کافه هدایت
9.26K subscribers
1.48K photos
183 videos
202 files
539 links
● کافه هدایت ●

فیسبوک :
www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/
Download Telegram
هزارجور فکرهای شگفت انگیز در مغزم میچرخد، میگردد.همه آنهارا میبینم. اما برای نوشتن کوچکترین احساسات یا کوچکترین خیال گذرنده ای ندارم،باید سرتاسر زندگانی خودم را شرح بدهم و آن ممکن نیست .

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
چقدر هولناک است وقتی که مرگ آدم را نمیخواهد و پس میزند!

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️

نمی توانم جلوی لبخندِ خودم را بگیرم، گاهی خنده بیخِ گلویم را می گیرد. آخرش هیچکس نفهمید ناخوشیِ من چیست. همه گول خوردند!

#صادق_هدایت
#زنده_به_گور

@Sadegh_Hedayat©
ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ، ﭼﻪ ﻣﺰﺧﺮﻓﺎﺗﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ: ﺑﺮﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ، ﮐﺎﻏﺬ ﻭ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ، ﭘﺮﺕ ﮔﻮﺋﯽ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ. ﺧﻔﻪ ﺑﺸﻮ، ﭘﺎﺭﻩ ﺑﮑﻦ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﯾﻦ ﻣﺰﺧﺮﻓﺎﺕ ﺑﺪﺳﺖ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﻔﺘﺪ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ؟ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺭﻭﺩﺭﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺑﭽﯿﺰﯼ ﺍﻫﻤﯿﺖ نمی‌گذارم، ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﻣﺎﻓﯿﻬﺎﯾﺶ ﻣﯽﺧﻨﺪﻡ . ﻫﺮ ﭼﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺳﺨﺖﺗﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ می‌خندند، نمی‌دانند ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ می‌خندم.

#صادق_هدایت
#زنده_به_گور

@Sadegh_Hedayat©️
به مر‌ده‌هایی که تن آنها زیر خاک از هم پاشیده شده بود رشک می‌بردم. هیچوقت یک احساس حسادتی به این اندازه در من پیدا نشده بود. به نظرم می‌آمد که مرگ یک خوشبختی و یک نعمتی است که به آسانی به کسی نمی‌دهند.

#صادق_هدایت
#زنده_به_گور

@Sadegh_Hedayat©️
حس میکردم که مرا با افتضاح از جامعه ادم ها بیرون کرده اند.
میدیدم که برای زندگی درست نشده بودم، با خود دلیل و برهان میاوردم...

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
به مر‌ده‌هایی که تن آنها زیر خاک از هم پاشیده شده بود رشک می‌بردم. هیچوقت یک احساس حسادتی به این اندازه در من پیدا نشده بود. به نظرم می‌آمد که مرگ یک خوشبختی و یک نعمتی است که به آسانی به کسی نمی‌دهند.

#صادق_هدایت
#زنده_به_گور

@Sadegh_Hedayat©️
به مر‌ده‌هایی که تن آنها زیر خاک از هم پاشیده شده بود رشک می‌بردم. هیچوقت یک احساس حسادتی به این اندازه در من پیدا نشده بود. به نظرم می‌آمد که مرگ یک خوشبختی و یک نعمتی است که به آسانی به کسی نمی‌دهند.

#صادق_هدایت
#زنده_به_گور

@Sadegh_Hedayat©️ز
هیچ‌کس نمی‌تواند پی ببرد. هیچ‌کس باور نخواهد کرد، به کسی که دست از همه جا کوتاه بشود می‌گویند:برو سرت را بگذار و بمیر. اما وقتی که مرگ هم آدم را نمی‌خواهد، وقتیکه مرگ هم پشتش را به آدم می‌کند، مرگی که نمی‌آید و نمی‌خواهد بیاید.. !
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم!

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat©
حالا دیگر نه زندگی می‌کنم و نه خواب هستم، نه از چیزی خوشم می‌آید و نه بدم می‌آید. من با مرگ آشنا و مأنوس شده‌ام. یگانه دوست من است، تنها چیزی‌ست که از من دلجویی می‌کند. قبرستان مناپارناس به یادم می‌آید. دیگر به مرده‌ها حسادت نمی‌ورزم، من هم از دنیای آنها بشمار می‌آیم. من هم با آنها هستم، یک زنده به گور هستم...

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
همه
از مرگ می‌ترسند
من از زندگی سمج خودم…

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

۱۹ فروردین سالروز خودکشی صادق هدایت...
@Sadegh_Hedayat©
هیچ‌کس نمی‌تواند پی ببرد. هیچ‌کس باور نخواهد کرد، به کسی که دست از همه جا کوتاه بشود می‌گویند:برو سرت را بگذار و بمیر. اما وقتی که مرگ هم آدم را نمی‌خواهد، وقتیکه مرگ هم پشتش را به آدم می‌کند، مرگی که نمی‌آید و نمی‌خواهد بیاید.. !
همه از مرگ می‌ترسند، من از زندگی سمج خودم!

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat©
خودم به چشم خودم بیگانه‌ام، در شگفت هستم که چرا زنده‌ام؟ چرا نفس می‌کشم؟ چرا گرسنه می‌شوم؟ چرا می‌خورم؟ چرا راه می‌روم؟ چرا اینجا هستم؟ این مردمی را که می‌بینم کی هستند و از من چه می‌خواهند؟

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
حالا دیگر نه زندگی می‌کنم و نه خواب هستم، نه از چیزی خوشم می‌آید و نه بدم می‌آید. من با مرگ آشنا و مأنوس شده‌ام. یگانه دوست من است، تنها چیزی‌ست که از من دلجویی می‌کند. قبرستان مناپارناس به یادم می‌آید. دیگر به مرده‌ها حسادت نمی‌ورزم، من هم از دنیای آنها بشمار می‌آیم. من هم با آنها هستم، یک زنده به گور هستم...

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©️
همه
از مرگ می‌ترسند
من از زندگی سمج خودم…

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

۱۹ فروردین سالروز خودکشی صادق هدایت...
@Sadegh_Hedayat©
زن داستان های هدایت در بسیاری از موارد موجودی است حیاتبخش که اگر شرایط فراهم باشد می تواند مرد را از مرگ حتمی نجات بخشد. مثلن در داستان داود گوژپشت یک بله ی زن می تواند مسیر زندگی داود گوژپشت را دگرگون کند و او را که لحظه به لحظه به سمت نابودی و مرگ پیش می رود به زندگی دوباره ای برگرداند. اما زن به این دلیل که #داود_گوژپشت در جامعه مورد تمسخر همه قرار دارد، این بله را نمی گوید.
و یا در #زنده_به_گور ، شخصیت اصلی داستان این را به خوبی حس کرده است که اگر به سوی زن برود، دلبستگی هایی به زندگی پیدا خواهد کرد که قطعن مانع از خودکشی او خواهد شد. لذا از آنجا که به خاطر شرایط سخت اجتماعیش حاضر به ادامه ی زندگی نیست از زنان دوری می جوید.


#نقد_و_تفسیر_آثار_صادق_هدایت
#محمدرضا_قربانی

@Sadegh_Hedayat©
اگر مرده بودم مرا می‌بردند در مسجد پاریس به دست عرب‌های بی پیر می‌افتادم، دوباره می‌مردم. از ریخت آن‌ها بیزارم!
در هر صورت به حال من فرقی نمی‌کرد. پس از آنکه مرده بودم اگر مرا در مبال هم انداخته‌بودند برایم یکسان بود. آسوده شده‌بودم. تنها منزل‌مان گریه و شیون می‌کردند. عکس مرا می‌آوردند، برایم زبان می‌گرفتند.
از این کثافتکاری ها که معمول است. همه‌ی این‌ها به نظرم احمقانه و پوچ می‌آید.
لابد چند نفر از من تعریف زیادی می‌کردند، چند نفر تکذیب می‌کردند. اما بلاخره فراموش می‌شدم.
من اصلا خودخواه و نچسب هستم.
هر چه فکر می‌کنم ادامه‌دادن به این زندگی بیهوده است.

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat©
افسوس می خوردم که چرا نقاش نشدم، تنها کاری بود که دوست داشتم و خوشم می آمد.
با خودم فکر می کردم می دیدم تنها می توانستم در نقاشی یک دلداری کوچکی برای خودم پیدا بکنم.


#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

@Sadegh_Hedayat©
همه
از مرگ می‌ترسند
من از زندگی سمج خودم…

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت

۱۹ فروردین سالروز خودکشی صادق هدایت...
@Sadegh_Hedayat©
خودم به چشم خودم بیگانه‌ام، در شگفت هستم که چرا زنده‌ام؟ چرا نفس می‌کشم؟ چرا گرسنه می‌شوم؟ چرا می‌خورم؟ چرا راه می‌روم؟ چرا اینجا هستم؟ این مردمی را که می‌بینم کی هستند و از من چه می‌خواهند؟

#زنده_به_گور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©