Magnolia
Pepo Galán & Sita Ostheimer
خودم را نباید ناراحت کنم. به اندازهٔ کافی ناراحت هستم. اما به چه منظوری، موقعی که زمانش برسد، چگونه یک قلب، یک قلبِ نه چندان سالم، میتواند این همه ناخشنودی و انباشتنِ دائمیِ این همه اشتیاق را تحمل کند؟
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
داستان مردی که از توجیه خود ابا دارد. نظر دیگران را درباره خود ترجیح میدهد. او میمیرد بی آنکه کسی جز خودش به واقعیت وجودش آگاه باشد_پوچی این تسلّی.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©️
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©️
Last Days of Esfand
Daal Band
وقتی بیدار می شوم، همه رویاها دوره ام میکنند، اما من مواظبم که درباره شان فکر نکنم. دم دمایِ صبح روی بالش آه می کشم، چون میبینم امشب هم همه ی امید ها بر باد رفته است.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
Melancholy
Ser
رویا بپرور و گریه سر ده، ای نژاد نگونبخت انسان.
راه نجاتی پیدا نیست تو آن را گُم کردهای.
با " وای " شب را بدرود میگویی، با " وای " دگر روز را درود.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
راه نجاتی پیدا نیست تو آن را گُم کردهای.
با " وای " شب را بدرود میگویی، با " وای " دگر روز را درود.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
در جنگ، کسانی دربارهی میزان خطر در جبهههای مخصوص بحث میکنند؛ “جبههی من از همه خطرناکتر بود."
اینان در میان بیچارگی و نکبت عمومی هم دنبال برقرار کردن رتبه و مقام هستند. و بدین ترتیب است که خودشان را از این نکبت نجات میدهند .
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
اینان در میان بیچارگی و نکبت عمومی هم دنبال برقرار کردن رتبه و مقام هستند. و بدین ترتیب است که خودشان را از این نکبت نجات میدهند .
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
سیاست و سرنوشت بشر به دست مردانی شکل میگیرد که نه آرمانی دارند و نه شان و عظمتی!
مردانی که شان و عظمتی در درون خود دارند به سیاست نمیپردازند.
وظیفهی ما اینک خلق انسانی جدید در میان خودمان است.
ما باید مردان عمل را به مردان آرمانها تبدیل کنیم و شاعرانمان را به کاپیتانهای صنعت.
تا به امروز مردم راهشان را یا ترک گفتهاند و یا گم کردهاند. ما باید نه راهمان را گم کنیم و نه ترکش بگوییم.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
مردانی که شان و عظمتی در درون خود دارند به سیاست نمیپردازند.
وظیفهی ما اینک خلق انسانی جدید در میان خودمان است.
ما باید مردان عمل را به مردان آرمانها تبدیل کنیم و شاعرانمان را به کاپیتانهای صنعت.
تا به امروز مردم راهشان را یا ترک گفتهاند و یا گم کردهاند. ما باید نه راهمان را گم کنیم و نه ترکش بگوییم.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
شبهایی که لطافت و آرامششان به درازا میکشد؛
آگاهی از این که چنین شبهایی پس از ما نیز بسیار بر زمین خواهد گذشت، مُردن را آسان میکند.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
آگاهی از این که چنین شبهایی پس از ما نیز بسیار بر زمین خواهد گذشت، مُردن را آسان میکند.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
من تمکین نخواهم کرد. با همهی سکوتم، تا آخر اعتراض خواهم نمود. «باید» اصلاً معنی ندارد. عصیان من است که حق دارد، و این سعادت را که همچون زائری در روی زمین است، لازم است قدم به قدم تعقیب کنم.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
آدم باید پیش از آنکه به معنای زندگی عشق بورزد به خود زندگی عشق بورزد. این حرف داستایفسکی است. بله، و وقتی عشق به زندگی میمیرد، هیچ معنایی دلمان را تسلا نمیدهد.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
«محروم کردن مردمی از آزادی به این بهانه که از آن سوء استفاده میکنند، جنایتی بزرگ است.» (توکویل)
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
روشنفکر حرفهای، هر کارهای باشد، اگر تنها از طریق نوشتن به امور عمومی بپردازد، مانند یک بزدل زندگی میکند. او این ناتوانی را با زبان آوری جبران میکند.تنها تن دادن به خطر است که اندیشه را توجیه میکند.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
«انسان اگر از آنچه گناه شمرده میشود محروم شود، نمیتواند به حیاتش ادامه دهد، اما میتواند با محروم شدن از چیزهای مقدس زندگی خوبی داشته باشد.»
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
The End Of All Things
Reeder
خوابیدن تقریبا غیرممکن؛
به ستوه آمده از رویاها،
انگار بر من میخراشند
بر جسمی یک دنده!
#یادداشت_ها
#کافکا
@sadegh_hedayat©
به ستوه آمده از رویاها،
انگار بر من میخراشند
بر جسمی یک دنده!
#یادداشت_ها
#کافکا
@sadegh_hedayat©
Amigh , Aram
Mohammad Darabifar
@Mohammad_Darabifar
از آدمها پرهیز میکنم
اما نه به خاطر این که آرام زندگی کنم،
بلکه به آن خاطر که آرام بمیرم.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
از آدمها پرهیز میکنم
اما نه به خاطر این که آرام زندگی کنم،
بلکه به آن خاطر که آرام بمیرم.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
Dissolve In You
Sandspace
نابود هستم.
این از همه چیز برایم روشنتر است.
موضوع فقط این است تا آنجا که امکان دارد، سرم را بالا نگهدارم تا غرق نشوم.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@sadegh_hedayat©
این از همه چیز برایم روشنتر است.
موضوع فقط این است تا آنجا که امکان دارد، سرم را بالا نگهدارم تا غرق نشوم.
#یادداشت_ها
#فرانتس_کافکا
@sadegh_hedayat©
من تمکین نخواهم کرد. با همهی سکوتم، تا آخر اعتراض خواهم نمود. «باید» اصلاً معنی ندارد. عصیان من است که حق دارد، و این سعادت را که همچون زائری در روی زمین است، لازم است قدم به قدم تعقیب کنم.
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
#یادداشت_ها
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
یکشنبه، 19ژوئیه،
خوابیدم، بیدار شدم، خوابیدم، بیدار شدم، زندگیِ فلاکتبار.
وقتی دربارهاش فکر میکنم، باید بگویم که آموزشِ من از بعضی جهات لطمهی بزرگی به من زده است. در واقع، در جایی پرت، در ویرانهای، یا مثلاً، در کوهستانها آموزش ندیدهام - واقعاً طوری هم نبوده که بتوانم شکوهای از آن داشته باشم. به رغم این خطر که همهی معلمان پیشینام درکش نکنند، باز هم بیشتر ترجیح میدادم که ساکنِ کوچک ویرانهها باشم، در آفتابی میسوختم که آنجا در گرمای ملایم پیچکها بین بقایای پراکنده در هر سو، برای من میتابد - هر چند که ممکن بود تحتِ فشارـخصوصیاتِ خوبم که در درونم به نیرویِ علفها بزرگتر میشد، در ابتدا ضعف نشان میدادم.
وقتی دربارهاش فکر میکنم، باید بگویم که آموزشِ من از بعضی جهات لطمهی بزرگی به من زده است. این سرزنش متوجهِ خیلِ عظیمی از آدمهاست - یعنی، پدر و مادرم، چند خویشاوندم، آدمهایی که به خانهمان میآمدند، نویسندههای گوناگون، آشپزِ بخصوصی که مدتِ یک سال مرا به مدرسه میبُرد، جماعتی از آموزگاران، (که باید در حافظهام یکجا جمعشان کنم وگرنه ممکن است اینجا و آنجا از قلم بیندازمشان - اما از آنجا که همینطوری جمعشان کردهام، بهرحال کُلِ جماعت ذره ذره از هم پاشیده میشود) یک بازرسِ مدرسه، عابرانی که آهسته قدم میزنند؛ خلاصه، این سرزنش مثلِ خنجری در عمقِ جامعه پیچوتاب میخورد. و هیجکس، تکرار میکنم، بدبختانه هیچکس، نمیتواند مطمئن باشد که نوکِ خنجر مبادا ناگهان گاهی از جلو، از پشت، یا از پهلو ظاهر شود.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@Sadegh_Hedayat©️
خوابیدم، بیدار شدم، خوابیدم، بیدار شدم، زندگیِ فلاکتبار.
وقتی دربارهاش فکر میکنم، باید بگویم که آموزشِ من از بعضی جهات لطمهی بزرگی به من زده است. در واقع، در جایی پرت، در ویرانهای، یا مثلاً، در کوهستانها آموزش ندیدهام - واقعاً طوری هم نبوده که بتوانم شکوهای از آن داشته باشم. به رغم این خطر که همهی معلمان پیشینام درکش نکنند، باز هم بیشتر ترجیح میدادم که ساکنِ کوچک ویرانهها باشم، در آفتابی میسوختم که آنجا در گرمای ملایم پیچکها بین بقایای پراکنده در هر سو، برای من میتابد - هر چند که ممکن بود تحتِ فشارـخصوصیاتِ خوبم که در درونم به نیرویِ علفها بزرگتر میشد، در ابتدا ضعف نشان میدادم.
وقتی دربارهاش فکر میکنم، باید بگویم که آموزشِ من از بعضی جهات لطمهی بزرگی به من زده است. این سرزنش متوجهِ خیلِ عظیمی از آدمهاست - یعنی، پدر و مادرم، چند خویشاوندم، آدمهایی که به خانهمان میآمدند، نویسندههای گوناگون، آشپزِ بخصوصی که مدتِ یک سال مرا به مدرسه میبُرد، جماعتی از آموزگاران، (که باید در حافظهام یکجا جمعشان کنم وگرنه ممکن است اینجا و آنجا از قلم بیندازمشان - اما از آنجا که همینطوری جمعشان کردهام، بهرحال کُلِ جماعت ذره ذره از هم پاشیده میشود) یک بازرسِ مدرسه، عابرانی که آهسته قدم میزنند؛ خلاصه، این سرزنش مثلِ خنجری در عمقِ جامعه پیچوتاب میخورد. و هیجکس، تکرار میکنم، بدبختانه هیچکس، نمیتواند مطمئن باشد که نوکِ خنجر مبادا ناگهان گاهی از جلو، از پشت، یا از پهلو ظاهر شود.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@Sadegh_Hedayat©️
این دنبال کردن، که خاستگاهش عمقِ آدمهاست، آدم را در مسیری به دور از آنها میبرد. این تنهایی که در بیشترِ اوقات به من تحمیل شده و تا حدی خودم داوطلبانه در پیاش بودم اما این هم اگر اجبار نبود چه میتوانست باشد؟ اکنون همهی ابهامش را دارد از دست میدهد و به مرحلهی گرهگشایی میرسد. به کجا دارد میرود؟
بیشترین احتمال این است که به جنون برسد؛
بیش از این چیزی نمیتوان گفت، این تعقیب درست در من جریان دارد و مرا تکهپاره میکند.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@Sadegh_Hedayat©
بیشترین احتمال این است که به جنون برسد؛
بیش از این چیزی نمیتوان گفت، این تعقیب درست در من جریان دارد و مرا تکهپاره میکند.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@Sadegh_Hedayat©
Forwarded from پیوند نگار
#Silent_Whale_Becomes_A_Dream
#Post_Rock
#Depressing
از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم. کاملا در خود فرو رفتهام، به خودم فکر میکنم. سرخورده، خالی از شعور، هراسان. چیزی ندارم به کسی بگویم. هرگز، به هیچ کس.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@sadegh_hedayat©
#Post_Rock
#Depressing
از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم. کاملا در خود فرو رفتهام، به خودم فکر میکنم. سرخورده، خالی از شعور، هراسان. چیزی ندارم به کسی بگویم. هرگز، به هیچ کس.
#فرانتس_کافکا
#یادداشت_ها
@sadegh_hedayat©