مدرسه‌ رهایی
2.13K subscribers
6.59K photos
2.03K videos
188 files
4.76K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴شیوع بیماری های ناشناخته در میان ساکنین عسلویه

✔️مطالعات انجام شده روی ساکنان منطقه عسلویه نشان داده، سطح ادراری فلزات سنگین آرسینیک، وانادیوم، منگنز و نیکل افزایش قابل‌ملاحظه‌ای دارد. بیماری‌های آسم، آلرژی بینی و اگزما نیز در منطقه عسلویه نسبت به سایر شهرهای ایران شیوع بالاتری دارد.

🗣محمدرضا جعفری، پژوهشگر توسعه و محیط‌زیست می گوید:

✔️کارگران عسلویه ۹ ماه از سال در دمای بالای ۵٠ درجه کار می‌کنند و رطوبت موجود در هوای داغ در ترکیب با آلودگی‌های شیمیایی به ‌شدتی می‌رسد که تنفس را برای آنها دشوار می‌کند.

✔️ وجود بیش از ۲۰ آلاینده خطرناک مانند بنزن و فلرهای غیراستاندارد برای سوزاندن گازهای مختلف، وقوع و شیوع سرطان و بیماری‌های تنفسی را افزایش داده است

✔️فلزات سنگین خطرناک و هیدروکربن‌های آروماتیک چندحلقه‌ای به‌عنوان محصولات سمی پتروشیمی و گاز عسلویه اثرات سوء خود را در رسوبات ساحلی، آلودگی‌های نفتی خلیج‌ فارس، شیوع فوق‌العاده بالای بیماری‌های آسم و به‌تبع آن بیماری‌های حساسیتی دیگر نشان داده است.

✔️علاوه بر این فعل و انفعال‌های حاصل از واکنش اکسیدهای سولفور و نیتروژن با رطوبت هوا، بارانی اسیدی را موجب شده که علاوه بر آسیب رساندن به پوشش گیاهی و جانوری منطقه، آلودگی خاک و آب‌های زیرزمینی را نیز به دنبال داشته است؛ به‌طوری‌که اخیراً میعانات گازی وارد آب‌های زیرزمینی عسلویه شده است.»/هم میهن

#چاره_زحمتکشان_وحدت_است_و_تشکیلات
#امنیت_و_سلامت_حق_کارگران_است
#حکومت_آدم‌کش_نمیخواهیم


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
در آستانه‌ی نوروز، پنجاه و دو کارگر دارای معلولیت که در کارخانه فیروز واقع در شهرک صنعتی البرز قزوین مشغول کار بودند، اخراج شدند.
کارگران اخراجی بین پنج تا پانزده سال سابقه کاری دارند.
یکی از این کارگران با یادآوری اینکه نزدیک به هزار کارگر در این واحد تولیدی محصولات بهداشتی کودک مشغول کار هستند، گفت: دلیل کارفرما برای بیکاری کارگرانی که خود معلول هستند، کاهش هزینه‌ها است. و این نگرانی وجود دارد که همکاران دیگری نیز به همین سرنوشت مبتلا شوند.
در برخی از بخش‌های شرکت، از کارگران معلول بعضا تا روزانه ۱۳ ساعت بدون احساب اضافه‌کاری، کار کشیده می‌شود و کارفرما بیش از حقوق مصوب اداره‌ی کار را پرداخت نمی‌کند./اتحادیه آزاد کارگران

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴بازداشت #حسین_رمضانپور

#حسین_رمضانپور فعال صنفی فرهنگیان
در محل کارش بازداشت و برای تحمل حبس روانه ی زندان شهرستان بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی شد.

#Women_Life_Freedom
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند


🔹🔹🔹

🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews
🔴٤ ۱ مارس، يک ربع به ساعت ٣ بعدازظهر،
بزرگترين انديشمند روزگار ما از انديشيدن باز ايستاد. فقط دو دقيقه او را تنها گذاشته بوديم، همينکه به اتاق آمديم، ديديم که آرام روى صندلى خوابيده است - اما اين‌بار براى هميشه. مرگ اين مرد چنان ضايعه‌اى براى پرولتارياى رزمنده اروپا و آمريکا و براى تاريخ علوم است که ابعادش غير قابل اندازه‌گيرى است. جاى خالى‌ئى که با رفتن اين روح پُر عظمت بوجود آمده است بزودىِ زود همه‌جا احساس خواهد شد.
همانطور داروين به قانون تکامل جهان ارگانيک و موجودات زنده پى بُرد، مارکس هم قانون تکامل تاريخ بشر را کشف کرد؛ اين حقيقت ساده را که تا قبل از او در زير کوهى از ايدئولوژى پنهان شده بود، اين حقيقت که بشر پيش از آنکه بتواند به سياست، دانش، هنر، دين و جز اينها بپردازد، بايد بخورد، بياشامد، سرپناه و پوشاک و غيره داشته باشد؛ اين که بنابراين توليد وسايل مبرم مادى، و نتيجتا ميزان رشد اقتصادى کسب‌شده توسط هر مردم معيّن يا در هر دوره معيّن، آن زيربنايى را تشکيل می‌دهد که بر روى آن، دولت، مفاهيم حقوقى، هنر و حتى نظرات آن مردم در مورد مذهب تکامل پيدا کرده‌اند... و در پرتو اين نور است که بايد همه اينها را تبيين کرد، نه برعکس، آنچنان تا حال شده است.

اما اين همه‌اش نيست. مارکس قانون ويژه حرکت ناظر بر شيوه توليد سرمايه‌دارى عصر حاضر و آن جامعه بورژوايى که زاده اين شيوه توليد است را هم کشف کرد. کشف ارزش اضافه، ناگهان مسئله‌اى را روشن کرد که هم اقتصاددانان بورژوا و هم منتقدين سوسياليستى که در صدد حلش بودند در تمام بررسى‌هاى قبلى، در تاريکى کورمالى‌اش می‌کردند.

دو کشف اين چنينى براى يک عمر کافى است. خوشبخت آن که نائل آمدن به حتى يکى از اين کشفيات نصيبش شود. اما در هر زمينه‌اى که مارکس به تحقيق پرداخت - و او در زمينه‌هاى بسيار متعددى تحقيق کرد، که هيچکدامشان سطحى نبودند - در همه زمينه‌ها، حتى در رياضيات، به کشفيات مستقلى نائل شد.

چنين بود اين مَردِ دانش. اما اين هنوز حتى نيمى از وصف او نيست. دانش براى مارکس نيرويى بلحاظ تاريخى پويا و انقلابى بود. گرچه براى او هر کشف جديد در اين يا آن عرصه‌ از دانش تئوريک که شايد هنوز هم کاربردهايش بتمامى قابل تصور نبود خشنودى فراوانى بهمراه داشت، وقتى کشفيات تأثيرى فورى و انقلابى بر صنايع، و بر تکامل تاريخى در کل می‌گذاشتند، شعفى از نوعى کاملا متفاوت احساس می‌کرد. بعنوان مثال، او از نزديک پيشرفت‌ها و اکتشافات حاصله در زمينه الکتريسيته را دنبال می‌کرد و در اين اواخر بخصوص کارهاى مارسل دپره را.

براى اينکه مارکس بيش از هر چيز ديگر يک انقلابى بود. ماموريت واقعيش در زندگى اين بود که از هر طريق به سرنگون‌کردن جامعه سرمايه‌دارى و نهادهاى دولتى مخلوقش مدد برساند، به آزادى و رهايى پرولتاريا کمک برساند که او خود اولين بانى وقوفش بر وضعيت و نيازهايش، و آگاهی‌اش بر شرايط رهايی‌اش بود. مبارزه خوى او بود. با چنان شور، با چنان سرسختى و با چنان کاميابى مبارزه کرد که کمتر کسى با او رقابت می‌کند.

کار او در اولين «روزنامه جديد راين» در سال ١٨٤٢، روزنامه «به پيش» پاريس در ١٨٤٤، «روزنامه آلمانى بروکسل» در ١٨٤٧، «روزنامه جديد راين» در ١٨٤٨- ١٨٤٩ و بعلاوه جزوه‌هاى ميليتانت بيشمار، کار در سازمان‌هاى پاريس، بروکسل و لندن، و بالاخره تاجى بر سر همه اين‌ها، تشکيل انجمن بين‌المللى کارگران - اين خود براستى دستاوردى بود که بنيان‌گذارش می‌تواند بحق بر آن ببالد حتى اگر هيچ کار ديگرى نکرده باشد. و در نتيجه، مارکس بلحاظ مورد نفرت و تهمت و لجن‌پراکنى بودن سرآمد زمانه خودش بود. حکومت‌ها – هم مطلقه و هم جمهورى – او را از ممالک خود تبعيد کردند. بورژواها – چه محافظه کار و چه اولترا دمکرات – در بدنام کردن و لجن‌پراکنى به او گوى سبقت از هم ربودند.

همه اين‌ها را او همچون تارعنکبوت کنار می‌زد، ناديده می‌گرفت، و تنها زمانى پاسخ می‌داد که ضرورتى فوق‌العاده مجبورش می‌کرد. و او مُرد در حالى که ميليون‌ها کارگر انقلابى هم‌رزمش - از معادن سيبرى تا کاليفرنيا، در همه بخش‌هاى اروپا و آمريکا، از صميم قلب دوستش دارند، خالصانه به او احترام می‌گذارند و در فقدانش سوگوارند - و گرچه شايد مخالفان او بسيار بودند، اما من به جرئت ادعا می‌کنم که بعيد است حتى يک دشمن شخصى داشته باشد.
نام او قرن‌ها دوام خواهد یافت، و کارش هم‌چنين خواهد ماند.
سخنرﺍﻧﯽ ﻓﺮﯾﺪﺭﯾﺶ ﺍﻧﮕﻠﺲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻮﺭ ﻣﺎﺭﻛﺲ _ گوﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﮔﯿﺖ _ لندن: ١٧
ﻣﺎﺭس ۱۸۸۳

🔻🔻🔻
🆔
@edalatxa
مدرسه‌ رهایی
🔴٤ ۱ مارس، يک ربع به ساعت ٣ بعدازظهر، بزرگترين انديشمند روزگار ما از انديشيدن باز ايستاد. فقط دو دقيقه او را تنها گذاشته بوديم، همينکه به اتاق آمديم، ديديم که آرام روى صندلى خوابيده است - اما اين‌بار براى هميشه. مرگ اين مرد چنان ضايعه‌اى براى پرولتارياى رزمنده…
🔴در چنین روزی، قلب بزرگ‌ترین فیلسوف انقلابی تاریخ، کارل مارکس، از تپیدن باز ایستاد و جهان را با دردها و امیدها و شادی‌هایش تنها گذاشت.از مهمترین آثار او میتوان این سه کتاب را برشمرد:

◾️کتاب سرمایه (کاپیتال) که با ترجمه ایرج اسکندری (در یک جلد)و نیز ترجمه‌ تازه‌تر و روان‌تر حسن‌مرتضوی (در سه جلد )دربازار موجود است.
◾️کتاب گروندریسه که ترجمه حسن مرتضوی و کمال خسروی است.
◾️ ایدئولوژی آلمانی که ترجمه تیرداد نیکی است.

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس به مناسبت پایان سال و شش‌ماهگی جنبش ژینا

شش ماه از قتل ژینا امینی به دست حکومت جمهوری اسلامی می‌گذرد. قتلی که به آغاز یک جنبش در معنای انقلابی منجر شد. ژینا رمز شد و جامعه را به خیزشی بزرگ آورد‌. جامعه‌ای زخم‌خورده از آبانِ سرخ ۹۸، جامعه‌ای تحقیرشده توسط دو حکومت شاه و آخوند در سال‌های دراز خشونت، سرکوب و نابرابری. جنبشی که در آخر شهریور ۱۴۰۱ شروع شد، در مهرماه شعله‌ور شد و در ماه‌های آبان و آذر با تمام قدرت حضور خود را ثابت کرد، جنبشی که خوانشی نو از جایگاه «زن» در جامعه و تاریخ داد و به «زندگی» در محتوا و فرمی تازه اندیشید و «آزادی» را در ساحت‌های فراموش‌شده‌اش آزاد کرد و جانی‌ تازه داد به جنبش «زن، زندگی، آزادی» معروف شد. این جنبش بود که تمام نیروهای خفته در تاریخ معاصر ایران را بیدار کرد، نیرو داد و همه را وادار به تفکر دربارۀ سه واژه کرد: «زن، زندگی، آزادی»؛ جنبشی که توانست ادبیات، هنر و موسیقیِ خود را بسازد، به جامعه و مردم قدرت بدهد و همه را متوجه آن منزلت تاریخیِ از دست رفتۀ انسان معاصرِ ایرانی بکند. منزلتی که در تاریخ ما، مدام توسط حکومت‌های فردمحور و ساز و برگ‌های آن‌ها خدشه‌دار شده است. جنبشی که توانست تاریخ معاصر و کهن را به چالش بکشاند. این نیروی عظیم انقلابی دیگر نمی‌خواهد و نمی‌تواند هیچ یک از شکل‌های استثمار و استبداد چه از نوع پادشاهی و چه از نوع دینی‌ـ‌ولایی را بپذیرد یا تسامحی در برابرشان داشته باشد. از کارگران و کارخانه تا معلمان و مدرسه، از مدرسه و دانش‌آموزان تا دانشگاه و دانشجویان، از سوختبران و بلوچستان تا کولبران و کردستان، از خانه تا خیابان،  همه‌جای ایران همه یکصدا فریاد می‌زنند: دیگر بس است!

شش‌ماهگی این تولد اگرچه با خونِ دل همراه بود، اما نوید آفرینشی تازه به ما می‌دهد، آفرینش دنیایی بی ستمگران، دیکتاتوران، جوخه‌های اعدام و طناب دار. دنیایی که در آن زن به‌خاطر زن‌بودنش، کارگر به‌خاطر اعتراض به دستمزد و ساعت کارش، دگراندیش به‌خاطر اندیشه‌اش و دین‌دار به‌خاطر دین و آیینش پیگرد و بازخواست نشود. دنیایی که باید برایش مبارزه و مقاومت کرد. ما دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس تا بالغ شدن این جنبش و رسیدن دو میوۀ آن یعنی «آزادی و برابری» در کنار هم و در کنار همۀ محذوفان و مطرودان و تهی‌دستان، با هر جنسیت و مذهب و زبانی، خواهیم ایستاد و یک سر سوزن از خواسته‌های انقلاب عقب‌نشینی نخواهیم کرد و در سال نو با تمام توان در راه رسیدن به اهدافمان گام برمی‌داریم.

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴کسری نوری آزاد شد.

🔴کسری نوری پس از تحمل پنج سال و یک ماه حبس بدون یک روز مرخصی از زندان عادل آباد شیراز آزاد شد.

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
سمینار «پژوهش‌های ماتریالیستی» سمینار مستقل و بدون وابستگی به هیچ نهاد و سازمانی است. این سمینار در پرتو خیزش «ژن، ژیان، ئازادی» و با محوریت موضوعاتی از قبیل تحلیل جنبش‌های اجتماعی، مسئله دولت و ساختار نظام سیاسی، ستم ملی و جنسیتی، تاریخ توسعه سرمایه‌داری، بازتولید اجتماعی، مسئله تولید دانش، و تاریخ سازماندهی کارگری و احزاب کمونیستی برگزار می‌شود. به این امید که این حرکت به هم‌فکری و گسترش پیوندهای میان پژوهشگران و فعالان چپ منجر شود و در ادامه راه را برای دیگر فعالیت‌های جمعی هموار کند.
درباره ما


ما جمعی هستیم با حوزه‌های پژوهشی متفاوت که شاید مهمترین نقطه ربط‌مان تعهد به یک روش‌شناسی ماتریالیستی است – یعنی شیوه‌ای از تفکر انتقادی که نبض حیات اجتماعی مدرن را در مناسبات سرمایه‌داری تولید و بازتولید و رهایی از اقسام گوناگون ستم و سلطه را کارویژه‌ی مبارزات اجتماعی می‌داند. از نقد اقتصاد سیاسی تا نقد الهیات سیاسی، از مطالعات فمینیستی و نظریه‌ی کوییر تا جامعه‌شناسی دانش، تاریخ و جغرافیای دولت و همچنین سازمان‌های سیاسی و جنبش‌های اجتماعی، ما با یکدیگر در چارچوب مطالعات ماتریالیستی آشنا شده‌ایم و قصد داریم که با درگیر شدن در پروژه‌های پژوهشی یکدیگر، مجموعه‌ای از پژوهش‌های جمعی را برای اکنون تاریخی امکان‌یابی کنیم.

اعضای این گروه شاید بر اساس بخت و اقبال بر سر راه یکدیگر قرار گرفتند، افرادی با تفاوت آرا و تفاوت رویکردها، اما یک ضرورت همه آنها را دور هم جمع کرده و آن غالب شدن فضای فردگرایانه در فضای پژوهشی فکری چپ است. این فردگرایی تاثیرش را در کاهش مداخله پژوهشگران چپ در رویدادهای سیاسی و اجتماعی آشکار کرده است. از طرف دیگر اعضای این گروه فکر می‌کنند که محدود شدن به کار فردی با توجه به عدم امکان گفتگو و نقد مستمر پژوهش‌های آنها را به (پیشنهادها) برای نهادهای آکادمیک می‌کاهد.

جمع ما انرژی و افق کارش را از دقیقه‌ی اکنونیِ تحولات، تناقضات و مبارزات سیاسی و اجتماعیِ ایران و خاورمیانه می‌گیرد. آنچه بالاخص به گروه ما امیدی تازه بخشید خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است. به این ترتیب، چشم‌انداز و انگیزه‌ی پژوهش‌های این گروه –خواه تاریخی و خواه نظری– تشریح ساختارهای سلطه و استثمار، سازوکارها و تناقضات درونی آنها و نیز ردیابی خطوط مبارزات جاری در اکنون ایران و منطقه است؛ البته، نه همچون موردی استثنایی، بلکه به سان دقیقه‌ای تکین و در عین حال جای‌گرفته در مناسبات و تحولات سرمایه داری جهانی معاصر.

شاید بسیاری از ما پیوندهایی با فضای آکادمیک داشته باشیم، اما برای ما آکادمی اصل نیست. قصد نداریم یک گروه«آکادمیک» دیگر ایجاد کنیم؛ هدف ما یک سازماندهی، یک پادنهاد است، که در آن دانش انباشت‌شده آکادمیک بار دیگر به حرکت می‌افتد و این بار به نفع ایجاد اتصالاتی غیرسلسله‌مراتبی و خودآیین.

گرچه ما خود را سازمانی سیاسی در معنای متداول نمی‌دانیم اما قویا بر ضرورت سازماندهی سیاسی و موضع‌گیری تاکید داریم و این را مشخصه‌ی تمایزمان با گفتارهای «بی‌طرف» و «خنثی» آکادمیک-علمی می‌دانیم. شیوۀ ماتریالیستی از همان آغاز خویش در پیوند با پراکسیس سیاسی-اجتماعی شکل گرفته است و نقد و نظریه را در خدمت تغییر اجتماعی می‌داند. از این جهت، وحدت تئوری و پراکسیس، یا نفی سلسله مراتب تفکر و کنش، اصل برسازندۀ پژوهش‌های ماتریالیستی ست.

این جمع بدون هیچ حد و مرزی و با وفاداری به اصل گشودگی در برابر «نقد و گفتگو» به دنبال برقراری پیوندهایی گسترده‌تر است. برقراری پیوندهای جدید می‌تواند از ما در برابر همگون شدن محافظت کند، بلکه به این طریق نقد و گفتگو نیز ادامه پیدا کند.


«گروه پژوهش‌های ماتریالیستی را در توییتر، اینستاگرام و فیسبوک دنبال کنید.
معرفی مقاله/ بازنشر:

دولت و بازتولید سرمایه‌ی جهانی:
مثال بازنشستگی در فرانسه


مرتضی سامان‌پور

برگرفته از رادیو‌ زمانه



دولت ماکرون با بی‌اعتنایی کامل به صدای بلند معترضین، و در ورای قانون و خواست مجلس، ازطریق تبصره‌ی سوم ماده ۴۹ قانون اساسی، طرح‌ «اصلاح بازنشستگی» را در ۱۶ مارس ۲۰۲۳ به تصویب رساند. پیش‌تر هم ماکرون از این حقۀ قانونی و بی‌اعتنا به خشم فوران‌کرده علیه تغییر نولیبرالی قوانین کار استفاده کرده بود. بدین ترتیب، ماکرون عملاً دوباره به جامعه یک بیلاخ بزرگ نشان داده است! معنای این بی‌اعتنایی دولت به نیروی کار، سندیکاها، معترضین، و دست کم فراکسیون‌های مخالف مجلس چیست؟ این شکل از اقتدارگرایی نولیبرال چه چیزی درمورد نقش و جایگاه دولت در سرمایه‌داری معاصر می‌گوید؟ چه درس‌های سیاسی برای سازماندهی دارد؟ این یادداشت تلاش می‌کند نشان دهد امتناع دولت از پذیرش خواست و ارادۀ عمومی درقبال مسئلۀ بازنشستگی، که فعلاً با توسل به یک جور «وضعیت اضطراری» حل و فصل شده، نه فقط مختص به ماکرون و نیروهای نولیبرال جامعه فرانسه بلکه نشانگر تغییرات کلان‌تر دولت و سیاست و تغییر رابطۀ دولت با سرمایه است. این تغییرات برای فهم مناسبات سرمایه‌داری در جنوب جهانی نیز می‌تواند راهگشا باشد.

پرسش مرکزی اما این است که: رئیس جمهوری فرانسه چطور می‌تواند در جامعه‌ای به‌اصطلاح «دموکراتیک» و به رغم اعتراضات گسترده و چندجانبه این لایحه را تصویب کند؟ شاید توجه به ماهیت و کارکرد مشخصاً تاریخیِ دولت در سرمایه‌داری معاصر بتواند در اینجا راهگشا باشد، موضوعی که از ویژگی‌های تکین یا خاص جامعه فرانسه فراتر می‌رود. دولت‌ ملی در سرتاسر جهان دهه‌هاست بدل به خادم و خدمت‌گزار سرمایه‌های فراملی و بالاخص سرمایۀ مالی شده و کارکردش درمقام نهاد‌ی که بازتولید سرمایه را برعهده دارد دستخوش تغییرات جدی گشته است. قیاسی هرچند موجز با دوران تاریخی مابعد جنگ جهانی دوم قضیه را کمی روشن تر می‌کند. 
دولت رفاه در اروپای غربی و آمریکای شمالی، جدا از ارائۀ خدمات اجتماعی عمومی به شهروندان، نمایندگی سرمایۀ ملی صنعتی را برعهده داشت، یعنی فراهم کردن شرایط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بازتولید مبسوطِ سرمایۀ مولد. در سطح جهانی، آنچه مارکس در کاپیتال بدان سرمایۀ اجتماعی تام می‌نامد، از وحدت سرمایه‌های ملی نضج می‌گرفت – سرمایه‌هایی که درکنار دولت ملی شان در رقابت ژئوپولتیک و اقتصادی با دیگر دولت ها و سرمایه‌های ملی بودند. با سربرآوردن سرمایۀ فراملی و حاکمیت سرمایۀ مالی به‌عنوان فراکسیون غالب سرمایه‌داری، نقش و کارکرد دولت نیز تغییر می‌کند و درعوض نمایندگی منافع سرمایۀ ملی-صنعتی نقش ادغام در سرمایۀ فراملی و بالاخص مالی را به عهده می‌گیرد. پیامد‌های سیاسی چنین تغییر ماهیتی، برای دولت ملی ای که فضا را برای بازتولید سرمایۀ فراملی فراهم می‌کند، گزاف و سترگ است و به بهای اضمحلال قوای دموکراتیک جامعه تمام شده و ‌می‌شود. در فرانسه، به عنوان نمونه، کم نبودند جنبش‌های اجتماعی‌ای که طی یک دهۀ گذشته علیه قوانین و مقررات‌زدایی‌های نولیبرال شکل گرفتند و به مبازرات مستمر و گسترده ای دست زدند: از ایستاده در شب گرفته تا جلیقه‌زرد‌ها، از مبارزات علیه قانون کار تا اصلاحات بازنشستگی. نتیجه؟ سرکوب جنبش با خشونت پلیسی تمام عیار (کورکردن چشم ها، قطعی دست و بازداشت و زندان و غیره)، و درنهایت فرسوده‌ساختن خشمگینان در یک بازۀ زمانی بلند‌مدت. 
در آن سوی جهان، در آنچه آن زمان «جهان سوم» خوانده می‌شد، مفهوم مرکزی برای دولت پسااستعماری، «توسعه» بود: رشد نیروهای مولد صنعتی و استقلال اقتصادی-سیاسی از شرق و غرب. ترم توسعه، که ریشه‌هایش به بیولوژی قرن نوزدهم برمی‌گردد و در فلسفۀ اروپامحور هگل از تاریخ نیز تجلی می‌یابد، یکی از مفاهیم زمان‌مندی بود که در تاریخ استعمار نقشی ویژه بازی کرد. به میانجی مفهوم توسعه بود که استعمار به شکل تاریخی توجیه می‌شد: مستعمرشدگان به عنوان جوامعی بازنمایی می‌شدند که قادر به توسعه یا بالفعل ساختن بالقوگی‌های «بشری» نبودند و بنابراین باید از بیرون و با خشونت و زور استعمارگران آنها را بالفعل کرد. در دوران پسااستعماری پس از جنگ دوم، و با تغییر معنای توسعه توسط ایالت متحده – آنچه موسوم به «دکترین ترومن» است – مفهوم توسعه از دلالت‌های استعماری خارج شد و  توسط خود جهان سوم با معنای جدیدش پذیرفته شد: پروژه ای ملی برای رشد اقتصادی و رفاه و آبادی، درکنار توسعۀ فرهنگی و سیاسی، بالاخص اعطای حق و حقوق شهروندی.

https://www.radiozamaneh.com/757570/
🔴توییت محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

در حالی که فقط چند ساعتی به پایان سال جدید باقی مانده است ؛ رتبه بندی با همه تبلیغات رسانه ای / نمایشی اجرا نشد.
حقوق اسفندماه به صورت علی الحساب در حال واریز است.یعنی کمتر از حقوق اصلی ماهانه.

🔻معوقات و مطالبات سالهای گذشته همچنان پرداخت نشده است .

🔻حراست آ و‌پ همچنان در حال پرونده سازی برای فعالین صنفی است.

🔻دهها فعال صنفی و معلم همچنان در زندان هستند.

🔻صد در صد معلمان زیر خط فقر زندگی می کنند .
و...

🔻گذر از این شرایط سخت در گرو هبستگی ,کار جمعی و حضور منسجم میدانی است. سال جدید باید همچون سال ۱۴۰۰ عرصه حضور خیابانی معلمان باشد.

#معلمان_زندانی
#عادی_سازی_خیابان
#تشکل_یابی
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴یک معلم در آموزشو پرورش را گِل گرفت.

«چند ساعت مانده‌است به پایان سال و حقوقش را نگرفته و مشغول گل‌گرفتن در اداره است اما مدام تاکید می‌کند که «این فیلم را برای تلویزیون جمهوری‌اسلامی گرفته‌ام نه
شبکه‌ای دیگر»!

🔴پ‌ن: دزدها،حقوق معلمان را دزدیده‌اند. تا امروز ۲۹ اسفند حقوق معلمان را گرو نگه‌داشتند و حالا هم که واریز کردند آنقدر کم است که حتی حقوق ثابت ماه‌های قبلی نیست.
به چه کسی شکایت ببریم که دزد خود صاحبخانه است؟!

#چاره_زحمتکشان_وحدت_است_و_تشکیلات


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴پیشنهادهای رسیده به مدرسه رهایی از سوی همکاران در واکنش به کم شدن حقوق و واریز نکردن معوقات و حذف افزایش حقوق:

▪️تجمع سراسری

▪️زمین گذاشتن کلیه کلاسهای اضافه‌کاری

▪️حذف کردن برنامه شاد

▪️تعطیل کردن هرگونه تدریس چه حضوری و چه مجازی

▪️تحصن جلوی وزارت آوپ

▪️گِل گرفتن در کلیه ادارات آوپ در تمام شهرهای کشور

▪️افشای مشخصات و تصاویر معلمان و ستادی‌های مزدور بسیج و حراست در
فضای مجازی

🔴توجه توجه
همکاران گرامی، استعفای نوریِ بی‌لیاقت خواسته ما نیست! چون هر وزیر دیگری هم بیاید قطعا چون وزرای قبلی؛ مزدور است.
ما فقط با
#اعتصاب_سراسری و #تعطیلی_کلاسها به خواسته‌های برحق خودمی‌رسیم.
نوری استعفا بدهد یا ندهد فرقی به حال این ویرانه آوپ ندارد!


#چاره_زحمتکشان_وحدت_است_و_تشکیلات
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 علیه فراموشی

#جعغر_ابراهیمی #معلم_زندانی

🔸نوروز ۱۴۰۲ در حالی فرا می‌رسد که #معلمان_زندانی به دلیل مطالبه‌گری دربند هستند و حتی برای این ایام به آن‌ها مرخصی ندادند.

#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹

🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews
🔴 بیانیه نوروزی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ خورشیدی


▪️سالمان نو شد و غم‌هایمان کهنه؛تکرار اینکه «مردگان امسال عاشق‌ترین زنده‌گان بودند»، ذهنمان را تسکین خواهد داد تا شاید سالی نو و بهاری نو  را در ادامه راهی که آغاز کرده‌ایم تجربه کنیم.

یاد باد آن جاویدنامانی که به احترام #زن به پابرجایی #زندگی و شکوه #آزادی ایستاده جان دادند و داغ نبودنشان در شروع سال جدید همچنان بر آنان که پرچم آزادی‌خواهی برافراشته‌اند سرد نشده است.
امسال را در حالی به پایان رساندیم که این باور در وجود تک‌تک‌مان تقویت شد که دیگر استبداد توان ایستادگی در برابر قدرت بی‌قدرتان را ندارد و راه باریک آزادی قابل‌گذرتر از همیشه است.
در این سال پرشُکوه و شِکوِه، معلمان ایران نیز مانند همیشه از خیابان‌ها کنار نکشیدند و با پیوند مطالبات صنفی خود با مطالبات اجتماعی، دوشادوش تمام راد مردان و زنان ایران خواهان رقم خوردن تغییرات به نفع مردم ایران بودند.


▪️شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، به نمایندگی از کانون‌ها و انجمن‌های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدلی با خانواده‌های داغدار و آسیب‌‌دیدگان خیزش تحول‌خواهی یادآوری می‌کند، چون سال‌های گذشته علاوه بر همراهی با خواست اجتماعی و همگانی مردم جهت ایجاد تغییرات اساسی در رویکرد حاکمیت موارد زیر را نیز در دستور کار خود قرار می‌دهد.

۱- با توجه به اجرای ناقص و سلیقه‌ای قانون رتبه‌بندی، عدم اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان، تورم شدید و خط فقر اعلام شده، همچنان حق اعتراض را برای خود قائل هستیم و کوتاه نخواهیم آمد.

۲- با توجه به برخوردهای غیرقانونی و مخدوش هیات‌های تخلفات اداری و سختگیری‌هایی هدفمند و مهندسی شده برای حذف و محروم کردن برخی از فعالین صنفی از مزایای رتبه‌بندی همچنان بر اجرای صحیح قانون و مشمول بودن تمام همکاران و بازنگری بر این تصمیم‌ تنگ نظرانه تاکید دارد.

۳- زندان، اخراج، انفصال، تبعید و گشودن پرونده‌های قضایی برای فعالین صنفی معلمان، لحظه‌ای شک و تردید را در اذهان آگاه معلمان ایجاد نخواهد کرد و مطالبه‌گری معلمان که بدون شک آغاز همه‌گیری اعتراضات عمومی و عادی‌سازی خیابان بوده، همچنان ادامه خواهد داشت. حضور معلمان و دانش‌آموزان در کنار یکدیگر نویدبخش روزهایی پر از آگاهی خواهد بود. روزهایی که سرود آزادی را هر روز در مدرسه رهایی زمزمه کنیم‌. به امید روزی که معلم و دانش‌آموز پرچم صلح و دوستی را بر فراز دستان خود به اهتزار در آورند و با آرامش خیال یاد بدهند و یاد بگیرند.

۴- به حاکمیت هشدار داده در صورت برآورده نشدن مطالبات حداقلی خود، خیابان همچنان میعادگاه معلمان خواهد بود و خود را برای اردیبهشت ۱۴۰۲ مهیا خواهیم ساخت.


شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
۲۹ اسفند ۱۴۰۱

#زن_زندگی_آزادی
#معلمان_و_دانش_آموزان_زندانی_تنها_نیستند
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر_برای_تمام_کودکان

🔻🔻🔻
🆔
@edalatxah
🍃🍃
بیانیه‌ی اتحاد بازنشستگان برای بهار و تجدید پیمان با یاران

🖌جنبشی که با نام زیبای ژینا آغاز شد و پرچم زن، زندگی، آزادی را در سراسر کشور برافراشت و آن را در منظر دیدگان جهان گذاشت، بی‌گمان مهم‌ترین رویداد سال گذشته بود؛ گرچه با قتل دردناک مهسا امینی آغاز شد.
این جنبش هم اکنون نیز با نشیب و فرازهایش ادامه یافته و نماد اعتراضات مردم ستمدیده‌ی ماست و برای تمامی خواسته‌های مردم چه اقتصادی و چه آزادی‌طلبانه شکل گرفته است.
اگرچه اعتراضات بازنشستگان عمدتاً صنفی بوده، اما در شش ماهی که از آغاز جنبش ژینا می‌گذرد، همدلی و همراهی تمام‌عیار خود را با تمام کسانی که پای به این میدان گذاشته‌اند، نشان داده است؛ زیرا  نیک آگاهیم که در سایه‌ی پیروزی این جنبش، خواسته‌های‌ بازنشستگان نیز برآورده خواهد‌شد.

ما جوان از دست داده‌ایم پس بدیهی است که طراوت بهار پیشِ رو به چشم‌مان نیآید، اما یقین داریم که با امید و اراده شاهد پیروزی را در آغوش خواهیم کشید.
آری شاید بهاری بی‌طراوت در راه باشد؛ چرا که جوانه‌ها در خاک تپیده‌اند اما لاله‌های سرخ سر بر می‌آورند و شهرها را رنگین می‌کنند.
از یاد نمی‌بریم که لابه‌لای اندوه رخسار کرمی و حسینی صداقت موج می‌زد و دستان خسته‌ی رهنورد، شکاری و ابراهیمی قصه‌ی رنج بود. این پنج اعدامی، دستان "کار" بودند، سخت‌کوش برای "نان" و در آرزوی "آزادی" ... و اینک خواب از چشم بهار گرفته‌اند اما می‌دانیم که بهار سراسيمه به خانه می‌آید و فریاد می‌زند: ما زمستان دیگری را سپری کردیم با عصیان بزرگی که درونمان هست و تنها چیزی که گرممان می‌دارد آتش مقدس امیدواری است!
ما از مهسا و نیکا، خدانور و کیان آموختیم که نگذاریم فریاد آزادی خاموش شود. محمد مرادی قصه‌ی دستفروش تونسی را زمزمه کرد و محمد ما شد. ندا در زندگی ما حضور دارد و امیر جوادی‌فر و تمامی آن سروهای سهی.
ما سعید زینالی را همچون سعید سلطانپور عزیز می‌داریم.
َقلب ما آکنده از عشق به جوانانی‌‌ است که قدم در راه بی‌بازگشت گذاشتند تا دردهای مشترک را با هم فریاد کنیم.
می‌خواهیم از زمستان گذر کنیم و نسیم بهار را به خانه‌مان خوشامد بگوییم اما بسی دشوار است‌، چون دلسِتان‌های ما در زمستان جا مانده‌اند. همان‌ها که بهار را با همه جان خویش فریاد می‌کردند. می‌خواهیم شادباش بگوییم زبانمان نمی‌گردد وقتی کودک بلوچ‌مان شادی‌ندیده، زندگیش به یغما رفت. می‌خواهیم مبارک باد بگوییم چهره‌های عروسان و تازه دامادهای در خاک خفته‌ به چشم‌مان می‌آیند.
آه، می‌خواهیم بگوییم رنگین‌کمان در راه است یاد کیان، جانمان را از مهر و اندوه لبریز می‌کند. با قلبی مملو از رنج و سوگ از این زمستان گذشتیم اما آرام‌هایِ جانمان امروز با ما نیستند این جان ربودگی رسم تازه‌ای نیست، تا یادمان می‌آید دست ستم و تطاول بر جان‌ها و زندگی‌های ما دراز بوده اما سخت‌جانی و ایستادگی هم رسم ما بوده است. خاطره‌ نیمی از سال چراغی در دلمان روشن نگاه می‌دارد چون می‌دانیم که این مقاومت و سرزندگی و ایستادگی را پایانی نیست. داریم هم‌ سرنوشتی‌مان را می‌فهمیم، به دل‌های یکدیگر راه یافته‌ایم، شادی و اندوه جمعی را در خیابان دیده‌ایم.

ما بازنشستگان آموختیم تا معیشت را با آزادی بخواهیم و دهلیز ِ تاریک ِ جداسری را با نور اتحاد درخشان کنیم‌.
ما بازنشستگان، با چشمانی پرامید و با همه‌ی بار سالیان به پای جان‌های جوان ایستاده‌ایم. ما تا پایان هم‌پیمان فرودستان می‌مانیم.

سال نو و نوروز و بهار را به یاد همه‌ی عزیزانی  که دیگر نیستند، به یاد فرزندان زندانی‌مان و به یاد آزادیخواهان عدالتخواهی که در میان ما نیستند، سپری می‌کنیم.

بهاران خجسته باد!
۱۴۰۱/۱۲/۲۹

اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🌹گلگون کفنان را چه بهار و چه زمستان
خونین کفنان را چه بیابان چه گلستان
ای وای وطن وای…

🌹شعر از: خلیل‌الله خلیلی شاعر افغانستانی
🌹تصویر از: سیروس یحیی‌آبادی


#زن_زندگی_آزادی
#به_یاد_شهدای_قیام
#حکومت_آدم‌کش_نمیخواهیم

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید
نشان داغ دل ماست لاله‌ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید

🔴یاد تمام جانباختگان راه آزادی و پیروزی گرامی باد؛ نامِشان زمزمه‌ی نیمه‌شب مستان باد
تا نگویند که از یاد فراموشانند!

نوروز خجسته باد بر خلق مبارز میهن ✌🏾

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah