دنیای کتاب خرد
347 subscribers
884 photos
11 videos
6 files
827 links
📚دنیای کتاب خرد📚
همراه شما با کتاب های کمک درسی کنکوری دانشگاهی رمان ( خارجی و ایرانی ) با مدیریت احسان عرب
میتوانید با پیشنهاد ها و انتقاداتون ما رو خوش حال کنید
Download Telegram
با وجود این،بسیاری از آدم ها همراه گره های رابطه ی قدیم شان وارد رابطه ای تازه میشوند.
برای این ها، مهم نیست که آنچه با خود وارد رابطه ی تازه شان میکنند،عدم اعتماد،سوءتفاهم و یا دیواری تدافعی باشد.یعنی همه ی آن عقده های قدیمی كه مانع از آن میشوند تا این ها بتوانند رابطه ی تازه شان را بر اساس آزادی بنا کنند
.ممکن است آن ها در رابطه ی پیشین شان واقعا" جفا دیده باشند.اما آن چه آن ها از دیدنش عاجزند،این است که آن ها از طرف رابطه ی خود جفا ندیده اند.بلکه از گذشته ی خود جفا دیده اند.گذشته ای که آن ها نتوانستند آن را پشت سر بگذارند و بگذرند.

رز گمشده 📗📘📙
#سردار_ازکان
اگر کتابی در حد کیمیاگر
#پائولو_كوئيلو میخواهید حتما رز گمشده رو بخوانید
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
امشب فهمیدم که تو هستی ، مث یه قطره زندگی که از هیچ چکیده باشه!
با چشای باز ، تو تاریکی مطلق دراز کشیده بودم که یهو اطمینان بودنت جرقه زد . آره تو اونجا بودی ... توئی که دست سرنوشت از هیچ جدات کرده و به بطن من چسبونده تت. همیشه منتنظرت بودمو هیچ وقت آمادگی پذیرائی ازتو رو نداشتم.
مدام این سوال ترسناک برام پیش اومد که : نکنه دلت نخواد به دنیا بیای و متولد بشی ؟ نکنه یه روز سرم هوار بزنی که : کی گفته بود منو به دنیا بیاری؟ چرا درستم کردی؟ چرا ؟

نامه به كودكي كه هرگز زاده نشد 📗📘
#اوريانا_فالاچي
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
صدای حاضرین باغ گاه خیلی بلند می شد ، طوری که آسمان را می شکافت و از فراز حصار باغ می گذشت و به خانه همسایه ها می رسید ، فریاد هایی که هرگز دلیل درستی نداشتند و صرفاً به خاطر مسائل پوچ و بیهوده بودند : به طور مثال وقتی یک نعلبکی می شکست ، توپی شاخه گل ها را خم می کرد ، دست کودکی سنگریزه به سوی اتومبیل جلا داده شده پرتاب می کرد و یا وقتی فواره های آب لباسی تازه شسته و اتو شده را خیس می کردند اما فریادهایی که به خاطر کلاه برداری ، زنا و سقط جنین باشند مجاز نبود به گوش در و همسایه ها برسد و اگر موردی هم پیش می آمد ، یک نفر ملامت کنان می گفت :
" آخ گوشهایت خیلی حساس شده اند ، باید فکری به حالشان بکنی "
نه ماری تو نباید گوشهایت را از شنیدن این فریادها محروم کنی.

عقاید یک دلقک 📗📘📙
#هاينريش_بل
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
تو در آتش می سوزی و مردم تو و هم نژادهای تو و مردم جهان و نوع انسان در آتش زندگی می سوزند و تو احساس گرما هم نمی کنی و بعد شب ها و روزها تمام گریه و اضطراب تو از تصور زبانه آتش قیامت و عذاب پس از مرگ است.

این دین فقط تو را باید نجات دهد ؛ من دنبال دینی و ایمانی می گردم که بشریت را نجات دهد و حتی خود من هم فدایش بشوم . دینی که برای نجات جامعه بکوشد و "من" را قربانی "ما" کند .

"پدر ! مادر ! ما متهمیم
#دکتر_علی_شریعتی

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
بر دستهایمان

بالای تخت به دیوار بر میادین شهر

حتی بر دکمه های ... جلیقه

زنجیر بسته ایم و یک ساعت

بی آنکه قبله نمایی به دست بگیریم

در موجتاب آینه را ندیم

و ... واماندیم

زندان چه هست ؟ جز انسان درون خود

راستی که هیچ زندانی به کوچکی مغز نیست

آری ما همه زندانیان خویشتنیم

به یاد سالگرد ((نصرت رحمانی))

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
نمي خواهم بجنگم

تو را مي خواهم

تنگ در آغوش گيرم

نمي خواهم بجنگم

مي خواهم بازي ديگري کنم که در آن

به جاي جنگيدن

همديگر را در آغوش مي فشارند

و مي توان غلتان

بر قاليچه يي خنديد

و مي توان هم را بوسيد و بغل كرد

آن جايي كه انگار

مه پيروزند .

#شل_سيلور_استاين
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
دختر كوچولوی صاحبخانه از آقای "كی " پرسید:
اگر كوسه ها آدم بودند با ماهی های كوچولو مهربانتر می شدند؟
اقای كی گفت: البته !اگر كوسه ها آدم بودند توی دریا برای ماهی ها جعبه های محكمی میساختند.
همه جور خوراكی توی آن می گذاشتند. مواظب بودند كه همیشه پر آب باشد.
هوای بهداشت ماهی های كوچولو را هم داشتند.
برای آنكه هیچوقت دل ماهی كوچولو نگیرد، گاه گاه مهمانی های بزرگ بر پا میكردند.
چون كه
گوشت ماهی شاد از ماهی دلگیر لذیذتر است!
برای ماهی ها مدرسه می ساختند و به آنها یاد می دادند كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند.
درس اصلی ماهی ها اخلاق بود. به آنها می قبولاندند كه زیبا ترین و باشكوه ترین كار برای یك ماهی این است كه خودش را در نهایت خوشوقتی تقدیم یك كوسه كند.
به ماهی كوچولو یاد می دادند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند.
وچه جوری خود را برای یك آینده زیبا مهیا كنند،
آینده یی كه فقط از راه اطاعت به دست می آيد.
اگر كوسه ها آدم بودند؛
در قلمروشا ن البته هنر هم وجود داشت، از دندان كوسه تصاویر زیبا ورنگارنگی می كشیدند.
ته دریا نمایشنامه یی روی صحنه می آوردند كه در آن ماهی كوچولو های قهرمان شاد وشنگول به دهان كوسه ها شیرجه میرفتند.
همراه نمایش آهنگهای محسور كننده یی هم می نواختند كه بی اختیار ماهیهای كوچولو را به طرف دهان كوسه ها می كشاند.
در آنجا بی تردید مذهبی هم وجود داشت كه به ماهیها می آموخت :
"زندگی واقعی در شكم كوسه ها اغاز میشود"


#برتولت_برشت
@dkbook

Www.kheradbookshop.ir
اگر شما گيوتين را به جلوى صحنه آورده ايد و آنرا با اين شادمانى و افتخار افراشته و به آسمان رسانده ايد، فقط براى اينست كه بريدن سر از همه كار آسان تر است و پروردن انديشه در سر، از همه كار دشوارتر. شما تنبليد، پرچم شما كهنه پارچه اى بيش نيست؛ نماد ناتوانى


از کتاب تسخير شدگان 📗📘📙
#داستایوفسکی
فکر کن یه تیر به پات خورده و وسط یه جنگل تنهایی، وقتی که شب می رسه و داری از سرما تلف میشی، اگه یکی پیدا شه و بخواد بهت پناه بده چیکار می کنی؟ درباره اصول اخلاقیش ازش سوال می پرسی؟ یا به خوشایند بودن رفتارش فکر می کنی؟
نه! به هیچی فکر نمی کنی، چیزی هم نمی پرسی، فقط می خوای هر جور که شده از اون مخمصه فرار کنی!
پس دیگه به من نگو اون عوضی کی بود که باهاش دوست شدی، نگو اون لیاقت تو رو نداشت، من داشتم از سرما می مردم، می فهمی؟ من تیر خورده بودم، اونم نه یکی، چند تا...

📗📘📙 #روزبه_معین

@dkbook

We.kheradbookshop.ir
#هنر_فیلمنامه_دیالوگ

تام ! تمام افرادِ دور و بر ما کاسبند. میشه گفت همه آدما؛ این وسط وفاداری و علاقه اونها نسبت به تو ،به همون مقداریه که ازت کاسبی می کنن. میدونی! پدرم چیزی به من یاد داد : "همیشه سعی کن دنیا رو از زاویه دید اونا نگاه کنی و وقتی به مسائل اطرافت همیشه با همین دید نگاه می کنی، اونوقت هر اتفاقی تو زندگی امکان پذیره ! "

پدرخوانده 🎬📙📘📗

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
کنکوریهای عزیزی که منتظر کتاب دور دنیا رشته تجربی بودید کتاب به دستمون رسیده
#کنکور
#گاج
#دور_دنیا
#تجربی
پست موقت
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
پرسشهای من که در پنجاه سالگی به فکر خودکشی در ذهنم جان بخشیده بود، بس عادی می نمود و می شد در کنه وجود هر انسانی از کودکی تا بزرگسال آن را یافت و زندگی بدون پاسخ به آنها بر اساس تجربه ی من کاری ناممکن بود.
پرسش این بود:
حاصل کار امروز من چیست؟ حاصل فردای من چه خواهد بود؟ اصلاً حاصل زندگی من چیست؟
حتی می توانم این پرسشها را چنین مطرح کنم:
اصلاً من برای چه زندگی می کنم؟ چرا باید کاری را انجام دهم؟
یا اینکه:

آیا اصلاً در جهان غایتی وجود دارد که مرگ آن را از بین نبرد؟

اعتراف من 📚
#لئون_تالستوی
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
چه‌جوری یک نفر می‌تونه از این لذت ببره که ساعت شش و نیم صبح با صدای زنگ ساعت از خواب بیداره شه، از تخت بخزه بیرون، لباس بپوشه، به‌زور غذا بخوره، برینه، بشاشه، دندون‌ها و موهاشو بشوره، و با ترافیک دست و پنجه نرم کنه تا برسه به مکانی که قراره توش واسه یک نفر دیگه کلی پول در بیاره، تازه کلی هم سپاسگزار باشه واسه موقعیتی که بهش داده شده؟

#چارلز_بوکفسکی
ترجمه: #مهیار_مظلومی
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
مارکو: از بوسه من خوشت نیومد؟
ورونیکا: کاش گناه نبود تا کاملا لذت می بردم..
مارکو: ما گناه می کنیم تا خدا بخشنده بمونه..

👤 پائولو کوئیلو
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
در تزرمات یکی رو می شناسم که میگه:«اینها هنوز درست جا نیفتاده. دنیا را باید عوض کرد. باید همه با هم متحد بشن تا دنیا رو عوض کنن.» ولی آخه اگه همه می تونستن با هم متحد بشن دیگه برای چی دنیا رو عوض کنن؟ دنیا دیگه این جوری نبود. اگه تنها باشی می تونی کاری بکنی. می تونی دنیای خودت رو عوض کنی. دنیای آدمای دیگه دست تو نیست.

خداحافظ گاری کوپر
#رومن_گاری
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
به کیوسک تلفن کنار صندوق رفتم وبه نامزدم ،همان صاحب گوش قشنگ ، تلفن زدم اما او نه درخانه ی خودش بود ، نه درخانه ی من شاید رفته بود غذا بخورد.
بعدخواستم به زن سابقم زنگ بزنم بعد از زنگ دوم،فکر دیگری به سرم زد وقطع کردم آخر حرفی نداشتم به او بگویم وازاین گذشته ، نمیخواستم نفهم جلوه کنم .
سرآخر کسی نماندکه به او تلفن کنم
آدم وسط شهر باشد ، با یک میلیون نفرکه تو خیابان ها پرسه می زنند وکسی رانداشته باشد که با او دو کلام اختلاط کند کوتاه آمدم ، سکه ی ده ینی را به جیب زدم و از کیوسک درآمدم .


تعقیب گوسفند وحشی
#هاروکی_موراکامی

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
-چی کار می تونم واست بکنم؟
-من دیگه نمی تونم برم مدرسه و فکر می کنم شاید شما بتونین کمکم کنین.
-چطوری می تونم کمکت کنم؟بم بگو. نترس.
-چشام!
-چشات چی؟!
-می خوام آبی شن.
'سوپ هد' لب هایش را جمع کرد و با زبانش دندان طلایش را لمس کرد.فکر کرد این جالب ترین و منطقی ترین خواهشی است که تا به حال کسی از او کرده است.
دختربچه ی زشتی از او می خواست زیبایش کند.جوشش مهر و هم دردی وجودش را درنوردید،اما به سرعت جای خود را به خشم داد.
خشم از اینکه برای کمک به او ناتوان بود.این آرزو به نظرش در مقایسه با همه درخواست هایی که از او شده بود-پول،دوست داشته شدن،انتقام-غم انگیز تر و انجام آن سزاوارتر بود.
دختربچه سیاهی می خواست از تنگنای پوست سیاهش به درآید و دنیا را با چشم های آبی ببیند.آن گاه خشم او شدت یافت و به توانایی پهلو زد.برای نخستین بار آرزو کرد که بتواندمعجزه کند.تا آن زمان هیچ گاه واقعا نخواسته بود که قدرتی حقیقی و مقدس داشته باشد.

آبی ترین چشم
#تونی_موریسون(برنده نوبل١٩٩٣)

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
گفتم: کار خیلی فوری دارم.

گفت: کسی مرده؟

گفتم: نه، ولی چیزی شبیه به آن .

گفت: تصادف شدید اتومبیل؟

گفتم: نه، یک تصادف داخلی.

با صدایی کمی آرام تر گفت: آخ، خونریزی داخلی.

گفتم: نه، روحی، یک مسئله ی روحی است.

گویا این کلمه برایش نامفهوم بود، مدتی به طرزی سرد سکوت کرد.

گفتم: خدای من، آخر انسان از جسم و روح تشکیل شده است.

غری زد که نشان می داد در قبول این ادعا تردید دارد. میان دو پکی که به پیپ اش زد، زیر لب گفت: آوگوستینوس بوناونتورا -کوزانوس- شما عوضی گرفته اید.

با تاکید گفتم: خواهش می کنم به آقای شنیر پیغام بدهیدکه روح برادرش در خطر است، و به مجردی که غذایش تمام شد به او تلفن کند.

با سردی خاصی گفت: روح، برادر، خطر.

همانطور که ممکن بود بگوید: آشغال، کثافت، سطل شیر دوشی. این جریان برایم مضحک بود: هرچه باشد در آن جا جوان ها را برای شبانی روح تربیت می کردند، و او می بایست کلمه ی "روح" را یک بار در عمرش شنیده باشد. گفتم: موضوع خیلی خیلی فوری است.

او فقط "هوم، هوم" کرد. برایش کاملا غیر قابل فهم بود که چیزی که با روح سر و کار دارد، چطور می تواند فوری باشد.

عقايد يك دلقك
#هاينريش_بل

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir 📗📘📙📔
یکی از روزهای چهل سالگیت
در میان گیر و دار زندگی ملال آورت
لابه لای آلبوم عکس هایت
عکس دختری مو مشکی را پیدا میکنی!

زندگی برای چند لحظه متوقف میشود
و قبض های برق و آب برایت بی اهمیت
تازه میفهمی بیست سال پیش چه بی رحمانه او را در هیاهوی زندگی جا گذاشتی!

#یغما_گلرویی 📗📘📙
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
من دريافته ام كه دوست داشته شدن هيچ و اما دوست داشتن همه چيز است
و بيش از آن بر اين باورم كه آنچه هستي ما را پر معني و شادمانه مي سازد، چيزي جز احساسات و عاطفه ما نيست....
پس آنكس نيك بخت است كه بتواند عشق بورزد

شادماني هاي كوچك
#هرمان_هسه
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
من می خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اينکه توی يک تکه جا،
هی بروی و برگردی،
تا پير بشوی و ديگر هيچ ؟!
يا اينکه طور دیگری هم توی دنيا می شود زندگی کرد ؟..

ماهی سیاه کوچولو📚
#صمد_بهرنگی

زاد روز صمد بهرنگی گرامی باد❤️

@dkbook
Www.kheradbookshop.ir