آن را با تمام کاستی هایش، بپذیرد، امیدوار شود که از آن پس به باطن بپردازد و آرام آرام به حلقه ی بزم آرایان، بپیوندد. اهلِ صورت چون تنها شوند، از مشاهده ی تاریکی مخوفِ باطن، بلافاصله به جمع پناه می برند، شاید، بایر بودنِ درون را تاب نمی آورند. از دیدن آن تهی دردناک، وحشت می کنند.
استاد بهمن رافعی در رباعی زیبایش، به ظاهر می فرماید: ما شیفته ی دیدن جانیم هنوز......
با این که تردید نداریم، او شمایلِ فریبنده ی جان خود را سال ها پیش به تماشا نشسته، جانی که در مسیر سنگلاخی آفرینش، به بنایی بسیار مجلل و تو در تو تبدیل شده، که هنر، همایش اظهارِ پیچیدگی جان هاست، مقابل آئینه ی مبسوطِ تنهایی....🌱
@bahmanrafeii
Forwarded from باغ صائب
🌲
عید آمده، هرکس پیِ کارِ خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
من بیتو به حالِ خود نظرها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است!
#بیدل_دهلوی
@kaghaze_atashzade
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
عید آمده، هرکس پیِ کارِ خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
من بیتو به حالِ خود نظرها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است!
#بیدل_دهلوی
@kaghaze_atashzade
@bagh_saeb 🌲🌲🌲