مدرسه‌ رهایی
2.16K subscribers
6.57K photos
2.02K videos
188 files
4.76K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و سی و دوم. در ضرورت باز-سازماندهی نیروهای چپ انقلابی

در دویست و سی و دومین فلاخن از ضرورت باز-سازماندهی نیروهای چپ انقلابی برای بنای یک دموکراسی توده‌بنیاد در درون سازمان‌ها و هم‌چنین به عنوان امری اجتماعی می‌خوانیم. از این‌که هسته‌های اولیه‌ی سازماندهنده‌ی کمیته‌های محلات چگونه باید شکاف میان خود و پایه‌ی توده‌ای این کمیته‌ها را برطرف کنند و وجود این شکاف می‌تواند در تداوم روند مبارزات کمیته چه مشکلاتی ایجاد کند. در فلاخن دویست و سی و دوم از این می‌خوانیم که چه سازوکارهایی سلسله‌مراتب تصمیم‌گیری را از چشم اعضای کمیته پنهان می‌کند و چگونه باید با رسمیت دادن به ساختارهای موجود آنها را کنترل و پاسخگو کرد، در همین زمینه فلاخن سی و دوم حاوی پیشنهاداتی است که لزومن می‌تواند با شرایط عینی مبارزه در همه‌ی کمیته‌ها مطابق نباشد اما لزوم اندیشیدن به این پیشنهادات در منطق برسازنده‌ی آنان است، منطقی که تلاش می‌کند به‌طور جدی به شکاف موجود میان هسته‌ی سازمندهنده، نیروی تاثیرگذار و تصمیم‌گیر در هر کمیته و پایه‌ی توده‌ای کمیته‌ها بیندیشد. پیشنهاداتی که باید آن را به بحث عمومی گذاشت و در عرصه‌ی عمل میزان انطباق مادی و عینی آن را با شرایط مبارزه سنجید. فلاخن سی و دوم تداوم بحثی عمومی در مورد وضعیت و سرنوشت کمیته‌هایی است که در درون قیام شکل گرفتند و یا در درون قیام خودشان را باز-سازماندهی کردند اما ماجرای آنها تمام نشده است، بلکه هنوز هم راستین‌ترین امکانات مقاومت و مبارزه‌ی مردمی در برابر استبداد و برای جایگزینی رهایی‌بخش در آینده محسوب می‌شوند.
فلاخن دویست و سی و دوم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
@ManjanighCollective
مدرسه‌ رهایی
falakhan247.pdf
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و چهل و هفتم. کمیته‌های مردمی مصر
از لحظه‌های جنون تا معضلات ان‌جی‌اوها

در دویست و چهل و هفتمین فلاخن از تجربه‌ی کمیته‌های مردمی‌ای می‌خوانیم در جریان قیام مردم مصر علیه دولت حسنی مبارک شکل گرفتند و نقش اساسی‌ای در این قیام ایفا کردند اما نه تنها به نهادی برای اعمال اراده‌ی سیاسی انقلابیون بدل نشدند، بلکه در روندی تدریجی به ان‌جی‌اوهایی تبدیل شدند که مانند هر ان‌جی‌اوی دیگری بخشی از وظایف دولت را، نه در تقابل با حکمرانی از بالا، بلکه در تفاهم با حکمرانی از بالا و در کنار آن بر عهده گرفتند. در فلاخن دویست و چهل و هفتم هرچند نتیجه‌ی پژوهش کارشناسی را می‌خوانیم که فهمی از امکانات کمیته‌های مردمی در تاسیس جایگزینی انقلابی برای وضعیت ندارد، اما پژوهش مستند او ما را مخیر می‌کند که به میانجی آن به نقش کمیته‌های مردمی در مبارزات ایران و چشم‌اندازها و افق‌های ممکن و محتمل بیندیشیم. در فلاخن دویست و چهل و هفتم خواهیم دانست که تاسیس کمیته‌های مردمی در جریان یک قیام، توده‌ای شدن آنها که گام دوم و ضروری هر کمیته‌ای است و نقش اساسی‌ای که این کمیته‌ها در جریان قیام ایفا می‌کنند هیچ‌یک کمیته‌ها را در برابر انواع دسایسی که جایگزین سرکوب نظم استبدادی می‌شود مصون نخواهد کرد. اگر در انقلاب پنجاه و هفت ایران کمیته‌ها و شوراهای انقلابی در ترکیبی از سرکوب و تسخیر نابود شدند، فلاخن دویست و چهل و هفتم به ما نشان می‌دهد در تجربه‌ی انقلاب مصر همان روند با همان منطق با تبدیل کمیته‌ها به ان‌جی‌او طی شده است. به این‌ترتیب در دویست و چهل و هفتمین فلاخن به لزوم و ضرورت ایده‌های ایجابی‌ای می‌اندیشیم که برای تبدیل کمیته به نهادی انقلابی که امکان برقراری و محافظت از قدرتی انقلابی را داشته باشد، ضروری و حیاتی است.
آبان ۱۴۰۲
فلاخن دویست و چهل و هفتم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
#هسته_درنگ_برلین
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و هشتم. ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»

در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم از منظر منطق موجود در متن «استبداد بی‌ساختاری» جو فریمن تلاش می‌کنیم نگاهی به خود آن متن بیندازیم، متنی که بیش از پنج دهه از ارائه‌ی اولیه‌ی آن گذشته است اما هم‌چنان بداعت و تازگی خود را حفظ کرده است. در این فلاخن به این می‌پردازیم که آن «بداعت و تازگی» لزومن فقط به محتوای متن جو فریمن مربوط نیست بلکه هم‌چنین به این ربط دارد که گرایشی که فریمن متن خودش را در گسست از آن ارائه کرده است در دهه‌های اخیر به گرایشی ایدئولوژیک تبدیل شده که از «افسانه‌های» بی‌ساختاری و افقی‌گرایی نه به واسطه‌ی جمع‌بندی تجارب انضمامی، بلکه بر بنیاد پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک دفاع می‌کند؛ هرچند تمامی تجارب عملی‌اش نیز در تضاد با این پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک قرار بگیرد. به همین دلیل به متن جو فریمن به مثابه متنی «بنیان‌گذار» بازمی‌گردیم تا نشان دهیم خود این متن نیز از ابتلا به ویروس پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک مدافعان بی‌ساختاری و افقی‌گرایی در امان نمانده و نظر به زمان ارائه‌ی آن البته چنین ابتلایی طبیعی و بدیهی است. در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم به این می‌پردازیم که متن فریمن ضمن دفاع از لزوم ساختاریابی علنی گروه‌های فعال در جنبش زنان هم‌چنان رو به گروه‌های زنانی از پیش ساختار یافته‌اند و این ساختاریابی را پنهان نکرده‌اند بسته و مسدود است و همین بسته و مسدود بودن افق پیشنهادهای ایجابی او را محدود و آمیخته با ویروس بی‌ساختاری می‌کند؛ آنجا که روش‌هایی برای گردش آزاد اطلاعات و شفافیت درون این گروه‌ها پیشنهاد می‌دهد اما نمی‌تواند محدودیت‌ها، الزامات و ضروریات این گردش آزاد اطلاعات و شفافیت را روشن کند. در دویست و پنجاه و هشتمین فلاخن به چیزهایی می‌پردازیم که جو فریمن به‌طور طبیعی در ماه مِه ۱۹۷۰ امکان دیدن آن را نداشت اما ما در آستانه‌ی ماه مِه ۲۰۲۴ می‌توانیم ببینیم و اگر نمی‌بینیم حتمن مشکلی در «ما» وجود دارد.
فروردین ۱۴۰۳
فلاخن دویست و پنجاه و هشتم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective