Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه سرخ است خون آزادی
چه یلدایی ست شب آبی
به مانند همیشه سفره ی یلدای ما سرخ است
نه از سرخی گونه های دلبر
که ضحاک زمانه
به خاک و خون کشید آن عشق سرخابی
چو پاشید خاک غم بر چشم شهلایی
بشد بخت نگون ما شب یلدایی طولانی
#میترا_نوازش
چه یلدایی ست شب آبی
به مانند همیشه سفره ی یلدای ما سرخ است
نه از سرخی گونه های دلبر
که ضحاک زمانه
به خاک و خون کشید آن عشق سرخابی
چو پاشید خاک غم بر چشم شهلایی
بشد بخت نگون ما شب یلدایی طولانی
#میترا_نوازش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باران چو یک خیالی پر زد به شیشه امشب
پاشید نقره بر گُل، برقلب ، تیشه امشب
آتش گرفته هیزم حتا به اشک باران
این دل چه می دانست ،رفتی به پیله امشب
پُر کرده ام با شوق، جامَت ، شرابِ شیراز
آهوی من رمیدی، رفتی ز بیشه امشب
خون بر جگر نهادی تا عمرِ من باقیست
شاید دگر نگویم رازِ نهفته امشب
#میترا
خواننده ی کلیپ :الهام راستکار
پاشید نقره بر گُل، برقلب ، تیشه امشب
آتش گرفته هیزم حتا به اشک باران
این دل چه می دانست ،رفتی به پیله امشب
پُر کرده ام با شوق، جامَت ، شرابِ شیراز
آهوی من رمیدی، رفتی ز بیشه امشب
خون بر جگر نهادی تا عمرِ من باقیست
شاید دگر نگویم رازِ نهفته امشب
#میترا
خواننده ی کلیپ :الهام راستکار
<<تفاوت نقد و توهین و افترا>>
نقد؛ یافتن و نشان دادن است تا اگر کسی خواست، راهش را بیابد و اگر نخواست بهانه ای نداشته باشد در واقع نقد رد کردن یک روش یا عقیده یا وسیله و یا << قانون >> و.... با سند و مدرک و رفرنس معتبر و ادلّه ی محکم میباشد.
هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه ی بیمار دنبال می کند.
توهین یعنی 👇
نادیده گرفتن و برنتابیدن و حذف نظر و عقیده ی مخاطب بدون دلیل و منطق و سند و رفرنس .
چه از طریق فحاشی و برخورد فیزیکی و چه محترمانه از طریق اعمال قدرت و جایگاه.
و افترا یعنی 👇
نسبت دادن چیزی بدون مدرک و سند و بدون اثبات کردن جرم یا رفتاری.
متاسفانه در جامعه ی امروزی هرگونه نقد و انتقاد را مورد حمله قرار داده و با سفسطه و مغلطه با توهین و افترا شمردن ِ انتقادات ، از نقد کردن جلوگیری میکنند زیرا میدانند که نقد موجبات رشد و ارتقای جوامع و رفع کاستی ها و اشتباهات عمدی و غیر عمدی را فراهم میسازد درحقیقت نقد موجب پیشرفت علمی و نوآوری در هر زمینه ای بخصوص اندیشه های نو و دموکراسی میگردد.
نقد مانع از جزم گرایی و مطلق اندیشی و تک روی ها ، افکار کهنه و خرافات و تقلیدهای کورکورانه و دیکتاتوری میشود.
نقد مانع از تعصب داشتن به قوانین ضد بشری یا عقیده یا شخص یا ... میگردد. 😐
نقد؛ یافتن و نشان دادن است تا اگر کسی خواست، راهش را بیابد و اگر نخواست بهانه ای نداشته باشد در واقع نقد رد کردن یک روش یا عقیده یا وسیله و یا << قانون >> و.... با سند و مدرک و رفرنس معتبر و ادلّه ی محکم میباشد.
هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه ی بیمار دنبال می کند.
توهین یعنی 👇
نادیده گرفتن و برنتابیدن و حذف نظر و عقیده ی مخاطب بدون دلیل و منطق و سند و رفرنس .
چه از طریق فحاشی و برخورد فیزیکی و چه محترمانه از طریق اعمال قدرت و جایگاه.
و افترا یعنی 👇
نسبت دادن چیزی بدون مدرک و سند و بدون اثبات کردن جرم یا رفتاری.
متاسفانه در جامعه ی امروزی هرگونه نقد و انتقاد را مورد حمله قرار داده و با سفسطه و مغلطه با توهین و افترا شمردن ِ انتقادات ، از نقد کردن جلوگیری میکنند زیرا میدانند که نقد موجبات رشد و ارتقای جوامع و رفع کاستی ها و اشتباهات عمدی و غیر عمدی را فراهم میسازد درحقیقت نقد موجب پیشرفت علمی و نوآوری در هر زمینه ای بخصوص اندیشه های نو و دموکراسی میگردد.
نقد مانع از جزم گرایی و مطلق اندیشی و تک روی ها ، افکار کهنه و خرافات و تقلیدهای کورکورانه و دیکتاتوری میشود.
نقد مانع از تعصب داشتن به قوانین ضد بشری یا عقیده یا شخص یا ... میگردد. 😐
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقتی لحظات بی تو سپری میشود
چه فرقی میکند؟
خورشید بتابد یا ابر ببارد!
شب باشد یا روز !
تو که نباشی ،
عقربه های ساعت هیچ معنایی ندارند...
#میترا
چه فرقی میکند؟
خورشید بتابد یا ابر ببارد!
شب باشد یا روز !
تو که نباشی ،
عقربه های ساعت هیچ معنایی ندارند...
#میترا
از چه میترسی تو؟
بستن راه صدای بلبل؟
حکم مرگِ گلِ سرخِ عاشق؟
که بدست باغبانِ عابد
گسترانید سایه ی وحشت را؟
خوانَد از زجه و مویه هر دم
تو رها کن اوهام
و بدان این همه وَهم
واژه ی دفتر دیو ِ قصه هاست
واژه ی عطرآگین
نُت های تار و بربَط باشد
که به شوق آورَد هر جانداری
و حرام ؛ واژه ی کفر است
که زده آتش بر ریشه ی عشق
بستن راه صدای بلبل؟
حکم مرگِ گلِ سرخِ عاشق؟
که بدست باغبانِ عابد
گسترانید سایه ی وحشت را؟
خوانَد از زجه و مویه هر دم
تو رها کن اوهام
و بدان این همه وَهم
واژه ی دفتر دیو ِ قصه هاست
واژه ی عطرآگین
نُت های تار و بربَط باشد
که به شوق آورَد هر جانداری
و حرام ؛ واژه ی کفر است
که زده آتش بر ریشه ی عشق
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قفسی ساختم از لبخندت
همه از جنسِ دلم دیوارش
باوری از دل و جانم میگفت
دلِ تو بی دلِ من
تابِ پرواز ندارد
منو تو همسفرِ جاده ی ابریشمِ نور
تا فراسوی عشق
تا به نزدیکیِ خورشید رفتیم
ولی من دیدم تو
پرِ پرواز نداری
این همه تردید چیست ؟
دلِ آرامَت را
چه کسی از دلِ من پر داده؟
من چقدر ساده ام
تو برای گذری آمده ای
همه ی قلب تو
در دلی، یا قفسی، جز دل من
جای دگر جا مانده
#تردید
#میترا
۱
همه از جنسِ دلم دیوارش
باوری از دل و جانم میگفت
دلِ تو بی دلِ من
تابِ پرواز ندارد
منو تو همسفرِ جاده ی ابریشمِ نور
تا فراسوی عشق
تا به نزدیکیِ خورشید رفتیم
ولی من دیدم تو
پرِ پرواز نداری
این همه تردید چیست ؟
دلِ آرامَت را
چه کسی از دلِ من پر داده؟
من چقدر ساده ام
تو برای گذری آمده ای
همه ی قلب تو
در دلی، یا قفسی، جز دل من
جای دگر جا مانده
#تردید
#میترا
۱