مطالعات چین
892 subscribers
304 photos
31 videos
55 files
292 links
مطالعات چین
Download Telegram
🛑 آیا می‌توان کنشگری عربستان را در رفتار چین نادیده گرفت؟
خیر!

🔻 به طور کامل نمی شود کنشگری و کارگزاری عربستان در عرصه بین المللی را نادیده گرفت. با عنایت به اینکه شی جین پینگ، برای برگزاری سه نشست سران شامل «نشست‌های سران میان چین – عربستان»، « چین- کشورهای حوزه خلیج فارس» و «چین- کشورهای عربی» عازم ریاض شد، انتخاب این کشور برای نشست سران خلیج فارس و کشورهای عربی نشان از نگرش چین به عربستان سعودی در کسوت رهبری و مدیریت تعاملات پکن با دیگر پایتخت‌های عربی دارد. به نظر، نفوذ ریاض در کشورهای سنی جهان عرب، پکن را به این تفسیر وا داشته که روابط حسنه با عربستان، تسهیل-کننده حفظ مراودات سازنده با دیگر کشورهای عربی است.
🛑 آیا چین مقام برکنار شده به ایران فرستاد؟

آقای خو چون خوا، معاون نخست وزیر و رئیس چینی سازوکار عالی روابط ایران و چین اخیرا برای دومین نشست ایران بودند. بلومبرگ خبری منتشر کرده که چین فرد برکنار شده را به ایران فرستاده است.
در این خصوص توجه به چند نکته مزید امتنان است:
🔻 یک اینکه در چین فرد و شخص آنچه که در تحلیل روزنا جای دارد، برای سیاست خارجی تصمیم نمی گیرد که نگران باشیم، در آنجا افراد در سیستم عمل می‌کنند و ساختار تصمیم گیری می‌کند.
🔻 دوم، این مقام اواخر زمستان دوره فعالیتش در کسوت معاونت نخست وزیر تمام می شود. الان مقامات انتخاب نشده، کماکان دیدارها و ملاقات های خارجی خودشون دارند. نخست وزیر چین نمونه است که دیدارهای خارجی خود دارد. برکنار شده معنی ندارد.
🔻 سوم، علی لاريجاني در انتخابات مجلس اخیر مجدد انتخاب نشد، مقام رسمی هم دیگر نبود، ولی کماکان بیش از یکسال به عنوان رئیس طرف ایرانی کارگروه عالی روابط بود، چینی‌ها هم احترام می گذاشتند.
کتاب "سیاست خارجی و امنیتی چین" توسط انتشارات ابرار معاصر منتشر شد. فصول کتاب به شرح زیر است.

🔻 مقدمه/ علی اسمعیلی اردکانی
🔻 شناخت مختصات و منطق کنشگری قدرت‌های بزرگ/ علی اسمعیلی اردکانی
🔻 بررسی و تبیین گفتمان‎های سیاست خارجی چین/ فائزه مرادی حقیقی
🔻 سیاست خارجی چین در قبال قدرت‌های بزرگ در دوره شی جین پینگ/ فریبرز ارغوانی پیرسلامی
🔻 سیاست خارجی خاورمیانه‌ای چین در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ/ مهدی فرازی
🔻 سیاست خارجی چین و توسعه اقتصادی معاصر آن/ وحید قربانی
🔻 فرهنگ استراتژیک چین/ احسان صادقی چیمه
🔻 مبانی و ریشه‌های سیاست امنیتی چین از دوره مائو تا شی جین پینگ/ فاطمه محروق
🔻 ارزیابی استراتژی امنیتی چین در محیط پیرامونی/ محمدجواد قهرمانی
🔻 چین، امنیت بین‌المللی و ثبات استراتژیک؛ نگاه به معاهدات و پیمان‌های تسلیحاتی متعارف و غیرمتعارف/ بهنام خسروی
#درآمدی_بر_چین_مدرن

نویسنده: رانا میتر
ترجمه: وحید قربانی

انتشارات دنیای اقتصاد


🛑 در مقدمه مختصری که تحت عنوان "پیش‌گفتار مترجم" بر این کتاب نوشته شده، میخوانیم:

کتاب «درآمدی بر چین مدرن» مقدمه‌ای بسیار عالی برای شناخت یک کشور و یک موضوع بسیار پیچیده در جهان معاصر است. رانا میتر، نویسندۀ بریتانیایی هندی‌تبار این کتاب، استاد تاریخ و سیاست مدرن چین در دانشگاه آکسفورد و عضو کالج سنت کراس است.

رانا میتر در کتاب «درآمدی بر چین مدرن» در درجه اول به چین در قرن 20 و 21 می‌پردازد و این سوال مهم را مطرح می‌کند که چین مدرن و به عبارت بهتر، «دولت – ملت» مدرن در این کشور چه مختصاتی دارد؟

وی به این سؤال در قالب بررسی مدل حکمرانی «امپراطوری» و پس از آن در دورۀ «جمهوری» و «جمهوری خلق»، تأثیر جنگ‌های استعماری و منازعات داخلی، توسعه اقتصادی، وضعیت فرهنگی جامعه، حقوق زن و مرد، وضعیت نشر و کتاب، سینما و تلویزیون، ساخت و معماری شهری پاسخ می‌دهد.
نقد زیر بر کتاب درآمدی بر چین مدرن در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 1402/06/02 منتشر شده است:
درآمدی بر چین مدرن

🖊اشکان زارع / پژوهشگر تاریخ اندیشه



بخش اول

درآمدی بر چین مدرن اثر رانا میتر است که ترجمه آن به فارسی توسط وحید قربانی انجام شده و از سوی انتشارات «دنیای‌اقتصاد» روانه بازار نشر شده است. کتاب مختصر است و در ۱۷۰صفحه به فارسی منتشر شده است. در آمدی بر چین مدرن هفت فصل دارد که در آن به موضوعاتی ذیل مدرن بودن چین پرداخته شده است. فصل اول کتاب عنوان چین مدرن چیست؟ را دارد؛ فصل دوم با عنوان نظم قدیم و جدید به طبع رسید؛ فصل سوم به مدرن‌سازی چین تعلق دارد و فصل چهارم با این سوال عنوان گرفته که آیا جامعه چین مدرن است؟ در فصل پنج به این سوال می‌پردازد که آیا اقتصاد چین مدرن است؟ و در ادامه فصل ششم را داریم که عنوان آیا فرهنگ چینی مدرن است؟ را با خود دارد.
پس از آن فصل آخر کتاب، آغاز می‌شود و با این سوال شروع می‌شود که آیا چین شگفت‌انگیز جدید است؟ آنچه از عناوین این کتاب بر می‌آید سعی بر بررسی اوضاع جدید دارد با آنچه در اهل نظر علوم انسانی هست. با این اشارات وارد مداخلی از کتاب می‌شویم. ظهور چین در دوران پس از جنگ جهانی دوم به‌عنوان بازیگر اصلی جهان در مقابل نقش آمریکا تمرکز بر تاریخ این کشور را در دوران اخیر بیشتر و جدی‌تر کرده است. تعداد کتاب‌هایی که در این زمینه می‌توان پیدا کرد، امروز رقم پرتعدادی است. علاوه بر این، در خود چین کرسی‌های چین‌شناسی تقویت و مشغول صدور نظریاتی درباره چین است؛ البته باید دانست که همین کرسی‌های چین‌شناسی مشغول جعل واقعیت‌هایی راجع به چین هستند. وانگهی سیاست در چین نیز هر روز در ابعاد مختلف تهاجمی‌تر از قبل می‌شود. اگر بخواهیم نقطه عطف کتاب مورد توجه را بیان کنیم، آن است که چین چرا در ۲۰۰سال گذشته این‌گونه تحول یافته است و این روند تاریخی ۲۰۰ ساله چه نقشی بر تاریخ امروز چین دارد. کتاب اما فقط به ذکر تاریخچه این رویدادهای ۲۰۰ساله نمی‌پردازد.
نویسنده کتاب سعی دارد این نکته را بیان کند که چه چیزی مدرن است و چین چگونه مدرن شده است. نکته‌ای که رانا میتر به آن توجه دارد این است که در تاریخ چین هیچ نقطه برجسته‌ای نمی‌توان یافت که در آن بتوان سراغ مدرن بودن را گرفت؛ گذار از سنت چینی به سوی تجدد را یک نقطه انتقالی می‌بیند که در گذشته یعنی پیش از کمونیست‌ها در این کشور روی‌ داده است. اما این دوران انتقالی را نمی‌توان دارای نقطه عطفی در تجلیات دانست. آنچه نویسنده کتاب درآمدی بر چین مدرن مورد تاکید قرار داده، این است که امر مدرن یا تجدد روی نمی‌دهد مگر آنکه یک کشور در ذیل مفاهیم روشنگری ابراز وجود کند. این گزاره مطرح‌شده را می‌توان محل تحریری از یک نزاع دانست که امروز بسیاری متاثر از ادوارد سعید مقابلش ایستاده‌اند.
نویسنده برای اینکه خواننده متوجه شود که فرهنگ چینی چیست و آن را درک کند، به زمان تاسیس چین بازمی‌‌گردد و تا این مساله را توضیح دهد که چه چیزی باعث چینی شدن مردمان چین شده است. میتر در اینجا به یک نکته ارجاع می‌دهد و سعی می‌کند که کنفوسیوس را که در سده شش پیش از میلاد به دنیا آمده است، محور و کلید مساله فرهنگ چین قرار دهد. از ادامه از کتاب می‌توان فهمید که آنچه با پدید آمدن مدرنیته در چین روی داد مبنی بر رد و البته تلفیق ایده‌های کنفوسیوس با ایده‌های غربی بود. این همان دوران انتقالی مورد ذکر است، وانگهی در تعریف تجدد نمی‌توان تعریفی از چین ذیل روشنگری پیدا کرد. در ادامه این کتاب به قرن تحقیر چین می‌پردازد که از سال ۱۸۳۹ تا ۱۹۴۹ طول کشید. این دوران نقش مهمی در درک دیدگاه چینی‌ها نسبت به خود و ملتشان دارد و عاملان در درجه اول قدرت‌های غربی و سپس امپراتوری ژاپن بودند.
این عاملان در تاریخ عملکردی از خود نشان دادند که منجر به تحقیر چینی‌ها بود. نویسنده کتاب، نخست جنگ تریاک با امپراتوری بریتانیا را اولین اقدام تحقیرآمیز نسبت به چین می‌داند؛ رفتاری که منجر به شکست و باخت تحقیرآمیز هنگ‌کنگ شد که این روزها پیامدهای بزرگی در مناسبات جهانی را سبب شده است. از آن زمان قدرت‌های غربی در چین حضور مستمر داشتند. برای خود باشگاه‌ها و کلوپ‌های ویژه داشتند. شدت کنش‌های این جماعت به حدی بود که می‌توان گفت مردم چین در کشور خود شهروند درجه دو بودند. جنگ چین و ژاپن عامل بزرگ دیگری، به‌ویژه در جنگ جهانی دوم بود. ژاپنی‌ها جنایات وحشتناکی را علیه مردم چین به‌ویژه در نانجینگ انجام دادند. طی چند هفته، صدها هزار غیرنظامی در شهر کشته شدند و سربازان ژاپنی به دختران بی‌شماری تجاوز کردند. برای تقویت بیشتر وحشتی که چینی‌ها متحمل می‌شدند، واحد ژاپنی۷۳۱، یک واحد ویژه بود که موظف به آزمایش روی مردم چین بود.
بخش دوم

همه اینها به یک احساسات ملی قوی در کشور و تحقیر جهان خارج منجر شد. نویسنده کتاب این موضوع را پیش می‌کشد که در این زمان دو نیروی سیاسی عمده در کشور وجود داشت: نیروی کمونیست به رهبری مائو و ملی‌گرایان توسط چیانگ کای‌شک. در نهایت، کمونیست‌ها در سال۱۹۴۹ پیروز شدند و کای‌شک به تایوان گریخت و آن را چین واقعی اعلام کرد؛ زیرا خود را تنها حاکم مشروع می‌دید. به‌دلیل تحقیر صد سال گذشته، مائو کمونیست نیز دارای احساسات ملی قوی و دیدگاه انزواطلبانه بود. بنابراین، چینی‌ها برای چندین دهه منزوی بودند. سرانجام پای چین در پس اعمال تعدیلی دنگ ژیائوپینگ به خارج باز شد و با کشورهای دیگر آغاز به همکاری کرد. او کمتر با عنصر سرمایه‌داری در اقتصاد مخالف بود. دنگ یک منطقه ویژه اقتصادی ایجاد کرد که به شرکت‌های خارجی اجازه می‌داد در چین فعالیت کنند.
در ادامه کتاب نشان می‌دهد که چطور پس از به قدرت رسیدن شی جین پینگ، این کشور چرخشی جدیدی به خود گرفت تا بازیگری مستبدتر، امپریالیستی و تهاجمی‌تر باشد. نویسنده بر این نکته توجه دارد که در این دوره نظارت بیشتر، به‌ویژه با فناوری‌های جدید که در اوایل قرن بیست‌ویکم به سرعت توسعه یافتند، گنجانده شد.
به‌طور کلی، این کتاب بررسی جامع سفر چین به مدرنیته است و درک عمیق‌تری از غرور این کشور با توجه به تاریخ غنی آن، دلایل تهاجم و تنشی را که این کشور در آسیا ایجاد کرده است، ارائه می‌دهد.
نویسنده کتاب با ارائه دیدگاهی متعادل از رویدادها و اذعان به خطرات قدرت متمرکز، نیاز به احتیاط و تاثیری را که یک شخصیت مخرب می‌تواند بر پیشرفت کشور داشته باشد، برجسته می‌کند. نویسنده به این نکته در کتاب نیز اشاره دارد که چگونه ظلم و ستم در گذشته از سوی قدرت‌های جهان در ۲۰۰سال گذشته چین را مبدل به کشوری کرده است که هوس انتقام‌جویی وحشیانه‌ای از جهان دارد. وانگهی این نکته را نیز نویسنده برجسته کرده است، چینی‌ها مردمی مغرور با تاریخ طولانی و غنی از هر تمدنی هستند. بنابراین دیدگاه آنها در صعود به جایگاه واقعی خود غیر معمول نیست. احساسی که می‌توان آن را برای هندی‌ها، مصری‌ها و ایرانی‌ها نیز مشاهده کرد. آنچه می‌توان از این کتاب درخصوص چین برداشت کرد این است که تجاوزات، این کشور آسیایی بسیار پرتنش و پر جنب و جوش را ایجاد کرده است. در نهایت می‌توان گفت این کتاب خطرات یک قدرت متمرکز را نشان می‌دهد که در آن یک فرد می تواند مجموع قدرت مطلق را داشته باشد.

https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3995898
🛑 چین چه زمانی شروع به توسعه کرد؟

یکی از رویکردهای غالب فکری در مباحث توسعه ای دنیا و همینطور کشور ما، طرح این استدلال محوری در خصوص حکمرانی معاصر چین است که شروع کننده و استارت زننده موتور توسعه چین، آقای #دنگ بوده است و هر استدلالی غیر از آن در دوره معاصر رد می شود.
کتاب #درآمدی_بر_چین_مدرن هرچند به صورت مختصر این رویکرد غالب را مورد چالش قرار می‌دهد. وی بر برخلاف تصویر رایج، به #مائو برای راهبردها و دستاوردهای اقتصادی که بسیاری از محققان معاصر به راحتی آن را مورد نکوهش قرار می‌دهند، کمی اعتبار می بخشد. البته اگر از توسعه صرفا به عنوان عدد و رقم کمی بگذریم و آن را درهم آمیخته با عناصر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در یک جامعه مدرن بدانیم.
اقدامات مائو و تأثیرات نه صرفا منفی آن بر توسعه معاصر چین کمتر در دنیا و کشورمان مورد پژوهش قرار گرفته است. این #کتاب دریچه‌ای کوچک به این معما می‌گشاید.
Forwarded from Dr.H.T
⭕️مقاله⭕️

«تحلیل الگوی رفتاری چین در مشارکت‌های راهبردی جامع»

نویسندگان؛ ارسلان قربانی و هادی ترکی.

چکیده
چین از طریق مشارکت‌های خود شبکه‌سازی مؤثری ایجاد کرده ‌است. شبکه‌سازی چین به‌منظور پیشبرد ابتکار «یک کمربند ـ یک راه» بوده و ازجمله مهم‌ترین نوع مشارکت‌های چین، مشارکت راهبردی جامع می‌باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که، الگوی رفتاری چین در مشارکت‌های راهبردی جامع چیست؟ نویسندگان با استفاده از نظریه مشارکت راهبردی جامع، و تحلیل مفهوم مشارکت در فلسفه اجتماعی چین باستان و رویکرد رهبران جدید چین به مشارکت؛ به این نتیجه رسیده‌اند که الگوی رفتاری چین بیش از هر چیزی، ماهیتی اقتصادی دارد که بر پایه نیاز داخلی چین و همچنین شرایط کشورهای مقصد، در قالب سه اصل تعریف شده است: منافع متقابل پایدار، همه‌جانبه‌گرایی، و شبکه‌سازی. تحقق عینی این راهبرد را می‌توان در طرح کلان ابتکار «یک کمربند ـ یک راه» ملاحظه نمود. البته در کنار ملاحظات اقتصادی، اهداف سیاسی‌ای همچون تعدیل یک‌جانبه‌گرایی آمریکایی نیز مدنظر است.

کلیدواژه‌ها؛
یک کمربند ـ یک راه  جمهوری اسلامی ایران  چین  سیاست خارجی  شبکه‌سازی  مشارکت راهبردی جامع  نئومرکانتیلیسم  همگرایی

⭕️فصلنامه دانش سیاسی، پاییز ۱۴۰۲

https://pkn.isu.ac.ir/article_76819_834096495faed0c83c4611efa7fc1187.pdf

https://pkn.isu.ac.ir/article_76819.html
Audio
#سفرنامه_چین #سفرنامه #کازانتزاکیس
#معرفی_کتاب


چین و ژاپن


نوشته: نیکوس کازانتزاکیس

ترجمه دکتر محمد دهقانی

نشر آتیه / نشر نی

کانال: "عشق انگار اختراع من است"

@bahadorbagheri1347
اولین مطلب کانال:
t.me/BahadorBagheri1347/1

اینستاگرام: bahadorbagheri

ارتباط مستقیم:
@Dr_Bahador_Bagher
"شي جين پينگ" رئيس جمهور خلق چين در سال 2022:

ما در طول تاريخ 100 ساله حزب خود از اصول اساسی ماركسيسم حمايت کرده‌ایم، درک خود را از چگونگی عملكرد سرمايه افزايش داده‌ایم ،دستورالعمل‌ها وسیاست‌هایی را برای تنظيم و هدايت رشد "سرمايه سالم"با توجه به شرايط واقعي در مراحل مختلف توسعه كشور و وظایف اصلی بررسی کرده‌ایم ،پس از شروع اصلاحات و گشايش در سومین جلسه عمومی یازدهمین كميته مركزي حزب كمونيست چين در سال 1978ما از ذهنيت محدود كننده مالكيت رها شدیم و متوجه شدیم که سرمايه به عنوان یک عامل اصلي توليد میتواند به عنوان ابزار عمل کند برای بازار برای تخصيص منابع ووسيله اي موثر برای رشد اقتصاد كشور ،ما متوجه شدیم که یک كشور سوسياليستي میتوانداز همه نوع سرمايه برای ارتقای توسعه اقتصادي-اجتماعي استفاده کند.

ما گام به گام نظام اقتصادی پايه سوسياليستي را پایه گذاری کردیم و «اقتصاد بازار سوسياليستي» را معرفي کردیم که در آن اشكال مختلف مالكيت همراه با "مالكيت عمومي" كه نقش غالب را ایفا میکند توسعه مییابد و اشكال چندگانه توزيع در كنار هم وجود دارد و (هر يك بنا به كار خود) به عنوان فرم اصلی مشاهده می‌کنیم.

رفقاي فقيد ماركس و انگلس امکان «اقتصاد بازار» را در سوسياليسم متصور نبودند. بنابراین آنها نمی توانستند پیش بینی کنند که کشورهای سوسياليستي چگونه باید با "سرمايه" رفتار کنند. اگرچه رفقاي فقيد لنين و استالين "توسعه سوسياليستي" را در اتحاد جماهیر شوروي تحت یک (اقتصاد برنامه ريزي شده بسيار متمركز) رهبري کردند، اما با مشكلات مهم ناشی از سرمايه مواجه نشدند

ایجاد «اقتصاد بازار سوسياليستي» یکی از "بزرگترين دستاورد حزب ما" بوده است... اگرچه "سرمايه" در یک «اقتصاد سوسياليستي» ذاتاً از بسیاری جهات با «اقتصاد سرمايه داري» متفاوت است، اما هر دوی آنها تمايل به دنبال "سود" دارند...

⭕️ما بررسی كرديم که چگونه می توان "سهم مثبت سرمايه" را در «اقتصاد بازار سوسياليستي» تقویت کرد و در عین حال "اثرات منفي" آن را تحت كنترل داشت... ما نبايد اجازه دهیم که "بزرگان مالي" بي پروا عمل کنند. در همین حال، ما باید اطمينان حاصل کنیم که "سرمايه" به عنوان (يك عامل توليد) به درستي عمل می کند.
@chinese10
🛑 تداوم در مناسبات چین با تایوان

به رغم ملاحظات سیاسی و استراتژیک چین واحد برای چین کنونی و پیروزی مجدد استقلال طلبان در تایوان، به نظر نمی‌آید، چین در راهبرد شی به ابزار قهرآمیز در برابر آن متوسل شود.

به لحاظ ژئواکونومیکی، چین و تایوان برای یکدیگر بسیار مهم هستند. به نظرم این موضوع حداقل از جانب طرف چینی اهمیت کمی ندارد، هرچند چین تلاش دارد این وابستگی را کم کند، اما فاصله زیادی تا رسیدن به آن نقطه دارد.

چین به شدت به نهاده ها و شرکت های تایوانی در زنجیره تامین الکترونیک جهانی وابسته است.سال گذشته 35 درصد از صادرات تایوان به چین انجام شد که بیشتر آنها مدارهای مجتمع، سلول های خورشیدی و قطعات الکترونیکی بودند.

برای چین، نیمه هادی های تولید شده توسط شرکت های تایوانی مانند ( TSM ) برای اقتصاد آن ضروری است. این جزیره همچنین یک حلقه کلیدی در تجارت چین با جهان است. تایوان براساس برآوردها، بیش از 60 درصد از تراشه های جهان و حدود 90 درصد از پیشرفته ترین تراشه های جهان را تولید می کند.

چین قطعات الکترونیکی را از تایوان وارد، مونتاژ و محصولات نهایی را به بازارهای جهانی صادر می کند. هرگونه سیاست و اقدامی که منجر به ضربه زدن به این چرخه و آسیب به زنجیره تولید و صادرات چین شود، تأثیرات جبران ناپذیری بر "روند" رشد و ادامه موفقیتهای اقتصادی چین به دنبال خواهد داشت.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چین در شمار بازیگران کلیدی دنیای امروز است. این وضع چگونه پدید آمده است و رهبران چین با اتکا به چه عناصری، صدها میلیون شهروند خود را از گرسنگی خلاص کردند. نویسنده این کتاب، برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها، این سوال مهم را مطرح می‌کند که چین مدرن و به عبارت بهتر، «دولت ـ ملت» مدرن در این کشور چه مختصاتی دارد؟ وی به این سؤال در قالب بررسی مدل حکمرانی «امپراطوری» و پس از آن در دورۀ «جمهوری» و «جمهوری خلق»، تأثیر جنگ‌های استعماری و منازعات داخلی، توسعه اقتصادی، وضعیت فرهنگی جامعه، حقوق زن و مرد، وضعیت نشر و کتاب، سینما و تلویزیون، ساخت و معماری شهری پاسخ می‌دهد.
Heaven (mountains) is high and the emperor is far away

ضرب المثل چینی که برای کشاکش تمرکزگرایی و‌ تمرکززدایی در پهنه وسیع امپراتوری این کشور در طول تاریخ کاربرد داشته و در سیاست و حکومت معاصر به تمایل مقامات محلی به بی توجهی به خواسته های مقامات مرکزی که در دوردست‌ها قرار گرفته اشاره دارد. در واقع در نهی تمرکززدایی.
No matter if it is a white cat or a black cat; as long as it can catch mice, it is a good cat.
مهم نیست که گربه سفید باشد یا سیاه، تا زمانی که بتواند موش بگیرد، گربه خوبی است.

نقل قولی از دنگ شائوپینگ، رهبر اصلاحات چین و بیشتر اشاره به این موضوع دارد که چه اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده و چه اقتصاد بازار، صرفاً وسیله تخصیص منابع است و ربطی به نظام سیاسی ندارد ؛ سرمایه‌داری می‌تواند برنامه داشته باشد و سوسیالیسم نیز می‌تواند بازار داشته باشد.

عمده شهرت این نقل قول به جدال و تقابل دنگ و چن یون در کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در دهه ۸۰ میلادی باز میگردد، زمانی که چن تاکید بسیار بر اقتصاد برنامه ریزی شده می‌کرد. چن اقتصاد بازار را پرنده ای می دانست که باید به وسیله اقتصاد برنامه ریزی شده و سوسیالیستی (به عنوان قفس) محدود و محافظت می گردید.
Crossing the river by touching the stones

شعاری است که ابتدای امر از سوی چن یون از رهبران ارشد حزب کمونیست چین در دهه ۵۰ میلادی به کار رفته بود، اما بعدها در بیان دنگ شائوپینگ در دهه هشتاد در نگرش وی نسبت به اصلاحات‌ و گشایش در این کشور شهرت بیشتری یافت.

به عبارتی به معنای مسیر طولانی مدت اصلاحات در این کشور است. گام به گام باید مدرن شد تا مراقب اشتباهات احتمالی باشند، در هر قدم برداشتن باید سنگ زیرپا را احساس کرد تا از افتادن در آب (غربی شدن) اجتناب شود.