ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.8K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
#جوان
#مجلس_ختم_جوان


نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد

پدر در ڪودڪے با شوق دل دست پسر گیرد
به امیدے ڪه در پیرے پسر دست پدر گیرد

خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نڪنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے ڪه با خون دل بزرگ شده
چه شبهایے ڪه پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است.

هر ڪے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے ڪفن جونشونو باز ڪنن،،، برا بار آخر ببیننش،،،
پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،،
یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،،

لالا لالا گل بے برگ و بارم
پس از تو روز روشن گشته تارم

لالایے میگم و از غم بسوزم
پس از تو تیره گشته حال و روزم

خدا داند ڪه من طاقت ندارم
چگونه زیر این خاڪت گذارم

یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،،
یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،،
چجورے با داداش خدا حافظے ڪردین،،،

خدا حافظ گل گشته خزونم
تو رفتے از فراقت نوحه خونم

هنوزم دورے تو نیست باور
خداحافظ خدا حافظ برادر

اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین
دلا رو ببرم ڪربلا،،، جایے ڪه یه پدر پیر نشست ڪنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،،
تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز ڪنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،،

پاشو عزیزم بریم به خیمه
چشم انـتظارت خواهـراتن

جز یه بدن ڪه، شد اربا اربا
چیزے نمونده واسه ے من

پاشو عزیزم  پاشو عزیزم

صورت به صورت علے اڪبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،،

بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،،

این حسین ڪیست ڪه عالم دیوانه ے اوست
این چه شمعے ایست ڪه جانان همه پروانه ے اوست

🔸️شاعر:
#حسین_ڪریمے_نیا

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
متن_روضه_ترحيم_پدر_مادر_يا ....
#ختم_پدر
#ختم_مادر
#ختم_جوان
▪️▪️▪️
▪️امام رضا علیه السلام فرمودند:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ،
▪️ ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا ً..... فیض ببرنند،
امروز همه اومدند به شما تسلیت گفتند، سر سلامتی گفتند، گل برای شما آوردند، همراه شما اشك ریختند ،اما حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: دیدم حال امام سجاد متغیر شده، سئوال كردم، چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه داغ كربلاست.همه بگید: یا حسین... اما یا امام سجاد كاش به همین بسنده كرده بودند
▪️اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِك
▪️َاسب هاشون رو نعل تازه زدند بر بدن ابی عبدالله، بازم ناله بزن بگو یا حسین...

آی داغ دیده ها بدن بابای شمارو غسل دادند، كفن كردند، با احترام دفن كردند اما بمیرم آن زمانی كه امام سجاد برای تدفین بابا اومد گفتند: كمی بوریابیارید... یا حسین *

مگر به کربلا کفن ،به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب ،عزیز مصطفی نبود

مگر کسی که کشته شد،تنش برهنه می کنند
مگر که پاره پیرهن،به پیکرش روا نبود

سرش به نوک نیزه ها،تنش به خاک کربلا
کفن برای او به جز،شکسته نیزه ها نبود

▪️بابا رسم ِ توی ما مسلمونها طرف راست صورت میت رو روی خاك می گذاریم، اما امام سجاد چه كند؟
می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمیاد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو روی رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین... شما ها داغ دیدید اما باباتون رو.... زخم دار ندیدید،باباتون رو.... مجروح ندیدید،خدارو شكر یه زخم به صورت و بدن باباتون.... ندیدید،اما قربون اون دختر ِ سه ساله ای برم كه سر ِ بریده ی بابا رو بغل كرد،ای حسین....*



#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤

#روضه_ختم_مادر
#مناسب -ختم - مادر




السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س ))

در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ،
دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه
گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ،
رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه

بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند

آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن

اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره

زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم

به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن
اما جاشون خالیه
مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری

خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه
بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند.

ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم
مادر خود را به شب برداشتیم


کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن
هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن

زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر

اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا

الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد /

اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز

الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن

صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س ))


تایپ - ناشناس - التماس دعا 🙏

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مجلس ختم جوان پسر(هفتم)
روضه حضرت علی اکبر (ع)
کاربرد مجلس خانمها




♦️به دل هفت 7 روز غمی جانانه دارم    
♦️    کنار قبر توکاشانه دارم
♦️تو بودی ای پسر دار و ندارم    
     ♦️ زداغت من دلی دیوانه دارم
♦️الان هفت روزه بوی گل نیومد  
      ♦️  بخونه لاله و سنبل نیومد
♦️کجا رفتی تو ای ماهه منیرم     
♦️     به سوی گل چرا بلبل نیومد
♦️گل خوش رنگ و بویم      
♦️    بیا مادر به سویم
♦️بیا مادر عروسیت بگیرم     
♦️     بیا تا بوسه از رویت بچینم
♦️بیا و رخت دامادی به تن کن  
        ♦️که مادر جشن شادیت بگیرم
♦️کفن کردی بتن مادر  بسوزم     
♦️     بیا بنگر پسر این حال و روزم
♦️تورفتی تا ابد باید بسوزم       
♦️   کجا رفتی ترا مادر بجویم
♦️بیا مادر به آغوشت بگیرم      
    ♦️به آغوشت پسر ماوار بگیرم
♦️تو بودی ای پسر تنها امیدم       
♦️  گلی از گلشن عمرت نچیدم
♦️علی ای بلبل شیدای مادر    
     ♦️ کجا رفتی تو ای دنیای مادر
♦️ز بعدت زندگانی را نخواهم   
    ♦️  خدا داند جوانی را نخواهم
♦️دلم را غرق خون کردی و رفتی   
♦️       مرا آتش فشان کردی و رفتی
♦️بیاد آن رخ ماهت بمیرم       
♦️   مرا خانه نشین کردی و رفتی

⬅️خاندان محترم پدرومادر  برادران وخواهران شما داغ عزیزی دیدید
حالا مدت هفت روزه جای خالی جوانتان را احساس می کنید خیلی لحظات سختی است خدا کنه هیچ پدر ومادری را داغ اولاد نشان ندهد
شما چقدر به قد وبالای جوانتان نگاه کردید تا بزرگ بشه وزیر تاوت شما را بگیره اما جوانتان درسن جوانی پرپر شد خدا به شما صبره بده اما
امروز همه دوستان آشنایان همسایگان واقشارمختلف مردم امدند شما را دل داری دادنددرکنار شما از روز اول تا امروز که هفتم است درکنار شما بودند به شما تسلیت گفتند اما جانها به سوزد برآن حسینی که وقتی فریاد علی اکبر را شنیدند با عجله آمدند بربالین جوانش علی اکبر قرارگرفت نشت کنار میوه دلش
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این جوان عزیزمان فیض ببرد سرعلی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سرعلی را به سینه چسپانید دلش تسلی پیدا نکرد
یک وقت خم شد صورت به صورت علی گذاشت فرمودقتل الله قومٵ قتلوک بابا خدا بکشد کشته شدگان تورا علی جان  هرکاری کرد نتوانست بدن علی اکبر رابه خیمه ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر درخیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
#روضه_ختم_جوان

((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان))


خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم 
مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم 
تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر
چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم

روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. |
دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت.
یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد.
علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».۱

روضه ختم جوان ناکام.سوم.هفتم.چهلم

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
 
داغ جوان خيلي جانسوزه...
 
پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...
 
وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد...
 
برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...
خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...
امابميرم براي دل مهربون مادر...
مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...
 
از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟
 
 آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...
 
 
 
اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند...
 
تسليت دادند، ابراز همدردي كردند...
 
اما بميرم براي دل داغديده ي حسين...
 
فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...
 پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد
 پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد
 
 پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت
پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت
هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد،
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.
 
اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي
آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد. 
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. 
 
لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.
  
لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. 
 
هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... 
 
گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا 
پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. 
 
اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... 
 
پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده 
 پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده 
 
پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد 
 پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد 
 

ختم جوان

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
‍ مجلس جوان ناکام

لالا لالا لالا ماه شب افروز
شبم با گریه میشه صبح هر روز

دلم از رفتنت آتش گرفته
ببم جان
دلی از غم همه سوز و همه سوز.
..... دو بیت آخرمو دیگه بیشتر آزار ندم
سلام بدید به علی ،امروز امروز چقد علی خواهر داره، الحمدلله غریب نیستی علی جان گریه کن داری ،این خواهرا میخاستن شب دامادی گل رو سرت بریزن، بگن حجله دامادیت مبارک...

سلام ای نور چشمان تر من...
. سلام ای شاخه یاس پر پر من.
..... علی جان جواب برادرا رو نمیدی نده جواب خواهرا را نمیدی نده جواب بابا را نمیدی اما ببین مادرت داره جون میده......
چشات و بستی و رفتی عزیزم
نگفتی چی کشیده مادر من.
نگفتی چی کشیده مادر من
..... به روایتی پنج کفن برا مولا آوردن سفارش مولا این گونه بود پنج کفن به تن امیرالمومنین ع کردند ایشالا گریه کنید با این روضه ثوابش را هدیه کنید به روح شاد روان علی و همه ی گذشتگان قربون دلت برم.....
میان همه دلها امان از دل زینب.
... کفن و آوردن برا امیرالمومنین ع بغچه را نگاه کرد دید یه دونه کفن دیگه بیشتر نمونده حسینی ها نگاش به امام حسن ع افتاد این کفنم برا حسنم نگاش به حسین ع افتاد برات بمیرم ای برادر بی کفنم اما غصه نخور داداش اگر کفن نداری مادرم یه پیراهن دست دوز برات اماده کرده با همون دست شکسته هاش برات دوخته... بدن مولا را میان قبر گذاشتن......


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤


#ختم_جوان



نبیند مادری داغ جوان را  
        فدا سازد به پایش جان خود را
جگر سوزد در این عالم به داغش    
      به هر لحظه دلش گیرد سراغش
گل پژمان مادر دیده واکن       
   مرا اندر کنارت جابه جا کن
که بی تو زندگی دشوار باشد   
       دلم تا هست با تو یار باشد
چه سنگین است این درد جدایی   
       کنار قبر تو آیم گدایی
بگو با مادر دلخسته تو       
   کجا رفتی چرا منزل نیایی
برایت آرزو بسیار دارم       
   کجا رفتی ترا من دوست دارم
نشد ای گل عروسیت بگیرم     
     تو باشی من به جای تو بمیرم
ولی افسون داغت بر دلم شد    
      تمام خاطراتت حاصلم شد

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤

#گریز

مرا با رفتن خود پیر کردی      
    بر روی خاک تو زنجیر کردی
چو شمعی من بسوزم در فراغت  
        سر قبرت مرا تو پیر کردی
الهی کاش من هم پر بگیرم    
      کنارت ای پسر ماوا بگیرم
بیا یک بار دیگر در بر من    
      بکش دست نوازش بر سر من

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤


🎧#ختم جوان



جوان نازنین در خاک رفتی    از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران      چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم      من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم

بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان    من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم

گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود    گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود

گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود     گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود

 نوگلی پرورده بودم ،خاک از دستم ربود   آنچنان در بر گرفت ، انگار در عالم نبود

سالها زحمت کشیدم ، تا گلم پرورده شد

ناگهان پیک اجل ، آن غنچه را از من ربود 

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤


متن شعر برای جوان ناکام


تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم  اهسته ز دوری تو فریاد کنم

وقت است که دست از این دهان بردارم   از دست غمت هزار بیدادکنم

افسوس که زیبا پسرم تاج سرم رفت امیدوچراغ دل ونور بصرم رفت

زد اتش سوزان اجل بر گل عمرم ناگاه از این باغ گل نوثمرم رفت   متن شعر برای جوان ناکام

ای مادر غمدیده نداری خبراز من کز گردش ایام چه امد برسر من

من تازه جوان بودم واندر چمن حسن نشکفته فرو ریخت همه بال وپر من

جوان رفتم زدنیا با هزاران ارزو بر دل به زیر خاک کردم با دو صد اندوه غم منزل

گذر اید اگر برخاک من از زاه غم خواری به الحمدی مرا یاد اورید ای محرمان دل

سال ها رنج کشیدم که گلی پروردم باد پاییز به ناگه زد وگل پرپر شد

گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم که زهجران تو هر دم دل ما مضطر شد

عزیزخفته در خاکم گل باغ دلم بودی درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی

کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم تو را ای نازنین (دختر/پسر) که یار وهمدمم بودی

چه خوش باشد در این دنیای فانی   به خوش نامی نمودن زندگانی

که بعد از ما بسی گردش کند چرخ  نماند جز نکونامی نشانی  متن شعر برای جوان ناکام


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴#در_فراق_جوان

🏴#سبک_نبودم_ندیدم_که_محشربپاشد


شاعر:علی اکبر اسفندیار


▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

خبر آمد ازآسمانم قمر رفت
خبرآمده که ز دستم پسررفت
خبر آمدو خاک عالم به سرشد
خبر آمده مادرت بی پسر شد
شنیدم که دیگر تورفتی زدستم
همان لحظه تاکه شنیدم شکستم
پسربی تودیگر چه سازم
چسان با غم تو بسازم
برایت بمیرم غمت کرده پیرم

چگونه شود باورم ماتم تو
مرامی کُشدای پسرجان غم تو
عزیزم چودیدم تن تو کفن شد
عزای توکه نه, روز مرگ من شد
به داغ فراق تو آکنده باشم
چگونه بدون تو من زنده باشم
تو بودی همه بود وهستم
چه زود رفته ای پس زدستم
بهار وگل من بخون بلبل من

همه بوده امید من شادی تو
ببینم به تن رَخت دامادی تو
دریغا همه آرزویم لگد شد
بمیرم که جای تو زیر لحدشد
تو را با چه خون دلی پروریدم
دریغا وافسوس که خیری ندیدم
دگر خاک غم بر سرم شد
دگر مرگ تو باورم شد
خزان شد بهارم شده گریه کارم

حسین جان تودرکربلاچی کشیدی
تو جان دادن اکبرت را که دیدی
هماندم تو را تا که بابا صدا زد
تومی دیدی واکبرت دست وپازد
شنیدم که صیحه زدی گریه کردی
تو دانی جوان مُرده دارد چه دردی
تو رامضطرب دیده بودند
به اشک تو خندیده بودند
حسین ناگهانی شدی قد کمانی



#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
««نـــوحـــه زبـــان حـــــال در ســوگ پـــــــــدر»»




دنیا ز چه رو بردی از تن تو قرارم را در دست خزان دادی یکسر تو بهارم را

تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا

***

در راه تو بنشینم شاید که تو برگردی در آینه می بینم شاید که تو برگردی

تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا

****

بابا ز فراق تو محزون و گرفتارم چون ابر بهاری بین از دیده گهر بارم

تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا

******

بابا بنگر امشب جای تو بود خالی ای بلبل خوش الحان بگشای پرو بالی

تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا




#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#پندیات

در ســراب زنــدگی از خــود چــــرا غافل شدم
عــمـــر خود را صرف کردم زایل و جاهل شدم

دیـــــو نـــفس آمـــد ســراغم تا شدم تسلیم او
در مــــصاف حــــق و بـاطل جانب باطل شدم

جیـــفه ی دنـیا هدف گردید و غفلت شد فزون
دیــــن و دنـیا از کفم رفت و در آن عاجل شدم

دیـــر وقـتی این جبین با مُهر خاکی شد عجین
مــــعتـکــف در خانــه ی دنیای کــاه و گِل شدم

عـــهــد می بــندم که دل را بر کنم از این جهان
مــــن کـــه دریــا بودم و اکنون نم ساحل شدم

دیـــده بــــر گــیــرم از ایـــن دنیای فانی لاجرم
گـــر کـــــه از خـاکــم چرا اکنون اسیر دل شدم

مــــی ســپــارم هــستیم را گر به اهلش لاعلاج
ایــــن همـــه جـــهد از کـجا آمد چرا مایل شدم

خــاک ســنگینی کـه می ریزد به سر اندیشه کن
گـــرچــــه بـر همسایه می ریزد چرا شامل شدم

در جـــهان پـــر هــیــاهـــو تا به کی باشد فریب
عمر چون باد است و من از بیخ و بُن زایل شدم

در مـــصاف عـــقل و دل بـازنده عمر رفته است
فــرصتی نـــایــد کــه گـویم عامل و عاقل شدم

#محمد راعی خیرابادی

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️


#مجلس_ختم_پدر
#روضه
#ترکی

بو دنیانون وفاسی هیچ یوخومیش
یامان گونی خوش گونلردن چوخومیش

آباد ائله قبر ائوینی ای دل غافل
هرقدر که آباد اولا ویراندی بودنیا

آی یالان دنیا....امان امان آی بی وفا دنیا
وفاسی یوخ بودنیانون یالاندی

کهنه دنیا هله...هله قالاندی
عاقبت باشلاری داشه چالان دنیادی

به یاد مهربان آتا....قبر ائوینه سفره ائلین آتا
اما بو رسمیدی آتا سفره گئدنده بالالارون چاغیرار
سسلر آی بالاروم سیزی آللهه تاپشوردوم

اما....امان او ساعتدن کی بالالار
گله لربابانین تابوتین یاپوشا لار

وای اولحظه دن کی بالالار گوره او سفری کی....بابا گئدیر....دای بو سفردن گلمیه جک

به یاد بابای سفرکرده

آتا ائوین چراغیدی
‌‌آتا ائوین دایاقیدی
آتالارا حرمت ائدون
بش اون گونون قوناقیدی

آی آتاسی اولانلار گئدون دولانون آتایزون باشینا

به یاد او ساعتی که بو مهربان بابا ائوده بالالارون چراغیدی

چهل روزه به سر افسر ندارم...آمان آیروقدان ...‌فغان آیروقدان

چهل روزه که تاج سرندارم....قرخ گون اولدی ائویمیزون چراغی سونوب....‌قرخ گوندی بابانین سسی گلمیر

چهل روزه پدر رفته زدستم
قرخ گوندی بابانین یئری ائوده بوش قالوب

اما آتاسیز لیق چتین درد اولار

الا کی قیزی اولسا
قیزه گران درد اولار باباسی ئولسه
بخصوص اگر قیز ائولر ائوینده اولسا

آتا ائوینه گئدنده بیر آیری عالمیلن گئدر آتا ائوینه

آخه مشکله دوشنده ائله دییر کاش بابام گلیدی....کاش قارداشیم گلیدی

اورگیزی ائله بوردان دولاندوراجاقام کربلا چولونه

اوزمانیکی عاشورا گونی قتل وغارت توکندی

او غملی زینب آتا سی ئولن بالالاری

اوغلی ئولن ننه لری ییقدی بیر یاری یانموش خیمیه

بیر باخدی صولا بیر ساغا
ائله بیردن سسلدی یا علی المرتضی آتا جان هاردا سان
مشکلده قاموشام

دئدی بیر قوشا بنزیرم بابا
اوچانمورام سینیب پریم

کیمه دئیوم بودردیمی که تا ائده دوا بابا

لایلای بابا۲
قیز بابانی گوزل اوخشار

#اوخشاما از زبان دختر👇👇

قیزیل گول دن اولدی...‌آچیلدی خرمن اولدی...آیرولوخ مندن اولمادی آی بابا

آیرولوق سندن اولدی

لایلای بابا۲
ای قبره نیسگیلی گئدن لایلای بابا۲

غم غصه لردن دینجلن لایلای بابا۲

سندن اوزولدی ال بابا
بیرده یوخوما گل بابا


#شعر پایان مجلس👇

عاقبت زین دارفانی پرکشیدم یاحسین
عشق تو مهرعلی درسینه دارم یاحسین
من دراین وادی غریبم جان زهرا مادرت
هرشب جمعه گذرکن برمزارم یاحسین

⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#نوحه_مادر #ختم_مادر

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

بی تو نداره این دل
تاب و توانِ ماندن
دنیا مرا تو سوختی
آتش زدی به خِرمن

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

بی مادری چه سخته
دردیست خانمانسوز
هر کس نداره مادر
آهی کشیده جانسوز

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

بهرت عزا بگیرم
ای مادرِ عزیزم
میمیرم از فراقت
من اشکِ غم بریزم

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

ای دل بنال از این درد
مادر درون خاکه
از بس که غصه خوردم
قلبم که چاک چاکه

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

یادت بخیر عزیزم
جای تو گشته خالی
از بس که گریه کردم
دیگر نمانده حالی

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

دردت دوا نگردید
رفتی به حالِ خسته
مرا به کی سپردی
ببین دلم شکسته

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)

دیدار ما قیامت
دیگر تو را نبینم
خواهم زِ روی ماهت
من یک گلی بچینم

دنیا وفا نداره، مادر بیا دوباره(2)

خدا بده تو صبرم
از بهرِ داغِ مادر
(هستی) بگو زِ دردم
(پرویزی)خوانَد از بَر

دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2)


👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝

🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴#پدر

🏴#سبک_عجب_رسمیه

🏴#سینه_زنی

🏴#زمزمه

🎤مداح :کربلایی روح الله کمایی



▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️


گریم برایت ای وای پدرجان

جانم فدایت لایلای پدرجان

بابا کجایی ازما جدایی
بردیدن ما ازچه نیایی

رنگ از رخ من بابا پریده

از داغ هجران پشتم خمیده

جان بر لبانم بابا رسیده

برپا عزایت ای وای پدرجان
جانم فدایت لایلای پدرجان

ای نور چشم و زیبا نگارم

برخیز و بنگر احوال زارم

بعد از تو دیگر یاری ندارم

ناید صدایت ای وای پدرجان
جانم فدایت ای وای پدرجان

بابا کجایی از ما جدایی
به دیدن ما ازچه نیایی

عجب رسمیه رسم زمونه

قصه برگ و باغ خزونه

میره بابایم از اون برایم

خاطره هایش بجا میمونه

برپا عزایت ای وای پدرجان
جانم فدایت لایلای پدرجان

بابا کجایی از ما جدایی
به دیدن ما ازچه نایی


▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️


#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#نوحه_مادر



ای باغ وبهار من بی تو چکنم مادر ای دار و ندار من بی تو چکنم مادر

می سوزم و می سازم در آتش هجرانت بین سوز شرار من بی تو چکنم مادر

تو شمع شب افروزم شب تا بسحر سوزم ای صبر و قرار من بی تو چکنم مادر

چشمم به رهت مانده شاید که ز درآیی با خنده کنار من بی تو چکنم مادر

امید منی مادر خورشید منی مادر ای لاله عذار من بی تو چکنم مادر

بعد از تو پریشانم در ناله و افغانم گریه شده کار من بی تو چکنم مادر

ای محرم و همرازم مادر بتومی نازم ای عطر بهارمن بی تو چکنم مادر

از خانه مرو مادر بیگانه مرو مادر بین قلب فکار من بی تو چکنم مادر

شد خسته دلم مادر بشکسته دلم مادر فرخنده نگارمن بی تو چکنم مادر

همپای توام مادر«شیدا»ی توام مادر ماه شب تار من بی تو چکنم مادر


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴#مراسم_ختم

🏴#پدر

🏴#مادر

🏴#زمزمه

شاعر:حسین ایمانی

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️


می‌کشد آتشِ غم زبانه
می‌شود بی تو تاریک و خانه

چشمِ من شد چشمه‌یِ غم
رفتی و دل غرقِ ماتم
من ندارم تکیه‌گاهی
بی تو اِی بابا در عالم

در عزایت سوگوارم
سر به خاکت می‌گذارم

ای پدر جان /۴/

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

می‌شود بی تو غمخانه خانه
می‌ماند هر سویش یک نشانه

گرمیِ کاشانه‌یِ ما
روشنیِ خانه‌یِ ما
در تبِ سختی و غم‌ها
می‌شدی پروانه‌یِ ما

در عزایت گریه کردم
آشنا با داغ و دردم

ای پدر جان /۴/

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مادر

قلبِ من خون شده از فراقت
عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت

یک بهارِ بی تو مادر
می‌رسد خاکم بر این سر
عیدِ امسالم ندارد
جز سیاهی رنگِ دیگر

بی تو کارم آه و زاری‌ست
اشکِ غم از دیده جاری‌ست

مادرم وای /۴/

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز
روزگارم مکن تو غم‌انگیز

شیر و اشکِ تو سِرشتم
شد حسینی سرنوشتم
روضه رفتی گریه کردی
تا کنی اهلِ بهشتم

رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست
مزدِ صبرِ .... تو بهشت است

مادرم وای /۴/

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است
از غمِ کربلا گریه کرده‌َست

گریه کرده بهرِ زینب
از غمِ مشک و تب و لب
میهِمانش کُن تو آقا
بر سرِ خوانِ خود امشب

جانِ زهرا جانِ مولا
کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما

یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/


#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
سبك: اله ی ناز
 #تصنیف #برادر

#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
آه ، مهــربان برادر ، نــور چـشمــان تر
رفتــي تــو از نظر ، برادر، برادر
 
مــرگ تــو را مــن باور ندارم
ســر بــروي تــربتت گـذارم
 
بـرادر ، بـرادر
 
 🍁🍁🍁
 
آه ، چـــون ابر بهاران ، با دو چشم گريان
خونيــن شده جگر ، برادر، برادر
 
دانه دانه ي اشك من ريزد از ديده
پشتــم ز داغ مــــرگت خميده
 
بـرادر ، بـرادر
 
 🍁🍁🍁
 
آه ، خانه شد سيه پوش ، چراغ دل خاموش
تـو بودي تاج سر ، برادر ، برادر
 
منـكه مي ميـرم از هجر رويت
سوزم چو شـمعي بر سر كويت
 
بـرادر ، بـرادر

#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
سبك: شبيه سالار زينب (س)
 
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

رفتــي و بـردي - نور از ايــن خانه
بر تو ميــــنالم - مــن غــريبانه
 
روح و روانــــم
آرام جــانـــم
تــــاب و توانم
 
اي بـــــــرادر
 
 🍁🍁🍁
 
گَرد غـــم روي - قـــلبم نشـسته
داغ برادر - پشتم شــكسته
 
روح و روانــــم
آرام جــانـــم
تــــاب و توانم 
اي بـــــــرادر
 
 🍁🍁🍁
 
مي چكد اشــكم - از غـم رويـــت
قلب من هــر دم - پر كــشد سويت
 
روح و روانــــم
آرام جــانـــم
تــــاب و توانم
اي بـــــــرادر

#تصنیف #برادر

#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤