ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
من همونی ام که با دیدن چشات😍

تموم حرفام یادم میره...❤️

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

ناحیه سمت چپ بدن من
پایین تر از گردن زیر استخوان های قفسه سینه
ساختمانی به نام قلب محل زندگی توست♥️🎧


⚘آخریـن جمعـه
⚘تابستونیتون عالی
⚘امـروزتـان
⚘سـرشـاراز موفـقیت
⚘چهرتون همیشه خـندان
⚘قلبتون پـراز عـشق و محبت
⚘هوای زندگیتون گرم و پرنشاط
⚘و لطف خـدا همیشه شـامل حالتـون

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

😍 رمان زیبای [کیانا ]
هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘

از قسمت اول بخونین👇

https://tttttt.me/mitingg/278116

#کیانا_ #قسمت_35

خوذمو گول ميزدم اگه ميگفتم ازش
خوشم نمياد ...
با اينكه ميدونستم آدم جالبي نيست ..البته اين طبيعت همه ي آدماست كه دوست دارن نظر كسايي كه همه ي نظرا
دنبال اوناست رو به خودشون جلب كنن و منم از اين قاعده مستثني نبودم ....البته چاشني غرورم از بقيه تا حدود زيادي بيشتر
بود...توي همين افكار بودم كه صداي ماشين مجد اومد سوييت من همه ي پنجره هاش سمت حياط بود وبنابراين به در بيرون ديد
نداشت احساس كردم مجد داره با يكي حرف ميزنه واسه ي همين رفتم سمت در آپارتمان از توي چشمي نگاه كردم صداي
كفشاي مجد با صداي يه كفشه پاشنه بلند مخلوط شده بود و همون موقع مجد با يه دختر قد بلند كه توي تاريكي راهرو درست
قيافش ديده نميشد رفت سمت در آپارتمانش.. خنده ي دختر توي راهرو پيچيده بود و مجدم در حالي كه ميخنديد دائم با عزيزم
و جانم گفتن انو دعوت به سكوت ميكرد .. موقعي در رو واسه ي دختره باز كرد و احساس كردم براي چند ثانيه نگاشو به در
آپارتمان من انداخت و بعد رفت تو ودر رو بست!!!
شونهامو انداختم بالا و اومدم روي كاناپه ولو شدم ....نه قلبم تند ميزد نه مثل روزي كه عكساي عروسي محمد رو ديدم به قلبم
وزنه ي سنگيني آويزون شده بود .. شنيده بودم عشق آدم رو حسود ميكنه .. پس عاشق مجد نبودم ...
زير لب چند بار زمزمه كردم ...محمد ... محمد.. يهو يه بغض بدي چنگ انداخت توي گلوم .. اون كجا و مجد كجا...دلم براي
نگاههاي عسليه مهربونش تنگ شده بود تو كل 4 سالي كه ميشناختمش و 3 ماهي كه نامزد بوديم كوچكترين بدي در حقم نكرده
بود و مطمئن بودم براي اينكارشم دليل منطقي اي داشت ..محمد از يه خانواده ي مذهبي بود ...قدش تقريبا هم قداي مجد بود و
بر خلاف مجد كه چشم و ابرو مشكي بود وبو ي ادكلنش همه جا رو بر ميداشت محمد چشماي عسلي و موهاي قهوه اي روشن
داشت و هميشه فقط بوي تميزي ميداد ...تا قبل از اينكه ازم خواستگاري كنه هيچ وقت تو چشمام نگاه نميكرد ولي روز
خواستگاري زل زد تو چشمام و گفت كه از ته دل دوسم داره ... چه حالي شدم بماند ... روز نامزديمون سلول سلولم خوشحال بود
.. محمد حتي دوران نامزديمونم براي خودش حد و مرزهايي رو تعريف كرده بود .. خيلي كه دلش برام تنگ ميشد فقط دستمو
ميگرفت و مهربون ميبوسيد و ميگفت منو تو محرميتمون الان عين دو تا خواهر و برادره ...بعدم مهربون ميخنديد و ميگفت پس
بهم بگو داداش .. اينجوري پذيرشمم برات راحت تر ميشه..
اما نميدونم چي شد كه يهو همه چي طوفاني شد ... با اين افكار ناخودآگاه تلفن رو برداشتم و شماره ي موبايل محمد رو كه
ميدونستم از شبكه خارج شده رو گرفتم ولي به محض اينكه تماس برقرار شد بوق خورد .. سه متر از جام پريدم و با هزار بدبختي
تلفن رو قطع كردم ... قلبم داشت از سينه ميزد بيرون .. دستم ميلرزيد .. ميدونستم محمد از اين تيپا نيست كه شماره رو بگيره تا
ببينه كي بوده ولي بازم تلفن رو گداشتم رو ميز و خودم در حاليكه پاهامو تو سينم جمع كرده بودم نشستم رو كاناپه و خيره شدم
به تلفن ..با خودم فكر ميكردم اگه الان زنگ زد چي بگم ؟ بردارم ؟ كه يهو تلفن زنگ زد و دوباره شش متر پريدم هوا زنگ
چهارم با هر جون كندني بود دكمه ي اتصال رو زدم و با صدايي كه لرزش به وضوح توش حس ميشد گفتم:

کانال دوممونو دیدین؟! 😍🌹 سوپرایز ویژه 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAEGrkV-wqeuSdr18wA

روزانه | 26 شهریور 1400 ❣️
هر روز 10 صبح در میتینگ عاشقانه ها

🌙فال روز متولدين فروردین

شما شروع کرده‌اید تغییراتی که همیشه آرزویش را داشتید در زندگی تان اجرا کنید، اما در این مرحله شک و دودلی خیلی زیادی وجودتان را را فرا گرفته است. این عدم اطمینان امری طبیعی است و تا چند روز آینده از شدتش کاسته می‌شود. در مواقع بیکاری به جای تمرکز کردن روی چیزهایی که نمی‌خواهید به چیزهایی که می‌خواهید فکر کنید. قدرت نگرش‌ها و تفکرات مثبت مطمئناً بیشتر از نه گفتن است.

🌙فال روز متولدين اردیبهشت

امروز هیچ چیز نمی‌تواند شما را عقب نگه دارد، چرا که برای جواب‌های مثبت خود بیشتر از جواب‌های منفی دلایل قانع کننده دارید. اما بخشی از دلیل تراشی شما بر اساس آرزویتان برای پیدا کردن تعادل شکل گرفته است، که شباهتی با نیازهایی که بر اساس اولویت‌های شخصی هستند ندارد. هم اکنون به جای اینکه سعی کنید منطقی باشید، از خودتان بپرسید واقعاً چه می‌خواهید. سپس وقتی که جواب روشنی پیدا کردید طبق همان جواب عمل کنید.

🌙فال روز متولدين خرداد

امروز شما با حس استقلال طلبی و آزادی خود منبع الگوی دوستانتان شده‌اید، این حالت وقتی که شما تمام تصمیمات خود را با ایده‌های عالی و حقایق فیلسوفانه هدایت می‌کنید، اتفاق می‌افتد. ولی آنطوری که دیگران فکر می‌کنند شما نمی‌توانید بین عقل و احساس خود تعادل ایجاد کنید. از درمیان گذاشتن مشکلات خود با دوستانتان هراس نداشته باشید، اگر این کار بکنید در نظر آنها مهربان تر و دوست داشتنی تر از قبل به نظر می‌رسید.

🌙فال روز متولدين تیر

شاید به خاطر چیزی که شما را عقب نگه داشته و از فرصت‌ها دورتان کرده است ناراحت شده باشید، ولی این موضوع در نهایت و در طول زمان به نفع شما تمام خواهد شد. اگر شما نتوانید به منظور هماهنگ شدن با نیازهایتان در برنامه‌هایتان تغییراتی بدهید، حسابی عصبانی خواهید شد! خودتان را به دست سرنوشت بسپارید، چراکه احتمالاً قادر نخواهید بود به برنامه‌های خود عمل کنید. هم اکنون انعطاف پذیر بودن برای شما کلید رسیدن به خوشبختی است.

🌙فال روز متولدين مرداد

شما نمی‌دانید که در اقدام بعدی تان چه راهی را انتخاب کنید، چرا که نمی‌توانید نیازهای طبیعی‌تان مثل ارتباط برقرار کردن با استقلال و آزادی خود را رفع کنید. این مقوله برایتان ناآشناست، چراکه شما فقط مواقعی که دوستی و روابطت‌تان از سر دلسوزی باشند احساس امنیت و آسایش خاطر می‌کنید. حتی اگر اعصابتان به هم ریخت امروز احساسات خود را ابراز نکنید.

🌙فال روز متولدين شهریور

وقتی نتوانید احساسات خود را کنترل کنید، به خصوص اگر دیگران هم ناراحتی‌های شما را تشدید کنند، اوضاع خیلی ناراحت کننده و استرس زا می‌شود. حتی اگر از این شرایط جدید ناراضی هستید ولی خودتان را نگران نکنید. شما می‌خواهید بیشتر داشته باشید و حتی شاید خودتان هم دقیقا ندانید که چه می‌خواهید. شما فقط به زمان احتیاج دارید، روزهای آینده اوضاع بهتر خواهد شد.

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

روزانه | 26 شهریور 1400 ❣️
هر روز 10 صبح در میتینگ عاشقانه ها

🌙فال روز متولدين مهر

امروز باید منتظر تغییرات عظیمی در زندگی باشید. یک طوفانی در زندگی شما می آید و هر چه بدی و ناراحتی است با خود م یبرد. همه ابرهای تیره کنار خواهند رفت و آفتاب در آسمان دل شما خواهد درخشید. چشمان خود را باز کنید و فرصت ها را درست و دقیق ببینید. شما به طور کامل آمادگی تغییر را دارید پس آن را پس نزنید. با ایمان به خود و رویدادهایی که کائنات برایتان در نظر گرفته است به جلو و آینده درخشان پیش بروید.

🌙فال روز متولدين آبان

امروز وقت بگذارید و افرادی که در ارتباط با شما هستند را دسته بندی کنید؛ دوستان، دشمنان، افرادی که بودنشان خوب است و افرادی که نباید دیگر با آنها در ارتباط باشید. خوشبختانه امروز دید خوبی به همه مسایل دارید و دقیق و درست می توانید تصمیم گیری و برنامه ریزی کنید. همه ابرهای تیره که مانع از نگاه درست شما می شوند، کنار رفته اند.

🌙فال روز متولدين آذر

شما امروز به جزئیات فراوانی که در زندگیتان روی هم انباشته شده اند اهمیت می‌دهید. شما معمولا خیلی راحت مسئولیت‌های تان را یکی یکی انجام داده و بعد به سراغ بعدی می‌روید، اما حالا نمی‌توانید به راحتی تشخیص دهید که کجا باید بروید. اما موکول کردن کارهایتان به روزهای بعدی نیز ایده چندان خوبی نیست، چراکه هرچه زمان بگذرد مشکلات دیگری از راه می‌رسند. پس شجاع باشید و خیلی زود آستین‌هایتان را بالا زده و شروع به کار کنید!

🌙فال روز متولدين دی

امروز بخش بزرگی از ناراحتی‌های شما واضح و روشن نیستند، اما به معنی این نیست که اصلاً وجود ندارند. ممکن است شما احساس کنید که به سمت ناشناخته‌ها هدایت می‌شوید زیرا شما دقیقاً نمی‌دانید که دیگران چه احساساتی دارند. هرچقدر که بیشتر سعی می‌کنید قطعه گمشده این پازل را پیدا کنید آشفته‌تر می‌شوید. چند نفس عمیق بکشید اجازه بدهید نیازمندی شما تمام مشکلات را یک روزه حل کند.

🌙فال روز متولدين بهمن

امروز ارتباط های شما به طرز عجیبی خوب پیش می روند و موجب تعجب خودتان نیز می شود. همه غبار تردیدها کنار می روند و می توانید درک و دید درستی به همه افراد و رویدادها داشته باشید. امروز با دید دقیقی که دارید می توانید دوستی ها یا ارتباط های تازه ای آغاز کنید. ارتباط هایی که هیچ سودی برای شما ندارند را به طور کامل قطع کنید و با آدم هایی که انرژی منفی دارند دوستی خود را ادامه ندهید

🌙فال روز متولدين اسفند

ممکن است شما دوست داشته باشید که رویه خود را تغییر داده و از زندگی‌تان لذت ببرید، اما به نظر می‌رسد دیگران نسبت به شما تصور دیگری در ذهن دارند. اگرچه شما باید سعی کنید که با توجه به برنامه‌هایتان پیش بروید، اما اگر به نقطه‌ای رسیدید که فکر کردید نباید تا اینجا پیش روی می‌کردید نگرانی به خود راه ندهید. فقط چند نفس عمیق کشیده و مرزهایی را که برای خودتان تعیین کرده‌اید را به دیگران نیز بگویید تا از راهی که شما برگزیده‌اید متعجب نشوند.

┄•●❥ @mitingg♥️♥️


⚘جمعه ها
⚘باید که فارغ شد
⚘از این شهرِ شلوغ
⚘دور شد از قیل و قال
⚘جمعه یعنی حالِ خوش
⚘جمعه یعنی بیخیال 🙃

#نرگس_صرافیان_طوفان

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
‏بخیـرتـریـن صبح قطعـا با بغـل تــو،
"آغاز بـایـد"... ♡

#صبحتون_بادلبــر....❤️

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

♡
حس قشنگیه . ..
وقتی ازش جدا میشی: اس ام اس بده
عزیزم دلم رسید؟☺️🧡

سهــم من از هفت میلیــارد آدم خلـاصه میشود در حصــار آغوشت هفت میلیــارد آدم یعنی تـــو 💙🧿😇//•

ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
باکسی باشین که
حتی وقتی ازتون عصبانیه هم
بهتون بی احترامی نکنه!

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

😍 رمان زیبای [اسطــوره ]
به قلم زیبای 🌹 P*E*G*A*H پگاه
هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘

از قسمت اول بخونین👇

https://tttttt.me/mitingg/237794

#اسطــوره_ #قسمت_498
۰
مادر برایم اسپند دود کرد. دایی لبخندي زد و ماشااللهی گفت. پدر آه کشید و آرزوي سفیدبختی کرد. شادي به روش خودش
کل کشید و دانیار گفت:
- داره دیر میشه ها.
و بعد رو به من کرد و گفت:
- شناسنامه و حلقه ها رو آوردي؟
کیفم را بالا گرفتم و گفتم:
- آره.
انتظار داشتم در ماشین را برایم باز کند، اما دکمه ریموت را فشار داد دور زد و پشت فرمان نشست. زیر چشمی به تبسم که زیر
نظرمان داشت نگاه کردم و دلم را دلداري دادم و سوار شدم. شیشه را پایین کشید. سرش را از پنجره بیرون برد و به افشین
گفت:
- آدرس رو که می دونی، ولی پشت سر من بیا. محضره تو کوچه ست ممکنه پیدا نکنی.
شیشه را بالا داد و پرسید:
- سردت نیست؟
از بیرون نه، اما از درون یخ کرده بودم.
- نه. خوبه.
همین تنها مکالمه ما تا محضر بود. هر دو در سکوت به رو به رو خیره شده بودیم. یک بار هم موبایلش زنگ زد که با چشمانی
متفکر به صفحه گوشی نگاه کرد و جواب نداد.
توي محضر کنار هم نشستیم. از شانس من عاقد هم یک پیرمرد اخمو بود. تا جاگیر شدیم دفترش را باز کرد و خطبه را خواند.
بار اول که پرسید وکیلم به مادرم نگاه کردم. با سر اجازه داد. بار دوم که پرسید به پدرم نگاه کردم. با لبخند اجازه داد و بار سوم
که پرسید به دانیار نگاه کردم. سرش را پایین انداخته بود و با انگشتانش بازي می کرد. نیم رخش هیچ حسی را نشان نمی داد.
نه اشتیاق نه اضطراب، هیچی.
عاقد با بی حوصلگی تکرار کرد:
- خانوم شاداب نیایش وکیلم؟
صداي آهسته دانیار را شنیدم. بی آن که سرش را بلند کند، بی آن که نگاهم کند.
- جواب بده دیگه! یا آره یا نه.
نمی دانم چرا خنده ام گرفت. هیچ چیز امروز شبیه روز عقد نبود. هیچ چیز من شبیه یک عروس نبود. هیچ چیز او شبیه یک
داماد نبود.
- بله.
شنیده بودم همه دامادها بعد از گرفتن بله از عروس یک نفس راحت می کشند، اما دانیار هیچ عکس العملی نشان نداد و فقط
در جواب عاقد بله کوتاهی گفت.
باز هم صداي دست و هلهله بود. تبسم حلقه ها را به دستمان داد و گفت:
- عروس دومادو ببوس یالا.
شادي هم با او همنوا شد. حلقه ها را به دست هم انداختیم. مادر و پدر آمدند که تبریک بگویند. تبسم مانعشان شد.
- اول این دو تا باید همدیگه رو ببوسن. شاداب یالا.
از شدت شرم نمی توانستم سرم را بلند کنم. نیشگون کوچکی از دست تبسم گرفتم. یعنی خفه! اما مگر خفه می شد؟

کانال دوممونو دیدین؟! 😍🌹 سوپرایز ویژه 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAEGrkV-wqeuSdr18wA


⚘نمی دانم هم اكنون
⚘در كجا مشغول لبخندی
⚘فقط يک آرزو دارم
⚘كه در دنیای شیرینت
⚘میان قلب تو با غم
⚘نباشد هیچ پیوندی

#عصرتون_پراز_دلخوشی💓

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
جدا مکن ‌دستانت‌ را
زِ دستانم‌ که‌ من
بی‌ تو دگر من‌ نمیشوم...❤️

┄•●❥ @mitingg♥️♥️

ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
محشر تـویی
هر بـار ڪه با چشمانت
قیامت میڪنی و من
برای لمسِ بهشتِ آغـوشت
سجـده خـواهم ڪرد ....❤️

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @mitingg♥️♥️