خصایص برجستهی #هدایت : عدم تظاهر و فروتنی شگفتانگیز و بهویژه آمادگی او برای هر گونه کمک به نویسندگان و محققان دیگر، او را وامیداشت که تمام مطالب و یادداشتهای خود را بیمضایقه در اختیار آنها بگذارد. از این جهت هدایت بسیاری از آثاری را که خود شخصاً در زمینهی فرهنگ تودهی ایران گردآوری کرده یا به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته است به دیگران بخشیده است. برخی از اینگونه آثار به شرح زیر است:
مجتبا مینوی در سخنرانی خود در جلسهی یادبود صادق هدایت میگوید:
"آقای میرزا علیاکبرخان دهخدا کتاب "امثال و حَکَم" را مینوشتند و هر یک از دوستان و آشنایان ایشان هر چه مییافت و هر قدر میتوانست به ایشان کمک میکرد. بیش از همهکس صادق هدایت به ایشان کمک کرد. مجموعهای داشت از امثال عامیانه در یک کتاب دویست صفحهای که در حدود دو هزار مثل در آن نوشته بود. این کتاب را بیمضایقه تقدیم آقای دهخدا کرد و نمیدانم که آن را هرگز از ایشان پس گرفت یا نه."
تعداد داستانها و افسانههای عامیانهای که هدایت جمعآوری کرده نسبتاً زیاد است ولی متاسفانه هدایت بیش از چند قصه از آنها را منتشر نساخته و باقی را به دیگری بخشیده است.
گذشته از افسانههایی که هدایت شخصاً گردآوری کرده است باید از افسانههای دیگری نیز سخن گفت که هدایت به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته و بر اثر دخالت مستقیم او در دسترس عموم قرار گرفته است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
مجتبا مینوی در سخنرانی خود در جلسهی یادبود صادق هدایت میگوید:
"آقای میرزا علیاکبرخان دهخدا کتاب "امثال و حَکَم" را مینوشتند و هر یک از دوستان و آشنایان ایشان هر چه مییافت و هر قدر میتوانست به ایشان کمک میکرد. بیش از همهکس صادق هدایت به ایشان کمک کرد. مجموعهای داشت از امثال عامیانه در یک کتاب دویست صفحهای که در حدود دو هزار مثل در آن نوشته بود. این کتاب را بیمضایقه تقدیم آقای دهخدا کرد و نمیدانم که آن را هرگز از ایشان پس گرفت یا نه."
تعداد داستانها و افسانههای عامیانهای که هدایت جمعآوری کرده نسبتاً زیاد است ولی متاسفانه هدایت بیش از چند قصه از آنها را منتشر نساخته و باقی را به دیگری بخشیده است.
گذشته از افسانههایی که هدایت شخصاً گردآوری کرده است باید از افسانههای دیگری نیز سخن گفت که هدایت به تصحیح و تنظیم آنها پرداخته و بر اثر دخالت مستقیم او در دسترس عموم قرار گرفته است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
یکبار با درشکه از خیابان سعدی به سوی دروازه دولت میرفتیم و درشکهچی اسبهای لاغر تکیده و خسته را پیاپی شلاق میزد.
یکی دو بار #هدایت به او گت: نزن. سورچی گوش نکرد .
هدایت پیاده شد و بازماندهی راه را پیاده رفتیم و او در تمام راه ناراحت و خشمگین بود و میگفت: توی این ملک حیواناتش هم توسریخور و بدبخت و بیچارهاند و این درشکهچی میخواهد تلافی سر این حیوان دربیاورد.
#یزدانبخش_قهرمان
@sadegh_hedayat©
یکی دو بار #هدایت به او گت: نزن. سورچی گوش نکرد .
هدایت پیاده شد و بازماندهی راه را پیاده رفتیم و او در تمام راه ناراحت و خشمگین بود و میگفت: توی این ملک حیواناتش هم توسریخور و بدبخت و بیچارهاند و این درشکهچی میخواهد تلافی سر این حیوان دربیاورد.
#یزدانبخش_قهرمان
@sadegh_hedayat©
تاریخ احمق بزرگیست اگر بخواهد و تلاش کند که افرادی چون نیچه و آرتور رمبو و ژان ژنه و ورلن و #هدایت و فروغ و از این دست آدمها را حذف کند،چرا که اینها اندیشمند نیستند که خود اندیشهاند...
#فردین_نظری
@Sadegh_Hedayat©
#فردین_نظری
@Sadegh_Hedayat©
نامههای نویسندهای مانند #هدایت، نویسندهای که باید او را سازندهی اصلی ادبیاتِ داستانی و نقد ادبی و نخستین مترجم با قریحهی آثار نویسندگانِ نوآور اروپایی در ایران دانست، طبعاً نامه به معنای متعارف و خصوصی آن نیستند. بهویژه اینکه تقریباً همهی مخاطبان نامههای هدایت آدمهای "چیزخوانده" و فرهیختهای هستند، که به تعبیر مسعود فرزاد - یکی از دوستان نزدیک هدایت - مضامینِ نامههای هدایت به دوستانش "کتاب خواندن و کتاب خواستن" و "ناراحتی از اوضاع زمانه" است. در لابلای سطور نامههای هدایت عشق سوزان او به ادبیات ، به اندیشههای تازه و شیوههای ادبی تازه ، مخصوصاً مفاهیم جدیدی که در ارتباط ادبیات و زندگی هستند، و به طور کلی هر آنچه زنده و اصیل است به روشنی به چشم میخورد. این نامهها ضمن اینکه سندهای ادبیِ سه دهه نخستِ قرنِ شمسیِ حاصر هستند آرای ادبی و هنری و گرایشات فکری و سجایای اخلاقی او را نیز نشان میدهند. در حقیقت این نامهها همچون بسیاری از داستانهای او، و به گمان من بیش از همهی آنها جنبهی "اتوبیوگرافیک" دارند. به این معنی که روحیات و احوال ذهنی و باطنی هدایت را در دورههای حیات ادبی و زندگی اجتماعی و شخصی او مستقیماً و به طور سرراست منعکس میکنند، و به مقدار فراوان ما را با انگیزهها و کیفیت پدید آمدن و نوشته شدن آثار او آشنا میسازند. از طرف دیگر، نامههای هدایت نشان میدهند که چرا زندگی و شخصیت نخستین نویسندهی نامآور و نازکطبع ادبیات داستانیِ ما را هالهای از افسانه فرا گرفته است و موجبات تاثیرگداری شگفت و طلسمآسای او در تمام کسانی که دوست و همنشیناش بودهاند چه بوده است، و بلاخره چرا او همچون نمونهی کمال و قدرت و صفای اخلاقی در قلب معاصرانش جا گرفته است
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
یکی از جنبههای مهم و تا حدودی پیچیده و تعارضآمیز شخصیت #هدایت مسئلهی "آگاهی اجتماعی" است. همان عنصری که تسامحاً از آن به گرایش سیاسی ، یا در اصطلاح جاریتر موضع سیاسی نیز تعبیر میکنند. و به گمان من ایضاح و شکافتن آن در تبیینِ شخصیت هدایت و جهانبینی اجتماعی او بسیار موثر خواهد بود. و من مایلم در اینجا دربارهی آن قدری توضیح بدهم. این تصورِ عموماً سطحی و خودسرانه دربارهی هدایت کمابیش شایع است که او همواره با پرهیز و گریز و بدبینیِ ریشخندآمیز نسبت به مسایل اجتماعی و سیاسی برخورد میکرده است، و به همین جهت اغلب او را نویسندهای "ولنگار" و ضدسیاسی و حتا ضداجتماعی میخوانند. زیرا به زعم آنها هدایت فاقد ایدئولوژی و دستگاه فکری است. و دلیلش هم از لحاظ آنها این است که هدایت عضو هیچ حزب و سازمان سیاسی نبوده است. آن هم در زمانهای که عضو یک حزب یا سازمان سیاسی بودن از لحاظ اغلب روشنفکران یک موضوع عمومی و سادهی باب روز بوده است.
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
#نامههای_هدایت
#محمد_بهارلو
@Sadegh_Hedayat©
#صادق_هدایت نمونه ی یک روشنفکر آگاه و مستقل است که همچنان می تواند برای ما الگو باشد.
#هدایت چیزی کم از نویسندگان مهم سطح جهانی ندارد. برای مثال در این ژانری که بوف کور هست می توان از مسخ کافکا و بیگانه ی آلبر کامو نام برد و در مقام مقایسه بوف کور چیزی از آن ها کم ندارد.
#ناصر_زراعتی
@sadegh_hedayat©
#هدایت چیزی کم از نویسندگان مهم سطح جهانی ندارد. برای مثال در این ژانری که بوف کور هست می توان از مسخ کافکا و بیگانه ی آلبر کامو نام برد و در مقام مقایسه بوف کور چیزی از آن ها کم ندارد.
#ناصر_زراعتی
@sadegh_hedayat©
آنچه را که #هدایت بیش از نیم قرن پیش به باد ریشخند و تمسخر گرفته بود مردم ایران سی و شش سال است که با گوشت و پوست خود لمس و تجربه می کنند.
بدون تردید هدایت هرگز گمان نمی کرد آخوندهایی که در طنزنامه ی خود تصویر کرده است روزی به قدرت رسیده و بر ایران حکومت کنند.
از همین رو آرزوی آنان را برای اسلامی کردن در چهارچوب یک ماموریت اسلامی( البعثه الاسلامیه ) در شهرهای فرنگ (الی البلاد الافرنجیه) به ریشخند گرفته است.
ولی اگر هدایت بر اساس شناخت خود از جامعه ی خرافات زده و سنتی ایران به این فرض می رسید که احتمال دارد اعضای «بعثه الاسلامیه» در ایران به قدرت برسند، آنگاه بی تردید به ایرانیان می گفت که این طنز به سرنوشت تلخ آنان مبدل خاهد شد.
#بهرام_چوبینه
@Sadegh_Hedayat©
بدون تردید هدایت هرگز گمان نمی کرد آخوندهایی که در طنزنامه ی خود تصویر کرده است روزی به قدرت رسیده و بر ایران حکومت کنند.
از همین رو آرزوی آنان را برای اسلامی کردن در چهارچوب یک ماموریت اسلامی( البعثه الاسلامیه ) در شهرهای فرنگ (الی البلاد الافرنجیه) به ریشخند گرفته است.
ولی اگر هدایت بر اساس شناخت خود از جامعه ی خرافات زده و سنتی ایران به این فرض می رسید که احتمال دارد اعضای «بعثه الاسلامیه» در ایران به قدرت برسند، آنگاه بی تردید به ایرانیان می گفت که این طنز به سرنوشت تلخ آنان مبدل خاهد شد.
#بهرام_چوبینه
@Sadegh_Hedayat©
همه ی گناه #هدایت این بود که با دیگران تفاوت داشت.
او در جستجوی جهان امن تری بود، جهانی مهربان تر...
بین هدایت و کسی که امروز می نویسد،دو سه نسلی فاصله است؛
اما هیچکس چون او به ما نزدیک نیست!
#بهرام_بیضایی
@Sadegh_Hedayat©
او در جستجوی جهان امن تری بود، جهانی مهربان تر...
بین هدایت و کسی که امروز می نویسد،دو سه نسلی فاصله است؛
اما هیچکس چون او به ما نزدیک نیست!
#بهرام_بیضایی
@Sadegh_Hedayat©
همه چیز در آثار #هدایت متنوع و رنگارنگ است . از همه مهم تر آنکه هر داستان آغاز و انجامی خاص خود دارد. مراحل زندگی بشر را از آغاز آفرینش (افسانه آفرینش) شروع می کند. سرگذشت بوزینگانی که اجداد انسان بوده اند شرح می دهد.
از پله های تاریخ بالا می رود تا آنجا که تمدن مادی بشر را به انتها می رساند و آرزوی مرگ نومیدانه را که به عقیده او سرانجام این تمدن است شرح می دهد.
به عالم ارواح هم سر می زند و از همه این مراحل نومید و دردمند برمی گردد . آیا این نومیدی نتیجه ی وضع اجتماعی زمان اوست؟!
#خودکشی_صادق_هدایت
#اسماعیل_جمشیدی
@Sadegh_Hedayat©
از پله های تاریخ بالا می رود تا آنجا که تمدن مادی بشر را به انتها می رساند و آرزوی مرگ نومیدانه را که به عقیده او سرانجام این تمدن است شرح می دهد.
به عالم ارواح هم سر می زند و از همه این مراحل نومید و دردمند برمی گردد . آیا این نومیدی نتیجه ی وضع اجتماعی زمان اوست؟!
#خودکشی_صادق_هدایت
#اسماعیل_جمشیدی
@Sadegh_Hedayat©
#هدایت کسی بود که رسوم کهنه را شکست
و با شجاعت و دانایی آثار بدیعی بوجود آورد.
#روژه_لسکو
@sadegh_hedayat©
و با شجاعت و دانایی آثار بدیعی بوجود آورد.
#روژه_لسکو
@sadegh_hedayat©
هدایت ایستاده، خمیده، خیره به زمین، با عینک دسته شکستهاش، و لبخندی، یکباره از لای دندانها میغرد:
"هرچه قضاوت آنها دربارهی من سخت بوده باشد نمیدانند که پیشتر، خودم را سختتر قضاوت کردهام! "
#هدایت_روز_آخر
#بهرام_بیضایی
@sadegh_hedayat©
"هرچه قضاوت آنها دربارهی من سخت بوده باشد نمیدانند که پیشتر، خودم را سختتر قضاوت کردهام! "
#هدایت_روز_آخر
#بهرام_بیضایی
@sadegh_hedayat©
28 بهمن زادروز #صادق_هدایت❤️
#هدایت برای همه یک مربی انسان دوست و صالح بود. اما حسودان و بدخواهان او تبلیغ کرده اند که نوشته های هدایت مایه ی خودکشی فلان و بهمان شده است.
چه کسی را هدایت به خودکشی برانگیخته است؟!
نوشته های بدبینانه تر از نوشته های نوشته های هدایت را فرنگی ها نوشته اند اما هیچگاه هیچ منتقد فرنگی به نویسندگان نامدار خود تبلیغ خودکشی یا نشر فساد اخلاق را نسبت نداده است، بلکه آن منتقدان همواره هنرهای آنان را یاد کرده اند نه آنکه عیب نداشته را بدانان بندند.
#یزدانبخش_قهرمان
@Sadegh_Hedayat©
#هدایت برای همه یک مربی انسان دوست و صالح بود. اما حسودان و بدخواهان او تبلیغ کرده اند که نوشته های هدایت مایه ی خودکشی فلان و بهمان شده است.
چه کسی را هدایت به خودکشی برانگیخته است؟!
نوشته های بدبینانه تر از نوشته های نوشته های هدایت را فرنگی ها نوشته اند اما هیچگاه هیچ منتقد فرنگی به نویسندگان نامدار خود تبلیغ خودکشی یا نشر فساد اخلاق را نسبت نداده است، بلکه آن منتقدان همواره هنرهای آنان را یاد کرده اند نه آنکه عیب نداشته را بدانان بندند.
#یزدانبخش_قهرمان
@Sadegh_Hedayat©
Forwarded from کافه هدایت
این مدال کار هنرمند معروف Gui Charles Revol است که در هنر پیکرسازی و مدال سازی شهرت جهانی و مقام بلند دارد.این مدال در بنگاه معروف آرتوس برتران(Arthus Bertrand) در پاریس ضرب شده است.
یک روی مدال چهره صادق هدایت و تاریخ تولد و وفات وی را نشان میدهد و برروی دیگر مدال جمله اول کتاب بوف کور به خط خود نویسنده عینا نقل شده است:[در زندگی زخم هایی هست...]
و دو طرح نقاشی که به قلم صادق هدایت و مربوط به اثر مزبور است در بالا و پایین آن عبارت دیده میشود.گل های کوچک تزیینی در اطراف این عبارت و طرح ها از نقوش تخت جمشید اقتباس شده که نشانه علاقه #هدایت به تاریخ و آثار ایران باستان است.
@sadegh_hedayat©
یک روی مدال چهره صادق هدایت و تاریخ تولد و وفات وی را نشان میدهد و برروی دیگر مدال جمله اول کتاب بوف کور به خط خود نویسنده عینا نقل شده است:[در زندگی زخم هایی هست...]
و دو طرح نقاشی که به قلم صادق هدایت و مربوط به اثر مزبور است در بالا و پایین آن عبارت دیده میشود.گل های کوچک تزیینی در اطراف این عبارت و طرح ها از نقوش تخت جمشید اقتباس شده که نشانه علاقه #هدایت به تاریخ و آثار ایران باستان است.
@sadegh_hedayat©
#هدایت_به_روایت_مسکوب
#علیرضا_اکبری
#بخش_اول
یادداشتهای مسکوب بر آثار هدایت هم از نظر هدایتشناسی و هم از نظر مسکوبشناسی اهمیتِ فراوان دارند و برای آشنایان با آثار مسکوب ناآشنا به نظر نمیرسند. سالیانی از عمر مسکوب مثل خیلی از همروزگارانش و مثل هدایت، در حسرت دنیایی آرمانی سپری شد. اما هدایت و مسکوب برخلاف بسیاری از همروزگارانشان در آوردگاه درون و خلوت دلِ خودشان هم زندهگی میکردند و به جای به دار کشیدن دیگران، لبۀ تیز شمشیر را به طرفِ خودشان برمیگرداندند، و به جای محکوم کردن دیگران خودشان را به چوبۀ دار میسپردند. یادداشتهای مسکوب در مورد آثار هدایت همدلیِ او را با هدایت و توجه و تمرکز او را بر همین جنبه از شخصیت هدایت به روشنی نشان میدهد. هدایت در سالیانی از زندهگیاش در افسون ناسیونالسیم وارداتی روزگارش غوطهور بود و بازسازی شکوه از دست رفتۀ دیروز را درمانِ دردهای ناگفتنی روزگارش تصور میکرد.
@Sadegh_Hedayat©️
#علیرضا_اکبری
#بخش_اول
یادداشتهای مسکوب بر آثار هدایت هم از نظر هدایتشناسی و هم از نظر مسکوبشناسی اهمیتِ فراوان دارند و برای آشنایان با آثار مسکوب ناآشنا به نظر نمیرسند. سالیانی از عمر مسکوب مثل خیلی از همروزگارانش و مثل هدایت، در حسرت دنیایی آرمانی سپری شد. اما هدایت و مسکوب برخلاف بسیاری از همروزگارانشان در آوردگاه درون و خلوت دلِ خودشان هم زندهگی میکردند و به جای به دار کشیدن دیگران، لبۀ تیز شمشیر را به طرفِ خودشان برمیگرداندند، و به جای محکوم کردن دیگران خودشان را به چوبۀ دار میسپردند. یادداشتهای مسکوب در مورد آثار هدایت همدلیِ او را با هدایت و توجه و تمرکز او را بر همین جنبه از شخصیت هدایت به روشنی نشان میدهد. هدایت در سالیانی از زندهگیاش در افسون ناسیونالسیم وارداتی روزگارش غوطهور بود و بازسازی شکوه از دست رفتۀ دیروز را درمانِ دردهای ناگفتنی روزگارش تصور میکرد.
@Sadegh_Hedayat©️