🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻قطعاً = سَددرسَد(صددرصد)، بیگُمان، بیبروبَرگرد، هرآینه، همانا، بهراستی، پنداری، چُنین، هرگز، بههیچروی، آوَر*
🔻قطعی = سَددرسَدی، پایانی، بیچونوچرا، بیبروبَرگرد، بیبرگشت، برگشتناپذیر، آوَریک(=یقینی)، روشن
🔻غیرقطعی = برگشتنی، بابرگشت، برگشتپذیر
🔻بهطورقطع = سَددرسَد، بیگمان، بهراستی، بهآوَر
*"آوـر" به چَمِ(معنی) "یقین، یقینا، بهراستی، بهتحقیق" است. واژهی "باوَر" نیز کوتاهیدهی "به آوَر"(=به یقین) است.
✍نمونه:
🔺قطعا موفق خواهیم شد =
بیگمان پیروز خواهیم شد
سَددرسَد کامروا خواهیم شد
🔺قطعا زیر بار زور نمیرویم =
هرگز/بههیچروی زیر بار زور نمیرویم
🔺این روش قطعا نتیجه میدهد =
این روش بیبروبَرگرد به بار مینشیند
🔺این معامله قطعی است یا غیرقطعی؟ =
این دادوستد بیبرگشت است یا برگشتپذیر؟
🔺این معامله قطعی است =
این سوداگری سَددرسَدی/برگشتناپذیر است
🔺بعد از تحقیقات بسیار، نظر قطعی خود را اعلام کرد =
پس از بررسیهای بسیار، دیدگاه پایانی خود را آشکار کرد
🔺جمعیت دنیا بهطورقطع و به یقین، هرسال زیادتر میشود =
آمار جهان بیگمان و به آوَر، هرسال بیشتر میشود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قطعا #قطعی #غیرقطعی #غیر_قطعی #به_طور_قطع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻قطعاً = سَددرسَد(صددرصد)، بیگُمان، بیبروبَرگرد، هرآینه، همانا، بهراستی، پنداری، چُنین، هرگز، بههیچروی، آوَر*
🔻قطعی = سَددرسَدی، پایانی، بیچونوچرا، بیبروبَرگرد، بیبرگشت، برگشتناپذیر، آوَریک(=یقینی)، روشن
🔻غیرقطعی = برگشتنی، بابرگشت، برگشتپذیر
🔻بهطورقطع = سَددرسَد، بیگمان، بهراستی، بهآوَر
*"آوـر" به چَمِ(معنی) "یقین، یقینا، بهراستی، بهتحقیق" است. واژهی "باوَر" نیز کوتاهیدهی "به آوَر"(=به یقین) است.
✍نمونه:
🔺قطعا موفق خواهیم شد =
بیگمان پیروز خواهیم شد
سَددرسَد کامروا خواهیم شد
🔺قطعا زیر بار زور نمیرویم =
هرگز/بههیچروی زیر بار زور نمیرویم
🔺این روش قطعا نتیجه میدهد =
این روش بیبروبَرگرد به بار مینشیند
🔺این معامله قطعی است یا غیرقطعی؟ =
این دادوستد بیبرگشت است یا برگشتپذیر؟
🔺این معامله قطعی است =
این سوداگری سَددرسَدی/برگشتناپذیر است
🔺بعد از تحقیقات بسیار، نظر قطعی خود را اعلام کرد =
پس از بررسیهای بسیار، دیدگاه پایانی خود را آشکار کرد
🔺جمعیت دنیا بهطورقطع و به یقین، هرسال زیادتر میشود =
آمار جهان بیگمان و به آوَر، هرسال بیشتر میشود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قطعا #قطعی #غیرقطعی #غیر_قطعی #به_طور_قطع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻کمک = یاوری، یاور، یاری، یار، پشتیبانی، دستگیری، دستیاری، همدستی، همراهی، همراه
🔻کمک به یکدیگر = همیاری
🔻کمکدهنده = همیار، دستیار، یاریدهنده، یاریرسان
🔻کمکراننده = شاگردراننده
🔻کمکطلبیدن = یاریخواستن
🔻کمکفنر = یارخیزه
🔻کمککار = یارکار، یاریکننده
🔻کمککردن = یاریکردن
🔻کمکِ مالی = دستگیری، پشتیبانی پولی
✍️نمونه:
🔺همیشه کمکش بود =
همیشه یاورش/یارش بود
🔺همهجا کمکش میکرد =
همهجا یاریاش میکرد
همهجا پشتیبانیاش میکرد
🔺هدفش کمک به مسکینان بود =
هدفش یاری به تهیدستان بود
آرمانش دستگیری مستمندان بود
🔺داور با کمکداور مشورت کرد =
داور با داوریار رایزنی کرد
🔺با کمک هم «فارسی» را «پارسی» میکنیم =
با همراهی هم «فارسی» را «پارسی» میکنیم
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#کمک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻کمک = یاوری، یاور، یاری، یار، پشتیبانی، دستگیری، دستیاری، همدستی، همراهی، همراه
🔻کمک به یکدیگر = همیاری
🔻کمکدهنده = همیار، دستیار، یاریدهنده، یاریرسان
🔻کمکراننده = شاگردراننده
🔻کمکطلبیدن = یاریخواستن
🔻کمکفنر = یارخیزه
🔻کمککار = یارکار، یاریکننده
🔻کمککردن = یاریکردن
🔻کمکِ مالی = دستگیری، پشتیبانی پولی
✍️نمونه:
🔺همیشه کمکش بود =
همیشه یاورش/یارش بود
🔺همهجا کمکش میکرد =
همهجا یاریاش میکرد
همهجا پشتیبانیاش میکرد
🔺هدفش کمک به مسکینان بود =
هدفش یاری به تهیدستان بود
آرمانش دستگیری مستمندان بود
🔺داور با کمکداور مشورت کرد =
داور با داوریار رایزنی کرد
🔺با کمک هم «فارسی» را «پارسی» میکنیم =
با همراهی هم «فارسی» را «پارسی» میکنیم
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#کمک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی «بخش هشتم» گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #صفات : فروزهها، فروزگان، زابها #صفت_از_لحاظ_درجه : زینههای فروزه #صفت_بسیط:…
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش نهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#ضمایر_مفعولی : نهانههای پذیرا
#ضمایر : کَشاکها، نهانهها، جاینامها
#ضمه (ضَمه): آواپیش، پیش، نشانهی پیش
#ضمیر_اشاره :نهانهی کشاک، کشاک نَمار
#ضمیر_اضافه (اضافی): کشاک فزایش، فزوده کَشاک
#ضمیر_شخصی : کشاکِ خودی، کشاک کسانه
#ضمیر_شخصی_فاعلی : کشاک پویندگی، نهانهی کسانی پویندگی
#ضمیر_شخصی_مفعولی : کشاک پوییدگی، کشاک کسانی پوییدگی
#ضمیر_فاعلی : نهانهی کار ورزی
#ضمیر_مبهم : نهانهی پوشیده، کشاک پوشیده
#ضمیر_متصل_غیرفاعلی : نهانهی پیوستهی کارورز
#ضمیر_مشترک : نهانهی همباز، کشاک هنباز
#ضمیر_مفعولی : نهانهی پذیرا
#ضمیر_منفصل (مُنفَصِل): نهانهی گسسته
#ضمیر : جانام، جاینام، فرانام، پاینام
#ظرف : گاهان، آوند
#عاید : بازگردان، بازدهی
#عبارات : گزارهها
#عبارت : فراز، سخن، گزاره
#عدد_اصلی : شمارهی بُنیک، شمارهی بنیادین
#عدد_ترتیبی : شمارهی ردهیی، شمارهی دَهنادی، شمارآرایی
#عدد_توزیعی : شمار بخشیک، شمارِ پخشی
#عدد_کسری : شمار فرایَوت(فرا+یوت)
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش نهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#ضمایر_مفعولی : نهانههای پذیرا
#ضمایر : کَشاکها، نهانهها، جاینامها
#ضمه (ضَمه): آواپیش، پیش، نشانهی پیش
#ضمیر_اشاره :نهانهی کشاک، کشاک نَمار
#ضمیر_اضافه (اضافی): کشاک فزایش، فزوده کَشاک
#ضمیر_شخصی : کشاکِ خودی، کشاک کسانه
#ضمیر_شخصی_فاعلی : کشاک پویندگی، نهانهی کسانی پویندگی
#ضمیر_شخصی_مفعولی : کشاک پوییدگی، کشاک کسانی پوییدگی
#ضمیر_فاعلی : نهانهی کار ورزی
#ضمیر_مبهم : نهانهی پوشیده، کشاک پوشیده
#ضمیر_متصل_غیرفاعلی : نهانهی پیوستهی کارورز
#ضمیر_مشترک : نهانهی همباز، کشاک هنباز
#ضمیر_مفعولی : نهانهی پذیرا
#ضمیر_منفصل (مُنفَصِل): نهانهی گسسته
#ضمیر : جانام، جاینام، فرانام، پاینام
#ظرف : گاهان، آوند
#عاید : بازگردان، بازدهی
#عبارات : گزارهها
#عبارت : فراز، سخن، گزاره
#عدد_اصلی : شمارهی بُنیک، شمارهی بنیادین
#عدد_ترتیبی : شمارهی ردهیی، شمارهی دَهنادی، شمارآرایی
#عدد_توزیعی : شمار بخشیک، شمارِ پخشی
#عدد_کسری : شمار فرایَوت(فرا+یوت)
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻جنس = (Goods, Commodity)، کالا
🔻اجناس = کالاها
✍نمونه:
🔺آیا حاضرید برای ابتیاع جنس استاندارد، هزینهی زیادتری تادیه کنید؟ =
آیا آمادهاید برای خرید کالای اِستانده، هزینهی بیشتری پرداخت کنید؟
🔺اجناس را داخل انبار بگذارید =
کالاها ر ا درون انبار بگذارید
🚩 واژهی "جنس" را برخی پارسی و برخی نیز یونانیِ تازیگشته می دانند.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جنس #اجناس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻جنس = (Goods, Commodity)، کالا
🔻اجناس = کالاها
✍نمونه:
🔺آیا حاضرید برای ابتیاع جنس استاندارد، هزینهی زیادتری تادیه کنید؟ =
آیا آمادهاید برای خرید کالای اِستانده، هزینهی بیشتری پرداخت کنید؟
🔺اجناس را داخل انبار بگذارید =
کالاها ر ا درون انبار بگذارید
🚩 واژهی "جنس" را برخی پارسی و برخی نیز یونانیِ تازیگشته می دانند.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جنس #اجناس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔹 «قلم» واژهای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) بهکار میرود:
۱- واژهی سُریانی تازیشده و ابزاری است که با آن مینویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲- استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳- کالا
۴- شماره
۵- ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگخرَاش، آگُس، کـَندار
🔻قلمتراش = خامِهتراش
🔻قلم حجاری = Stylus، سنگخَراش، آگُس، کـَندار(ابزاری برای کندن و هموارکردن)
🔻قلمخورده = کِلکخورده، زُدوده
🔻قلمدان = خامِهدان، خامَکدان، کِلکدان
🔻قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔻قلمدوش = شانهسوار
🔻قلمزدن = کِلکزدن، نیک نوشتن
🔻قلمزن = کِلکزن، خامَکدَست، نویسنده، نِگارگر
🔻قلمشدن = بریده شدن، شکستن
🔻قلمکردن = دوپارهکردن، شکستن
🔻قلم کشیدن = بریدن، زُدودن، نادیده گرفتن
🔻قلممو = خامهمو، مویینخامه
🔻قلمیشدن = کِلکیشدن، نوشتهشدن
🔻قلمیکردن = کِلکیکردن، نوشتن، یادداشتکردن
🔻اهل قلم = نویسنده، نویسندگان، نویسکاران
🔻سیاه قلم = سیاه خامَک، سیاه خامه
🔻یکقلم = همه، همگی، یکجا، یکبار، یکباره، یکسره
🔻اقلام = خامهها، کِلکها، نمونهها، کالاها، ریزِ کالاها
🔻اقلامی از = نمونههایی از
🔻اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی، ریزِ کالاهای فِرِستَنی
🔻اقلام وارداتی = کالاهای آوردنی، ریزِ کالاهای آوَردَنی
✍️نمونه:
🔺قلم را در قلمدان قرار دادم =
کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/ هِشتَم/ جای دادم
🔺قلم در قلمدان قرار دارد =
خامه در خامهدان است/ جای دارد
🔺قلم در قلمدان قرار گرفت =
خودکار در جاخودکاری جای گرفت/ نهاده شد
🔺سفارش رسید ولی چند قلم کسری داشت =
سِپارش رسید ولی چند کالا/دانه کمبود داشت
🔺فلانی یکقلم صدهزار تومان جنس خرید =
بَهمانی یکجا سَدهزارتومان کالا خرید
🔺اسمش از لیست قلم خورده بود =
نامش از پِهرست زدوده شده بود
🔺قلمِ توانایی دارد =
خامهی توانایی دارد
نویسندگی توانایی دارد
نویسندهی توانایی است
🔺بعضی از اقلام افزایش بها داشتند =
برخی از کالاها افزایش بها داشتند
🔺از ارتفاع سقوط کرده و جفت پاهایش قلم شده بود =
از بلندی افتاده بود و جفت پاهایش شکسته بود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قلم #اقلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔹 «قلم» واژهای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) بهکار میرود:
۱- واژهی سُریانی تازیشده و ابزاری است که با آن مینویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲- استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳- کالا
۴- شماره
۵- ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگخرَاش، آگُس، کـَندار
🔻قلمتراش = خامِهتراش
🔻قلم حجاری = Stylus، سنگخَراش، آگُس، کـَندار(ابزاری برای کندن و هموارکردن)
🔻قلمخورده = کِلکخورده، زُدوده
🔻قلمدان = خامِهدان، خامَکدان، کِلکدان
🔻قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔻قلمدوش = شانهسوار
🔻قلمزدن = کِلکزدن، نیک نوشتن
🔻قلمزن = کِلکزن، خامَکدَست، نویسنده، نِگارگر
🔻قلمشدن = بریده شدن، شکستن
🔻قلمکردن = دوپارهکردن، شکستن
🔻قلم کشیدن = بریدن، زُدودن، نادیده گرفتن
🔻قلممو = خامهمو، مویینخامه
🔻قلمیشدن = کِلکیشدن، نوشتهشدن
🔻قلمیکردن = کِلکیکردن، نوشتن، یادداشتکردن
🔻اهل قلم = نویسنده، نویسندگان، نویسکاران
🔻سیاه قلم = سیاه خامَک، سیاه خامه
🔻یکقلم = همه، همگی، یکجا، یکبار، یکباره، یکسره
🔻اقلام = خامهها، کِلکها، نمونهها، کالاها، ریزِ کالاها
🔻اقلامی از = نمونههایی از
🔻اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی، ریزِ کالاهای فِرِستَنی
🔻اقلام وارداتی = کالاهای آوردنی، ریزِ کالاهای آوَردَنی
✍️نمونه:
🔺قلم را در قلمدان قرار دادم =
کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/ هِشتَم/ جای دادم
🔺قلم در قلمدان قرار دارد =
خامه در خامهدان است/ جای دارد
🔺قلم در قلمدان قرار گرفت =
خودکار در جاخودکاری جای گرفت/ نهاده شد
🔺سفارش رسید ولی چند قلم کسری داشت =
سِپارش رسید ولی چند کالا/دانه کمبود داشت
🔺فلانی یکقلم صدهزار تومان جنس خرید =
بَهمانی یکجا سَدهزارتومان کالا خرید
🔺اسمش از لیست قلم خورده بود =
نامش از پِهرست زدوده شده بود
🔺قلمِ توانایی دارد =
خامهی توانایی دارد
نویسندگی توانایی دارد
نویسندهی توانایی است
🔺بعضی از اقلام افزایش بها داشتند =
برخی از کالاها افزایش بها داشتند
🔺از ارتفاع سقوط کرده و جفت پاهایش قلم شده بود =
از بلندی افتاده بود و جفت پاهایش شکسته بود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قلم #اقلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻جاذب = اَندَرکِشَنده، کِشَنده، کِشاننده، کِشِش، بهخودکِشَنده، گیرا، گیرنده، ربایِش، رباینده، ربایا، دلربا، دلفریب، دلکش، فریبنده، آهَنجیده(=بیرون کشیده)
🔻جاذبالرطوبه = نَمگیر
🔻جاذبه = کِشِش، گِرانِش(زمین)، ربایش، هَنجِش
🔻جاذبه اجرام = گرانش
🔻جاذبیت = کِشَندگی، گیرایش، دلربایی
🔻جذاب = گیرا، فریبنده، فریبا، دلربا، دِلکَش، دلپذیر، رُبایا، دوستداشتنی، تودلبرو، زیبا، خوشایند، کِشنده، گیرنده
🔻جذابیت = گیرایی، گیرایش، دلربایی، رُبایش، زیبایی
🔻جذب = کِشِش، پذیرش، گیرش، گیرایی، ربایش، اندرکشیدن
🔻جذب کردن = کشیدن، دَرکشیدن، پذیرفتن
🔻جذب مایع = آشام
🔻جَذَبِه = گیرایی، کِشِش
🔻قوه جاذبه = نیروی گرانش، نیروی کِشِش، زور آهَنجا
🔻مجذوب = شیفته، شیدا، فریفته، دلبسته، دلباخته، گراییده، کشیدهشده، رُبوده
🔻نیروی جاذبه = نیروی گرانش، نیروی آهنجا
✍️نمونه:
🔺این پودر جاذب رطوبت است =
این گَرد نَمگیر است
🔺برای جذب دانشجو اطلاعیه دادند =
برای پذیرش دانشجو آگهی دادند
🔺قوهی جاذبه، ذاتی ماده است =
نیروی گرانش، سرشت ماتَک است
🔺چشمهایش جاذبیت خاصی دارد =
چشمهایش گیرندگی/گیرایی ویژهای دارد
🔺جذب، پروسهای است که در آن مایع به داخل حفرههای یک مادهی جامد کشیده میشود =
اَندَرکشیدن، فرایندی است که در آن آبگون به درون سوراخهای یک ماتَکِ دِج کشیده میشود
🔺مرد جذاب از نظر زنان چه مشخصاتی دارد؟ =
مرد دلربا/دوستداشتنی از دید زنان چه ویژگیهایی دارد؟
🔺این مشخصهاش برای بقیه جذاب نبود =
این ویژگیاش برای دیگران خوشایند نبود
🔺این محصول جذابیتی برای خریدار نداشت =
این فراورده گیراییای برای خریدار نداشت
🔺جذابیتش شهرهی خاص و عام بود =
دلرباییاش زبانزد همه بود
🔺عظمت تختجمشید مسافران را مجذوب خودش میکند =
شکوه تختجمشید گردشگران را شیفتهی خودش میکند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جاذب #جاذبه #جاذبیت #جذاب #جذابیت #جذب #جذبه #مجذوب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻جاذب = اَندَرکِشَنده، کِشَنده، کِشاننده، کِشِش، بهخودکِشَنده، گیرا، گیرنده، ربایِش، رباینده، ربایا، دلربا، دلفریب، دلکش، فریبنده، آهَنجیده(=بیرون کشیده)
🔻جاذبالرطوبه = نَمگیر
🔻جاذبه = کِشِش، گِرانِش(زمین)، ربایش، هَنجِش
🔻جاذبه اجرام = گرانش
🔻جاذبیت = کِشَندگی، گیرایش، دلربایی
🔻جذاب = گیرا، فریبنده، فریبا، دلربا، دِلکَش، دلپذیر، رُبایا، دوستداشتنی، تودلبرو، زیبا، خوشایند، کِشنده، گیرنده
🔻جذابیت = گیرایی، گیرایش، دلربایی، رُبایش، زیبایی
🔻جذب = کِشِش، پذیرش، گیرش، گیرایی، ربایش، اندرکشیدن
🔻جذب کردن = کشیدن، دَرکشیدن، پذیرفتن
🔻جذب مایع = آشام
🔻جَذَبِه = گیرایی، کِشِش
🔻قوه جاذبه = نیروی گرانش، نیروی کِشِش، زور آهَنجا
🔻مجذوب = شیفته، شیدا، فریفته، دلبسته، دلباخته، گراییده، کشیدهشده، رُبوده
🔻نیروی جاذبه = نیروی گرانش، نیروی آهنجا
✍️نمونه:
🔺این پودر جاذب رطوبت است =
این گَرد نَمگیر است
🔺برای جذب دانشجو اطلاعیه دادند =
برای پذیرش دانشجو آگهی دادند
🔺قوهی جاذبه، ذاتی ماده است =
نیروی گرانش، سرشت ماتَک است
🔺چشمهایش جاذبیت خاصی دارد =
چشمهایش گیرندگی/گیرایی ویژهای دارد
🔺جذب، پروسهای است که در آن مایع به داخل حفرههای یک مادهی جامد کشیده میشود =
اَندَرکشیدن، فرایندی است که در آن آبگون به درون سوراخهای یک ماتَکِ دِج کشیده میشود
🔺مرد جذاب از نظر زنان چه مشخصاتی دارد؟ =
مرد دلربا/دوستداشتنی از دید زنان چه ویژگیهایی دارد؟
🔺این مشخصهاش برای بقیه جذاب نبود =
این ویژگیاش برای دیگران خوشایند نبود
🔺این محصول جذابیتی برای خریدار نداشت =
این فراورده گیراییای برای خریدار نداشت
🔺جذابیتش شهرهی خاص و عام بود =
دلرباییاش زبانزد همه بود
🔺عظمت تختجمشید مسافران را مجذوب خودش میکند =
شکوه تختجمشید گردشگران را شیفتهی خودش میکند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جاذب #جاذبه #جاذبیت #جذاب #جذابیت #جذب #جذبه #مجذوب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی «بخش نهم» گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #ضمایر_مفعولی : نهانههای پذیرا #ضمایر : کَشاکها، نهانهها، جاینامها #ضمه (ضَمه):…
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش دهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#عدد_وصفی : شمارِ آرایی
#عدد_و_معدود : شمار و شمرده
#عدد : شمار، شماره، اشمار، مَر، ماریک
#عطف_بیان : گزاره، روشنساز، روشنکننده
#علم_کلام : سَخته شناسی
#غایب : نبوده، نابوده
#غیر_مستقیم : درهم ریخته، ناراسته
#غیر_ملفوظ : ناخواندنی، ناخوانه، ناگوییک، همخوان
#الف_مقصوره : الف کوتاه
#الف_وقایه : الف میانجی، الف میانگی، الف میانوند
#الفاظ : سخنها، گَپها، گویشها
#فاعل_مرکب : کناک آمیخته، آمیخته
#فاعل : پوینده، کارساز، کارگر، کارورز، کننده، کُنا، کناک
#فاعلی : پویندگی، کارورزی، کناکی، کُنایی
#فتحه : زَبَر(از نشانههای واتیک)
#فعل_امر : کُنش، پویه، گهواژه، کارواژهی دستوری یا فرمان
#فعل_بسیط : پویهی ساده، کنش ساده
#فعل_تام : کُنش اَنجامی
#فعل_خاص : کُنش ویژه، ویژه پویه
#فعل_ربطی : کُنِش پیوندی، پویهی پیوندی، کارواژهی پیوندی، گَهواژهی پیوندی
#فعل_لازم : کُنِش ناگُذر
#فعل_ماضی_ابعد : پویهی گذشتهی دورادور
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش دهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#عدد_وصفی : شمارِ آرایی
#عدد_و_معدود : شمار و شمرده
#عدد : شمار، شماره، اشمار، مَر، ماریک
#عطف_بیان : گزاره، روشنساز، روشنکننده
#علم_کلام : سَخته شناسی
#غایب : نبوده، نابوده
#غیر_مستقیم : درهم ریخته، ناراسته
#غیر_ملفوظ : ناخواندنی، ناخوانه، ناگوییک، همخوان
#الف_مقصوره : الف کوتاه
#الف_وقایه : الف میانجی، الف میانگی، الف میانوند
#الفاظ : سخنها، گَپها، گویشها
#فاعل_مرکب : کناک آمیخته، آمیخته
#فاعل : پوینده، کارساز، کارگر، کارورز، کننده، کُنا، کناک
#فاعلی : پویندگی، کارورزی، کناکی، کُنایی
#فتحه : زَبَر(از نشانههای واتیک)
#فعل_امر : کُنش، پویه، گهواژه، کارواژهی دستوری یا فرمان
#فعل_بسیط : پویهی ساده، کنش ساده
#فعل_تام : کُنش اَنجامی
#فعل_خاص : کُنش ویژه، ویژه پویه
#فعل_ربطی : کُنِش پیوندی، پویهی پیوندی، کارواژهی پیوندی، گَهواژهی پیوندی
#فعل_لازم : کُنِش ناگُذر
#فعل_ماضی_ابعد : پویهی گذشتهی دورادور
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نقطه = ۱. دیل، تیل*، خال، ۲. گاه، بخش، گوشه، جا، ۳. کُیان، میانه، میانک(مرکز) ۴. نوک، لبه
🔻نقطه اتصال = پیوندگاه
🔻نقطه اتکاء = اَندَخسگاه(اَندَخس=پشتیبان)
🔻نقطه اثر = هِناگاه، دیلِِ کاربَست
🔻نقطه اوج = بالِست، اوجگاه
🔻نقطه تقارن = دیلِ یکسَنجی
🔻نقطه توقف = مانگاه(در خُنیا)
🔻نقطه ثقل = گرانیگاه
🔻نقطهچین = دیلچین
🔻نقطه حرکت = تازگاه
🔻نقطه حساس = سُهِشگاه
🔻نقطهدار = دیلدار
🔻نقطه دایره = میانَک پرهون
🔻نقطه روشن پرگار = دیل روشن پرگار، 1. میخ سپهر(=قطب فلک)، 2. میانک جهان
🔻نقطه زرین = دیل زرین
🔻نقطه شروع = آغازگاه
🔻نقطهضعف = گزک، آسيبگاه، زبونگاه
🔻نقطه عزیمت = یازگاه
🔻نقطه عطف = چرخِشگاه
🔻نقطهگذاری = دیلگذاری، نشانهگذاری
🔻نقطه مقابل = هَمخَوند(هم آوای هَمچَند)
🔻نقطه موهوم = دیلِِ پنداری
🔻نقطهنظر = دیدگاه، نگرگاه، نگرش
🔻نقاط / نُقَط = (نقطهها)، دیلها
✍️نمونه:
🔺نقطه سَرِ خط =
دیل سر رَج
🔺پارهخط، خط راستی است که بین دو نقطه محصور باشد =
رَجپاره، رَجی است که میان دو دیل کشیده شده باشد
🔺یک دایره، هم تقارنِ محوری دارد و هم تقارن نقطهای =
یک پَرهون، هم یکسَنجی گـِردگاهی دارد و هم یکسَنجی دیلگاهی
🔺عمیقترین نقطهی دنیا در اقیانوس آرام است =
ژرفترین جای گیتی در اَبَردریای آرام است
🔺بحثهای مفید به ظهور نقطهنظرهای جدید منجر میشود =
گفتمان سازنده به پیدایش دیدگاههای نو میانجامد
🔺در هر نقطهای از شهر قابل دسترسی است =
در هر گوشهای از شهر دستیافتنی است
* "تیل" واژهای دساتیری است و بهتر است که آن را بهکار نبریم("دساتیر" نام نَسک(کتاب) پیامبری دروغین به نام "ساسان پنجم" است که واژههای ساختگی آن مایهی گمراهی فرهنگنویسان و سرایندگان پس از خود شد. برخی از واژههای دساتیری امروز در میان پارسیزبانان رواگ(رواج) دارد).
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نقطه #نقاط #نقط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نقطه = ۱. دیل، تیل*، خال، ۲. گاه، بخش، گوشه، جا، ۳. کُیان، میانه، میانک(مرکز) ۴. نوک، لبه
🔻نقطه اتصال = پیوندگاه
🔻نقطه اتکاء = اَندَخسگاه(اَندَخس=پشتیبان)
🔻نقطه اثر = هِناگاه، دیلِِ کاربَست
🔻نقطه اوج = بالِست، اوجگاه
🔻نقطه تقارن = دیلِ یکسَنجی
🔻نقطه توقف = مانگاه(در خُنیا)
🔻نقطه ثقل = گرانیگاه
🔻نقطهچین = دیلچین
🔻نقطه حرکت = تازگاه
🔻نقطه حساس = سُهِشگاه
🔻نقطهدار = دیلدار
🔻نقطه دایره = میانَک پرهون
🔻نقطه روشن پرگار = دیل روشن پرگار، 1. میخ سپهر(=قطب فلک)، 2. میانک جهان
🔻نقطه زرین = دیل زرین
🔻نقطه شروع = آغازگاه
🔻نقطهضعف = گزک، آسيبگاه، زبونگاه
🔻نقطه عزیمت = یازگاه
🔻نقطه عطف = چرخِشگاه
🔻نقطهگذاری = دیلگذاری، نشانهگذاری
🔻نقطه مقابل = هَمخَوند(هم آوای هَمچَند)
🔻نقطه موهوم = دیلِِ پنداری
🔻نقطهنظر = دیدگاه، نگرگاه، نگرش
🔻نقاط / نُقَط = (نقطهها)، دیلها
✍️نمونه:
🔺نقطه سَرِ خط =
دیل سر رَج
🔺پارهخط، خط راستی است که بین دو نقطه محصور باشد =
رَجپاره، رَجی است که میان دو دیل کشیده شده باشد
🔺یک دایره، هم تقارنِ محوری دارد و هم تقارن نقطهای =
یک پَرهون، هم یکسَنجی گـِردگاهی دارد و هم یکسَنجی دیلگاهی
🔺عمیقترین نقطهی دنیا در اقیانوس آرام است =
ژرفترین جای گیتی در اَبَردریای آرام است
🔺بحثهای مفید به ظهور نقطهنظرهای جدید منجر میشود =
گفتمان سازنده به پیدایش دیدگاههای نو میانجامد
🔺در هر نقطهای از شهر قابل دسترسی است =
در هر گوشهای از شهر دستیافتنی است
* "تیل" واژهای دساتیری است و بهتر است که آن را بهکار نبریم("دساتیر" نام نَسک(کتاب) پیامبری دروغین به نام "ساسان پنجم" است که واژههای ساختگی آن مایهی گمراهی فرهنگنویسان و سرایندگان پس از خود شد. برخی از واژههای دساتیری امروز در میان پارسیزبانان رواگ(رواج) دارد).
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نقطه #نقاط #نقط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻الان = اکنون، اینک، اینگاه، اینهنگام، همینگاه، همیندَم، ایندَم، هماکنون، هماینک، ایدَر
✍نمونه:
🔺الان میام، کمی طاقت بیارید =
هماینک میآیم، کمی تاب بیاورید
بهزودی میآیم، اَندی بَرتابید
🔺الان پشت فرمونم، نمیتونم صحبت کنیم =
اکنون پشت فرمان هستم، نمیتوانم سخن بگویم
🔺بیدار شو از خواب خوش ای خفته چهل سال
بنگر که ز یارانت نماندند کس «ایدَر» #ناصرخسرو
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#الان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻الان = اکنون، اینک، اینگاه، اینهنگام، همینگاه، همیندَم، ایندَم، هماکنون، هماینک، ایدَر
✍نمونه:
🔺الان میام، کمی طاقت بیارید =
هماینک میآیم، کمی تاب بیاورید
بهزودی میآیم، اَندی بَرتابید
🔺الان پشت فرمونم، نمیتونم صحبت کنیم =
اکنون پشت فرمان هستم، نمیتوانم سخن بگویم
🔺بیدار شو از خواب خوش ای خفته چهل سال
بنگر که ز یارانت نماندند کس «ایدَر» #ناصرخسرو
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#الان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی «بخش دهم» گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #عدد_وصفی : شمارِ آرایی #عدد_و_معدود : شمار و شمرده #عدد : شمار، شماره، اشمار،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش یازدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#فعل_ماضی_استمراری : پویهی گذشتهی پیوسته، کرواز گذشتهی پیوار
#فعل_ماضی_التزامی : پویهی گذشتهی واداری
#فعل_ماضی_بعید : پویهی گذشتهی دور
#فعل_ماضی_متعدی : پویهی گذشتهی گذرا
#فعل_ماضی_متمنی : پویهی گذشتهی آرزویی
#فعل_ماضی_مطلق : پویهی گذشتهی ساده، کَرواز گذشتهی تنها
#فعل_ماضی_نقلی : پویهی گذشتهی بازگفتی
#فعل_ماضی : پویهی گذشته، کرواز گذشته
#فعل_متعدی : پویهی گذرا، کُنِش گُذرا
#فعل_مجهول : پویهی پذیرا، کرواز ناشناس
#فعل_مرکب : کنشِ آمیخته، کرواز آمیخته
#فعل_مستقبل : پویهی آینده، کروازکنونی
#فعل_مضارع_اخباری : کنونهی آگاهنده، کرواز کنونهی گَهدادی
#فعل_مضارع_التزامی : پویهی آیندهی واداری، کرواز آیندهی شایدی
#فعل_مضارع : پویهی آینده، کرواز کنونه
#فعل_معلوم : پویهی کارا، کنش کارا
#فعل_معین (مُعین): یارپویه
#فعل_منفی : کرواز نایی
#فعل_ناقص : پویهی گُنگ، کرواز ناپردَخته
#فعل_نهی : پویهی بازداری، کرواز نایی
#فعل : پویه، کارواژه، کرواز، گَهواژه
#فعلی : کروازی، پویهیی ،کنشی
#فک_اضافه : گُسَست فزایش، گُسَست فزوده
#فونتیک : آوایی، آواشناسی
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش یازدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#فعل_ماضی_استمراری : پویهی گذشتهی پیوسته، کرواز گذشتهی پیوار
#فعل_ماضی_التزامی : پویهی گذشتهی واداری
#فعل_ماضی_بعید : پویهی گذشتهی دور
#فعل_ماضی_متعدی : پویهی گذشتهی گذرا
#فعل_ماضی_متمنی : پویهی گذشتهی آرزویی
#فعل_ماضی_مطلق : پویهی گذشتهی ساده، کَرواز گذشتهی تنها
#فعل_ماضی_نقلی : پویهی گذشتهی بازگفتی
#فعل_ماضی : پویهی گذشته، کرواز گذشته
#فعل_متعدی : پویهی گذرا، کُنِش گُذرا
#فعل_مجهول : پویهی پذیرا، کرواز ناشناس
#فعل_مرکب : کنشِ آمیخته، کرواز آمیخته
#فعل_مستقبل : پویهی آینده، کروازکنونی
#فعل_مضارع_اخباری : کنونهی آگاهنده، کرواز کنونهی گَهدادی
#فعل_مضارع_التزامی : پویهی آیندهی واداری، کرواز آیندهی شایدی
#فعل_مضارع : پویهی آینده، کرواز کنونه
#فعل_معلوم : پویهی کارا، کنش کارا
#فعل_معین (مُعین): یارپویه
#فعل_منفی : کرواز نایی
#فعل_ناقص : پویهی گُنگ، کرواز ناپردَخته
#فعل_نهی : پویهی بازداری، کرواز نایی
#فعل : پویه، کارواژه، کرواز، گَهواژه
#فعلی : کروازی، پویهیی ،کنشی
#فک_اضافه : گُسَست فزایش، گُسَست فزوده
#فونتیک : آوایی، آواشناسی
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar