ابلاغ بخشنامه بازنشستگی به مناطق

#زنان_معلم با سنوات 25 سال با موافقت دستگاه به شرط مازاد بودن و... می توانند با 25 روز حقوق درخواست بازنشستگی کنند
دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر در صورت تمایل می توانند تا 35 سال خدمت کنند
#استمرار_خدمت باشرایط خاصی ازجمله نیاز اداره و اشتغال به تدریس قابل انجام است
دارندگان مدرک کارشناسی و کمتر از کارشناسی که تا تاریخ سی و یکم شهریور 96 سی سال خدمت داشته اند ملزم به بازنشستگی هستند
برای اطلاعات بیشتر به کارگزینی محل خدمت مراجعه شود


______________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

کومار پسر ده ساله مبتلا به راشیتیسم
ساکن روستایی صعب العبور از توابع سروآباد (مریوان) است او از مدرسه رفتن محروم بود تا اینکه فواد محمدی معلم فداکار همراه فرزندان دوقلویش .....



🔰
@edalatxah

برای کارگران آق دره…
_______


می شماری
یک !
و خطی بر گرده‌ی من ترسیم می شود
می شماری
دو !

تا رنگ زمینه‌ی طرحت
از کبودی به سرخی بزند،

به صد که می رسی
عرق تو با سرخی خون من
یکی می شود...

عرقت را خشک می کنی
اما این طرح طلایی ات
سرخ خواهد ماند

تو به معدن طلایت می نازی
من به بغض فروخفته ام ؛

از بیم تو
انسان ها به هراس می افتند
و کودکان از ترسشان
شلوارشان را خیس می کنند

تو خسته شده ای
اما
من جان گرفته ام
ما جان گرفته ایم

با کودکانی
که مشت هایشان را
گره کرده اند

با
بغض ،
و
خون ،
و
مشت گره کرده .....


شعری از «جعفر ابراهیمی»
فعال صنفی و فعال حقوق کودکان
______________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

گريگورى پرلمن یک معلم است

در یادداشت کوتاه زیر با معلمی متفاوت آشنا می شوید که مرزهای اخلاقی روزگار معاصر از تعریف او عاجز می ماند

گريگورى پرلمن روسی از بزرگترين رياضيدانان جهان است. این نابغه روسی موفق به حل یکی از مشکل ترین معماهای ریاضی تاریخ شد ولی از قبول جایزه یک میلیون دلاری انجمن ریاضیات جهان خودداری کرد.

وی لقب باهوش ترین مرد جهان را درحالی یدک می کشد و در شرایطی از قبول چنین جایزه ای امتناع می کند که در خانه ای بسیار کوچک در سن پترزبورگ زندگی می کند!

پرلمن وقتی با اصرار رسانه ها و مسولان انجمن ریاضی مواجه می شود ،می گوید: "من علاقه ای به پول ندارم و نمی خواهم مثل حیوانی که در باغ وحش به نمایش گذاشته می شود انگشت نما شوم. "
من قهرمان ریاضیات نیستم و نمی خواهم در کانون توجه دیگران باشم!

او با هيچ روزنامه يا رسانه اى مصاحبه نمى كند! دعوت به تدريس در بهترين دانشگاه هاى جهان را رد مى كند و همچنان #معلم_مدرسه است و بخشی از زندگی روزانه اش را صرف مراقبت از #مادرش می کند
در روسيه دكترا گرفت و فقط براى دو سال تحصيل بيشتر به آمريكا رفت و بعد از آن مشغول به كار در جهان خودش شد.
هر چند وقت مقاله اى منتشر مى كند و مرزهاى علم را یک قدم جلو مى كشد!

رييس انجمن رياضى جهان شخصا به سنت پترزبورگ رفت و ده ساعت با گريگورى صحبت كرد تا وى را قانع كند جوايز مهم جهانى را بپذيرد ولى گريگورى اهميتى نداد!
جايزه یک ميليون دلارى ديگرى را قبول نكرد و گفت: بايد مشتركا به یک رياضيدان ديگر مى داديد!

تواضع، فروتنى، علم دوستى و شخصيت اش بى همتاست.
وقتى مسئله رياضى پوينتكر كونجكشن را كه سالها مغزها و كامپيوترهاى جهان از حل آن عاجز بودند حل كرد، بيشتر مخفى شد! كمتر ظاهر شد! دعوت كاخ سفيد، كاخ اليزه، شماره ده داونينگ استريت و كاخ كرملين را جواب نداد و بعد دعوت نامه ها را در سطل زباله پيدا كردند!

او بزرگترين دانشمند زنده ای است كه بيش از هر كس به افتادگی و تواضع مشهور است. او یک معلم است و تلاش دارد معلم بماند

http://yon.ir/mVNTs

______________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

ادامه رایزنی‌های نیروهای آزاد آموزش و پرورش / مطالبه‌گری را از همه کانال‌ها دنبال می‌کنیم
http://www.ilna.ir/fa/tiny/news-501649
🔰🔰

https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

آموزش با کیفیت و رایگان حق همه ی کودکان است
زنگ ورزش در یکی از مدارس سوئد


معلمان عدالت خواه🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

یک فعال کارگری:
کارورزی یعنی بیگاری در خدمت صاحبان سرمایه/ یک فارغ التحصیلِ بیکار: مسافرکشی از کارورزی درآمدش بیشتر است
http://www.ilna.ir/fa/tiny/news-502177

🆔 @edalatxah

⭕️مجری برنامه کودک :
با 6 موشک ِخوشگل همه شون رو کُشتن!

در ذهن یک کودک #موشک و #جنگ مترادف زیبایی!!!!!

کودکان را از خشونت محافظت کنیم

@edalatxah

حسین تاج در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
امیدواری برای موافقت با مرخصی اسماعیل عبدی


http://www.ilna.ir/fa/tiny/news-502960

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

⭕️مرخصی #اسماعیل_عبدی

با گذشت دو هفته از پایان اعتصاب غذای سی و هشت روزه عبدی و تاخیری ۱۰ روزه در وعده دادستانی ، امروز چهارم تیرماه ۱۳۹۶ با مرخصی اسماعیل عبدی موافقت شد


🆔 @edalatxah

نشست و هم اندیشی جمعی از #هیات_مدیره کانون های صنفی و #فعالان_صنفی فرهنگیان سراسر کشور
گیلان_ چابکسر
⭕️جمعه 2تیرماه96

معلمان عدالتخواه
🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

مادر #اسماعیل_عبدی بعد از دوندگیهای بسیار و تلاش بی وقفه امشب از پسرش در خانه اش پذیرایی کرد
پ.ن: بعد از قریب ۴۰ روز اعتصاب غذا برای عید فطر به عبدی مرخصی داده اند




🆔 @edalatxah

⭕️بخش‌هایی از گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر خطاب به یک‌صد و ششمین اجلاس جهانی آی ال او ILO🌐
خرداد 1396

…هم‌اکنون سعید شیرزاد (شاغل در پالایشگاه تبریز)، پیام شکیبا (شاغل در کارگاهی در شهرک صنعتی گلگون در سعیدآباد)، محسن عمرانی ( معلم بوشهری)، مهدي فرائي شانديز (معلم) و خباط دهدار از فعالان تشکل سراسری و ... در زندان هستند. اسماعیل عبدی از اعضای کانون صنفی معلمان بعد از روزها اعتصاب غذا از زندان به بیمارستان منتقل و بعد از چند روز به زندان بازگشت داده شد. محمود صالحی از اعضای انجمن خبازان سقز و عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری، جعفرعظیم زاده عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، علي رضا ثقفي از اعضای کانون مدافعان حقوق کارگر رضا شهابی ، داوود رضوی و ابراهیم مددی از اعضای هیات مدیره سندیکای اتوبوس رانی تهران و حومه و بسیاری دیگر از کارگران فعال حکم داشته و تحت تعقیب قضایی هستند…


_____________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

محسن عمرانی را آزاد کنید

او فقط یک معلم است و جای #معلم کلاس درس است
صدای عدالتخواهی او را ادامه دهیم


🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

#امنیت_کودکان_بدسرپرست را از دولت مطالبه کنیم

شیدا، کودکی مینودشتی است که والدینی معتاد دارد و از خانه بیرونش کرده اند
او آواره ی خیابان است!



🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

کولبرها را نکشید؛ آن ها عزیزان ما هستند

✍ نسیم عزیز
«اواسط اردیبهشت ماه با گروهی از عکاسان استان کرمانشاه سفری به هورامان تخت داشتم. آنها عکاس بودند و در طول مسیر هر منظره خاص و بکری که توجه‌شان را جلب می‌کرد؛ می‌ایستادند و عکس‌هایشان را می‌گرفتند. رسیدیم به کوهی به اسم دالانی. ماشین‌هایشان را کنار زدند و پیاده شدند و شروع کردند به عکاسی. سختی و صعب‌العبور بودن یکی از کوه‌های زیر پای‌مان توجه‌شان را جلب کرد. عکس می‌گرفتند و هم‌زمان از سختی آن کوه صحبت می‌کردند و این‌که بالا آمدن از این کوه نیاز به تجهیزات حرفه‌ای کوه‌نوردی دارد. همین‌طور که سرگرم عکاسی و این صحبت‌ها بودیم؛ دیدیم یک پیرمرد از همان کوه سخت بالا آمد. حدود شصت سالش بود. باری بر روی دوشش بود. کول‌بر بود. تا ما را دید سریع رویش را برگردانند و نگاهش را از ما دزدید.
عکاس‌ها سوژه جدیدی گیر آورده بودند. چند دقیقه نگذشته بود که چندتا کول‌بر دیگر از کوه‌ بالا آمدند. از جوان هجده ساله تا پیرمرد شصت ساله. صدای نفس‌‌نفس زدن‌هایشان را به گوش می‌شنیدم. عکس‌العمل اولیه همه آنها این بود که روی‌شان را از ما برگردانند تا غرورشان بیش‌تر از این نشکند. به بهانه سردی هوا رفتم داخل ماشین. نمی‌خواستم وجود من در آنجا اذیت‌شان کند. بعد از آن با دوستی صحبت می‌کردم؛ گفتم تمام ترسم این است که انقدر از درد و رنج و کشته‌شدن کول‌برها خبر بشنویم که این خبر ارزش خبریش را برای‌مان از دست بدهد. ترسم این است که شنیدن خبر مرگ و کشته‌شدن کول‌برها تاثیرش را از دست بدهد. تکرار، تاثیر را از بین می‌برد و در این خراب‌شده‌ای که ما زندگی می‌کنیم همه چیز آنقدر تکرار می‌شود که کم‌کم در مقابل شنیدن اخبار تلخ سِر و بی‌حس می‌شویم.
روز چهارشنبه در سردشت یک کول‌بر دیگر را کشتند. اسمش سیروان عزیزی بوده. دیشب فیلمش را دیدم. از دیشب آشفته‌ام. هر بار که خبر کشته‌شدن کول‌بری را می‌شنوم انگار خبر کشته‌شدن و مرگ یکی از خواهرانم را می‌شنوم. روزی نیست که به یادشان نباشم. کول‌برها را فقط برای زهر چشم گرفتن می‌کشند وگرنه سهم آن‌ها از وارد کردن کالاهای قاچاق فقط دو درصد است. نودو‌هشت درصد کالاهای قاچاقی از راه‌های رسمی وارد می‌شود.
دوست ندارم درد و رنج کول‌برها ما را شاعر و نویسنده و عکاس و فیلم‌ساز کند. دوست ندارم از رنج آن‌ها ما در فلان جشنواره و فلان مجله برنده جایزه بشویم. دوست ندارم این‌ افراد تبدیل به قهرمانان و اسطوره‌های ما بشنوند و مجسمه‌هایشان را بسازیم. این افراد سرمایه‌های انسانی این کشور و کردستان هستند. حق‌شان یک زندگی سالم و درست است. کاش فکری به حال اقتصاد کردستان بشود. استان کرمانشاه یکی از بالاترین آمار بیکاری را در ایران دارد. هیچ‌کدام از این افراد به دل‌خواه خودشان دست به چنین کاری نمی‌زنند. به اجبار تن به این کار می‌دهند.

کول‌برها را نکشید، آن‌ها عزیزان ما هستند.

____________________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

🌀 حضور در ازادی ،تراژدی زنان ایرانی!
✍ خدیجه پاک ضمیر /معلم
🗞 همدلی. 8تیر 96

پنج دست لباس برروی هم پوشیده است. با استرس به در ورودی ورزشگاه نزدیک می‌شود . شانس یارش می‌شود و به سلامت از مقابل دیدگان ماموران رد می‌شود. وارد ورزشگاه می‌شود. خود را در میان خیل تماشاچیان جای می‌دهد و به تماشای بازی و تشویق تیم مورد علاقه‌اش می‌پردازد. می‌گوید در حین تماشای بازی آن‌هایی که متوجه شدند من دختر هستم خیلی مراعات کردند و... این تنها هانیه نیست که برای حضور در ورزشگاه و تماشای بازی تیم فوتبال مورد علاقه‌اش این‌گونه ریسک می‌کند. پنج روز بعد زینب هم در اهواز برای تشویق تیم موردعلاقه‌اش و تماشای بازی از نزدیک به ورزشگاه غدیر می‌رود. مخالفت با حضور زنان در ورزشگاه‌ها در حالی صورت می‌گیرد که مشخصا هیچ‌گونه ممنوعیتی در قوانین برای حضور آنان در ورزشگاه‌ها وجود ندارد . اوج این تراژدی آنجایی است که در هنگامه برگزاری رقابت های بین المللی در ایران ، زنان ایرانی در حالی از ورود به ورزشگاهها منع می شوند که زنان دیگر کشورهای شرکت‌کننده اجازه ورود می‌یابند. چرا که طبق قوانین جهانی نیز جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه‌ها ممنوع است. مخالفان که معمولا از تصمیم‌گیران امر هستند، با طرح استدلال‌هایی همچون«حفظ شان و کرامت زنان از جمله اصول اولیه مورد توجه نظام است و... با این دست موضوعات نمی‌توان با ساده‌انگاری، یکجانبه‌نگری و رویکردی لیبرالی برخورد کرد.» و یا «ما زیرساخت‌های لازم برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها نداریم و تا این‌کار انجام نشود، زنان امکان حضور در ورزشگاه را نخواهند داشت .» و یا استدلال‌هایی از این دست« ما موضوعات مهم‌تری در حوزه زنان داریم که باید به آن‌ها توجه کرد و روی آن‌ها مانور داد.» همواره از درک و پذیرفتن این خواسته انسانی و به حق زنان شانه خالی کرده و می‌کنند. استدلال‌هایی که به وضوح تداعی‌گر تفکر و آموزه‌های ویکتوریایی قرن نوزدهم است .آموزه‌ای که با قدیس قلمدادکردن زنان و پیش‌کشیدن موضوعاتی همچون شان و کرامت زنان و نیز تاکید بر جایگاه زنان در خانواده و نقش مادری آن‌ها ، سعی در هرچه بیشتر دور نگاه‌داشتن آنان از سپهر عمومی و تشویق هرچه بیشتر آنان به سوی خانه‌نشینی دارد. آموزه‌ای که بدون شک یکی از خاستگاهایش نگاه مردسالار حاکم بر جوامع و شعار اصلیش تجلیل از نقش خانگی زنان و تاکید بر جدایی قلمروهای زنان و مردان است. هنوز زمان زیادی از ممنوعیت‌های بی‌دلیل و فراقانونی دوچرخه سواری زنان نگذشته است و به یاد داریم که حضور زنان دوچرخه‌سوار در گوشه وکنار شهر ،گناهی نابخشودنی و تابویی بزرگ بود. اگر امروز دوچرخه سواری زنان و دختران در خیابانها به تدریج به امری معمول و پذیرفتنی تبدیل شده/می شود، نتیجه ممارست زنان و پایفشاری و تاکید آنان بر این حق مشروع ومسلم شهروندی است. تلاش هانیه ها و زینب ها ،این زنان پیشگام و گمنام، این‌ها که هزینه می‌دهند در شکستن این تبعیض‌های جنسیتی،این‌ها که پیشگام رفرم‌های اجتماعی هستند، بی‌شک روزی به ثمر خواهد نشست. آن روز دیگر ، ورزشگاه آزادی نه صرفا رویایی دست نیافتنی که مجالی برای شاد‌ی‌های دست جمعی آنان است.

📌 http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=33185
➖➖➖➖
کانال معلمان عدالت خواه 👇

https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

🌐 گزارشی از وضعیت فعالیت های سندیکایی در ایران به سازمان جهانی کار


💢این گزارش توسط چهار تشکل سندیکایی از جمله کانون صنفی معلمان تهران ارائه شده است

🔽 بر روی دکمه INSTANT VIEW بزنید تا متن کامل را مطالعه کنید

http://telegra.ph/گزارشی-از-وضعیت-تشکلهای-صنفی-و-فعالان-صنفی-در-ایران-به-سازمان-جهانی-کار-06-29
➖➖➖➖
______________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

#عمو_خیاط معلمی که شما را ۴۵ ساعته باسواد می کند

⭕️🌐«عمو خیاط» نویسنده و جامعه شناسی است که به بازماندگان از تحصیل در مناطق محروم با شیوه ابداعی خود درس می دهد و اعتقاد دارد که داشتن سواد همانند نفس کشیدن حق طبیعی هر کودکی است.
اعتقاد دارد، اعتقادی که او را از پایتخت به دوردست ترین نقاط کشور می کشاند. نقاطی که فقر در آنجا چند بُعد دارد؛ فقر فرهنگی، فقر آموزشی و فقر مالی؛ همه دست به دست داده اند تا عده ای از طبیعی ترین حقوق زندگی محروم بمانند.

اعتقاد دارد؛ «داشتن سواد همانند نفس کشیدن حق طبیعی هر کودکی است»، همین اعتقاد است که او را به دورترین و محرومترین مناطق می کشاند تا به کودکانی که از حق طبیعی داشتن سواد بازمانده اند آموزش دهد و آنان را باسواد کند.

خودش می گوید، نویسنده و جامعه شناس است، اما راهی که انتخاب کرده راه انبیاست. او معلم رسمی وزارت آموزش و پرورش نیست، حتی حق التدریس هم نیست. اما خیلی ها که در مناطق صفر مرزی و جنوبی ترین نقاط شهر روزگار می گذرانند، «عمو خیاط» را می شناسند. نشانی عموخیاط را می توان از بچه های دروازه غار، شوش، کهریزک و پاسگاه نعمت آباد گرفت.

سنی که در شناسنامه اش آمده عدد ۷۰ را نشان می دهد اما این عدد دلیل نشده تا او لحظه ای از اعتقاد خود دست کشد.

سال ۱۳۸۰ با کودکان کار آشنا شد و طرح پژوهشی «اتاق امن ذهن» را مطرح کرد تا رفتارها و شرایط زندگی آنان را بسنجد و تصمیم گرفت به این کودکان برای دستیابی به اتاق امن ذهن کمک کند.

روزهایش را کنار کودکان کار در دروازه غار و پامنار و نعمت آباد می گذراند، کلاس های خلاقیت برگزار می کرد و نوشته های کودکان را به رشته تحریر در می آورد و از همین نوشته ها کتاب های برج غار، غار تار، ترس غار و زیرگذر را منتشر کرد.

هنگامی که نوشته های کودکان را می خواست به رشته تحریر در آورد، نوجوان و جوانان ۱۴ تا ۲۲ سال به او گفتند نوشته هایمان را شفاهی می توانیم بیان کنیم، همین مسئله تلنگری شد بر وجدان بیدار عموخیاط که چرا آنان از حق طبیعی خواندن و نوشتن محروم هستند.

او به دنبال راهی گشت تا بتواند به فرزندانش سواد بیاموزد. زبان فارسی را بسیار مطالعه کرد و درنهایت روشی فرا گرفت که برای سوادآموزی به کودکان ۱۰ سال به بالا باید ۴۵ ساعت وقت گذاشت و سوادآموزی به کودکان ۷ سال به بالا نیز ۹۲ ساعت زمان می برد.

همین روش باعث می شود که دانش آموزان عموخیاط به مرور زیاد شوند و او به مناطق محروم برود و روش تدریس خود را به معلمان و دانش آموزان ارائه دهد تا کودکی از حق طبیعی اش بازنماند.

محرومیت سیستان و بلوچستان از دیده های او نیز پنهان نمانده و به خوبی می داند که این استان بیشترین بی سواد را دارد. همین مسئله عموخیاط را به این استان می کشاند؛ زبان بلوچی را یاد می گیرد تا با زبان بلوچی به کودکان این مرز و بوم سواد بیاموزد و به هدفش هم می رسد و سپس به زبان فارسی سواد به آنان می آموزد، کودکان بلوچی خواندن و نوشتن را یاد می گیرند.



عمرش را داده تا کودکان این مرزوبوم به حق طبیعی خود یعنی داشتن سواد برسند و معتقد است در جامعه ما عدالت آموزشی وجود ندارد؛ وقتی کودکی بی سواد را می بیند عدالت آموزشی برای او بی معنا می شود.

عمو خیاط می گوید قرار بود به زندان بروم و این روش را در آنجا نیز جا بیندازم اما اتفاقی در یکی از موارد سواد آموزی به زندانی ها افتاد که ترجیح دادم این کار را انجام ندهم.

علی صداقتی قصه ما تاکید می کند که عمرم را وقف بچه ها کردم تا آنان از حق طبیعی خود یعنی داشتن سواد همانند نفس کشیدن بهره مند شوند.

عمو خیاط نه بیمه است و نه از آموزش وپرورش حقوقی می گیرد او بی نام و نشان همچنان به فرزندان این مرز و بوم سواد و البته زندگی کردن می آموزد


_____________________________________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

عمو خیاط اعتقاد دارد، اعتقادی که او را از پایتخت به دوردست ترین نقاط کشور می کشاند. نقاطی که فقر در آنجا چند بُعد دارد؛ فقر فرهنگی، فقر آموزشی و ...

🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw

کانال تلگرامی معلمان عدالت خواه
بخش هایی از #مطالبات_صنفی_معلمان را
بازتاب می دهد

با نگاهی به سایر جنبش های #صنفی و #مدنی

کانال #معلمان_عدالت‌خواه صرفا به مواردی می پردازد که در تداوم جنبش صنفی موثر است

اگر پست های کانال را می پسندید به دوستانتان معرفی کنید




______________

معلمان عدالت خواه
🔰🔰🔰
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEEP2fLwRR3EqAkGOw