آسایش دو گیتی مابین آن دو دست است
در خنده ات مروت در چشم تو مدارا
معتاد یک نوازش مجنون یک کلامم
این حجم دلبری ها دیوانه کرده ما را
کنجی گزیدم اینجا ،درمانده، مانده در راه
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...
محتاجم و ولیکن پروا ندارم هرگز
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را
در کوی نام داران نامی شدم به مستی
زیرا که او شراب است ، پر کرده جام مارا
این خرقه شد می آلود وان دیگری خمار است
یاغی خلاف حافظ پوشیده خرقه ها را
گفتم چو سنگ گردم گفتا مشو تو سرکش
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
از دست دلبر امروز دل مینمانده در جان
سر را بدادم و او تاراج برد سرا را
حافظ عجب نوشتی شرح درون ما را
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
#کیمیا_زراعتی
#حضرت_حافظ
#اقتباس
در خنده ات مروت در چشم تو مدارا
معتاد یک نوازش مجنون یک کلامم
این حجم دلبری ها دیوانه کرده ما را
کنجی گزیدم اینجا ،درمانده، مانده در راه
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...
محتاجم و ولیکن پروا ندارم هرگز
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را
در کوی نام داران نامی شدم به مستی
زیرا که او شراب است ، پر کرده جام مارا
این خرقه شد می آلود وان دیگری خمار است
یاغی خلاف حافظ پوشیده خرقه ها را
گفتم چو سنگ گردم گفتا مشو تو سرکش
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
از دست دلبر امروز دل مینمانده در جان
سر را بدادم و او تاراج برد سرا را
حافظ عجب نوشتی شرح درون ما را
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
#کیمیا_زراعتی
#حضرت_حافظ
#اقتباس
Kimia zeraati
Mohsen Namjoo – Jabre Joghrafiaei
ای عرش کبریایی چیه پس تو سرت؟
کی با ما راه میایی؟ جون مادرت🙄
کی با ما راه میایی؟ جون مادرت🙄
Kimia zeraati
Homayoun Shajarian – Asheghi
عاشقی به رفتن است
بگو که ره کجاست؟
گریزم از سکون...
بگو که ره کجاست؟
گریزم از سکون...
من خویش را
بنا کردم
بر آن
بنا گوش
تا
گوش سپارم و
هوش سپارم
به تو و
جان سپارم
تا
لب تر کنی ...
که ای وای که
لب تر میکنی
گاه به گاه و
من
راه به راه
از
خود بی خود
می شوم و
باز
به خود می آیم و
قسمَت میدهم
به خدایم
تا
دریابی
منِ
در آب
فرو رفته ی
غرق شده در تو را...
#کیمیا_زراعتی
بنا کردم
بر آن
بنا گوش
تا
گوش سپارم و
هوش سپارم
به تو و
جان سپارم
تا
لب تر کنی ...
که ای وای که
لب تر میکنی
گاه به گاه و
من
راه به راه
از
خود بی خود
می شوم و
باز
به خود می آیم و
قسمَت میدهم
به خدایم
تا
دریابی
منِ
در آب
فرو رفته ی
غرق شده در تو را...
#کیمیا_زراعتی
Kimia zeraati
Shahkar Binesh Pazhoo [AbanMusic.Org] – Sheikh O Dokhtar [AbanMusic.Org]
با توبه ی گرگ پاک دامان نشود
از ترس خدا نماز ایمان نشود
خیام بگفت و خلق را چاره نشد
شاهکار مگو که جهل درمان نشود
دید شیخی دختری زیبا و شد حالش خراب
بند تمبان شلش طرحی پلید افکار کرد
در پی دختر فتاد و راه را بر او ببست
دست بر تسبیح ببرد و اینچنین گفتار کرد
گفت گیسوی تو بیرون است از محدوده اش
گقت شیخا هیز چشمی بایدت افسار کرد
گفت چادر زینت زن موجبات پاکی است
گفت پاکی را نشاید چاره با چلوار کرد
گفت من فرمان به کشور میدهم آنگاه تو
باید گریه گریه بر آن کشور بیمار کرد
گفت مهرت چند دختر صیغه فرمان خداست
گفت سگ ترجیح دارد بر تو تا دیدار کرد
گفت در زیر عبایم جای تو امسن است و گرم
گفت بر عبای چون تویی ادرار کرد
گفت فرمان میدهم تا سنگسارانت کنند
گفت باید مرد تا این خلق را بیدار کرد
گفت جای خواهرم هستی تو بد خلقی نکن
گفت تو با خواهرت هم صیغه را اصرار کرد؟!
گفت شیخا جملگی تان را نه از گردن کم است
باید از ماتحتتان بر چوبهای دار کرد
#شاهکار_بینش_پژوه
از ترس خدا نماز ایمان نشود
خیام بگفت و خلق را چاره نشد
شاهکار مگو که جهل درمان نشود
دید شیخی دختری زیبا و شد حالش خراب
بند تمبان شلش طرحی پلید افکار کرد
در پی دختر فتاد و راه را بر او ببست
دست بر تسبیح ببرد و اینچنین گفتار کرد
گفت گیسوی تو بیرون است از محدوده اش
گقت شیخا هیز چشمی بایدت افسار کرد
گفت چادر زینت زن موجبات پاکی است
گفت پاکی را نشاید چاره با چلوار کرد
گفت من فرمان به کشور میدهم آنگاه تو
باید گریه گریه بر آن کشور بیمار کرد
گفت مهرت چند دختر صیغه فرمان خداست
گفت سگ ترجیح دارد بر تو تا دیدار کرد
گفت در زیر عبایم جای تو امسن است و گرم
گفت بر عبای چون تویی ادرار کرد
گفت فرمان میدهم تا سنگسارانت کنند
گفت باید مرد تا این خلق را بیدار کرد
گفت جای خواهرم هستی تو بد خلقی نکن
گفت تو با خواهرت هم صیغه را اصرار کرد؟!
گفت شیخا جملگی تان را نه از گردن کم است
باید از ماتحتتان بر چوبهای دار کرد
#شاهکار_بینش_پژوه
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسیح علینژاد مانند بمبی پر قدرت کنفرانس شیکاگو را منفجر کرد!!! دوستان عزیزم این سخنرانی پر بار و پر انرژی مسیح علینژاد را حتماحتماببینید ولذت ببرید
خانمهاحتماحتماببینید،خیلی زیباصحبت کرد
@poshtpardeha
خانمهاحتماحتماببینید،خیلی زیباصحبت کرد
@poshtpardeha
Forwarded from WhiteCrow
بگذار سر به سينه من تا كه بشنوي
آهنگ اشتياق دلي دردمند را
شايد كه بيش ازين نپسندي به كار عشق
آزار اين رميدهء سر در كمند را
بگذار سر به سينه من تا بگويمت:
اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست؟
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمري است در هواي تو از آشيان جداست
دلتنگم آن چنان كه اگر بينمت به كام
خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت
شايد كه جاودانه بماني كنار من
اي نازنين كه هيچ وفا نيست با منت
تو آسمان آبي آرام و روشني
من چون كبوتري كه پرم در هواي تو
يك شب ستاره هاي ترا دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پاي تو
بگذار تا ببوسمت اي نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت اي چشمهء شراب
بيمار خندههاي توام بيشتر بخند
خورشيد آرزوي مني گرمتر بتاب
فریدون مشیری
از دفتر ابر و کوچه
شعر كبوتر و آسمان
آهنگ اشتياق دلي دردمند را
شايد كه بيش ازين نپسندي به كار عشق
آزار اين رميدهء سر در كمند را
بگذار سر به سينه من تا بگويمت:
اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست؟
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمري است در هواي تو از آشيان جداست
دلتنگم آن چنان كه اگر بينمت به كام
خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت
شايد كه جاودانه بماني كنار من
اي نازنين كه هيچ وفا نيست با منت
تو آسمان آبي آرام و روشني
من چون كبوتري كه پرم در هواي تو
يك شب ستاره هاي ترا دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پاي تو
بگذار تا ببوسمت اي نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت اي چشمهء شراب
بيمار خندههاي توام بيشتر بخند
خورشيد آرزوي مني گرمتر بتاب
فریدون مشیری
از دفتر ابر و کوچه
شعر كبوتر و آسمان
Forwarded from Shahkar_adabiat
Avaze Khorshide Arezoo
Homayoun Shajarian -
شدن هم شمایل تو
همه عابرای این شهر
دل بی قرار و رمیدم
شده زابرا این شهر
فقط توی فکر تو بودم
ز هر کوچه ای که گذشتم
تمام غزل پاره هامو
به یاد تو من مینوشتم
هنوزم کنار تو هستم
با این که ازت خیلی دورم
تا وقتی تو طاقت بیاری
منم مثل چشمات صبورم
چه چیزایی از دنیا میخوایم؟
میدونم ما هر دو میدونیم
با هر مشکلی ما میجنگیم
میدونم میدونیم میتونیم
ی وقتایی هم پیش میاد خب
بدِ حالمون ...اما بد نیست!
عزیزم میبازه اونی که
راه شادی ها رو بلد نیست!
همیشه کنار تو هستم
با این که ازت خیلی دورم
تا وقتی تو طاقت بیاری
منم مثل چشمات صبورم...
#کیمیا_زراعتی
همه عابرای این شهر
دل بی قرار و رمیدم
شده زابرا این شهر
فقط توی فکر تو بودم
ز هر کوچه ای که گذشتم
تمام غزل پاره هامو
به یاد تو من مینوشتم
هنوزم کنار تو هستم
با این که ازت خیلی دورم
تا وقتی تو طاقت بیاری
منم مثل چشمات صبورم
چه چیزایی از دنیا میخوایم؟
میدونم ما هر دو میدونیم
با هر مشکلی ما میجنگیم
میدونم میدونیم میتونیم
ی وقتایی هم پیش میاد خب
بدِ حالمون ...اما بد نیست!
عزیزم میبازه اونی که
راه شادی ها رو بلد نیست!
همیشه کنار تو هستم
با این که ازت خیلی دورم
تا وقتی تو طاقت بیاری
منم مثل چشمات صبورم...
#کیمیا_زراعتی
دل من
منتظر پاییز است
تا ببارد باران
تا بریزد برگی
تا بسوزد نوری
دل من منتظر پاییز است
اخر او رسم وفا داری را
خوب میداند و از بر بلد است
دل من منتظر پاییز است
که نه او پاییز است
و که او خوب ترین
یار و رفیق دلم است
اخر او لحن قدم های مرا میفهمد
که سرازیر شده در دل کوچه همگی
دل من منتظر پاییز است
همه ی خاطره ها در دل او میگنجد
دل او دریاییست
چشم او بارانی
دل من در دل اون غرق شود
چشم من با چشمش میبارد
دل من منتظر پاییز است
تا که آخر یک روز
بنشینم به نظاره گری تصویری
که در آن دلبر من
سمت من می آید
لا ب لای عطش و شرشر باران خزان
دل من منتظر پاییز است...
#کیمیا_زراعتی
منتظر پاییز است
تا ببارد باران
تا بریزد برگی
تا بسوزد نوری
دل من منتظر پاییز است
اخر او رسم وفا داری را
خوب میداند و از بر بلد است
دل من منتظر پاییز است
که نه او پاییز است
و که او خوب ترین
یار و رفیق دلم است
اخر او لحن قدم های مرا میفهمد
که سرازیر شده در دل کوچه همگی
دل من منتظر پاییز است
همه ی خاطره ها در دل او میگنجد
دل او دریاییست
چشم او بارانی
دل من در دل اون غرق شود
چشم من با چشمش میبارد
دل من منتظر پاییز است
تا که آخر یک روز
بنشینم به نظاره گری تصویری
که در آن دلبر من
سمت من می آید
لا ب لای عطش و شرشر باران خزان
دل من منتظر پاییز است...
#کیمیا_زراعتی
Forwarded from Kimia zeraati
Forwarded from دنیای ترانه
Tehran Bedone To
Hessam Bahmani
Kimia zeraati
Photo
آن جا هر شب دختری
آن قدر کتاب زندگی را دوره میکند
تا سرانجام بیاید نقطه عطفی را
برای خلق اوج داستان خویش
آن جا و این جا فرقی ندارد
همه ما همانند هم هستیم ...
چه هر شب دختری آن جا و
و چه هر شب دختری این جا
در تخت من...
اصلا شاید دوستی ها
رو به رو آیینه ها شکل میگیرد!
#کیمیا_زراعتی
#پریِ_ما
آن قدر کتاب زندگی را دوره میکند
تا سرانجام بیاید نقطه عطفی را
برای خلق اوج داستان خویش
آن جا و این جا فرقی ندارد
همه ما همانند هم هستیم ...
چه هر شب دختری آن جا و
و چه هر شب دختری این جا
در تخت من...
اصلا شاید دوستی ها
رو به رو آیینه ها شکل میگیرد!
#کیمیا_زراعتی
#پریِ_ما