پدربزرگ تفنگی بہ دست من داد و
"درست دست بگیرش، نہ اشتباه نکن"
نفس نکش، بہ عبور غزال چشم بدوز
بہ چشم های سیاهش ولی نگاه نکن
پدربزرگ بہ من گفت موقع شلیک
حواس را بہ تکاپوی این غزال نده
درست در وسط قلب ماشہ را بچکان به تیررس کہ رسید او بزن مجال نده
غزال آمد و من هم سریع قلبش را
نشانه رفتم و دستم چقدر می لرزید
نگاه کردم و چشمش، چه چشم هایی داشت
نگاه کردم و آهوی لعنتی خندید
قرار بود تهش تو شکار من باشی
قرار بود بیایی به تیررس تا خوب ...
تفنگ دست من است و تو زنده ای یعنی
شکارچی نتوانست کار خود را خوب ...
تمام می شوم امشب خدا کند قبلش
پدربزرگ بیاید تفنگ را ببرد
پرید و پنجه کشید و تو زندہ ای ای ماه
یکی بیاید و نعش پلنگ را ببرد!
#علے_شادان
https://telegram.me/nimaasakk
"درست دست بگیرش، نہ اشتباه نکن"
نفس نکش، بہ عبور غزال چشم بدوز
بہ چشم های سیاهش ولی نگاه نکن
پدربزرگ بہ من گفت موقع شلیک
حواس را بہ تکاپوی این غزال نده
درست در وسط قلب ماشہ را بچکان به تیررس کہ رسید او بزن مجال نده
غزال آمد و من هم سریع قلبش را
نشانه رفتم و دستم چقدر می لرزید
نگاه کردم و چشمش، چه چشم هایی داشت
نگاه کردم و آهوی لعنتی خندید
قرار بود تهش تو شکار من باشی
قرار بود بیایی به تیررس تا خوب ...
تفنگ دست من است و تو زنده ای یعنی
شکارچی نتوانست کار خود را خوب ...
تمام می شوم امشب خدا کند قبلش
پدربزرگ بیاید تفنگ را ببرد
پرید و پنجه کشید و تو زندہ ای ای ماه
یکی بیاید و نعش پلنگ را ببرد!
#علے_شادان
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
هنوز پنجرههایی که بیتو دلگیرند
مرا بدون نگاهت، بغل نمیگیرند
هزار شعلهی روشن، هزار اشک غماند
ستارهها که به سمت زمین سرازیرند
درون سینه به دیوار میزند قلبم
و این صدای نفسها، صدای زنجیرند
چه بود راز حضورت، مگر هوا بودی
که روزهای پس از تو چنین نفسگیرند
بخند و حادثه شو در سکوت بیغزلی
که شاعران جهان تشنه ی تصاویرند
تویی که معجزه، باران، غزل، تولد، عشق
برای آمدنت، بهترین تعابیرند
شبی به کوچه بیا و دوباره روشن کن
نگاه پنجرهها را که بیتو دلگیرند
#آرمین_ضیغمی
https://telegram.me/nimaasakk
مرا بدون نگاهت، بغل نمیگیرند
هزار شعلهی روشن، هزار اشک غماند
ستارهها که به سمت زمین سرازیرند
درون سینه به دیوار میزند قلبم
و این صدای نفسها، صدای زنجیرند
چه بود راز حضورت، مگر هوا بودی
که روزهای پس از تو چنین نفسگیرند
بخند و حادثه شو در سکوت بیغزلی
که شاعران جهان تشنه ی تصاویرند
تویی که معجزه، باران، غزل، تولد، عشق
برای آمدنت، بهترین تعابیرند
شبی به کوچه بیا و دوباره روشن کن
نگاه پنجرهها را که بیتو دلگیرند
#آرمین_ضیغمی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
با چشم هایت زنده ام با خاطراتی که
جا مانده از تو در من و آن چشم ماتی که
گاهی نگاهم می کند آرام و بی احساس
درگیر اشک و بغض های بی ثباتی که
بعد از تو هر شب در اتاقی ساکت و غمگین
یاد تو می افتند و آن شور و نشاطی که
جاری میان لحظه هامان بود ، یادت هست؟
یادم نخواهد رفت آن چشم- التفاتی که
بین من و تو پل به سمت عاشقی می زد
سمت لبت آن چشمه ی آبِ حیاتی که
شیر و شکر در چای تلخِ استکانم ریخت
شیر و شکر در تلخی مردی دهاتی که
گم شد میان شهر چشمت یک شب پاییز
شاید که پیدایش کند ، راه نجاتی که
از سمت آغوش تو می آمد و می خندید
آن خنده ها شیرین تر از شاخِ نباتی که
حافظ به اجر صبر خود می برد یا فرهاد
می کند جان را با تمام مشکلاتی که
هرگز نمی خواهم غزل شرح غمم باشد
اما چه باید کرد با این خاطراتی که ...
#آرمین_ضیغمی
https://telegram.me/nimaasakk
جا مانده از تو در من و آن چشم ماتی که
گاهی نگاهم می کند آرام و بی احساس
درگیر اشک و بغض های بی ثباتی که
بعد از تو هر شب در اتاقی ساکت و غمگین
یاد تو می افتند و آن شور و نشاطی که
جاری میان لحظه هامان بود ، یادت هست؟
یادم نخواهد رفت آن چشم- التفاتی که
بین من و تو پل به سمت عاشقی می زد
سمت لبت آن چشمه ی آبِ حیاتی که
شیر و شکر در چای تلخِ استکانم ریخت
شیر و شکر در تلخی مردی دهاتی که
گم شد میان شهر چشمت یک شب پاییز
شاید که پیدایش کند ، راه نجاتی که
از سمت آغوش تو می آمد و می خندید
آن خنده ها شیرین تر از شاخِ نباتی که
حافظ به اجر صبر خود می برد یا فرهاد
می کند جان را با تمام مشکلاتی که
هرگز نمی خواهم غزل شرح غمم باشد
اما چه باید کرد با این خاطراتی که ...
#آرمین_ضیغمی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
مثل یک پوپک سرمـا زده از
بــارش بـــرف
سخـت محتـاج به گرمـای پر و بال توأم
#محمدعلی_رضازاده
@nimaasakk
بــارش بـــرف
سخـت محتـاج به گرمـای پر و بال توأم
#محمدعلی_رضازاده
@nimaasakk
زان سر زلف، مرا بی سر و سامان کردی
خاطرم جمع نشد تا تو پریشان کردی
من به سودای غمت اشک به دامن کردم
تا تو از سنبل تر مشک به دامان کردی
#فروغی_بسطامی
@nimaasakk
خاطرم جمع نشد تا تو پریشان کردی
من به سودای غمت اشک به دامن کردم
تا تو از سنبل تر مشک به دامان کردی
#فروغی_بسطامی
@nimaasakk
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
هر صبـح اگر به هر چمـن رو کردم
چون قمری مست اگر هیاهو کردم
با یــاد تو بود عشــق من! تو تو تو
هرجـا که گـلی گـلی گـلی بـو کردم
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
چون قمری مست اگر هیاهو کردم
با یــاد تو بود عشــق من! تو تو تو
هرجـا که گـلی گـلی گـلی بـو کردم
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
ز خال گوشه ی ابروی یار می ترسم
از این ستاره ی دنباله دار می ترسم
#صائب_تبریزی
https://telegram.me/nimaasakk
از این ستاره ی دنباله دار می ترسم
#صائب_تبریزی
https://telegram.me/nimaasakk
چنان حکایت نان طاق کرد طاقت ما را
که بی جدال شکستند استقامت ما را
و دستمان که تهی بود ماند بر سر زانو
که روزگار پذیرا نشد صداقت ما را
غرور زخمی من بی قرار میشود امشب
به گوش باد بخوانند اگر حکایت ما را
به چند ریشهٔ زائد شدیم زاهد و مویی
به باد داد ز بی ریشگی اصالت ما را
ز قطرهای که به بامی چکیده بود شنیدم
که آسمان خدا میکشد خجالت ما را
به گردباد بگویید بی امان بشتابد
به خود بپیچد و بالا بَرَد شکایت ما را
هراسناکم از آن لحظهای که روز قیامت
به خشم دور بریزند بار طاعت ما را
و مطربان جهنم به زخمههای مکافات
به شعلهای بنوازند ساز قامت ما را
#خلیل_جوادی
https://telegram.me/nimaasakk
که بی جدال شکستند استقامت ما را
و دستمان که تهی بود ماند بر سر زانو
که روزگار پذیرا نشد صداقت ما را
غرور زخمی من بی قرار میشود امشب
به گوش باد بخوانند اگر حکایت ما را
به چند ریشهٔ زائد شدیم زاهد و مویی
به باد داد ز بی ریشگی اصالت ما را
ز قطرهای که به بامی چکیده بود شنیدم
که آسمان خدا میکشد خجالت ما را
به گردباد بگویید بی امان بشتابد
به خود بپیچد و بالا بَرَد شکایت ما را
هراسناکم از آن لحظهای که روز قیامت
به خشم دور بریزند بار طاعت ما را
و مطربان جهنم به زخمههای مکافات
به شعلهای بنوازند ساز قامت ما را
#خلیل_جوادی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
خیره خیره چشمهای خسته ی خوشباوران
محو دلقکبازی هر روزه ی بازیگران
ترس دلها را تصرّف کرده و امّید نیست
کارگر باشد بر آنها تیرِ چشم دلبران
مستها فرجامشان مرگ است وقتی جامها
پر شد از ترکیب تلخی از شراب و شوکران
ظلمت از یک سو، سکوت از سوی دیگر، بسته اند
باز پیمان اخوّت بین کوران و کران
عاشقان بیتاب آیاتند و دست روزگار
میزند آوازهاشان را به چوب خیزران
ابرها بیمایه و خاک بیابان مشتعل
تشنهها مأیوس از برگشتن آبآوران
سوء ظن آنقدر جاری شد که جای شبهه نیست
رو بپوشانند اگر روزی زنان از شوهران
فرصتِ پرواز کردنها همین حجم قفس
وسعتِ آوارگی ها بیکران در بیکران
بس که شهر از زندگی خالی ست گویی سالهاست
کودکانی مرده میزایند خیل مادران
گرچه یاران غافلند از دست گیری، دوستان!
چشم بردارید از دست و دهان دیگران
#محمدرضا_طاهری
https://telegram.me/nimaasakk
محو دلقکبازی هر روزه ی بازیگران
ترس دلها را تصرّف کرده و امّید نیست
کارگر باشد بر آنها تیرِ چشم دلبران
مستها فرجامشان مرگ است وقتی جامها
پر شد از ترکیب تلخی از شراب و شوکران
ظلمت از یک سو، سکوت از سوی دیگر، بسته اند
باز پیمان اخوّت بین کوران و کران
عاشقان بیتاب آیاتند و دست روزگار
میزند آوازهاشان را به چوب خیزران
ابرها بیمایه و خاک بیابان مشتعل
تشنهها مأیوس از برگشتن آبآوران
سوء ظن آنقدر جاری شد که جای شبهه نیست
رو بپوشانند اگر روزی زنان از شوهران
فرصتِ پرواز کردنها همین حجم قفس
وسعتِ آوارگی ها بیکران در بیکران
بس که شهر از زندگی خالی ست گویی سالهاست
کودکانی مرده میزایند خیل مادران
گرچه یاران غافلند از دست گیری، دوستان!
چشم بردارید از دست و دهان دیگران
#محمدرضا_طاهری
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
شکفته ماه بوسه بر لبت خوش
نسیم از برگ برگ کوکبت خوش
دو پلکت را بهم بگذار عشقم!
فدای خستگی هایت، شبت خوش
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
نسیم از برگ برگ کوکبت خوش
دو پلکت را بهم بگذار عشقم!
فدای خستگی هایت، شبت خوش
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
پر کرده ای از شوق، هوایم گل ناز!
زیبـا شده با تو لحظه هایم گل ناز!
این گونه که دوست دارمت میدانم
از عشـــق، فراتــری بـــرایم گل ناز!
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
زیبـا شده با تو لحظه هایم گل ناز!
این گونه که دوست دارمت میدانم
از عشـــق، فراتــری بـــرایم گل ناز!
#شهراد_میدری
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
با شادی و شور از دل و جان می خوانند
آواز بیـــــات اصفهـــــــان می خـــــوانند
گنجشـک به گنجشـک، سر شاخه ی صبح
با نــــاز الهـــــه ات بنــــــان می خوانند
#شهراد_میدری
@nimaasakk
آواز بیـــــات اصفهـــــــان می خـــــوانند
گنجشـک به گنجشـک، سر شاخه ی صبح
با نــــاز الهـــــه ات بنــــــان می خوانند
#شهراد_میدری
@nimaasakk
ناگاه عشق، عشق نه! چیزی عجیبتر
چیزی شبیه زلزله، اما مهیبتر
چیزی غریب مثل نگاه کبوتران
یا مثل چشمهای تو، حتی غریبتر
تقسیم شد نگاه تو و بینصیب ماند
چشمی که نیست چشمی از او بینصیبتر
رفتم میان باغِ اساطیریِ گناه
در جستجوی میوهای از سیب، سیبتر
تنها همین، همین که بگویم نیافتم
از چشمهای روشن تو دلفریبتر
با دستهای سوخته بازآمدم ولی
عاشقتر و حریصتر و ناشکیبتر
اینک منم غریقِ تماشای لحظهها
با چشمی از کبوتر و باران، نجیبتر
#محمود_سنجری
https://telegram.me/nimaasakk
چیزی شبیه زلزله، اما مهیبتر
چیزی غریب مثل نگاه کبوتران
یا مثل چشمهای تو، حتی غریبتر
تقسیم شد نگاه تو و بینصیب ماند
چشمی که نیست چشمی از او بینصیبتر
رفتم میان باغِ اساطیریِ گناه
در جستجوی میوهای از سیب، سیبتر
تنها همین، همین که بگویم نیافتم
از چشمهای روشن تو دلفریبتر
با دستهای سوخته بازآمدم ولی
عاشقتر و حریصتر و ناشکیبتر
اینک منم غریقِ تماشای لحظهها
با چشمی از کبوتر و باران، نجیبتر
#محمود_سنجری
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎