Kimia zeraati
34 subscribers
67 photos
7 videos
4 files
9 links
Download Telegram
چه دیوانه وار
دوست داشتنی اند
آدم هایی که

لبخندشان را
میان صدای پر مهرشان

لمسشان را
در رد پایی از خیابان

آغوششان را
در لحظه ی سوختن زمستان

و...

و عطرشان را
روی یک تکه پارچه...یک شال...

جا میگذارند و
میروند...

چند صباحی میروند...

تا دلتنگی کنی برای
ثانیه به ثانیه ی
آن لبخند و آغوش و مهر و...

و عطر...

#کیمیا_زراعتی
Kimia zeraati
Forough Farrokhzad [Reticence.ir]
بیش از اینها ، آه ، آری

بیش از اینها میتوان خاموش ماند

 
میتوان ساعات طولانی

با نگاهی چون نگاه مردگان ، ثابت

خیره شد در دود یک سیگار

خیره شد در شکل یک فنجان

در گلی بیرنگ ، بر قالی 

در خطی موهوم ، بر دیوار

میتوان با پنجه های خشک

پرده را یکسو کشید و دید

در میان کوچه باران تند میبارد

کودکی با بادبادکهای رنگینش

ایستاده  زیر یک طاقی

گاری فرسوده ای میدان خالی را

با شتابی پرهیاهو ترک میگوید

 

میتوان بر جای باقی ماند

در کنار پرده ، اما کور ، اما کر

 
میتوان فریاد زد

با صدائی سخت کاذب ، سخت بیگانه

" دوست میدارم "

میتوان با زیرکی تحقیر کرد

هر معمای شگفتی را

میتوان تنها به حل جدولی پرداخت

میتوان تنها به کشف پاسخی بیهوده دل خوش ساخت

پاسخی بیهوده ، آری پنج یا شش حرف

میتوان چون صفر در
در تفریق و جمع و ضرب
حاصلی پیوسته یکسان داشت

میتوان چشم تو را
در پیله قهرش
دکمه ی بیرنگ کشف کهنه ای پنداشت

میتوان چون #آب در #گودال خود خشکید


 میتوان زیبائی یک لحظه را با شرم

مثل یک عکس سیاه مضحک فوری

در ته صندوق مخفی کرد

میتوان در قاب خالی ماندهء یک روز

نقش یک محکوم ، یا مصلوب ، یا مغلوب را آویخت

میتوان باصورتک ها رخنهء دیوار را پوشاند

میتوان با نقشهای پوچ تر آمیخت

 
میتوان همچون عروسک های کوکی بود

با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید

میتوان در جعبه ای ماهوت

با تنی انباشته از کاه

سالها در لابلای تور و پولک خفت

میتوان با هر فشار #هرزهء دستی

بی سبب فریاد کرد و گفت

" آه ، من بسیار خوشبختم "

#فروغ_فرخزاد
تولد مبارک فروغ جان
ببر زخمی و گرسنه
یا غرورش را فدا نمیکند
و هم پیاله کفتار ها نمیشود

و یا باید به او غذا بدهی
غدای روح و جانش را

باید حفظش کنی

آرش صادقی را باید حفظ کرد

پیش از آن که
غرورش
روحش
جانش
آن عشقش که
فدای سیاست شده است
آن سیاستش که
برای عشق درگیر شده است
او را بکشد

آرش صادقی را حفظ کنیم

عشق را حفظ کنیم
زندگی را حفظ کنیم
همه چیز را
همه چیز را از شر این سیاست لعنتی
حفظ کنیم

#کیمیا_زراعتی
#save_Arash
#وعده_ما....
همیشه رسم دی ماه
دلتنگی و فراق است
ریزه فروغ سرخیست
بی نور و بی چراغ است

همیشه امتحان ها
سر شد به بی وفایی
دوری و دوری ای دوست
نادانمت کجایی

بهمن همیشه میلاد
بهمن همیشه آغاز
بهمن فروغ سرخیست
پر رونق و سر افراز

چشمم در انتظار و
دستم مرید بهمن
جسمم فتاده بر خاک
سر هم به روی دامن

تا دی شود روانه
تا طی شود جدایی
بهمن بیاید و تو
همراه او بیایی...

#کیمیا_زراعتی
🎭پرواز عمود کبوتر دریایی دودی بر فراز آب های سرد و معتدل اقیانوس اطلس🎭

*سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر*

نویسنده: پویا پیرحسینلو
کاگردان: سیما شیبانی

بازیگران به ترتیب الفبا:
عماد امامی
آوا درویشی
سیما صادقی
امیر عباسیان
ندا عقیقی
یحیی گلنسایی

طراح لباس: بهناز احسن
طراح صحنه: امید اکبری
طراح نور: مصطفی اسفندیاری
گرافیست: میثم خاوری
ساخت ویدئو: یحیی گلنسایی
موسیقی: کیان حسین

۳ تا ۵ بهمن ؛ ساعت ۱۶
و ۱۱ تا ۲۲ بهمن؛ ساعت ۱۹
مکان ؛ میدان فلسطین، خیابان طالقانی به سمت وصال، نبش چهارراه فریمان حنب بانک ملت پلاک ۵۴۸ «کافه گالری شناخت»

شماره رزرو:09128694887
حسابیییی حمایت کنیدا
این تئاتر اصلا ی چیز دیگس 👌👌👌
"بختک توی خواب بهتر از برزخ توی بیداریِ..."
#پویا_پیرحسینلو
عکس: #علی_زمانی
دیدنش رو از دست ندید 😉
#پرواز_عمود_کبوتر_دریایی_دودی_برفراز_آب_های_سرد_و_معتدل_اقیانوس_اطلس
سخت است از کیلومتر ها دور تر
در زمهریر نگاهش یخ بزنی
خستگی بازوانش را حس کنی
غمش را بفهمی
اما...
اما فاصله مفهومی مضحک و بدون فهم باشد...
انقدر که نگذارد
غم هایت را با نوازش
خستگی ات را با عمق آغوشم
زمهریر نگاهت را با نگاهم
بخرم و ببرم
در جایی خیلی دور تر از تو
که حتی نقطه ای از
افق ذهنت را هم تشکیل ندهد
به حراج بگذارم
و تو را حفظ کنم ازین آشفتگی ها...
کاش میشد و
این مفهوم بدون فهم نبود...

#کیمیا_زراعتی
من صفای عشق میخواهم از او

تا #فدا سازم وجود خویش را

او تنی میخواهد از من #آتشین

تا بسوزاند در او تشویش را

#فروغ_فرخزاد
یا به شب تنها شدن قلب منو تبعید کن
یا باز این عشق و مث آرایشت تمدید کن
Forwarded from حضوری اتفاقی
منم دلم می‌خواست وقتی مامانم میگه این چیه؟ بگم یه کمر باریکه یه اتاق تاریکه
اما واقعیت اینه‌که کمر باریک نیست و شنیدن این جمله از سمت مامان به معنی خوندن اشهده
دلم پره بیا بازم با هم دیگه بریم سفر
جای ما اون جا خالیه منو ببر منو ببر
ی عمره جاده #کویر منتظر حضور ماست
نمیدونه یکی ازون دو تا قناری بی صداست
💫🏜🚌