کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.01K subscribers
8.34K photos
927 videos
57 files
3.73K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #صبحگاه


نمی‌خواستم نامِ چنگیز را بدانم
نمی‌خواستم نامِ نادر را بدانم
نامِ شاهان را
محمدِ خواجه و تیمورِ لنگ،
نامِ خِفَت‌دهندگان را نمی‌خواستم و
خِفَت‌چشندگان را...

          می‌خواسـتم نامِ تو را بدانم.
               و تنها نامی را که می‌خواستم،
               ندانسـتم...

#احمد_شاملو

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
( WwW.Guilan-Music.ir )
💠 #صبحگاه


می ­دانم شام­های زیادی در پیش است
می‌دانم داغ­ های زیادی خاموش است
می ­دانم رودها و صداها خشکیـده است
می ­دانم، برف­ های گرانی باریده است

اما... صبح­ های عجیب و رودهای غریب و آفتاب­ نجیـبـی در راه است

می ­دانم، می‌دانم

می ­دانم، قفل ­های گرانی می ­سازند
می دانم، رنج­ های من و تو هم ­سازند
می ­دانم، خارهای زیادی در راه­ اند

اما... دست ­های نجیب و راه ­های عجیب و کلیدهای غریبی در راه است

می­ دانم، می ­دانم...

#شمس_لنگرودی


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

از ڪلاهت براے ما سرزمینے بیرون بیاور
براے ما، مادرانے ڪہ بیمار نشوند بیرون بیاور
و دوستانے ڪہ مهاجرت نڪنند...
خانه‌هایے را بیرون بیاور
ڪہ جنگ نشانی‌شان را نمی‌داند
اے شعبده‌باز، بہ ستوہ آمده‌ایم از خرگوش‌ها...‌



#كاتيا_راسم
ترجمه: سعید هلیچی

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

همه کس را عقل خود بکمال نماید و فرزند خود بجمال.

یکی یهود و مسلمان نزاع می‌کردند
چنان که خنده گرفت از حدیث ایشانم

به طیره گفت مسلمان: گر این قبالهٔ من
درست نیست خدایا یهود میرانم

یهود گفت: به تورات می‌خورم سوگند!
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم

گر از بسیط زمین عقل مُنعَدِم گردد
به خود گمان نبَرَد هیچکس که نادانم

#سعدی

#اول_اردیبهشت_روز_بزرگداشت_سعدی

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

که ما هم‌چنان می‌نویسیم
که ما هم‌چنان در این‌جا مانده‌ایم
مثل درخت که مانده است
مثل گرسنگی که این‌جا مانده است
مثل سنگ‌ها که مانده‌اند
مثل درد که مانده است
مثل زخم
مثل شعر
مثل دوست داشتن
مثل پرنده
مثل فکر
مثل آرزوی آزادی
و مثل هر چیز که از ما نشانه‌ای دارد.

#محمد_مختاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

و چه زیبا بود جهان اگر تاریخ طور دیگری آغاز می‌شد.
اگر قابیل، هابیل را به دلایلی که هنوز بر اَحدی روشن نیست، نمی‌کُشت.
و تاریخ بر زنجیره‌ای از توجیهات و توهمات و پنهانکاری‌های ضروری ناخواسته بنیاد نمی‌شد.
جهان زیبا بود اگر همین فردا که چشم از خواب باز می‌کنیم همه از پوست‌مان بیرون می‌آمدیم و چون بلوری، درونه‌ی یکدیگر را می‌دیدیم و خسته از همه‌ی جنگ‌ها می‌گفتیم دیگر بس است.
و نمی‌توانستیم دروغ بگوییم، چون درون‌مان دیده می‌شد.
نمی‌توانستیم خیالات بد کنیم، چون دیده می‌شدیم.
نمی‌توانستیم پنهان شویم، چون نیازی نبود.
دراز می‌کشیدیم در آفتاب و به آسمان نگاه می‌کردیم و می‌دیدیم چقدر زیبا بود زندگی که تباهش کردیم.

#شمس_لنگرودی


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
( WwW.Guilan-Music.ir )
💠 #صبحگاه


می‌دانم شام­‌های زیادی در پیش است

می‌دانم داغ­ های زیادی خاموش است
می ‌دانم رودها و صداها خشکیـده است
می ­دانم، برف­ های گرانی باریده است

اما... صبح­ های عجیب و رودهای غریب و آفتاب­ نجیـبـی در راه است

می ­دانم می‌دانم

می ­دانم، قفل‌های گرانی می ­سازند
می دانم، رنج­ های من و تو هم ­سازند
می ­دانم، خارهای زیادی در راه­ است
می‌دانم، راه‌های زیادی بن‌بست است

اما... دست ­های نجیب و راه‌های عجیب و کلیدهای غریبی در راه است

می­ دانم، می ­دانم...

#شمس_لنگرودی


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

دهان ما را بسته‌اند، اعمال ما را تحت نظر گرفته‌اند‌، اوقات ما مطابق دستور است.

اما قلب‌های ما سکوت را نمی‌پذیرد.

دل‌های ما از جدول نام‌ها و دفاتر رسمی‌، دیوارهای بی‌پایانی که اطراف ما کشیده‌اند و تفنگ‌هایی که به روی ما نشانه رفته‌اند بیزار است.

#آلبرکامو


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

در ازدحام اين همه ظلمت بي عصا
چراغ را هم از من گرفته اند
اما من
ديوار به ديوار
از لمس معطر ماه
به سايه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد اميد

در تکلم کورباش کلمات
چشم هاي خسته مرا از من گرفته اند
اما من
اشاره به اشاره
از حيرت بي باور شب
به تشخيص روشن روز خواهم رسيد
پس زنده باد اميد

در تحمل بي تاب تشنگي
ميل به طعم باران را از من گرفته اند
اما من
شبنم به شبنم
از دعاي عجيب آب
به کشف بي پايان دريا رسيده ام
پس زنده باد اميد

در چه کنم هاي بي رفتن سفر
صبوري سندباد را از من گرفته اند
اما من
گرداب به گرداب
از شوق رسيدن به کرانه موعود
توفان هاي هزار هيولا را طي خواهم کرد
پس زنده باد اميد

چراغ ها ، چشم ها ، کلمات
باران و کرانه را از من گرفته اند
همه چيز
همه چيز را از من گرفته اند
حتي نوميدي را
پس زنده باد اميد


#سيدعلي_صالحي


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

ما بر‌عکس‌های دوست‌داشتنی ..!

هرچه ما را گریاندند ...
بر خندیدن مصّرتر شدیم ..!
هرچه برایمان ناله و اندوه آوردند ...
به شُكر و به شادی مشتاق‌تر شدیم ...!

هرچه ناامیدمان کردند ...
امیدوارتر شدیم ...!

و هرچه از مرگ گفتند ...
بیشتر در پی زندگی دویدیم ...!

و این‌گونه شد که ما ...
مردمانی بر عکس شدیم ..!

ما هرکدام ...
برعکسی دوست‌داشتنی هستیم ...
در آلبوم روزگار ...

روزگاری که واقعیتش ..
چندان دیدنی نیست ....
برعکسش اما چرا ...
که ما هستیم ...!


#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

شهر من
رقص کوچه‌هایش را بازمی‌یابد
هیچ کجا هیچ زمان
فریاد زندگی بی‌جواب نمانده است!

#احمد_شاملو


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #صبحگاه

از من تا من
تو گسترده‌ای

با تو برخوردم
به راز پرستش پیوستم
از تو به راه افتادم
به جلوهٔ رنج رسیدم

و با این همه‌، ای شفاف
و با این همه، ای شگرف
مرا راهی از تو به در نیست‌

زمین باران را صدا می‌زند
من تو را


#سهراب_سپهری


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

امروز یکشنبه است
مرا اولین بار
به دیدن آفتاب آورده اند
و من
با چشمانی شگفت زده
برای اولین بار در عمرم
پی بردم ، آسمان
چقدر از من دور
چقدر آبی
و چقدر وسیع بوده است
مات و مبهوت مانده ام
سجده کردم
روی خاک نشستم
و به دیوار تکیه دادم
این لحظه نه به موج
نه جنگ و نزاع
نه آزادی
می اندیشم
خاک ، خورشید و من
این لحظه
خوشبختم و بخت یارم ..


#ناظم_حکمت
مترجم: سیامک تقی زاده

‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #صبحگاه

تو طلوع كردی و عشق بازآمد.

شعر شكوفه كرد،

و كبوتر شادى بال زنان بازگشت،

تنهايى و خستگى بر خاک ریخت.

با توام! و آينه‌هاى خالى،

از تصویرهاى مهر و امید سرشار مى‌شوند ...

#شاملو


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

ای شادی آزادی..
ای شادی آزادی..
روزی که تو بازآیی..
با این دل غم پرورد..
من با تو چه خواهم کرد..؟


وقتی که فریب دیو...در رخت سلیمانی..
انگشتر را یکجا با انگشتان می‌برد...
ما رمز تو را چون اسم اعظم..
در قول و غزل قافیه می‌بستیم..!

از می..
از گل ..
از صبح..
از آینه ..
از پرواز..
از سیمرغ ..
از خورشید می گفتیم...

از روشنی ..
از خوبی ..
از دانایی ..
از عشق ..
از ایمان ..
از امید..می‌گفتیم...



#هوشنگ_ابتهاج



🕊 #روزمعلم
بر
#معلمان_زندانی و همه فعالین و معلمان واقعی مبارک باد.

#۶۲_سال
#ابوالحسن_خانعلی
#حق_تشکل_یابی

#روز_معلم
#تکریم_معلم
#معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#آزادی_معلمان_زندانی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

جشن باران برپا گشت:

خرمنی از آتش سرخ بر فراز برجی از سنگ‌های سپید زبانه کشید و پیرامونش زنان و مردان رنگین‌پوش به شکل قوس قزحی زنده و زیبا حلقه زدند و با آهنگ پرشور کَرنای فرامرز، استاد کم نظیر ایل به رقص و پایکوبی پرداختند.

رقص و پایکوبی نبود.

نیایش بود.

شکرگزاری و عبادت بود.

برگرفته از: بهمن‌بیگی، محمد (۱۳۷۴) اگر قره‌قاج نبود

#محمدبهمن_بیگی
#درگذشت_۱۱اردیبهشت

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

باید شعری تازه گفت..
آهنگی تازه نواخت...
باید در چوبی این باغ‌ها را..
که در رویاهایمان شکل گرفته‌اند..؛
رو به شهر باز کرد..
باید همه چیز را از نو ساخت..!
هیچ بادی...
لانه‌ی پرندگان را..
دوباره سر جایش نمی‌گذارد...!


#رسول_یونان

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

زندگی ما را دزدیده اند.
عمر  ما را به تاراج برده اند.
روزگار یاغی بود.
جغرافیا خائن بود.
ما گروگان تاریخ و تقدیر بودیم.
از سیاست تا حکومت همه رهزن بودند.

ما زیر آوار قرن هاییم و
جز قدری اکنون چیز دیگری  نداریم.
اندوه سارق است.
ناامیدی سارق است.
کاهلی و فسردگی و خمودگی دزدند.
همگی دارند زندگی مان را می دزدند.

ما چاره ای جز دزدیدن زندگی
از دست دزدان نداریم.

پس بیا زندگی را بدزدیم
آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم…


#عرفان_نظرآهاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

ایران صدای خسته ام را بشنو ای ایران
شکوای نای خسته ام را بشنو ای ایران


من از«دماوند»و«سهندت»قصّه می‌گویم
از کوه های سربلندت قصّه می گویم


از رودهایت، اشک های غرقه در خونت
از رود،رود«کرخه»زاری های«کارونت»


از«بیستون»کن عاشقانِ تیشه دارانت
وآن نقش های بی گزند از باد و بارانت


از دفتر فال و تماشایی که در «شیراز»
«حافظ»رقم زد،جاودان در رنگ و در پرواز


از«اصفهان»باغ خزان نشناسی از کاشی
از «میر»و از«بهزاد»یعنی خط و نقاشی


از نبض بی مرگ«امیر» وخون جوشانش
که می زند بیرون هنوز از «فین کاشانش»



ایران من! آه ای کتاب شور و شیدایی
هر برگی از تاریخ تو فصلی تماشایی


فصلی همه تقدیر سرخ مرزدارانت
فصلی همه تصویر سبز سر به دارانت


فصل ستون های بلند تخت«جمشیدت»
در سر بلندی برده بالاتر ز خورشیدت


از سرخ جامه چون کفن پوشندگان تو
وز خون دامن گیر «بابک »در رگان تو



آواز من هر چند ایرانم! غم انگیز است
با این همه از عشق،از عشق تو لبریز است


دیگر چه جای باغ های چون بهشت تو
ای در خزان هم سبز بودن سرنوشت تو


در ذهن من ریگ روانت نیز سرسبز است
حتا کویرت نیز در پاییز سرسبز است


می دانمت جای به مرداب اوفتادن نیست
می دانمت ایثار هست و ایستادن نیست


گاهیت اگر غمگین اگر نومید می بینیم
ناچار ما هم با تو نومیدیم و غمگینیم


با این همه خونی که از آیینه ات جاری است
رودی که از زخم عمیق سینه ات جاری است


می شوید از دل های ما زنگار غم ها را
همراه تو با خود به دریا می برد ما را.


#حسین_منزوى



🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه


در بسته است و پنجره بسته است و
پرده ها
قاب در و دریچه گرفته است
اما ز گوشه ای
از چشم ها نهان
می تابد آفتاب
بر دست و دفتر و گلدان من

زین تنگ گوشه نیز تواند
اندیشه ی لطیف
بیرون رود ز روزن پنهان
تا گردد آفتابی و گسترده در جهان


#سیاوش_کسرایی


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran