گاهی آدم حتی بعد
یک ساااال هم
باز شک داره
بعضی از شعر ها و حس هاش رو
به جز خودش
کسی بخونه و بفهمه...
یادم میاد پارسال همین موقع
برف بارید
ازون برفا که
(کم میاد
زود آب میشه
ولی یاد همه میمونه)
بعضی از شعرا هم مثل اون برفا هستن
سریع و کوتاه رو کاغذت میان
و حسی بهت میدن که
سال ها میمونه...
یک ساااال هم
باز شک داره
بعضی از شعر ها و حس هاش رو
به جز خودش
کسی بخونه و بفهمه...
یادم میاد پارسال همین موقع
برف بارید
ازون برفا که
(کم میاد
زود آب میشه
ولی یاد همه میمونه)
بعضی از شعرا هم مثل اون برفا هستن
سریع و کوتاه رو کاغذت میان
و حسی بهت میدن که
سال ها میمونه...
Kimia zeraati
گاهی آدم حتی بعد یک ساااال هم باز شک داره بعضی از شعر ها و حس هاش رو به جز خودش کسی بخونه و بفهمه... یادم میاد پارسال همین موقع برف بارید ازون برفا که (کم میاد زود آب میشه ولی یاد همه میمونه) بعضی از شعرا هم مثل اون برفا هستن سریع و کوتاه رو…
نمی دانم نفهمیدم
تصادف بود
یا از قصد
اشتباهی گوشه ی لب هایم را بوسید
ولی
می دانم و می فهمم
که غیر تصادفی
و غیر عمدی
از آن روز به بعد آرام ندارم...
#کیمیا_زراعتی
تصادف بود
یا از قصد
اشتباهی گوشه ی لب هایم را بوسید
ولی
می دانم و می فهمم
که غیر تصادفی
و غیر عمدی
از آن روز به بعد آرام ندارم...
#کیمیا_زراعتی
#لحظه_دیدار_نزدیک_است
باز من دیوانه ام ، مستم
باز می لرزد ، دلم ، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ
های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست
و آبرویم را نریزی ، دل
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است
#مهدی_اخوان_ثالث
باز من دیوانه ام ، مستم
باز می لرزد ، دلم ، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ
های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست
و آبرویم را نریزی ، دل
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است
#مهدی_اخوان_ثالث
سلام دوستان
پیشنهاد میکنم از این نمایشگاه دیدن کنید
کار های عکاسی چند هنرمند جوون هست از جمله دوست عزیز و با استعدادمون #زهرا_جمشیدی
@zahraajamshidii
#zii
پیشنهاد میکنم از این نمایشگاه دیدن کنید
کار های عکاسی چند هنرمند جوون هست از جمله دوست عزیز و با استعدادمون #زهرا_جمشیدی
@zahraajamshidii
#zii
طعم گس خاطرات خوبِ بی تکرار
همیشه طعم خاصی است
نه این که از اول گس باشد... نه...
شیرین است
اما انقدر در انتظار تکرارش توی دهانت
مزه مزه اش میکنی
که کهنه و گس میشود
طعم گس خاطراتت و خودت
هر چه قدر هم
در دهانم بوی کهنگی بدهد
فراموش شدنی نیست...
#کیمیا_زراعتی
همیشه طعم خاصی است
نه این که از اول گس باشد... نه...
شیرین است
اما انقدر در انتظار تکرارش توی دهانت
مزه مزه اش میکنی
که کهنه و گس میشود
طعم گس خاطراتت و خودت
هر چه قدر هم
در دهانم بوی کهنگی بدهد
فراموش شدنی نیست...
#کیمیا_زراعتی
فریاد اگر باز نیایی تو به خوابم
آخر همه شب در پی آن خواب و سرابم
طیار اگر تا به سحر مست نماز است
من مست ز آن حادثه ی محشر و نابم
هرگاه دلت دِک زد و یک یاد ز ما کرد
خم می شوم و پا بگذار روی رکابم
سامان من و جان من و آن منی تو
روزی نکند قصد کنی! قصد عذابم...
ویران شدم و از منِ دیوانه چه پرسي؟
یک سال شد و بازنگشت قرار و تابم
#کیمیا_زراعتی
آخر همه شب در پی آن خواب و سرابم
طیار اگر تا به سحر مست نماز است
من مست ز آن حادثه ی محشر و نابم
هرگاه دلت دِک زد و یک یاد ز ما کرد
خم می شوم و پا بگذار روی رکابم
سامان من و جان من و آن منی تو
روزی نکند قصد کنی! قصد عذابم...
ویران شدم و از منِ دیوانه چه پرسي؟
یک سال شد و بازنگشت قرار و تابم
#کیمیا_زراعتی
ما آدم ها
هنگامی که
بخواهیم به خودمان برسیم
بلیط میگیریم از کلمات
می نویسیم
آهنگ ها را گوش میکنیم
فیلم ها را میبینیم
کتاب ها را میخوانیم
هنر را خرج میکنیم
حال هرچه ذوق آدمی برا رسیدن
به مقصد خویش
بیشتر
اهتمامش برای
خواندن و
شنیدن و
دیدن و
نوشتن و
هنر را خرج کردن
بیشتر...
#کیمیا_زراعتی
هنگامی که
بخواهیم به خودمان برسیم
بلیط میگیریم از کلمات
می نویسیم
آهنگ ها را گوش میکنیم
فیلم ها را میبینیم
کتاب ها را میخوانیم
هنر را خرج میکنیم
حال هرچه ذوق آدمی برا رسیدن
به مقصد خویش
بیشتر
اهتمامش برای
خواندن و
شنیدن و
دیدن و
نوشتن و
هنر را خرج کردن
بیشتر...
#کیمیا_زراعتی
لحظه هایی از امشب هست
که چشم هایم را میبندم
و ناگهان
یلدا گم میشود
میان
سیاهِ بلندِ موهایت
انار ها
طعم لب های تو را
میگیرند
همه ی آواز ها به تو میرسد
و همه ی ساز ها برای تو نواخته میشود
در این لحظه ها
می آیی و
مرا
از جمع میهمان های
گوش تا گوش نشسته
از خودم
از همه چیز... همه چیز
#جدا_میکنی و می بریَم
نزد خودت
در میان آغوشت...
این ها همان چند لحظه اضافه امشب است
که در هیچ شب دیگری نیست...
این فلسفه #یلدا ی من است ...
خلاصه میشود در
تو...
#کیمیا_زراعتی
#یلداتون_مبارک
که چشم هایم را میبندم
و ناگهان
یلدا گم میشود
میان
سیاهِ بلندِ موهایت
انار ها
طعم لب های تو را
میگیرند
همه ی آواز ها به تو میرسد
و همه ی ساز ها برای تو نواخته میشود
در این لحظه ها
می آیی و
مرا
از جمع میهمان های
گوش تا گوش نشسته
از خودم
از همه چیز... همه چیز
#جدا_میکنی و می بریَم
نزد خودت
در میان آغوشت...
این ها همان چند لحظه اضافه امشب است
که در هیچ شب دیگری نیست...
این فلسفه #یلدا ی من است ...
خلاصه میشود در
تو...
#کیمیا_زراعتی
#یلداتون_مبارک
چه دیوانه وار
دوست داشتنی اند
آدم هایی که
لبخندشان را
میان صدای پر مهرشان
لمسشان را
در رد پایی از خیابان
آغوششان را
در لحظه ی سوختن زمستان
و...
و عطرشان را
روی یک تکه پارچه...یک شال...
جا میگذارند و
میروند...
چند صباحی میروند...
تا دلتنگی کنی برای
ثانیه به ثانیه ی
آن لبخند و آغوش و مهر و...
و عطر...
#کیمیا_زراعتی
دوست داشتنی اند
آدم هایی که
لبخندشان را
میان صدای پر مهرشان
لمسشان را
در رد پایی از خیابان
آغوششان را
در لحظه ی سوختن زمستان
و...
و عطرشان را
روی یک تکه پارچه...یک شال...
جا میگذارند و
میروند...
چند صباحی میروند...
تا دلتنگی کنی برای
ثانیه به ثانیه ی
آن لبخند و آغوش و مهر و...
و عطر...
#کیمیا_زراعتی