🔵 تضعیف زبان رسمی برای تضعیف انسجام
✍️ مسعود زمانی مقدم (جامعهشناس)
🔹 منتشرشده در روزنامهٔ فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۳، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، صفحهٔ نخست.
سخنگوی دولت، اخیراً در یک نشست خبری در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ اعلام کرد که دولت قصد دارد لایحهای در خصوص «آموزش به زبان مادری» تهیه کند. او تأکید کرد که زبانهای مادری جزو میراث فرهنگی کشور هستند و اصل ۱۵ قانون اساسی نیز بر اهمیت آنها تأکید دارد. این سخنان موجب درگرفتن بحثی دامنهدار در شبکههای اجتماعی دربارۀ موافقت یا مخالفت با رسمیتبخشیدن به زبانهای محلی و قومی در ایران شد.
قطعاً زبانهای مادری و قومی در ایران بخشی از میراث فرهنگی کشور هستند. اما در باب چنین مسئلهای باید با دقت و احتیاط تصمیمگیری کرد. در وهلۀ نخست، لازم است میان «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» تمایز قائل شویم. در مورد اول، زبان مادریِ محلی بهعنوان زبان آموزش در مدارس به کار گرفته میشود، در حالیکه در مورد دوم، زبان مادریِ محلی صرفاً بهعنوان یک درس آموزش داده میشود. بدیهی است که دربارۀ یادگیری و آموزش زبانهای محلی و قومی بحثی وجود ندارد و این حق طبیعی هر شهروند است که زبان مادری خود را حفظ کند و در زندگی روزمره از آن استفاده کند. اما مسئلۀ اصلی در مورد دوم است؛ آیا این زبانهای قومی و محلی باید بهعنوان زبانهای رسمی کشور شناخته شوند و امکان آموزش در مدارس با این زبانها فراهم شود؟
به نظر میرسد، رسمیتبخشیدن به زبانهای قومی و محلی و آموزش از طریق آنها موجب ایجاد چالشهای جدی برای جامعۀ ایران میشود. اتخاذ چنین سیاستی میتواند مسائل متعددی را به همراه داشته باشد. در این زمینه چند مورد قابل ذکر است: ۱. مسئلۀ تعدد اقوام و زبانهای محلی؛ ۲. تهدید انسجام و هویت ملّی؛ ۳. مسئلۀ تفاوتهای درونزبانی و چالش انتخاب گویش معیار؛ ۴. نادیدهگرفتن سابقۀ تاریخی و فرهنگی زبان فارسی؛ ۵. محدود شدن ارتباطات بین اقوام ایرانی؛ ۶. تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه؛ ۷. بیتوجهی به زمینۀ خاص فرهنگی ایران؛ ۸. کاهش مهارت در زبان ملّی.
میتوان گفت، زبان فارسی زبانی است که همۀ ایرانیان را به هم پیوند میدهد و باید آن را بهعنوان میراثی ملّی و هویتبخش پاس بداریم. زبان فارسی فقط متعلق به فارسزبانان نیست و تقلیل آن به قومیت و مسائل قومی حاکی از نوعی نادانی و تنگنظری است. زبان فارسی یکی از بسترهای فرهنگی سرزمین ماست و خیلی از بزرگانی در حفظ آن کوشیدهاند که فارسزبان نبودهاند، اما ایرانی بودهاند. اینکه ما به زبان قومی و محلیمان عشق بورزیم و آن را در زندگی روزمره به کار گیریم و حفظ کنیم، کاملاً طبیعی و ارزشمند است. من خودم، که زبان مادریام لُری است، در محیط خانوادگی و غیررسمی از زبان لُری استفاده میکنم. اما در محیط علمی و دانشگاهی که فعالیت میکنم، فقط زبان فارسی را بهکار میگیرم. زبان فارسی نه سرکوبکنندۀ دیگر زبانها در ایران، بلکه عامل پیوند اقوام ایرانی است. اگرچه لازم است که به زبانهای قومی و محلی نیز احترام گذاشته شود و آنها را نیز پاس بداریم، اما نه با رسمیتبخشیدن به آنها به شکاف های اجتماعی و تمایزگذاریهای قومی دامن بزنیم. در نهایت میتوان پذیرفت که زبانهای محلی در مدارس آموزش داده شوند، بدون اینکه زبان رسمی آموزش را تغییر دهیم؛ ضروری است که زبان رسمی آموزش در ایران صرفاً فارسی باشد تا ایرانمان حفظ شود که «چو ایران نباشد، تن من مباد».
👈🏼 متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://farhikhtegandaily.com/page/264807/
@masoudzamanimoghadam
✍️ مسعود زمانی مقدم (جامعهشناس)
🔹 منتشرشده در روزنامهٔ فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۳، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، صفحهٔ نخست.
سخنگوی دولت، اخیراً در یک نشست خبری در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ اعلام کرد که دولت قصد دارد لایحهای در خصوص «آموزش به زبان مادری» تهیه کند. او تأکید کرد که زبانهای مادری جزو میراث فرهنگی کشور هستند و اصل ۱۵ قانون اساسی نیز بر اهمیت آنها تأکید دارد. این سخنان موجب درگرفتن بحثی دامنهدار در شبکههای اجتماعی دربارۀ موافقت یا مخالفت با رسمیتبخشیدن به زبانهای محلی و قومی در ایران شد.
قطعاً زبانهای مادری و قومی در ایران بخشی از میراث فرهنگی کشور هستند. اما در باب چنین مسئلهای باید با دقت و احتیاط تصمیمگیری کرد. در وهلۀ نخست، لازم است میان «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» تمایز قائل شویم. در مورد اول، زبان مادریِ محلی بهعنوان زبان آموزش در مدارس به کار گرفته میشود، در حالیکه در مورد دوم، زبان مادریِ محلی صرفاً بهعنوان یک درس آموزش داده میشود. بدیهی است که دربارۀ یادگیری و آموزش زبانهای محلی و قومی بحثی وجود ندارد و این حق طبیعی هر شهروند است که زبان مادری خود را حفظ کند و در زندگی روزمره از آن استفاده کند. اما مسئلۀ اصلی در مورد دوم است؛ آیا این زبانهای قومی و محلی باید بهعنوان زبانهای رسمی کشور شناخته شوند و امکان آموزش در مدارس با این زبانها فراهم شود؟
به نظر میرسد، رسمیتبخشیدن به زبانهای قومی و محلی و آموزش از طریق آنها موجب ایجاد چالشهای جدی برای جامعۀ ایران میشود. اتخاذ چنین سیاستی میتواند مسائل متعددی را به همراه داشته باشد. در این زمینه چند مورد قابل ذکر است: ۱. مسئلۀ تعدد اقوام و زبانهای محلی؛ ۲. تهدید انسجام و هویت ملّی؛ ۳. مسئلۀ تفاوتهای درونزبانی و چالش انتخاب گویش معیار؛ ۴. نادیدهگرفتن سابقۀ تاریخی و فرهنگی زبان فارسی؛ ۵. محدود شدن ارتباطات بین اقوام ایرانی؛ ۶. تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه؛ ۷. بیتوجهی به زمینۀ خاص فرهنگی ایران؛ ۸. کاهش مهارت در زبان ملّی.
میتوان گفت، زبان فارسی زبانی است که همۀ ایرانیان را به هم پیوند میدهد و باید آن را بهعنوان میراثی ملّی و هویتبخش پاس بداریم. زبان فارسی فقط متعلق به فارسزبانان نیست و تقلیل آن به قومیت و مسائل قومی حاکی از نوعی نادانی و تنگنظری است. زبان فارسی یکی از بسترهای فرهنگی سرزمین ماست و خیلی از بزرگانی در حفظ آن کوشیدهاند که فارسزبان نبودهاند، اما ایرانی بودهاند. اینکه ما به زبان قومی و محلیمان عشق بورزیم و آن را در زندگی روزمره به کار گیریم و حفظ کنیم، کاملاً طبیعی و ارزشمند است. من خودم، که زبان مادریام لُری است، در محیط خانوادگی و غیررسمی از زبان لُری استفاده میکنم. اما در محیط علمی و دانشگاهی که فعالیت میکنم، فقط زبان فارسی را بهکار میگیرم. زبان فارسی نه سرکوبکنندۀ دیگر زبانها در ایران، بلکه عامل پیوند اقوام ایرانی است. اگرچه لازم است که به زبانهای قومی و محلی نیز احترام گذاشته شود و آنها را نیز پاس بداریم، اما نه با رسمیتبخشیدن به آنها به شکاف های اجتماعی و تمایزگذاریهای قومی دامن بزنیم. در نهایت میتوان پذیرفت که زبانهای محلی در مدارس آموزش داده شوند، بدون اینکه زبان رسمی آموزش را تغییر دهیم؛ ضروری است که زبان رسمی آموزش در ایران صرفاً فارسی باشد تا ایرانمان حفظ شود که «چو ایران نباشد، تن من مباد».
👈🏼 متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://farhikhtegandaily.com/page/264807/
@masoudzamanimoghadam
فرهیختگان آنلاین
تضعیف زبان رسمی برای تضعیف انسجام| فرهیختگان آنلاین
March 8
تضعیف_زبان_رسمی_برای_تضعیف_انسجام_1.pdf
595.9 KB
🔵 تضعیف زبان رسمی برای تضعیف انسجام
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامهٔ فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۳، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، صفحهٔ نخست.
@masoudzamanimoghadam
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامهٔ فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۳، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، صفحهٔ نخست.
@masoudzamanimoghadam
March 9
به نظر میرسد، همچنان روایت و گفتمان ایرانی-اسلامی در جامعهٔ ایران بیش از دیگر گفتمانهای رقیب میتواند در آیندهٔ ایران چارهساز و قابلاتکا باشد، البته بهشرط سازگاری نسبی این گفتمان با تحولات و تغییرات جدید جامعهٔ ایرانی و حرکت آن از یک گفتمان صرفاً سیاسی-ایدئولوژیک بهسمت یک گفتمان عمیقاً اجتماعی.
@masoudzamanimoghadam
@masoudzamanimoghadam
March 10
🔸 گروه توسعه شایستگیهای حرفهای معلمان استان لرستان برگزار میکند:
🔵 وبینار استانی آموزش مقالهنویسی
🎤 مدرس: مسعود زمانی مقدم
👥 مخاطبان: دبیران متوسطه دوم نظری، سرگروهای تخصصی دروس، معلمان جدیدالاستخدام و با سابقه کمتر از ۸ سال در اولویتاند.
🔹 زمان برگزاری: پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۰ تا ۲۲.
👈🏼لینک ورود:
https://arvandlms.com/room/Amouzesh
@masoudzamanimoghadam
🔵 وبینار استانی آموزش مقالهنویسی
🎤 مدرس: مسعود زمانی مقدم
👥 مخاطبان: دبیران متوسطه دوم نظری، سرگروهای تخصصی دروس، معلمان جدیدالاستخدام و با سابقه کمتر از ۸ سال در اولویتاند.
🔹 زمان برگزاری: پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۰ تا ۲۲.
👈🏼لینک ورود:
https://arvandlms.com/room/Amouzesh
@masoudzamanimoghadam
March 11
آیا در این ماه رمضان روزه گرفتهاید؟
(نظرسنجی بهصورت ناشناس است) 🔺دوستان لطفا این نظرسنجی را بهصورت عمومی یا خصوصی به اشتراک نگذارید، زیرا میخواهم صرفاً نظر مخاطبان کانال خودم را بدانم. با سپاس
(نظرسنجی بهصورت ناشناس است) 🔺دوستان لطفا این نظرسنجی را بهصورت عمومی یا خصوصی به اشتراک نگذارید، زیرا میخواهم صرفاً نظر مخاطبان کانال خودم را بدانم. با سپاس
Final Results
55%
بله
40%
خیر
5%
نظری ندارم
March 12
🖥 همراهان گرامی! بخشی از کارگاهها و دورههایی را که در سه سال گذشته برگزار کردهام را میتوانید بهصورت آفلاین تهیه کنید. قیمت این دورهها و کارگاهها را حتیالامکان کم و با تخفیف تعیین کردهایم.
👈🏼 مقالهنویسی در علوم اجتماعی (۳ ساعت)
👈🏼 نوشتن مقاله با روش مرور نظاممند (۲ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 روششناسی پژوهش کیفی (۶ ساعت)
👈🏼 کدگذاری و یادداشتهای تحلیلی (۴ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 ۲۴ روش کدگذاری دادههای کیفی (۱۳ ساعت و ۴۰ دقیقه)
👈🏼 ۸ روش کدگذاری دادههای کیفی (۷ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 پروپوزالنویسی (۵ ساعت و ۱۰ دقیقه)
👈🏼 چگونه جامعهشناسی بخوانیم؟ (۲ ساعت و ۴۵ دقیقه)
👈🏼 مبانی، مفاهیم و زبان تخصصی جامعهشناسی (۲۱ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 چیستی جامعهشناسی و بینش جامعهشناسانه (۱۴ ساعت و ۴۰ دقیقه)
👈🏼 آشنایی با تثلیث سکولار جامعهشناسی (مارکس، دورکیم، وبر) (۸ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 خوانش کتاب تاریخ اجتماعی ایران (جلد نخست: ایران باستان) (۲۸ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 راه و رسم نگارش علمی (۳ ساعت و ۴۵ دقیقه)
👈🏼 خوانش پنج کتاب از ماکس وبر (۳۷ ساعت)
👈🏼 خوانش دو کتاب از امیل دورکیم (۸ ساعت)
📌 برای اطلاعات بیشتر و تهیهٔ فایلها به @edusocio پیام بدهید.
بسیار ممنون خواهم شد که این فرسته را با دوستان و علاقهمندان به اشتراک بگذارید. 🌿
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
👈🏼 مقالهنویسی در علوم اجتماعی (۳ ساعت)
👈🏼 نوشتن مقاله با روش مرور نظاممند (۲ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 روششناسی پژوهش کیفی (۶ ساعت)
👈🏼 کدگذاری و یادداشتهای تحلیلی (۴ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 ۲۴ روش کدگذاری دادههای کیفی (۱۳ ساعت و ۴۰ دقیقه)
👈🏼 ۸ روش کدگذاری دادههای کیفی (۷ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 پروپوزالنویسی (۵ ساعت و ۱۰ دقیقه)
👈🏼 چگونه جامعهشناسی بخوانیم؟ (۲ ساعت و ۴۵ دقیقه)
👈🏼 مبانی، مفاهیم و زبان تخصصی جامعهشناسی (۲۱ ساعت و ۳۰ دقیقه)
👈🏼 چیستی جامعهشناسی و بینش جامعهشناسانه (۱۴ ساعت و ۴۰ دقیقه)
👈🏼 آشنایی با تثلیث سکولار جامعهشناسی (مارکس، دورکیم، وبر) (۸ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 خوانش کتاب تاریخ اجتماعی ایران (جلد نخست: ایران باستان) (۲۸ ساعت و ۲۰ دقیقه)
👈🏼 راه و رسم نگارش علمی (۳ ساعت و ۴۵ دقیقه)
👈🏼 خوانش پنج کتاب از ماکس وبر (۳۷ ساعت)
👈🏼 خوانش دو کتاب از امیل دورکیم (۸ ساعت)
📌 برای اطلاعات بیشتر و تهیهٔ فایلها به @edusocio پیام بدهید.
بسیار ممنون خواهم شد که این فرسته را با دوستان و علاقهمندان به اشتراک بگذارید. 🌿
مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
March 14
پارسال و امسال در دو نظرسنجی از مخاطبان کانال تلگرامام پرسیدم «آیا در این ماه رمضان روزه گرفتهاید؟»
بر اساس نظرسنجی پارسال، از ۲۳۲ پاسخدهنده، ۴۵ درصد روزه میگرفتند و ۵۱ درصد خیر. ۴ درصد هم نظری نداشتند.
بر اساس نظرسنجی امسال، از ۲۰۴ پاسخدهنده، ۵۵ درصد روزه میگرفتند و ۴۰ درصد خیر. ۵ درصد هم نظری نداشتند.
@masoudzamanimoghadam
بر اساس نظرسنجی پارسال، از ۲۳۲ پاسخدهنده، ۴۵ درصد روزه میگرفتند و ۵۱ درصد خیر. ۴ درصد هم نظری نداشتند.
بر اساس نظرسنجی امسال، از ۲۰۴ پاسخدهنده، ۵۵ درصد روزه میگرفتند و ۴۰ درصد خیر. ۵ درصد هم نظری نداشتند.
@masoudzamanimoghadam
March 16
بر اساس سیمای جمعیتی ایران در سال ۱۴۰۳، کشور در طی دو دههٔ آینده دچار بحران سالمندی خواهد بود. این بحران بهویژه با افزایش میانگین سن ازدواج در کشور و تجرد قطعی صدها هزار دههشصتی و دهههفتادی و افزایش نسبت سالمندان به جوانان در کل جمعیت تشدید خواهد شد. این موضوع مسائل اجتماعی و روانی و رفاهی متعددی برای جامعه ایجاد خواهد کرد. برای جلوگیری از این مسائل باید سیاستگذاریها و برنامهریزیهای لازم انجام شود. پژوهش دربارهٔ مسائل و چالشهای میانسالان کنونی که در سالهای آینده سالمند میشوند نیز برای این سیاستگذاریها ضروری است.
@masoudzamanimoghadam
@masoudzamanimoghadam
March 17
March 20
عدهای از هموطنان بهمناسب تحویل سال نو رفتهاند بر مقبرهٔ حکیم فردوسی و شعارهای ضداسلامی دادهاند. قطعاً این شعارها از سر شعور نیستند، بلکه نشاندهندهٔ نوعی جهل و واکنش مبتذل و ناآگاهانه به شرایط سیاسیاند. فردوسی بزرگ که ناماش، ابوالقاسم، نیز از کنیهٔ پیامبر (ص) گرفته شده، در شاهنامه به مدح و ستایش اسلام و حضرت محمد (ص) و اصحاب و اهل بیت ایشان پرداخته است و ارادتاش به آنها را نشان داده است.
@masoudzamanimoghadam
@masoudzamanimoghadam
March 21
همراهان گرامی. در چه بازه سنی قرار دارید؟
(این نظرسنجی صرفاً برای این کانال است. لطفاً آن را منتشر نکنید) 🔹 نظرسنجی بهصورت ناشناس است.
(این نظرسنجی صرفاً برای این کانال است. لطفاً آن را منتشر نکنید) 🔹 نظرسنجی بهصورت ناشناس است.
Anonymous Poll
0%
کمتر از ۱۲ سال
1%
۱۲ تا ۱۸ سال
19%
۱۸ تا ۲۴ سال
13%
۲۴ تا ۳۰ سال
13%
۳۰ تا ۳۶ سال
18%
۳۶ تا ۴۲ سال
19%
۴۲ تا ۴۸ سال
8%
۴۸ تا ۵۴ سال
5%
۵۴ تا ۶۰ سال
3%
۶۰ سال به بالا
March 29
عید سعید فطر را به همهٔ عزیزان تبریک میگویم.
ماه مبارک رمضان با تمام برکات فردی و اجتماعیاش به پایان رسید. یکی از ویژگیهای اجتماعی در خاتمهٔ این مهمانی خدا، زکات فطریه است. فطریه مصداقی از همدلی اجتماعی و حمایت از نیازمندان در جامعه است. در این روزهای دشوار اقتصادی، در پرداخت فطریه کوتاهی نکنیم و با دستگیری از دیگران، میل به دیگردوستی را زنده نگه داریم.
@masoudzamanimoghadam
ماه مبارک رمضان با تمام برکات فردی و اجتماعیاش به پایان رسید. یکی از ویژگیهای اجتماعی در خاتمهٔ این مهمانی خدا، زکات فطریه است. فطریه مصداقی از همدلی اجتماعی و حمایت از نیازمندان در جامعه است. در این روزهای دشوار اقتصادی، در پرداخت فطریه کوتاهی نکنیم و با دستگیری از دیگران، میل به دیگردوستی را زنده نگه داریم.
@masoudzamanimoghadam
March 30
🔵 معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه لرستان برگزار میکند:
🟢 دورهٔ آنلاین خوانش کتاب «قرآن و جامعه»
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔹 ۱۰ جلسه
🔸یکشنبهها، ساعت ۲۰، از ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
🔹 فرامرز رفیعپور، جامعهشناس برجستۀ ایرانی، کتاب قرآن و جامعه: مدل نظام اجتماعی قرآن را با هدف بررسی جامعهشناختی متن قرآن نوشته است. این اثر هزارصفحهای در سال ۱۴۰۲ و در ۸۲ سالگی ایشان منتشر شد. او در این کتاب بهطور گسترده و عمیق تلاش کرده است تا با تفسیر ساختارمند و نظاممند آیات قرآن به یک مدل منسجم از نظام اجتماعی در قرآن دست یابد، با این داعیه که این مدل نظام اجتماعی قرآنی میتواند برای هدایت انسان و جامعه، بهویژه در ایران و برای حل مسائل اجتماعی، بهکار گرفته شود. در دورهٔ خوانش این کتاب، به بررسی این کتاب پرداخته خواهد شد.
✳️ برای حضور در این دوره و اطلاع از جلسات به گروه تلگرامی زیر بپیوندید:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
🟢 دورهٔ آنلاین خوانش کتاب «قرآن و جامعه»
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔹 ۱۰ جلسه
🔸یکشنبهها، ساعت ۲۰، از ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
🔹 فرامرز رفیعپور، جامعهشناس برجستۀ ایرانی، کتاب قرآن و جامعه: مدل نظام اجتماعی قرآن را با هدف بررسی جامعهشناختی متن قرآن نوشته است. این اثر هزارصفحهای در سال ۱۴۰۲ و در ۸۲ سالگی ایشان منتشر شد. او در این کتاب بهطور گسترده و عمیق تلاش کرده است تا با تفسیر ساختارمند و نظاممند آیات قرآن به یک مدل منسجم از نظام اجتماعی در قرآن دست یابد، با این داعیه که این مدل نظام اجتماعی قرآنی میتواند برای هدایت انسان و جامعه، بهویژه در ایران و برای حل مسائل اجتماعی، بهکار گرفته شود. در دورهٔ خوانش این کتاب، به بررسی این کتاب پرداخته خواهد شد.
✳️ برای حضور در این دوره و اطلاع از جلسات به گروه تلگرامی زیر بپیوندید:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
April 2
🟢 میانهروی؛ مسیری برای بازگشت به جامعه
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامه فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۹، یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴، صفحات ۱ و ۲
آنچه امروز میتوان از آن دفاع کرد، میانهروی است؛ میانهروی در سیاست، در روشنفکری و در هرگونه کنش سیاسی و حتی انتقادی. جامعه ایران با چالشها و موانع متعددی در رابطۀ میان دولت و ملت روبهرو است. در چنین شرایطی، هرگونه تندروی مانند ریختن نفت بر آتش بحرانهاست. در شرایط فعلی، تندروی چیزی جز تخریب جامعه نیست. برای عبور از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چارهای جز اتخاذ رویکردی متعادل نداریم. بنابراین، ضروریترین تصمیم برای جامعه ایرانی در وضعیت کنونی، انتخاب راه میانهروی است، که لازمۀ آن نیز تقویت مدارای سیاسی-اجتماعی است.
اما میانهروی از زمینه و بطن جامعه شکل میگیرد و معیار میانهروی باید از خود جامعه گرفته شود؛ بازگشت به جامعه، ضرورتی انکارناپذیر است. جامعه واجد ظرفیتهایی است که میتواند معیاری برای زیست اجتماعی متعادل فراهم کند. ارزشها، باورها، نگرشها و نیازهای اجتماعی گروهها و اقشار گوناگون جامعه به ما نشان میدهند که چگونه میتوان چارچوبی برای میانهروی ترسیم کرد. امروزه با تکثر جهانبینیها و نگرشهای مختلف در جامعه مواجهایم. در چنین فضایی، مدارا با این تنوع اجتماعی نهتنها راهی برای برونرفت از وضعیت کنونی، بلکه کلید ساختن جامعهای پایدار است.
جامعه ایرانی با بحرانهای متعددی مواجه است: دشواریهای اقتصادی، نابرابریهای فزاینده، کاهش سطح رفاه عمومی، افزایش بیاعتمادی و ناامیدی اجتماعی، و گسترش نارضایتی اجتماعی. در چنین فضایی، دو گرایش افراطی شکل گرفته است؛ عدهای که به تغییرات سریع و بنیادین باور پیدا کردهاند و گروهی به انفعال و پذیرش وضعیت موجود گرایش یافتهاند. اما هیچیک از این دو مسیر، راهحلی پایدار برای خروج از بحرانها عرضه نمیکنند. آنچه میتواند کشور را از این وضعیت دشوار خارج کند، رویکردی مبتنی بر میانهروی و الزامات آن یعنی گفتوگو، مدارا و اصلاحات تدریجی است.
👈🏼 ادامه یادداشت در لینک زیر:
https://farhikhtegandaily.com/page/265152/
@masoudzamanimoghadam
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامه فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۷۹، یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴، صفحات ۱ و ۲
آنچه امروز میتوان از آن دفاع کرد، میانهروی است؛ میانهروی در سیاست، در روشنفکری و در هرگونه کنش سیاسی و حتی انتقادی. جامعه ایران با چالشها و موانع متعددی در رابطۀ میان دولت و ملت روبهرو است. در چنین شرایطی، هرگونه تندروی مانند ریختن نفت بر آتش بحرانهاست. در شرایط فعلی، تندروی چیزی جز تخریب جامعه نیست. برای عبور از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چارهای جز اتخاذ رویکردی متعادل نداریم. بنابراین، ضروریترین تصمیم برای جامعه ایرانی در وضعیت کنونی، انتخاب راه میانهروی است، که لازمۀ آن نیز تقویت مدارای سیاسی-اجتماعی است.
اما میانهروی از زمینه و بطن جامعه شکل میگیرد و معیار میانهروی باید از خود جامعه گرفته شود؛ بازگشت به جامعه، ضرورتی انکارناپذیر است. جامعه واجد ظرفیتهایی است که میتواند معیاری برای زیست اجتماعی متعادل فراهم کند. ارزشها، باورها، نگرشها و نیازهای اجتماعی گروهها و اقشار گوناگون جامعه به ما نشان میدهند که چگونه میتوان چارچوبی برای میانهروی ترسیم کرد. امروزه با تکثر جهانبینیها و نگرشهای مختلف در جامعه مواجهایم. در چنین فضایی، مدارا با این تنوع اجتماعی نهتنها راهی برای برونرفت از وضعیت کنونی، بلکه کلید ساختن جامعهای پایدار است.
جامعه ایرانی با بحرانهای متعددی مواجه است: دشواریهای اقتصادی، نابرابریهای فزاینده، کاهش سطح رفاه عمومی، افزایش بیاعتمادی و ناامیدی اجتماعی، و گسترش نارضایتی اجتماعی. در چنین فضایی، دو گرایش افراطی شکل گرفته است؛ عدهای که به تغییرات سریع و بنیادین باور پیدا کردهاند و گروهی به انفعال و پذیرش وضعیت موجود گرایش یافتهاند. اما هیچیک از این دو مسیر، راهحلی پایدار برای خروج از بحرانها عرضه نمیکنند. آنچه میتواند کشور را از این وضعیت دشوار خارج کند، رویکردی مبتنی بر میانهروی و الزامات آن یعنی گفتوگو، مدارا و اصلاحات تدریجی است.
👈🏼 ادامه یادداشت در لینک زیر:
https://farhikhtegandaily.com/page/265152/
@masoudzamanimoghadam
فرهیختگان آنلاین
میانهروی؛ مسیری برای بازگشت به جامعه| فرهیختگان آنلاین
April 6
01. قرآن و جامعه
مسعود زمانی مقدم
🟢 خوانش کتاب «قرآن و جامعه» نوشتهٔ فرامرز رفیعپور
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔸 جلسهٔ نخست، ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔸 جلسهٔ نخست، ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
April 7
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
🔸انجمن جامعهشناسی ایران (دفتر لرستان) برگزار میکند:
🔴 ایدهیابی و مسئلهپردازی برای پژوهش
🎤 مدرس: دکتر مسعود زمانی مقدم
(جامعهشناس و مدرس دانشگاه)
🔹 ۴ ساعت در ۲ جلسه
🔹 ۱ و ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹ تا ۲۱
🔹 ظرفیت کارگاه محدود است.
🧑🏻🏫 مخاطبان: دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد در رشتههای علوم اجتماعی، روانشناسی، علوم تربیتی، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و سایر رشتههای مرتبط با علوم اجتماعی و رفتاری
💡دربارهٔ کارگاه: یافتن مسئلۀ پژوهشی یکی از مهمترین و دشوارترین مراحل در مسیر نگارش پایاننامه/رساله است. بسیاری از دانشجویان با دشواریهایی مانند کلینگری، ابهام در تعریف مسئله، یا ناتوانی در یافتن ایده و مسئله پژوهشی مواجهاند. این کارگاه با هدف کمک به دانشجویان در جهت تعریف دقیقتر، روشنتر و منسجمتر مسئلۀ پژوهشی، طراحی شده است تا دانشجویان بتوانند پایهای محکم برای پژوهش خود بنا نهند.
👈🏼 برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام به @edusocio پیام بدهید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔴 ایدهیابی و مسئلهپردازی برای پژوهش
🎤 مدرس: دکتر مسعود زمانی مقدم
(جامعهشناس و مدرس دانشگاه)
🔹 ۴ ساعت در ۲ جلسه
🔹 ۱ و ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹ تا ۲۱
🔹 ظرفیت کارگاه محدود است.
🧑🏻🏫 مخاطبان: دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد در رشتههای علوم اجتماعی، روانشناسی، علوم تربیتی، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و سایر رشتههای مرتبط با علوم اجتماعی و رفتاری
💡دربارهٔ کارگاه: یافتن مسئلۀ پژوهشی یکی از مهمترین و دشوارترین مراحل در مسیر نگارش پایاننامه/رساله است. بسیاری از دانشجویان با دشواریهایی مانند کلینگری، ابهام در تعریف مسئله، یا ناتوانی در یافتن ایده و مسئله پژوهشی مواجهاند. این کارگاه با هدف کمک به دانشجویان در جهت تعریف دقیقتر، روشنتر و منسجمتر مسئلۀ پژوهشی، طراحی شده است تا دانشجویان بتوانند پایهای محکم برای پژوهش خود بنا نهند.
👈🏼 برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام به @edusocio پیام بدهید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
April 15
🔴 نقدی بر سانتیمانتالیسم روشنفکرانۀ مصطفی مهرآیین
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامه فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۹۰، ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، صفحهٔ ۷
مصطفی مهرآیین، در جایگاه یک جامعهشناس اساساً فاقد ایده و اندیشهای منسجم و قابلتوجه است که بخواهد نقد شود. ازاینرو، صرفاً میتوان به ظهور و بروز نمایشگونهٔ او در فضای مجازی پرداخت. او با سخنرانیها و نوشتههای جنجالیاش در نگاه اول تصویری از یک روشنفکر فرهیخته ترسیم میکند، اما وقتی لایههای ظاهری این لفاظیها را کنار میزنیم، با خلئی عمیق مواجه میشویم که نهتنها به فهم جامعهٔ ایران کمکی نمیکند، بلکه مانعی در برابر شکلگیری یک جامعهشناسی اصیل، منسجم و متناسب با واقعیتهای بومی و زمینهمند این سرزمین میشود.
سخنرانیها و نوشتههای او اغلب با اعتمادبهنفسی ارائه میشوند که البته بهندرت با محتوای عمیق و تحلیلی همراه است. با ارجاعات متعدد به نظریهپردازان غربی، گویی هدفش نه تبیین مسائل اجتماعی، بلکه تحتتأثیر قرار دادن مخاطب با هیاهوی کلامی است. گفتههای او چیزی فراتر از انفجار احساسات تند و آتشین نیستند؛ عباراتی که پشت نامهایی از متفکران برجسته پنهان شدهاند، این استنادها اغلب سطحی و بدون انطباق با زمینههای تاریخی و فرهنگی ایران هستند. او بهجای ارائه تحلیلهای عمیق و زمینهمند، تنها بهردیف کردن اسامی و اصطلاحات بسنده میکند. این رویکرد بیش از آنکه روشنگر باشد، اذهان مخاطبان را در نوعی احساساتگرایی تسکیندهنده سرگردان میسازد. مخاطب معمولاً پس از شنیدن و خواندن او، شاید لحظهای احساس کند که به درک تازهای از جامعه رسیده است، اما در عمل صرفاً نوعی بروز خشم و تهییج احساسات را تجربه میکند.
به نظر میرسد خشم چشمانش را نسبت به دیدن واقعیت بسته است و سوار بر موج خشم و نارضایتی عمومی، خود نیز دچار نوعی سردرگمی فکری شده است. با لحنی و عباراتی تند، به انتقاد از وضعیت موجود میپردازد و بهسرعت توجه مخاطبان را جلب میکند. وقتی به حرفهایش گوش میدهید، لحظهای احساس میکنید که قرار است چیزی مهم دستگیرتان شود، اما در پایان، آنچه نصیبتان میشود، فقط هیجان زودگذری است که بهسرعت فرومینشیند. از خود بپرسید؛ بعدازاین همه سخنرانی و ادعا، چه فهمی از جامعه ایران به دست آوردهاید؟ چه ابزار تحلیلی یا راهکار عملی در اختیارتان گذاشته شده؟ پاسخ اغلب «تقریباً هیچ» است. مهرآیین بهجای آنکه معلم یا راهنمایی برای فهم پیچیدگیهای اجتماعی باشد، صرفاً به یک محرک احساسی در فضای رسانهای تبدیل شده که احساسات شما را قلقلک میدهد و بعد شما را با دستانی خالی رها میکند. بله! اصالت فکری در گفتهها و نوشتههای او مشاهده نمیشود.
ایشان در یکی از گفتوگوهایش اعلام میکند «من و امثال من دنبال ساختن راه دیگری هستیم». ولی چه راهی؟ آیا این «راه دیگر» چیزی جز بیراههای است که به پراکندگی فکری و ابتذال اندیشه ختم میشود؟ ادعاهایش در حد شعارهای پرزرقوبرق باقی میمانند که عامه مخاطبان را در ابتذال بیشتری فرومیبرد.
همچنین گویی خود را تنها کسی میداند که کتابخوانده و به حقیقت دست یافته است. این خودحقپنداری موجب شده احساساتش بر عقلانیتش غلبه کند و به دام نوعی سانتیمانتالیسم روشنفکرانه بیفتد که شاید در نگاه اول جذاب باشد، اما با نگاهی دقیقتر پوچیاش آشکار است. برخلاف بسیار از جامعهشناسان و متفکرانی که در فضای عمومی حضور دارند اما خود را به دست امواج رسانهای نمیسپارند، او گویی شیفته دیدهشدن است و این شیفتگی، او را از مسیر اندیشه و واقعبینی منحرف کرده است.
تندروی مهرآیین نهتنها به تحلیل مسائل اجتماعی کمکی نمیکند، بلکه به ابتذال اندیشه منجر میشود. خشم او هرچند ممکن است قابلفهم بوده و ریشه در وضعیت اجتماعی داشته باشد، اما بهجای آنکه به فرصتی برای تحلیل و اندیشهورزی تبدیل شود، به نیروی مخربی بدل شده که هم خودش را کور میکند و هم مخاطبانش را. این نوع تندرویها، جامعهشناسی را از یک علم روشمند و دقیق به مجموعهای از شعارهای احساسی و تهی تقلیل میدهند. جامعهشناسی نیازمند نگاهی عقلانی و تجربی است که بتواند واقعیتها را بادقت موشکافی کند، نه انفجارهای احساسی که تنها به تهییج لحظهای میانجامند.
👈🏼 ادامه و متن کامل یادداشت را در لینک زیر:
https://farhikhtegandaily.com/page/265775/
@masoudzamanimoghadam
✍️ مسعود زمانی مقدم
🔹 منتشرشده در روزنامه فرهیختگان، شمارهٔ ۴۳۹۰، ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، صفحهٔ ۷
مصطفی مهرآیین، در جایگاه یک جامعهشناس اساساً فاقد ایده و اندیشهای منسجم و قابلتوجه است که بخواهد نقد شود. ازاینرو، صرفاً میتوان به ظهور و بروز نمایشگونهٔ او در فضای مجازی پرداخت. او با سخنرانیها و نوشتههای جنجالیاش در نگاه اول تصویری از یک روشنفکر فرهیخته ترسیم میکند، اما وقتی لایههای ظاهری این لفاظیها را کنار میزنیم، با خلئی عمیق مواجه میشویم که نهتنها به فهم جامعهٔ ایران کمکی نمیکند، بلکه مانعی در برابر شکلگیری یک جامعهشناسی اصیل، منسجم و متناسب با واقعیتهای بومی و زمینهمند این سرزمین میشود.
سخنرانیها و نوشتههای او اغلب با اعتمادبهنفسی ارائه میشوند که البته بهندرت با محتوای عمیق و تحلیلی همراه است. با ارجاعات متعدد به نظریهپردازان غربی، گویی هدفش نه تبیین مسائل اجتماعی، بلکه تحتتأثیر قرار دادن مخاطب با هیاهوی کلامی است. گفتههای او چیزی فراتر از انفجار احساسات تند و آتشین نیستند؛ عباراتی که پشت نامهایی از متفکران برجسته پنهان شدهاند، این استنادها اغلب سطحی و بدون انطباق با زمینههای تاریخی و فرهنگی ایران هستند. او بهجای ارائه تحلیلهای عمیق و زمینهمند، تنها بهردیف کردن اسامی و اصطلاحات بسنده میکند. این رویکرد بیش از آنکه روشنگر باشد، اذهان مخاطبان را در نوعی احساساتگرایی تسکیندهنده سرگردان میسازد. مخاطب معمولاً پس از شنیدن و خواندن او، شاید لحظهای احساس کند که به درک تازهای از جامعه رسیده است، اما در عمل صرفاً نوعی بروز خشم و تهییج احساسات را تجربه میکند.
به نظر میرسد خشم چشمانش را نسبت به دیدن واقعیت بسته است و سوار بر موج خشم و نارضایتی عمومی، خود نیز دچار نوعی سردرگمی فکری شده است. با لحنی و عباراتی تند، به انتقاد از وضعیت موجود میپردازد و بهسرعت توجه مخاطبان را جلب میکند. وقتی به حرفهایش گوش میدهید، لحظهای احساس میکنید که قرار است چیزی مهم دستگیرتان شود، اما در پایان، آنچه نصیبتان میشود، فقط هیجان زودگذری است که بهسرعت فرومینشیند. از خود بپرسید؛ بعدازاین همه سخنرانی و ادعا، چه فهمی از جامعه ایران به دست آوردهاید؟ چه ابزار تحلیلی یا راهکار عملی در اختیارتان گذاشته شده؟ پاسخ اغلب «تقریباً هیچ» است. مهرآیین بهجای آنکه معلم یا راهنمایی برای فهم پیچیدگیهای اجتماعی باشد، صرفاً به یک محرک احساسی در فضای رسانهای تبدیل شده که احساسات شما را قلقلک میدهد و بعد شما را با دستانی خالی رها میکند. بله! اصالت فکری در گفتهها و نوشتههای او مشاهده نمیشود.
ایشان در یکی از گفتوگوهایش اعلام میکند «من و امثال من دنبال ساختن راه دیگری هستیم». ولی چه راهی؟ آیا این «راه دیگر» چیزی جز بیراههای است که به پراکندگی فکری و ابتذال اندیشه ختم میشود؟ ادعاهایش در حد شعارهای پرزرقوبرق باقی میمانند که عامه مخاطبان را در ابتذال بیشتری فرومیبرد.
همچنین گویی خود را تنها کسی میداند که کتابخوانده و به حقیقت دست یافته است. این خودحقپنداری موجب شده احساساتش بر عقلانیتش غلبه کند و به دام نوعی سانتیمانتالیسم روشنفکرانه بیفتد که شاید در نگاه اول جذاب باشد، اما با نگاهی دقیقتر پوچیاش آشکار است. برخلاف بسیار از جامعهشناسان و متفکرانی که در فضای عمومی حضور دارند اما خود را به دست امواج رسانهای نمیسپارند، او گویی شیفته دیدهشدن است و این شیفتگی، او را از مسیر اندیشه و واقعبینی منحرف کرده است.
تندروی مهرآیین نهتنها به تحلیل مسائل اجتماعی کمکی نمیکند، بلکه به ابتذال اندیشه منجر میشود. خشم او هرچند ممکن است قابلفهم بوده و ریشه در وضعیت اجتماعی داشته باشد، اما بهجای آنکه به فرصتی برای تحلیل و اندیشهورزی تبدیل شود، به نیروی مخربی بدل شده که هم خودش را کور میکند و هم مخاطبانش را. این نوع تندرویها، جامعهشناسی را از یک علم روشمند و دقیق به مجموعهای از شعارهای احساسی و تهی تقلیل میدهند. جامعهشناسی نیازمند نگاهی عقلانی و تجربی است که بتواند واقعیتها را بادقت موشکافی کند، نه انفجارهای احساسی که تنها به تهییج لحظهای میانجامند.
👈🏼 ادامه و متن کامل یادداشت را در لینک زیر:
https://farhikhtegandaily.com/page/265775/
@masoudzamanimoghadam
فرهیختگان آنلاین
نقدی بر سانتیمانتالیسم روشنفکرانۀ مصطفی مهرآیین| فرهیختگان آنلاین
April 18
02. قرآن و جامعه
مسعود زمانی مقدم
🟢 خوانش کتاب «قرآن و جامعه» نوشتهٔ فرامرز رفیعپور
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔸 جلسهٔ دوم، ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
▪️فایل جلسه نخست
📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
🎤 درسگفتاری از مسعود زمانی مقدم
🔸 جلسهٔ دوم، ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
▪️فایل جلسه نخست
📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society
@masoudzamanimoghadam
April 20
سرانجام ترجمۀ کتاب ویریلیو و رسانه منتشر شد و امروز این پنج جلد را از طرف انتشارات دریافت کردم.
🔹 نویسنده: جان آرمیتِج
🔹 مترجم: مسعود زمانی مقدم
🔹 ناشر: انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔹 چاپ نخست: ۱۴۰۴، ۲۰۷ صفحه
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین نیکگهر تقدیم میکنم، به پاس یک عمر فعالیت و تلاش ارزشمند ایشان در علوم اجتماعی ایران.
پل ویریلیو (۲۰۱۸-۱۹۳۲) فیلسوف، نظریهپرداز و منتقد فرانسوی است که تخصصاش در نقد و بررسی تکنولوژی هنر و رسانه است. جان آرمیتِج سالها در اندیشههای ویریلیو مطالعه و تأمل کرده است و این چهارمین کتابی است که دربارهٔ او نوشته است.
🔴 فهرست کتاب:
▪️سپاسگزاری
▪️مقدمۀ مترجم
▪️مقدمه نویسنده
▪️فصل اول: زیباییشناسی ناپدیدی
▪️فصل دوم: سینما، جنگ، و لجستیک ادراک
▪️فصل سوم: رسانههای نوین: بینایی، اینرسی، و تلفن همراه
▪️فصل چهارم: شهر وحشت: حلقۀ تصویر ابزاری تلویزیون و حوادث رسانهای
▪️فصل پنجم: کار منتقد هنر تکنولوژی: موزۀ سوانح
▪️نتیجهگیری
▪️راهنما برای مطالعۀ بیشتر
▪️ واژهنامه
▪️منابع
@masoudzamanimoghadam
🔹 نویسنده: جان آرمیتِج
🔹 مترجم: مسعود زمانی مقدم
🔹 ناشر: انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔹 چاپ نخست: ۱۴۰۴، ۲۰۷ صفحه
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین نیکگهر تقدیم میکنم، به پاس یک عمر فعالیت و تلاش ارزشمند ایشان در علوم اجتماعی ایران.
پل ویریلیو (۲۰۱۸-۱۹۳۲) فیلسوف، نظریهپرداز و منتقد فرانسوی است که تخصصاش در نقد و بررسی تکنولوژی هنر و رسانه است. جان آرمیتِج سالها در اندیشههای ویریلیو مطالعه و تأمل کرده است و این چهارمین کتابی است که دربارهٔ او نوشته است.
🔴 فهرست کتاب:
▪️سپاسگزاری
▪️مقدمۀ مترجم
▪️مقدمه نویسنده
▪️فصل اول: زیباییشناسی ناپدیدی
▪️فصل دوم: سینما، جنگ، و لجستیک ادراک
▪️فصل سوم: رسانههای نوین: بینایی، اینرسی، و تلفن همراه
▪️فصل چهارم: شهر وحشت: حلقۀ تصویر ابزاری تلویزیون و حوادث رسانهای
▪️فصل پنجم: کار منتقد هنر تکنولوژی: موزۀ سوانح
▪️نتیجهگیری
▪️راهنما برای مطالعۀ بیشتر
▪️ واژهنامه
▪️منابع
@masoudzamanimoghadam
April 24
مسعود زمانی مقدم
سرانجام ترجمۀ کتاب ویریلیو و رسانه منتشر شد و امروز این پنج جلد را از طرف انتشارات دریافت کردم. 🔹 نویسنده: جان آرمیتِج 🔹 مترجم: مسعود زمانی مقدم 🔹 ناشر: انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی 🔹 چاپ نخست: ۱۴۰۴، ۲۰۷ صفحه ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین…
مقدمۀ مترجم بر کتاب ویریلیو و رسانه نوشتۀ جان آرمیتج، انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، چاپ نخست: ۱۴۰۴
کتاب ویریلیو و رسانه نوشتۀ جان آرمیتِج به بررسی عالمانۀ اندیشهها و آثار پل ویریلیو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، میپردازد. این چهارمین کتابی است که آرمیتج دربارۀ ویریلیو نوشته است.
اساساً خوانش و فهم نظریهها و نوشتههای پسامدرنیستها بسیار دشوار است و ترجمۀ آنها دشوارتر. چنین متونی ضمن پیچیدگیهای مفهومی و نظری ذاتیشان دارای خصلتی میانرشتهایاند و از نظر نگارشی نیز متنشان عمدتاً سنگین، مبهم، و مملو از واژهسازیهای فراوان است. خود نویسندۀ این کتاب نیز علاوه بر توضیح دهها مفهوم جدیدی که ویریلیو وضع کرده است، چند اصطلاح خاص خودش را ساخته است. از اینرو، در ترجمۀ این اثر گریزی از آوردن پانویسهای متعدد انگلیسی نداشتهام. همچنین در ترجمۀ برخی از واژگان یا اصطلاحات، به دلیل کثرت و نوع خاص استفاده از آنها و برای فهم بهتر متن، صورت انگلیسی آنها را به کار گرفتهام، برای مثال، واژگان «تکنولوژی»، «اینرسی»، «لجستیک». با وجود این، تا جاییکه ممکن بوده است از معادلهای فارسی استفاده کردهام.
در این متن، در موارد زیادی عامدانه از افعال نامعمول استفاده شده است که در ترجمه سعی کردهام این رویه را تغییر ندهم. مگر در برخی از موارد که برخی از این افعال در فارسی بههیچوجه معنی را نمیرساند. در واقع سبک نوشتاری نویسنده که البته مبتنی بر سبک و اصطلاحات خود ویریلیو است، در ترجمۀ فارسی آن حفظ شده است. همچنین کوشیدهام حتیالامکان زبان نسبتاً ادبی نویسنده را منتقل کنم و متن را سادهسازی نکنم.
افزون بر این، در این کتاب از واژگان گوناگون نسبتاً مترادفی استفاده شده است که بسیار دقت کردهام این واژگان را به جای هم نیاورم، برای مثال واژگان «حادثه»، «سانحه»، «تصادف»، «رویداد»، «رخداد»، و «تصادم»، یا واژگان «دهشت»، «وحشت»، «ترس»، «هراس»، «خوف»، و «ترور»، یا واژگان «کلانشهر»، «اَبَرشهر»، «فراشهر»، و «پساشهر».
باری، امیدوارم که خوانندگان فرهیختۀ این کتاب بر خطاهای احتمالی من در ترجمۀ این اثر چشم بپوشند و کتاب را سودمند و آموزنده بیابند. در پایان، از جناب آقای دکتر محمد خندان بابت همکاری و صبوریشان بسیار سپاسگزارم.
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین نیکگهر تقدیم میکنم، به پاس یک عمر فعالیت و تلاش ارزشمند ایشان در علوم اجتماعی ایران.
مسعود زمانی مقدم
مرداد ۱۴۰۲، خرمآباد
https://tttttt.me/masoudzamanimoghadam/2091
کتاب ویریلیو و رسانه نوشتۀ جان آرمیتِج به بررسی عالمانۀ اندیشهها و آثار پل ویریلیو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، میپردازد. این چهارمین کتابی است که آرمیتج دربارۀ ویریلیو نوشته است.
اساساً خوانش و فهم نظریهها و نوشتههای پسامدرنیستها بسیار دشوار است و ترجمۀ آنها دشوارتر. چنین متونی ضمن پیچیدگیهای مفهومی و نظری ذاتیشان دارای خصلتی میانرشتهایاند و از نظر نگارشی نیز متنشان عمدتاً سنگین، مبهم، و مملو از واژهسازیهای فراوان است. خود نویسندۀ این کتاب نیز علاوه بر توضیح دهها مفهوم جدیدی که ویریلیو وضع کرده است، چند اصطلاح خاص خودش را ساخته است. از اینرو، در ترجمۀ این اثر گریزی از آوردن پانویسهای متعدد انگلیسی نداشتهام. همچنین در ترجمۀ برخی از واژگان یا اصطلاحات، به دلیل کثرت و نوع خاص استفاده از آنها و برای فهم بهتر متن، صورت انگلیسی آنها را به کار گرفتهام، برای مثال، واژگان «تکنولوژی»، «اینرسی»، «لجستیک». با وجود این، تا جاییکه ممکن بوده است از معادلهای فارسی استفاده کردهام.
در این متن، در موارد زیادی عامدانه از افعال نامعمول استفاده شده است که در ترجمه سعی کردهام این رویه را تغییر ندهم. مگر در برخی از موارد که برخی از این افعال در فارسی بههیچوجه معنی را نمیرساند. در واقع سبک نوشتاری نویسنده که البته مبتنی بر سبک و اصطلاحات خود ویریلیو است، در ترجمۀ فارسی آن حفظ شده است. همچنین کوشیدهام حتیالامکان زبان نسبتاً ادبی نویسنده را منتقل کنم و متن را سادهسازی نکنم.
افزون بر این، در این کتاب از واژگان گوناگون نسبتاً مترادفی استفاده شده است که بسیار دقت کردهام این واژگان را به جای هم نیاورم، برای مثال واژگان «حادثه»، «سانحه»، «تصادف»، «رویداد»، «رخداد»، و «تصادم»، یا واژگان «دهشت»، «وحشت»، «ترس»، «هراس»، «خوف»، و «ترور»، یا واژگان «کلانشهر»، «اَبَرشهر»، «فراشهر»، و «پساشهر».
باری، امیدوارم که خوانندگان فرهیختۀ این کتاب بر خطاهای احتمالی من در ترجمۀ این اثر چشم بپوشند و کتاب را سودمند و آموزنده بیابند. در پایان، از جناب آقای دکتر محمد خندان بابت همکاری و صبوریشان بسیار سپاسگزارم.
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین نیکگهر تقدیم میکنم، به پاس یک عمر فعالیت و تلاش ارزشمند ایشان در علوم اجتماعی ایران.
مسعود زمانی مقدم
مرداد ۱۴۰۲، خرمآباد
https://tttttt.me/masoudzamanimoghadam/2091
Telegram
مسعود زمانی مقدم
سرانجام ترجمۀ کتاب ویریلیو و رسانه منتشر شد و امروز این پنج جلد را از طرف انتشارات دریافت کردم.
🔹 نویسنده: جان آرمیتِج
🔹 مترجم: مسعود زمانی مقدم
🔹 ناشر: انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔹 چاپ نخست: ۱۴۰۴، ۲۰۷ صفحه
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین…
🔹 نویسنده: جان آرمیتِج
🔹 مترجم: مسعود زمانی مقدم
🔹 ناشر: انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔹 چاپ نخست: ۱۴۰۴، ۲۰۷ صفحه
ترجمۀ این کتاب را به استاد عبدالحسین…
April 25