کافه هدایت
9.26K subscribers
1.48K photos
183 videos
202 files
539 links
● کافه هدایت ●

فیسبوک :
www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/
Download Telegram
کسانی که به جای زندگی فضیلت‌مندانه، آرزوی زندگی شاد و عالی و طولانی را در سر دارند، مانند بازیگران احمقی هستند که می‌خواهند همواره نقش های بزرگ داشته باشند، نقش‌هایی که وجه ممیزشان شکوه و ظفرمندی است. این‌ها نمی‌توانند بفهمند که مهم چه و چقدر بازی کردن نیست، بلکه چطور بازی کردن است.

چون انسان تغییر نمی‌کند، و شخصیت اخلاقی‌اش در سراسر زندگی مطلقاً همان باقی می‌ماند، و چون باید نقشی را که به عهده می‌گیرد، بدون کمترین انحراف از شخصیت بازی کند؛ و چون نه تجربه و نه فلسفه و نه مذهب نمی‌توانند بهبودی در او ایجاد کنند، این پرسش پیش می‌آید که اصلا معنای زندگی چیست؟

#درباب_طبیعت_انسان
#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©️
به علت ضعف خاصی که در سرشت انسان وجود دارد،همه ما بدون استثناء برای نظر دیگران در مورد خود، اهمیت بیش از اندازه قائلیم، حال آنکه اندک تعمقی نشان می دهد، که تصویر ما در ذهن آنان در سعادتمند بودن ما تاثیری ندارد.



#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
زمان حال آن چيزی است که به طور واقعی محقق شده است و زندگی ما در آن جای دارد. بنابراين بهتر است که پيوسته با شادمانی قدر آن را بدانيم و در نتيجه از هر دمی که قابل تحمل و فارغ از زشتی و رنج است، آگاهانه لذّت ببريم؛ يعنی دم را با ياد آرزوهای از دست رفته در گذشته يا نگرانی‌ها درباره‌ی آينده با تُرش‌رويی تيره و تار نکنيم. زيرا از خود راندن لحظه‌های نيک زمان حال برای ناراحتی‌های گذشته يا نگرانی‌های مربوط به آينده ابلهانه است.

#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی

@Sadegh_Hedayat©
خلأ روحی، علت عمده‌ی آن است که آدمیان به دنبال معاشرت، سرگرمی و انواع تجملاتی می‌روند که بسیاری از مردم را به اسراف و سرانجام به فقر می‌کشاند. کسی که از نظر ذهنی پُرمایه است، به دنبال زندگی آرام، با قناعت و در حد امکان بدون درگیری است. از این رو، پس از اندک آشنایی با کسانی که به اصطلاح همنوع او هستند، به انزوا کشیده می‌شود و اگر شعوری در حدّ کمال داشته باشد، تنهایی را برمی‌گزیند. زیرا آدمی هرچه در درونِ خود بیشتر مایه داشته باشد، از بیرون کمتر طلب می‌کند و دیگران هم کمتر می‌توانند چیزی به او عرضه کنند. انسانِ کم مایه از هیچ چیز به اندازه‌ی خود نمی‌گریزد. زیرا در تنهایی، هنگامی که هرکس به خویشتنِ خود باز می‌گردد، معلوم می‌شود که در خود چه دارد.

#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور


@Sadegh_Hedayat©
در این چنین جهانی که دوام هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همه‌چیز در گردابِ بی‌امانِ تغییر و تبدیل گرفتار آمده، جایی که همه‌چیز با شتابِ دیوانه‌وار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیش‌رفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه می‌توان در جایی آرام و قرار یافت که به گفته‌ی افلاطون «شدنِ مداوم و هرگز نابودن» تنها شکل هستی و وجود در آنجا است؟

انسان هیچگاه خشنود نیست! سرتاسرِ زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی می‌دود، خشنودی‌ای که به ندرت به دست می‌آید و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خواب خوشحالی است: چون کشتیِ شکسته‌ای که بی‌دکل به بندرگاه وارد می‌شود‌. دست آخر هم تفاوتی نمی‌کند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.

#آرتور_شوپنهاور
در باب عبث بودن وجود

@Sadegh_Hedayat©
با هر نفس، مرگ را که همواره در کمین ماست پس می‌زنیم... اما در نهایت مرگ پیروز می‌شود، زیرا با تولد، مرگ سرنوشت ما شده است
و با قربانی خود تنها برای مدت کوتاهی پیش از بلعیدنش بازی می‌کند.

ما تا آن جا که امکان دارد با اشتیاق وافر و نگرانی بسیار به زندگی‌مان ادامه می‌دهیم، درست مانند وقتی که با تمام توان خود در حباب صابونی می‌دمیم، در حالی که می‌دانیم خواهد ترکید.

#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتی که از دور نظاره‌شان می‌کنيم خيلی زيبا به نظر می‌رسند ولی به مجرد آن که نزديک‌شان شده و در داخل‌شان می‌رويم زيبایی‌شان هم از بين می‌رود، شما در اين موقع نمی‌توانيد بفهميد زيبایی‌اش به کجا رفته، آنچه می‌بينيد چند درخت خواهد بود و بس.


#آرتور_شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
#جهان_و_تأملات_فیلسوف

@Sadegh_Hedayat©
اگر چه بدی در جهان فراوان است، بدترینِ آن‌ها معاشرت است.

#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی


@Sadegh_Hedayat©️
اگر کسی برای ما بسیار ارزشمند باشد، باید این راز را از او پنهان کنیم، چنانکه گویی جنایتی را پنهان می‌کنیم؛
حقیقت دارد که آدم‌ها جنبه‌ی مهربانی بسیار را ندارند.

#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
کسانی که زندگی خود را صرف مطالعه و دانش‌شان را از خلال سطور استخراج می‌کنند، شبیه افرادی هستند که از توضیحات و توصیفات مسافران، اطلاعات دقیقی درباره‌ی یک کشور به دست آورده‌اند. این افراد می‌توانند چیزهای زیادی درباره‌ی آنجا بگویند و با این حال و پس از این همه، هیچ درک روشن و مربوط و ژرفی از وضعیت و موقعیت آنجا ندارند. اما کسانی که زندگی را وقف تأمل و اندیشه کرده‌اند به خودِ مسافران شبیه‌اند؛ فقط این‌ها هستند که می‌دانند درباره‌ی چه حرف می‌زنند، با جریان حقیقی امور آشنایند و یکسره غرق در موضوع شده‌اند...

#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
آنچه مرد را به گزینشِ زنی زیبا وا میدارد در حقیقت همان غریزه است که بهترین گزینه برای «نوع» را هدف میگیرد، هرچند که مرد تصور کند که با این کار تنها در پیِ افزودن بر خشنودی خویشتن است! حقیقت این است که در اینجا به نکته‌ای آموزنده از اسرارِ طبیعت برمیخوریم که میگوید تمامیِ غرایز همچون این موردِ بخصوص تقریباً همواره در پیِ سعادتِ «نوع» هستند. دقتی که یک حشره در انتخابِ یک گل یا میوه یا یک تکه گوشتِ بخصوص به خرج میدهد، به وضوح شبیه به همان دقتی است که مرد در انتخابِ زنِ متناسب با طبع و نهادِ خود به کار می‌بندد.
با چنان شور و حرارتی برای دست یافتن به او تلاش میکند و با دیگران به رقابت می‌پردازد که غالباً برای رسیدن به مقصود با وجودِ همه‌ی دلایلِ منطقی، خوشبختیِ خود را با ازدواجی احمقانه تباه می‌سازد، با عشقی که به بهای ثروت و عزت و زندگی ‌اش تمام میشود و حتی با ارتکابِ جُرم.
و این همه را تحتِ سُلطه‌ی اراده‌ی طبیعت که حکمفرمایِ مطلقِ این جهان است انجام میدهد و به مؤثرترین شکلی به «نوع» خدمت میکند.

#آرتور_شوپنهاور
#متافیزیک_عشق
#جهان_و_تأملات_فیلسوف


@Sadegh_Hedayat©
با هر نفس، مرگ را که همواره در کمین ماست پس می‌زنیم... اما در نهایت مرگ پیروز می‌شود، زیرا با تولد، مرگ سرنوشت ما شده است؛ و با قربانی خود تنها برای مدت کوتاهی پیش از بلعیدنش بازی می‌کند.

ما تا آن جا که امکان دارد با اشتیاق وافر و نگرانی بسیار به زندگی‌مان ادامه می‌دهیم، درست مانند وقتی که با تمام توان خود در حباب صابونی می‌دمیم، در حالی که می‌دانیم خواهد ترکید.

#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
به علت ضعف خاصی که در سرشت انسان وجود دارد، همه‌ی ما بدون استثناء برای نظر دیگران در مورد خود، اهمیت بیش از اندازه قائلیم، حال آنکه اندک تعمقی نشان می‌دهد که تصویر ما در ذهن آنان، در خوشبخت بودن ما تاثیری ندارد.

#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
چرا شوپنهاور؟ چون فقط او بود که صادقانه و بدون هراس از انگ و ننگ، درباره‌ی ماهیت رنج‌آلود و زهرناک هستی و شرور طبیعی و انسانی سخن گفت و متذکر شد که نباید از دیدن و چشم دوختن بر رنج و بدبختی، خود را فریب داد. او نشان داد که هیچ چاره‌ای جز باز کردن چشمان خود و دیدنِ برهوت و رنج و پذیرفتنِ این همه نیست. اگر ما این واقعیت تلخ و عریان را نپذیریم در بدبختی بزرگ‌تری در خواهیم غلتید و قربانی توهمِ جهانی پر از صلح و صفا و بدون مرگ و بیماری و... خواهیم شد.

و بدبختی عظما آن که اگر خودمان را بواسطه‌ی این فانتزی‌های ذهنی فریب دهیم دیگر به هنگام بیماری و مصیبت (مثلا مبتلا شدن به بیماری‌ای که هیچ درمانی هم ندارد یا از دست دادن عزیزمان) چون واقعیات تلخ و خشک و بی‌روح این عالم را نپذیرفته‌ایم و با آن کنار نیامده‌ایم و بنا را بر خوشبختی و خوشی و همه چیز آرومه من چقد خوشبختم گذاشته‌ایم، از دورن متلاشی خواهیم شد.

در صورتیکه اگر می‌توانستیم از این خوش‌بینی احمقانه‌ای که شارلاتان‌های انگیزشی می‌گویند بپرهیزیم و با عینک واقع بینی به جهان نظر کنیم دیگر هرگز دچار پرخاشگری و افسردگی نمی‌شدیم. بله درست حدس زدید، این خوش‌بینی ابلهانه نیست که مانع افسردگی می‌شود بل واقع‌بینی است که انسان را از کرختی و بی‌حالی نجات می‌دهد.

زیرا فرد واقع‌بین می‌داند که شکست و تلخی و رنج و بیماری و مرگ و از دست دادن جزو امور ضروری و اجتناب ناپذیر زندگی است و با هیچ وِرد و ذکر و دعا و جادو و جنبل و خرافه و تکرارِ کلیشه‌ای مضحکِ من چه‌قدر خوشبختم دنیا چه‌قدر خوبه  نمی‌شود زندگی کرد.

چنین فردی آگاه است که با کور شدن و خود را به کری و نفهمی زدن و ندیدن تلخی‌های زندگی و شرور طبیعی و انسانی و این همه جنگ و جوع و جهل و جنایت و... نه تنها خوشبخت نمی‌شود بلکه احمق و ابلهی می‌شود که شارلاتان‌ها داروندارش را با رویا فروشی تباه خواهند کرد.

و البته این بدان معنا نیست که هیچ لذتی در کار نیست بله هست اما نه در توهم خوش‌بینی احمقانه بلکه در واقع‌بینی و تجزیه و تحلیل درست مسائل و تمرکز بر چیزهای کوچیک و لذت بردن از همان چیزهای کوچیک.

و دیگر پرخاشگری نمی کند، دنبال مقصر نمی گردد، به زمین و زمان فحش و ناسزا نمی دهد، فسرده و کرخت نمی شود چرا که می‌داند هستی جز رنج هیچ غایتی ندارد و نفسِ بودن مساوق با حسرت و غم و غصه و از دست دادن و رنج و ناکامی است.

به همین جهت بود که شوپنهاور می گفت:
باید برای آرزوهای خویش حدی قائل شویم، هوس‌هایمان را مهار کنیم و خشممان را به بند بکشیم و همواره به یاد داشته باشیم که فقط بخش کوچکی از آرزوهای هر کس تحقق پذیر است، اما مصیبت ها بسیار ناگزیرند. به عبارت دیگر: پرهیز کنیم و شکیبا باشیم. این قاعده‌ای است که بدون آن، نه ثروت مانع احساس فلاکت می‌شود، نه قدرت.

مقصود "هوارس" از گفته‌ی زیر همین است:
«در هر مسئله‌ای آثار خردمندان را بخوان و از آنان بپرس که چگونه می‌توان زندگی را با فراغ بال سپری کرد، تا نه هوس، این نیازمند جاوید تو را شکنجه کند، نه ترس و نه امید به امور بی‌ارزش.» 

#ابوذر_شریعتی
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی

@Sadegh_Hedayat©
انسان وزن بدن خود را احساس نمی‌کند اما هنگامی که اجسام خارجی را به حرکت در می‌آورد وزن آن‌ها را احساس می‌کند؛ همین‌طور متوجه کمبودها و عیوب خود نمی‌شود بلکه کمبود و عیب دیگران را می‌بیند.
اما حسن این امر عبارت از این است که دیگران برای هرکس چون آینه‌ای هستند که در آن همه نوع عیب، کمبود، بی‌ادبی و خصوصیت نفرت‌آور خود را می‌بیند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
‌‌‌‌‌‌‌
‌‌@Sadegh_Hedayat©
”این جهان همان جهنم است که انسان‌ها، این ارواح تحت شکنجه، در یک سویش قرار دارند و شیاطین در سوی دیگرش!“

#آرتور_شوپنهاور


@Sadegh_Hedayat©
#آرتور_شوپنهاور
در باب حکمت زندگی

انسان چگونه می‌تواند به شادی و خوشبختی دست پیدا کند و چگونه نهایت استفاده را از آن ببرد؟

در ابتدا فیلسوفان یونانی بودند که به این پرسش پرداختند. ارسطو معتقد بود که نعمت‌های انسان را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: نعمت‌هایی که خارج از نفس هستند، نعمت‌های روح و نعمت‌های جسم.

شوپنهاور اما معتقد به سه دسته متفاوت بود:

اول از همه، شخصیت یا «چیستی انسان» دسته دوم اموال است یا دارایی انسان.» دسته سوم مقام یا موقعیت یا جایگاه اجتماعی
شخصیت فقط کاراکتر شما نیست؛ همچنین، سلامت، قدرت، زیبایی خلق و خو، دیدگاه، اخلاقی هوش و تحصیلات شما را نیز پوشش می‌دهد. این خصوصیات به صورت طبیعی شکل می‌گیرد و نقش مهمی در مدیریت خوشحالی انسان دارد، ساختار درونی شخصیت یک فرد یا آنچه" از آن ساخته شده است" یعنی بدن فیزیکی بزرگترین نقش را در شکل دادن به رفاه انسان ایفا می‌کند. مثلاً سلامتی بدیهی است که یک گدای سالم از یک شاهزاده بیمار خوشحال‌تر است.

از نظر شوپنهاور بزرگترین لذت‌ها، لذت‌های ذهنی است. او می‌گوید: «یک مرد روشنفکر در اوج تنهایی در افکار و خیالات خود از بهترین سرگرمی‌ها سود می‌برد در حالی که هیچ مقدار از لذت اجتماعی، نمی‌تواند بی‌حوصلگی را از یک ابله دور کند.

دسته دوم اموال یا دارایی انسان.»
ثروت مادی می‌تواند نیازهای جسمی و اساسی را برآورده کند، اما پا را فراتر از این نمی‌گذارد هرگز کسی را کاملاً سیراب نمی‌کند و کمبود ثروت درونی را جبران نمی‌کند، شادی از جای دیگری می‌آید. به همین دلیل است که افراد ثروتمند، اگرچه از نظر مادی در وضعیت خوبی هستند، اما کاملاً خوشحال نیستند.
در نهایت مقام یا جایگاه اجتماعی
یک فرد ثروتمند، درونی بر خلاف یک انسان، تهی به نظرات دیگران توجه چندانی نمی‌کند. او زندگی را از نگاه خود تجربه می‌کند.


@Sadegh_Hedayat©
به راستی بزرگ‌ترین خطا این است که به جای آن‌ که بکوشیم در حد امکان فارغ از رنج باشیم، بخواهیم این مصیبت‌خانه را به عشرتکده تبدیل کنیم و لذت و شادی را هدف قرار دهیم، چنان که بسیاری از مردمان چنین می‌کنند.
آن کس که بدبینانه به این جهان چون دوزخ می‌نگرد و فقط در فکر آن است که در این دوزخ مأمنی دور از آتش برای خویشتن بیابد، به مراتب کمتر در اشتباه است. ابلهان در پی لذت‌های زندگی، خود را مغبون می‌یابند و خردمند از بلایا می‌گریزد؛ اما اگر هم در این کار توفیقی نداشته باشد، دیگر تقصیر از سرنوشت است، نه از حماقت او.

در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور


@Sadegh_Hedayat©️
به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته‌کننده‌ی دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند می‌گردد و به انزوا رانده می‌شود، توصیه می‌کنم که عادت‌کند قدری از تنهایی خویش را به همراه خود به جمع ببرد. یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه‌ای تنهایی خود را حفظ کند، هر چه می‌اندیشد فورا ابراز نکند و همچنین آنچه را که می‌گویند زیاده به جد نگیرد، و از دیگران نه از حیث اخلاقی نه عقلی انتظار بسیاری نداشته باشد و بنابراین بی‌اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن‌ترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است.
اگر چنین کند در میان جمع است اما با دیگران نیست و رابطه‌اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش، او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون می‌دارد.

در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©
به ندرت در هر صد نفر، یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی.
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند، زیرا هرکسی آزاد است که احمق باشد.

هنر همیشه بر حق بودن
#آرتور_شوپنهاور

@Sadegh_Hedayat©