مدرسه‌ رهایی
2.15K subscribers
6.58K photos
2.02K videos
188 files
4.76K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
نامه ای از زنده یاد #شاهرخ_زمانی ( فعال کارگری و هیات مدیره ی سندیکای نقاشان ) به دخترش

«ستمگران رفتنی هستند، آینده از آن ستمدیدگان است»

سلام دخترم: من و تو مانند بسیاری از انسانها در این جهان تحت سلطه سرمایه زندگی میکنیم و هیچ گونه آزادی برای زیستن و تصمیم گرفتن برای خود نداریم.

یا باید بدون فکر و اندیشه تن به نظام و سیستم استثمارگرانه سرمایه داری بدهیم و چون بردگان مانیکورت فکر کنیم که این تقدیر و سرنوشت ماست و بگوییم خداوندا رضایم به رضای تو وهرچه تو بخواهی ان درست است و ستم دیدن و ستمکش بودن و استثمار شدن توسط مافیای قدرت و ثروت را سرنوشت محتوم خود بدانیم و یا در پی جستجوی علل برآییم و به اندیشه و تفکر بپردازیم که در آن صورت حاکمان یا عوامل سرمایه داری از اندیشیدن و جستجوگر بودن ما به وحشت افتاده آن اندک آزادی برده وار را نیز از ما سلب میکنند و برای زهر چشم گرفتن از بقیه انسانها زندگی را بر آنهایی که به دنبال آگاه شدن و کسب حق و حقوق هستند به جهنمی مضاعف تبدیل می کنند و چنان سرکوب و فشار را افزایش می دهند که دنیا را برای افراد فعال ، آگاه به حق و حقوق واندیشه گر تاریک و ظلمانی می کنند طوری که در چنین وضعیتی فقط با اگاهی طبقاتی و تحلیل درست از خود و دشمن می توان نوری برآن تاباندو درک کرد که چرا و در ترس از چه چیزی دشمن چنین سرا سیمه حتی تمامی اصول و قانون و پرنسیب های تبلیغی خودرا نیز زیر پا می گذارد؟

دخترم برای این سوال، فقط یک جواب علمی است این مبارزه طبقاتی است، دشمن طبقاتی ما یعنی سرمایه داری بر اریکه قدرت تکیه زده است و از اندیشیدن در رابطه با شناخت خود و طبقه خود ، شناختن راه و روش کسب حق و حقوق انسانی و طبقاتی هر کسی به وحشت می افتد و در آنجائیکه آگاهی طبقاتی و مبارزه برای کسب حق و حقوق انسانی وجود داشته باشد سرمایه داری هر چیزی را زیر پا می گذارد و تابع هیچ اصول و قانون و پرنسیبی نمی باشد به این دلیل است که مرا از تو، از همه ی عزیزانم و از همه کودکان و جوانان و انسانها جدا کرده اند که مبادا بقیه را هم تحت تاثیر گذاشته به سمت کسب آگاهی طبقاتی و مبارزه برای کسب حقوق طبقاتی بکشانم، این مبارزه طبقاتی است که برخی آگاهانه و برخی خود بخود و برخی با توجه به هر دو در آن غوطه ور می شوند و گریز نا پذیر است وقتی آگاهی به سراغت می اید دیگر نمی توانی برده وار ظلم و ستم را بپذیری و نمی توانی مغز و ذهنت را ببندی و بگوی خدایا رضایم به رضای تو آگاهی و اندیشیدن تنها چیز خطرناکی برای حاکمان و سرمایه داری است چرا که هر انسان را بسوی مبارزه با ظلم ستم می کشاند.

البته دخترم مبارزه تاوانی دارد که خود انسان و اطرافیانش باید بپردازند و از این بابت من برای تو و اطرافیان متاسفم و برای خود خرسندم که راه انسانی زیستن و انسانی فکر کردن و به فکر هم نوعانم بودن و اینکه تنها راه نجات مبارزه طبقاتی و سرنگونی سرمایه داری است را پیدا کردم و هرچند که خودم و عزیزانم به شدت تحت فشار و ستم هستیم، اما این تنها راه است و نمی توان در جامعه سرمایه داری هم آگاهی داشت و هم برده وار ظلم و ستم را پذیرفت.

اما دختر عزیزم دل آزرده و غمگین نباش، زمستان می رود و روسیاهی به ذغال می ماند و ستمگران رفتنی هستند و آینده از آن ستمدیدگان است.

مثل هر پدری خبر عروسی تو تنها دخترم قلبم را مالامال از شادی و عشق پدرانه کرد . اما اینکه سگان مافیای قدرت و ثروت این دشمنان قسم خورده کارگران حتی برخلاف قوانین خودشان اجازه ندادند حتی با همراهی مامورچند ساعت در عروسیت شرکت کنم ، و تورا مانند روزهای که با شادی کودکانه ات و با لبخند معصومانه ات هر صبح به مدرسه می رفتی و من تو را می بوسیدم ، امروز در عروسیت ببوسم و برایت زندگی انسانی و خوشبختی آرزو کنم ، چیزیکه احتمالش می رفت. به عنوان پدری که عاجز باشد در عروسی دختر یکی یکدانه اش شرکت کند دنیا در جلوی چشمم تیره و تارگشته بسیار اندوهگین شدم ، از اینجا پشت میله های زندان خود را در جشن عروسیت می بینم و دستانت را در دست می گیرم ، رویت را می بوسم و می گویم عروسیت مبارک دخترم ،امید وارم و آرزو میکنم همراه همسرت خوشبخت باشی و به یک زندگی انسانی و شرافت مند دست پیدا کنید.

چنین اندیشه های زیبا را دشمنان آزادی دشمنان انسانها و دشمن طبقاتی از ما گرفته است همان گونه که از تمامی مردم و بخصوص از طبقه کارگر گرفته است.

دخترم پس از لحظاتی ناگهان علیرغم ناراحتی زیاد دردی دیگر به سراغم آمد رنجها و آلام و مصیبتهای بی شمار مردم ستمکش وطنم به سرعت در ذهنم دوباره جان گرفت و اینکه برای چه در زندانم ، روشنایی و منطق مبارزه برای عموم و همدردی عمومی را در وجودم زنده کرد. مرا زندانی کردند چون دخترم را، فرزندانم را دوست دارم ، چون همه کودکان و جوانان را و همه انسانها را دوست دارم، مرا زندانی کردند چون می خواهم که همه انسانها دارای برابری و حقوق عادلانه
⭕️ به یاد #شاهرخ_زمانی

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه در نگذرد

۳سال از مرگ قهرمان مردی گذشت که تمام وجودش دفاع از حقوق زحمتکشان کارگران جهان بود شاهرخ زمانی به انقلاب کارگران وزحمتکشان و پابرهنگان اعتقاد داشت وعقیده خود را پنهان نمی کرد در زندان رجایی شهر کرج و سالن ۱۲همبند بودیم هر روز اخبار جهان کارگران را دسته‌بندی می کرد و در جلساتی که اتاق مرحم زانیار مرادی داشتیم می خواند بسیار مقاوم و شجاع بود ترس برای شاهرخ زمانی معنا نداشت شاهرخ از دوستان معلمان ایران مانند رسول بداغی عبدالرضا قنبری و من در زندان رجایی شهر کرج و سالن ۱۲ بود ورزشکار اهل مطالعه بسیار جدی در مبارزات صنفی و سیاسی و پی گیر مطالبات همه کارگران ایران و جهان بود او واقعا یک چریک وانترناسیونالیست به تمام معنا بود جسارت در عمل او را از دیگران ممتاز می کرد فوق العاده امیدوار به جنبش جمعی کارگران و دیگر تشکل های کارگری کانونی و انقلابی بود خانواده به خصوص دختر و خواهرش را که دکتر و به ملاقاتش می آمد دوست داشت و به آقای شهابی کارگران و معلمان انقلابی احترام ویژه قائل بود ما هرشب با شاهرخ زمانی و قنبری گفتگو می کردیم و مرگ ناگهانی شاهرخ که بسیار مشکوک می نمود خسارتی بزرگ برای جنبش های صنفی کارگری و طبقات اجتماعی است روحش شاد و راهش جاودان پر رهرو باد...

علی اکبر باغانی عضوهیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران و دوست و رفیق شاهرخ زمانی در زندان رجایی شهر کرج سالن ۱۲ اندرزگاه ۴

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 22 شهریورماه سالگرد جان‌باختن شاهرخ زمانی

#شاهرخ_زمانی، کارگر ساختمانی و از اعضای هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان بود. وی در پنجمین سال حبس بدون مرخصی خود در زندان گوهردشت در 22 شهریورماه 1394، چشم از جهان فروبست.

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
مدرسه‌ رهایی
Photo
این مرد را می‌شناسید؟ چند مرتبه درباره‌اش شنیده‌ یا خوانده‌اید؟ طی سال‌های اخیر چند بار نام او را همراه با خبرِ بازداشت و زندان دیده‌اید ولی از کنارش گذشته‌اید؟

او، #عثمان_اسماعیلی است. دیروز به ۳۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد. در این سال‌ها همواره در راهِ بازداشت، دادگاه و زندان بوده است.
یک کارگرِ نقاش اهل #سقز است که سال‌هاست در راه دفاع از حقوق کارگران فعالیت می‌کند. ساکن #سقز است و با درآمدِ حاصل از نقاشیِ ساختمان روزگار می‌گذارند.

طبقه‌ی حاکم می‌داند که خطر اصلی از ناحیه‌ی همین عثمان‌ها او را تهدید می‌کند که با نانِ کارگری زندگی می‌کنند، باندی-فاندی نیستند ولی چراغ سازماندهی زحمت‌کشان برای مبارزه با غارت‌گران را روشن نگاه داشته‌اند. جالب این‌جاست که ریز و درشت رسانه‌های اولترا-برانداز هم عثمان و امثال عثمان را بایکوت می‌کنند که صدای‌شان به گوش دیگر ستم‌دیدگان نرسد تا بتوانند القا کنند که "رهبر" باید یکی از میان شکم‌سیرهایِ آن‌سوی اقیانوس‌ها باشد و کارگر را چه به سازمان و سازماندهی.

عثمانی که می‌بینید کلهم هفت-هشت عکس در اینترنت دارد که بیشتر آن‌ها با همین لباس‌های کار و دست‌های رنگی هستند. مزیت این عکس‌ها ولی این است که شما مبارزانِ یک‌رنگ و صدیقِ داخل کشور را می‌بینید که سر و صورت‌شان شاید رنگی باشد، ولی قورباغه را جای قناری رنگ نمی‌کنند و مفت‌خورِ جعلق را به‌عنوان رهبر و پیشوا به شما نمی‌اندازند.

عثمان بودن و عثمان ماندن در این روزگار اصلا و ابدا کار سهلی نیست. "آقای اسماعیلی" اگر اراده کند، از ایران بزند بیرون، یک دست کت شلوار و کروات فرد اعلا بپوشد و به‌جای فعال کارگری به خودش بگوید: "کارشناس مسائل کارگری"، می‌تواند وسط لندن به خوشی و خرمی زندگی کند.

زدن زیرِ میزِ معامله کردنِ شرافت کاری‌ست دشوار؛ آن‌قدر دشوار که در همین یک‌دهه‌ی اخیر ردیفی از چپ‌های پرمدعای در زبان سوپرانقلابی را بلعیده و به زوائد محورمقاومت یا رسانه‌های جریان اصلی تبدیل کرده است.

عثمان شدن، #شاهرخ_زمانی شدن، #محمد_جراحی شدن و ... یک رمز دارد: وفاداری به انقلاب، #مبارزه_طبقاتی و ايمان به این‌که ستم‌دیدگان جز خود منجی‌ای نداشته، ندارند و نخواهند داشت.


#طبقه_کارگر
#ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید


@Blackfishvoice1