ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.81K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
ده تا دوبیتی در چهلم /پدر /مادر /برادر /دوست


چهل روزه به غم بنشسته ام من
چوشیشه در غمت بشکسته ام من
کجایی ای همه دارو ندارم
طناب صبر را بگسسته ام من



چهل شب شد که من چلّه نشینم
برای رفتن تو من غمینم
چهل روز که میگردم چو مجنون
از آنکه روی زیبایت نبینم



اجل زهر جدائی ریخت زبانم
زکف بگرفت عزیز و مهربانم
چنان آتش گرفته پیکرمن
که سوخت از مغز سر تا استخوانم




شده چهل روز که من شیدای یارم
چو یعقوب دیدن تو انتظارم
ولی دانم که افتاده جدایی
که تا روز قیامت بی قرارم



دگر من ماندم و دریائی از غم
چهل روزه نمیآیی سراغم
دلم شور میزنه از این جدایی
که آتش زد اجل این بار به باغم


کنار قبر تو من خیمه سازم
نشینم باتو گویم من ز رازم
از آن روزی که رفتی از برمن
شدم بیچاره و بعدت چه سازم



چهل روزه که من صحرا نشینم
عزای یار خود من دل غمینم
همه گویند مگر مجنونی ای دوست
خدا داند که من مجنون ترینم


خدایا دل مگر سامان ندارد
بر این داغ دلم درمان ندارد
چسازم از غم و داغ جدایی
تنم انگاری از غم جان ندارد


چهل شب شد که با یاد تو هستم
چهل شب تا سحر بهرت نشستم
بدل گفتم که میآئی بخوابم
بدین خاطر شده که دیده بستم



الهی صبر بر دلها عطا کن
دل آزرده از غم را دوا کن
صفا شعرش به اخلاص کرده تقدیم
بیا و قسمتش کرببلا کن


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
شعر روز چهلم مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
........................
هیچکی باورش نمی شه،که چهل روزه تو رفتی
زیر خاک تو آ رمیدی،دلها می سوزه تو رفتی
هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه
سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه
هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی
اربعینت شده انگار،تو دعا کردی و رفتی
هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت
کاش می شد به یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت
هیچکی باورش نمی شه،گل گل خونه کجا رفت
بعد چهل روز غم و اندوه،چلۂ عزیز ما رفت
خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما
بگذر از جرم و گناه،همه شیعیان مولا
خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر
تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر
این عزیز رفته در خاک،توی خاکش تو بکن پاک
بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک
ورد روی لب ما شد،یا حسین غریب مادر
ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر
......................................
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
دوبیتی های دشتی جوان و نوجوان و....



بسان بلبلی از غم فِسُردم
غم هجران تو بر شانه بردم
خوشی از خانه و کاشانه ام رفت
از اون روزی که در خاکت سپردم

گلای خونمون بی تو خزونه
چشام از داغ تو همرنگ خونه
انیس و مونسم بعد از تو اشکه
امان از دست این دور زمونه

خودم دیدم که در گِل جا گرفتی
که روی دوش ما مأوا گرفتی
تو رفتی و ولی با رفتن خود
که جون از مادر و بابا گرفتی

خودم بر شانه ها بردم تنت را
که شاید بشنوم خندیدنت را
الهی کاش می مردم ، ولیکن
نمی دیدم کفن پوشیدنت را

حسین کریمی نیا

نیم از عالم خاک

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
نمونه ای از اجرای مراسم ختم اقا و خانوم
جهت آموزش


👇👇👇السلام علیک یااباعبدالله

اگه خانم بود

السلام علیک یافاطمه الزهرا

اگه پدربود


عزیزان داغ دیده حق دارید صدا به ناله بلند کنید
داغ بابا دیدید

اما عزیزان همه اومدن به شما سرسلامتی دادن
دلداری دادن

شما باچه عزتی نازنین بدن بابا را
غسل دادید
کفن کردید
بخاک سپردید
اما دلا بسوزه برا اون آقای که نازنین بدنش سه روز و دوشب روخاک گرم کربلا

همه بگیم حسین جان

اگه مادر بود

عزیزان داع دیده حق دارید صدابه ناله بلند کنید شماداغ مادر دیدید
اما عزیزان شما مادرتون سالم بود پهلوش شکسته نبود
شما مادرا درروز پیش چشم همه باچه عزتی
غسل دادید
کفن نمودید
بخاک سپردید همه اومدن به شما سرسلامتی دادن
احترام کردن دلداری دادن

اخ دلا بسوزه برا جد سادات که نازنین بدن کبود و تازیانه خورده اش را در دل شب غسل دادن و بخاک سپردن
همه بگیم یازهرا

صلی الله علیک یا اهل بیت النبوه


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#ترحیم_خوانی #مادر

#اشعار_در_مقام_مادر

مادر -(دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر )



دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
.
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
.
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
.
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
.
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
.
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
.
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
.
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
.
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
.
پس از خدا که جهانی رهین منت اوست
امید من تو به روز جزایی ای مادر
.
نیازمند دعای تو ام که بنمایی
برای این دل زارم دعایی ای مادر
.
بزرگی تو در این مختصر نمی گنجد
که جلوه ای زجلال خدایی ای مادر
.
به گریه بود دلم خوش که دیگر آنهم نیست
نمانده نای دلم را نوایی ای مادر
.
بهشت زیر قدمهای تست می بخشی
بدون آنکه ستانی بهایی ای مادر
.
خوشا که این قفس تنگ بشکندروزی
که سردهم چوتوشعر رهایی ای مادر
.
شاعر: #علی_شهودی
.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
.#روضه_ختم_مادر

#مادر



اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.

چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار...

من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم...

فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز.

حضرت فرمودند: ‌بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.   

سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.  

آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد...


ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹
ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴نوحه سینه زنی در عزای جوانمرگ
▪️▪️▪️_______
نور دو دیده من،،غم به دلم نشسته
قامت سرو بابا،،زداغ تو شکسته
//چراغ،،شام تارِ بابا
سیه شد،،روزگار بابا۲
کجایی،،عقده ام گشایی
تکلم ،،با پدر نمایی
توبودی،،همه گفتگویم
به دردم،،بخدا دوایی

(کجایی نور چشمان من..دوای چشم گریان من)
▪️▪️▪️_______
کاش که مرده بودم،،قبل تو ای جوانم
داغ غمت شرر زد،،تمام جسم وجانم
//چه کرده ،،غم تو بادلم
اشک غم ،،شده است حاصلم
بخت من،،چو شب شام شد
شد خموش،،بعد تو منزلم

کجایی نور چشمان من_دوای چشم گریان من۲
▪️▪️▪️_______
جوان رعنای من،،سرو دل آرای من
سوخته از داغ تو،،تمام اعضای من
//به دل بود،،شب دامادیت
ببندم،، حجلهٔ شادیت
دوصد حیف ،،ای پسر ازقضا
شد کفن،،رخت دامادیت

کجایی نور چشمان من_دوای چشم گریان من ۲
▪️▪️▪️________
مادر رنجور تو ،،پسر پسر میکند
خاک عزا هرزمان،،به فرق سر میکند
//سردهد،،نغمه در عزایت
بگوید ،،مادرت فدایت
نشیند برسر مزارت
میزند دم بدم صدایت

کجایی نور چشمان من_دوای چشم گریان من۲

شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#در_فراق_مادر
#سبک:دامن کشان رفتی...



مادر فراق تو
شرر زدبجانم شرر زدبجانم شرر زدبجانم
بودی برای من
توروح و روانم توروح و روانم توروح و روانم

محبت هات بود همه حاصلم
ندیدی چه کرده غمت با دلم غمت با دلم
غمت با دلم

وقتی مادر می میره خونه بی صفاست خونه بی صفاست خونه بی صفاست
قلب آدم می گیره خونه بی صفاست خونه بی صفاست

از روزی که مادر
تورفتی زخونه تورفتی زخونه تورفتی زخونه
کرده هوای تو
دلم بی بهونه دلم بی بهونه دلم بی بهونه

بی تو در سوز وگدازم من
دلتنگت هستم چه سازم من چه سازم من چه سازم من

مادرم درد و غمِ
یتیمی چه سخته یتیمی چه سخته یتیمی چه سخته
مرگ مادر خوب و
صمیمی چه سخته صمیمی چه سخته صمیمی چه سخته

یکدم ببین مادر
دو چشم ترم را دو چشم ترم را دو چشم ترم را
بر سنگ قبر تو
گذارم سرم را گذارم سرم را گذارم سرم را

مادر از مِهر و وفا
حلالم نما حلالم نما حلالم نما
گر نفهمیدم تو را
حلالم نما حلالم نما حلالم نما

شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#تا_که_تو_رفتی_زیر_خاک...
#در_فراق_مادر
#در_فراق_پدر
#سبک:خوش اومدی توازسفربابا


تا که تو رفتی زیر خاک (مادر)
شـدم ز مــاتمـت هـلاک (مادر)
داغ تو زد به سینه چاک(مادر)
                         برات بمیرم
غــم فــراق تــو چــه سنگــینه
تـا به ابـد رو سینه می شینه
تـو که نبـاشی خـونه غمگینه
                        برات بمیرم
کجـایی ای (مادر) غمـخوارم
تـو کـه نبـاشی مـن گـرفتـارم
تــا بــه ابــد غمـت بـدل دارم
                       برات بمیرم
رفتـی دگــر (مـادر) دلسـوزم
ز درد بـی (مـادری) میسوزم
تیـره شــده دگـرشـب و روزم
                        خدانگهدار
چه دردی داره ماتمت (مادر)
شکسته پشتم ازغمت(مادر)
قـربـون اون قدِ خَمت (مادر)
                         خدانگهدار
از کــودکـی مــواظـبـم بـــودی
بــرای مــن دمـی نیــاســودی
بـه رویـم آغـوشتـو بگشودی
                        برات بمیرم
(مـادر) بـه قـربـون وفـای تـو
کـو دستـای پـر از صفای تــو
دیگـه خـونـه خـالیـه جای تو
                        خدانگهدار

شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»

#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
1_5359116001.MP3
3.8 MB
بسم الله الرحمن الرحیم

#دختر
بیاد عزیز سفر کرده.دخترم فاطمه😔

چهل روزه سفر کرده کبوتر
دلم سیلاب خون ودیده ام تَر

گرفته زیرخاک مأوا و منزل
گریبان چاک منم تاروزمحشر

چهل روزست پرید از آشیانه
ز هم پاشید کوهِ صبرِ مادر

چهل سال نه چهارصدرفت برمن
به کی شکوه بَرَم ای حیّ و داور؟

چنان مَهتاج سوخت از آتش دل
بجا نه دود ماند و نه خاکستر

م.آل محمدی(مَهتاج)😔


مداح بختیاری  پرویزی🎙


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤