#پرونده
#یادداشت
#شهر_و_جنسیت
تاریخ مختصر هشتم مارس
📙📙📙
روز زن، میتواند بهانه ای باشد برای پرداختن به شهرهایی که عرصه ی قلمروی عمومی آنها برای نیمی از ساکنانشان، جای مناسبی نیست. رفتارهای تبعیض آمیز در بازار کار، عدم احساس امنیت در فضاهای همگانی و عدم توجه به نیازهایی که زنان را برای حضور بلند مدت در فضاهای شهر آسیب پذیر می نمایند، مردانه شدن شهرها را دامن زده و سرزندگی و تنوع را از شهرها می زداید؛ هشتم مارس، چنانکه در ادامه می آید، نخستین گام هایی بود که زنان در جهت دریافت دستمزدی برابر برداشته و استیفای حقوق خود را خواستار شدند؛ پاسخ اما چنانکه در ادامه می آید، چندان مهرآمیز نبود؛ زنان گاهی با سرکوب مواجه شده، گاهی در آتش سوختند و باز، ققنوس وار از آتشی که دولت ها و حکومت ها برایشان برافروخته بودند، سر برآورده، فریاد برابری سر دادند.. دانشنامه شهری، نظر به اهمیت این روز سعی در پرداختن به موضوع جنسیت و شهر داشته و بنا دارد، پرونده ی شهر و جنسیت را به مناسبت روز زن، برای خوانندگان ارائه دهد؛ در ادامه تاریخ مختصری از آنچه هشتم مارس را روز جهانی زن کرد، ارائه می شود. سر آخر باید اشاره کرد، هشتم مارس روز جهانی بزرگداشت مبارزهی زنان است؛ نه روز بزرگداشت تن بیولوژیک زنان که روز فریاد سر دادن است. هشتم مارس تنها یک روز در تقویم نیست، روزی است که در خیابان به بدنِ به انقیاد درآمده و سفرهی کوچكشده اعتراض میشود؛ روزی برای بلند شدن فریاد سرکوب شدگان و استثمار شدگان.
▪️در هشتم مارس 1857 زنان کارگر کارگاههای پارچهبافی و لباسدوزی نیویورک به خیابانها آمدند و به ساعات کار طولانی، شرایط غیرانسانی کار و دستمزد اندک خود اعتراض کردند.
▪️پنجاه سال بعد، یعنی در 1908 كارگران زن كارخانهی نساجى كتان در نيويورک در اعتراض به تبعيض و استثمار، اعتصاب كردند. زنان از کار دست کشیدند و صاحب كارخانه با انگیزهی شکستن اعتصاب و جلوگيرى از همراه شدن كارگران ديگر بخشها با اين اعتصاب، زنان اعتصابی را در محل كار خود در كارخانه محبوس كرد. كارخانه آتش گرفت و ۱۲۹ كارگر زن در آتش سوختند.
▪️در دومين كنفرانس سوسياليستى بينالمللى زنان در 1910 به پیشنهاد کلارا زتکین روز هشتم ماه مارس به عنوان روز زن و براى دفاع از حقوق پایمال شدهی آنان برگزيده شد.
▪️اولين روز جهانى زن در ماه مارس ۱۹۱۱ در دانمارک، آلمان، اتريش، سوئيس و آمريكا برگزار شد. ميليونها زن در این روز به خیابانها آمدند. اصلاح قوانین ناعادلانهی کاری، برابرى مزد با مردان در مقابل كار مساوى، هشت ساعت كار در روز، حمايت از مادر و كودک و تعيين حداقل مزد، مهمترین خواستههای آنان بود.
▪️در 1914 که همزمان با شروع جنگ جهانی اول بود، شعار اصلی زنان معترض نه به جنگ امپریالیستی بود.
▪️در ۱۹۱۷ تظاهرات زنان کارگر در پتروگراد علیه گرسنگی، جنگ و تزاریسم، بانگ آغازین انقلاب روسیه بود. کارگران شهر در پشتیبانی از این تظاهرات، اعلام اعتصاب عمومی کردند.
▪️در سالهای دههی 1930 همزمان با سلطهی فاشیستها در اروپا و جنگ جهانی دوم، زنان در هشت مارس فریاد صلح و آزادی سر دادند و...
این چند سال تنها ذکر نمونهای از تاریخ مبارزاتی زنان علیه استثمار و سرکوب است. زنان در تمام این سالها برای آزادی و برای نان جنگیدهاند.
با نگاه به همین چند گاهشمار هم میتوان درک کرد که زنانی که هشت مارسها به خیابان آمدهاند و بر سر ستمگران فریاد زدهاند، فرودستانی بودهاند که پتک ستم را بر گردههایشان مضاعف دانستهاند؛ پتک سرکوب و پتک استثمار. آنها برای داشتن حق زیست انسانی در تمام ساحات جنگیدهاند، هم در ساحت اقتصاد، هم در ساحت سیاست و هم در ساحت اجتماع. از همین روست که خواست «نان، کار، آزادی/ پوشش اختیاری» تمام ابعاد آنچه را زنان از آن محروم شدهاند، تصویر میکند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
#شهر_و_جنسیت
تاریخ مختصر هشتم مارس
📙📙📙
روز زن، میتواند بهانه ای باشد برای پرداختن به شهرهایی که عرصه ی قلمروی عمومی آنها برای نیمی از ساکنانشان، جای مناسبی نیست. رفتارهای تبعیض آمیز در بازار کار، عدم احساس امنیت در فضاهای همگانی و عدم توجه به نیازهایی که زنان را برای حضور بلند مدت در فضاهای شهر آسیب پذیر می نمایند، مردانه شدن شهرها را دامن زده و سرزندگی و تنوع را از شهرها می زداید؛ هشتم مارس، چنانکه در ادامه می آید، نخستین گام هایی بود که زنان در جهت دریافت دستمزدی برابر برداشته و استیفای حقوق خود را خواستار شدند؛ پاسخ اما چنانکه در ادامه می آید، چندان مهرآمیز نبود؛ زنان گاهی با سرکوب مواجه شده، گاهی در آتش سوختند و باز، ققنوس وار از آتشی که دولت ها و حکومت ها برایشان برافروخته بودند، سر برآورده، فریاد برابری سر دادند.. دانشنامه شهری، نظر به اهمیت این روز سعی در پرداختن به موضوع جنسیت و شهر داشته و بنا دارد، پرونده ی شهر و جنسیت را به مناسبت روز زن، برای خوانندگان ارائه دهد؛ در ادامه تاریخ مختصری از آنچه هشتم مارس را روز جهانی زن کرد، ارائه می شود. سر آخر باید اشاره کرد، هشتم مارس روز جهانی بزرگداشت مبارزهی زنان است؛ نه روز بزرگداشت تن بیولوژیک زنان که روز فریاد سر دادن است. هشتم مارس تنها یک روز در تقویم نیست، روزی است که در خیابان به بدنِ به انقیاد درآمده و سفرهی کوچكشده اعتراض میشود؛ روزی برای بلند شدن فریاد سرکوب شدگان و استثمار شدگان.
▪️در هشتم مارس 1857 زنان کارگر کارگاههای پارچهبافی و لباسدوزی نیویورک به خیابانها آمدند و به ساعات کار طولانی، شرایط غیرانسانی کار و دستمزد اندک خود اعتراض کردند.
▪️پنجاه سال بعد، یعنی در 1908 كارگران زن كارخانهی نساجى كتان در نيويورک در اعتراض به تبعيض و استثمار، اعتصاب كردند. زنان از کار دست کشیدند و صاحب كارخانه با انگیزهی شکستن اعتصاب و جلوگيرى از همراه شدن كارگران ديگر بخشها با اين اعتصاب، زنان اعتصابی را در محل كار خود در كارخانه محبوس كرد. كارخانه آتش گرفت و ۱۲۹ كارگر زن در آتش سوختند.
▪️در دومين كنفرانس سوسياليستى بينالمللى زنان در 1910 به پیشنهاد کلارا زتکین روز هشتم ماه مارس به عنوان روز زن و براى دفاع از حقوق پایمال شدهی آنان برگزيده شد.
▪️اولين روز جهانى زن در ماه مارس ۱۹۱۱ در دانمارک، آلمان، اتريش، سوئيس و آمريكا برگزار شد. ميليونها زن در این روز به خیابانها آمدند. اصلاح قوانین ناعادلانهی کاری، برابرى مزد با مردان در مقابل كار مساوى، هشت ساعت كار در روز، حمايت از مادر و كودک و تعيين حداقل مزد، مهمترین خواستههای آنان بود.
▪️در 1914 که همزمان با شروع جنگ جهانی اول بود، شعار اصلی زنان معترض نه به جنگ امپریالیستی بود.
▪️در ۱۹۱۷ تظاهرات زنان کارگر در پتروگراد علیه گرسنگی، جنگ و تزاریسم، بانگ آغازین انقلاب روسیه بود. کارگران شهر در پشتیبانی از این تظاهرات، اعلام اعتصاب عمومی کردند.
▪️در سالهای دههی 1930 همزمان با سلطهی فاشیستها در اروپا و جنگ جهانی دوم، زنان در هشت مارس فریاد صلح و آزادی سر دادند و...
این چند سال تنها ذکر نمونهای از تاریخ مبارزاتی زنان علیه استثمار و سرکوب است. زنان در تمام این سالها برای آزادی و برای نان جنگیدهاند.
با نگاه به همین چند گاهشمار هم میتوان درک کرد که زنانی که هشت مارسها به خیابان آمدهاند و بر سر ستمگران فریاد زدهاند، فرودستانی بودهاند که پتک ستم را بر گردههایشان مضاعف دانستهاند؛ پتک سرکوب و پتک استثمار. آنها برای داشتن حق زیست انسانی در تمام ساحات جنگیدهاند، هم در ساحت اقتصاد، هم در ساحت سیاست و هم در ساحت اجتماع. از همین روست که خواست «نان، کار، آزادی/ پوشش اختیاری» تمام ابعاد آنچه را زنان از آن محروم شدهاند، تصویر میکند.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
نگاهی به تاریخ حمل و نقل شهری در تهران
علیرضا زمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه تهران
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
نگاهی به تاریخ حمل و نقل شهری در تهران
علیرضا زمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه تهران
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
حمل و نقل تهران.pdf
444.9 KB
#یادداشت
نگاهی به تاریخ حمل و نقل شهری در تهران
علیرضا زمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه تهران
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
نگاهی به تاریخ حمل و نقل شهری در تهران
علیرضا زمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه تهران
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
#شهر_و_فلسفه
دشمنی فلسفه با کلانشهر
نویسنده: دیوید کیشیک
مترجم: علی طیبی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#شهر_و_فلسفه
دشمنی فلسفه با کلانشهر
نویسنده: دیوید کیشیک
مترجم: علی طیبی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
#شهر_و_فلسفه
دشمنی فلسفه با کلانشهر
نویسنده: دیوید کیشیک
ترجمه: علی طیبی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلسفه در شهر روییده است، اما بسیاری از فیلسوفان با شهر خوب نبودهاند. چهرههای مشهوری مثلِ روسو، نیچه، هایدگر و ویتگنشتاین، آشکار شهرها را تخطئه کردهاند و زندگیِ آرامِ روستایی را مرجح دانستهاند. در حالی که پروژۀ فلسفه، اساساً در شهر ممکن شده است. شهر، ماشینِ بیرحم، کنایهآمیز، و در عین حال خیرخواهی بوده است که حس قطعیت، اهمیت فردی، و ادعای دانش غایی را از ساکنان خود میستانده است. همینجاست که فلسفه ضرورت مییابد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:
https://nyti.ms/2qyyHjC
#ترجمان
متن کامل این یادداشت را در فایل زیر مطالعه نمایید
👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#شهر_و_فلسفه
دشمنی فلسفه با کلانشهر
نویسنده: دیوید کیشیک
ترجمه: علی طیبی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلسفه در شهر روییده است، اما بسیاری از فیلسوفان با شهر خوب نبودهاند. چهرههای مشهوری مثلِ روسو، نیچه، هایدگر و ویتگنشتاین، آشکار شهرها را تخطئه کردهاند و زندگیِ آرامِ روستایی را مرجح دانستهاند. در حالی که پروژۀ فلسفه، اساساً در شهر ممکن شده است. شهر، ماشینِ بیرحم، کنایهآمیز، و در عین حال خیرخواهی بوده است که حس قطعیت، اهمیت فردی، و ادعای دانش غایی را از ساکنان خود میستانده است. همینجاست که فلسفه ضرورت مییابد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:
https://nyti.ms/2qyyHjC
#ترجمان
متن کامل این یادداشت را در فایل زیر مطالعه نمایید
👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت 🖊🗒
شهری که خانه ما نشد!
نوشته : امیر شعبانپور
چند روزی است که در بین برخی از چهره¬های سرشناس سازمانهای محیط زیستی و سلبریتی¬های سینمایی جریانی راه افتاده است به اسم «چالش زباله» ، با این شعار که بیایید از خودمان شروع کنیم. بر اساس این شعار قرار شده هر فردی که به این چالش دعوت میشود حذف یا پاکسازی زباله¬ها را از پیرامون خانه یا محل کار خود شروع کند. با این که این رخداد میتواند یک اتفاق مثبت در جهت بازگرداندن حس مسئولیت و عاملیت به مردم باشد- به این معنی که خود آنها هم میتوانند در بهسازی محیط زیست پیرامون خود نقش داشته باشند- اما به نظر من اگر قصدمان نه ایجاد تغییراتی لحظه¬ای، بلکه تغییری مداوم در محیط زیستمان باشد باید در خصوص مشکل زباله در تهران و دیگر کلانشهرها به یک موضوع مهم دیگر یعنی شرایطی که از کالای مصرفی پسماند میسازد نیز توجه کرد.
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
شهری که خانه ما نشد!
نوشته : امیر شعبانپور
چند روزی است که در بین برخی از چهره¬های سرشناس سازمانهای محیط زیستی و سلبریتی¬های سینمایی جریانی راه افتاده است به اسم «چالش زباله» ، با این شعار که بیایید از خودمان شروع کنیم. بر اساس این شعار قرار شده هر فردی که به این چالش دعوت میشود حذف یا پاکسازی زباله¬ها را از پیرامون خانه یا محل کار خود شروع کند. با این که این رخداد میتواند یک اتفاق مثبت در جهت بازگرداندن حس مسئولیت و عاملیت به مردم باشد- به این معنی که خود آنها هم میتوانند در بهسازی محیط زیست پیرامون خود نقش داشته باشند- اما به نظر من اگر قصدمان نه ایجاد تغییراتی لحظه¬ای، بلکه تغییری مداوم در محیط زیستمان باشد باید در خصوص مشکل زباله در تهران و دیگر کلانشهرها به یک موضوع مهم دیگر یعنی شرایطی که از کالای مصرفی پسماند میسازد نیز توجه کرد.
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت 🖊🗒
«میدان آزادی ای که دیده نمی شود!»
نوشته : محمدجواد حق شناس
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
«میدان آزادی ای که دیده نمی شود!»
نوشته : محمدجواد حق شناس
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت 🖊🗒
میدان آزادی ای که دیده نمی شود!
نوشته: محمدجواد حق شناس
با مراجعه به آرشیو سینمایی و فیلمهای ایرانی حتی تا همین 10سالِ پیش، کمتر فیلمی را میتوان دید که وقتی میخواهد بگوید اینجا تهران است، نمایی از میدان و برج آزادی را نشان ندهد؛ کمتر مسافری را میتوان پیدا کرد که از سالهای احداث برج آزادی و در مراجعه به تهران به هر دلیلی لختی برای آساییدن به کنار برج آزادی نرفته باشد؛ انگار برج آزادی غریبهها را آشنا کرده و دلهرههای شهر را برای غریبهها و مسافران شهر به آرامش تبدیل میکند. کمتر گردشگرِ فرنگی را سراغ داریم که چه در ابتدای ورودش به تهران و چه در برنامههای گردشگریاش سری به میدانِ آزادی و برج آن نزده باشد و کمتر نشان بصری را میتوان یافت که برای نمایش تهران و حتی گاه ایران از برج آزادی نشان نداشته باشد، اما راز این آشنایی چیست و غریبگی امروز برج آزادی از کجا میآید؟
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
میدان آزادی ای که دیده نمی شود!
نوشته: محمدجواد حق شناس
با مراجعه به آرشیو سینمایی و فیلمهای ایرانی حتی تا همین 10سالِ پیش، کمتر فیلمی را میتوان دید که وقتی میخواهد بگوید اینجا تهران است، نمایی از میدان و برج آزادی را نشان ندهد؛ کمتر مسافری را میتوان پیدا کرد که از سالهای احداث برج آزادی و در مراجعه به تهران به هر دلیلی لختی برای آساییدن به کنار برج آزادی نرفته باشد؛ انگار برج آزادی غریبهها را آشنا کرده و دلهرههای شهر را برای غریبهها و مسافران شهر به آرامش تبدیل میکند. کمتر گردشگرِ فرنگی را سراغ داریم که چه در ابتدای ورودش به تهران و چه در برنامههای گردشگریاش سری به میدانِ آزادی و برج آن نزده باشد و کمتر نشان بصری را میتوان یافت که برای نمایش تهران و حتی گاه ایران از برج آزادی نشان نداشته باشد، اما راز این آشنایی چیست و غریبگی امروز برج آزادی از کجا میآید؟
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
میدان آزادی ای که دیده نمی شود.pdf
201.5 KB
#یادداشت 🖊🗒
«میدان آزادی ای که دیده نمی شود!»
نوشته : محمدجواد حق شناس
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
«میدان آزادی ای که دیده نمی شود!»
نوشته : محمدجواد حق شناس
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
#نویسنده_مهمان
#اختصاصی
🔶Downtown vs city center
🔶تفاوت داون تاون و سیتی سنتر
✍️نوشته : سیلویا پاوسی
✍️برگردان : محسن غانمی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#نویسنده_مهمان
#اختصاصی
🔶Downtown vs city center
🔶تفاوت داون تاون و سیتی سنتر
✍️نوشته : سیلویا پاوسی
✍️برگردان : محسن غانمی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت
#نویسنده_مهمان
#اختصاصی
🔶Downtown vs city center
🔶تفاوت داون تاون و سیتی سنتر
✍️نوشته : سیلویا پاوسی
✍️برگردان : محسن غانمی
🔵 واژه (Downtown) کلمه آمریکایی برای مرکز شهر یا همان (city center) ، با توجه به لغت نامه های بسیاری است. اما در حقیقت این دو معنای کاملا متفاوتی دارند. در حقیقت وقتی که صحبت از داون تاون آمریكایی می شود به مرکز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اشاره شده است كه از ایده اروپایی سیتی سنتر متفاوت است. اما این تفاوت چیست؟
✅ اول از همه، معماری. به طور سنتی در اروپا سیتی سنتر قدیمی ترین منطقه شهر است و اولین سکونتگاهها در آن شکل گرفته اند. مبدا برخی شهرهای اروپایی در اواخر دوره یونانی است در حالی که در دریای مدیترانه شهرها حتی خیلی قبل از این دوره نیز وجود داشته اند. این امر تضمین می کند که شما با تماشای دیوارها ، پیاده روها و ساختمانها و در حالی که در خیابان راه می روید می توانید تاریخچه یک مکان را بخوانید. همه جا تکه ای از هنر یا یادآوری ساده ای از گذشته است. من فکر می کنم که ساختار داون تاون به دو دلیل اصلی کاملا متفاوت است. در درجه اول در مراکز این شهرها ، آثار تاریخی به جای آنکه در سراسر شهر گسترده شده باشند ، تنها در محدوده ای کوچک قرار دارند. دوم اینکه دیوید بروکس ، به عنوان یک نظریه پرداز شهری ، در "آرمانشهر بزرگ پراکنده ما" در مجله نیویورک تایمز توضیح می دهد که مردم آمریکا تمایل بیشتری نسبت به پرداختن به آینده خود دارند تا گذشته خود. این امر به وضوع بر نمایش و صرف اهمیت برای تاریخشان تاثیر می گذارد.
✅ عنصر دومی که در مراکز شهری آمریکایی با اروپایی (و بهتر بگوییم ایتالیایی) تفاوت دارد ، خصوصیات معماری مراکز شهری آمریکا و اروپاست. این حقیقت که گذشته ، نشان دهنده بسیاری از زیبایی های شهر است ، دو جنبه را تضمین می کند. ابتدا اینکه تمام ساختمانها حداکثر 5 طبقه هستند چرا که این از ویژگی ساختمانهای تاریخی و باستانی است.دوم اینکه تمام این ناحیه مخصوص عابران پیاده است (رانندگی در خیابانی با عرض 1/5 متر به سادگی امکان پذیر نیست.) این شرایط سبب می شود که شرکت های بزرگ و چند ملیتی اقتصادی در خارج از این محدوده و اغلب در ناحیه ای اقتصادی شکل گرفته و مستقر شوند. ظاهرا این در مقایسه با تجربیات من در دنور بسیار متفاوت است. داون تاون منطقه ای از آسمانخراش است که در آن اتومبیل ها تقریبا در همه جا و در همه مراکز اقتصادی اجازه ورود دارند.
🔈 @urbanencyclopedia
✅ نکته نهایی این است که در داون تاون گروهی از شهروندان ساکن هستند در حالی که در سیتی سنتر این امر به آسانی صورت نمی پذیرد. اولین بار که من در مرکز شهر (داون تاون) دنور بودم ، مشاهده تعداد افراد زیاد بی خانمان مرا شوکه کرد.پیر ، جوان و همچنین خانواده ها در مقابل رستوران ها و بانک ها در داون تاون حضور دارند. این چیزی است که من به عنوان یک ایتالیایی آن را در کشور خود ندیده ام. در حقیقت ، با توجه به این واقعیت که افراد بی خانمان درصد پایینی از کل جمعیت را به خود اختصاص می دهند اکثر آنها در سیتی سنتر زندگی نمی کنند ، بلکه در خوابگاههای عمومی و یا در بدترین حالت در حاشیه شهرها هستند.
✅ من فکر می کنم این واقعیت که بسیاری از افراد بی خانمان در داون تاون زندگی می کنند می تواند به عنوان یک جنبه مثبت در نظر گرفته شود ، زیرا حضور آنها در این ناحیه مشکل فقر در آمریکا را برای همه شهروندان آشکار می کند. در ایتالیا ما این زنان و مردان را در حاشیه قرار می دهیم ، در حالی که اگر در میدان اصلی یا مقابل مدرسه ای بودند ، اهمیتشان بیشتر و صدای آن ها رساتر بود. شاید شهروندان دیگر اگر شرایط ضعیف زندگی این افراد بی خانمان را هر روز ، در زمستان و تابستان می دیدند ، به آنها اهمیت بیشتری می دادند.
در نتیجه ، می توان گفت که شکل متفاوت داون تاون و سیتی سنتر منعکس کننده تنوع فرهنگ ، تاریخ ، و نماینده ای از جامعه آمریکایی و اروپایی است.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#نویسنده_مهمان
#اختصاصی
🔶Downtown vs city center
🔶تفاوت داون تاون و سیتی سنتر
✍️نوشته : سیلویا پاوسی
✍️برگردان : محسن غانمی
🔵 واژه (Downtown) کلمه آمریکایی برای مرکز شهر یا همان (city center) ، با توجه به لغت نامه های بسیاری است. اما در حقیقت این دو معنای کاملا متفاوتی دارند. در حقیقت وقتی که صحبت از داون تاون آمریكایی می شود به مرکز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اشاره شده است كه از ایده اروپایی سیتی سنتر متفاوت است. اما این تفاوت چیست؟
✅ اول از همه، معماری. به طور سنتی در اروپا سیتی سنتر قدیمی ترین منطقه شهر است و اولین سکونتگاهها در آن شکل گرفته اند. مبدا برخی شهرهای اروپایی در اواخر دوره یونانی است در حالی که در دریای مدیترانه شهرها حتی خیلی قبل از این دوره نیز وجود داشته اند. این امر تضمین می کند که شما با تماشای دیوارها ، پیاده روها و ساختمانها و در حالی که در خیابان راه می روید می توانید تاریخچه یک مکان را بخوانید. همه جا تکه ای از هنر یا یادآوری ساده ای از گذشته است. من فکر می کنم که ساختار داون تاون به دو دلیل اصلی کاملا متفاوت است. در درجه اول در مراکز این شهرها ، آثار تاریخی به جای آنکه در سراسر شهر گسترده شده باشند ، تنها در محدوده ای کوچک قرار دارند. دوم اینکه دیوید بروکس ، به عنوان یک نظریه پرداز شهری ، در "آرمانشهر بزرگ پراکنده ما" در مجله نیویورک تایمز توضیح می دهد که مردم آمریکا تمایل بیشتری نسبت به پرداختن به آینده خود دارند تا گذشته خود. این امر به وضوع بر نمایش و صرف اهمیت برای تاریخشان تاثیر می گذارد.
✅ عنصر دومی که در مراکز شهری آمریکایی با اروپایی (و بهتر بگوییم ایتالیایی) تفاوت دارد ، خصوصیات معماری مراکز شهری آمریکا و اروپاست. این حقیقت که گذشته ، نشان دهنده بسیاری از زیبایی های شهر است ، دو جنبه را تضمین می کند. ابتدا اینکه تمام ساختمانها حداکثر 5 طبقه هستند چرا که این از ویژگی ساختمانهای تاریخی و باستانی است.دوم اینکه تمام این ناحیه مخصوص عابران پیاده است (رانندگی در خیابانی با عرض 1/5 متر به سادگی امکان پذیر نیست.) این شرایط سبب می شود که شرکت های بزرگ و چند ملیتی اقتصادی در خارج از این محدوده و اغلب در ناحیه ای اقتصادی شکل گرفته و مستقر شوند. ظاهرا این در مقایسه با تجربیات من در دنور بسیار متفاوت است. داون تاون منطقه ای از آسمانخراش است که در آن اتومبیل ها تقریبا در همه جا و در همه مراکز اقتصادی اجازه ورود دارند.
🔈 @urbanencyclopedia
✅ نکته نهایی این است که در داون تاون گروهی از شهروندان ساکن هستند در حالی که در سیتی سنتر این امر به آسانی صورت نمی پذیرد. اولین بار که من در مرکز شهر (داون تاون) دنور بودم ، مشاهده تعداد افراد زیاد بی خانمان مرا شوکه کرد.پیر ، جوان و همچنین خانواده ها در مقابل رستوران ها و بانک ها در داون تاون حضور دارند. این چیزی است که من به عنوان یک ایتالیایی آن را در کشور خود ندیده ام. در حقیقت ، با توجه به این واقعیت که افراد بی خانمان درصد پایینی از کل جمعیت را به خود اختصاص می دهند اکثر آنها در سیتی سنتر زندگی نمی کنند ، بلکه در خوابگاههای عمومی و یا در بدترین حالت در حاشیه شهرها هستند.
✅ من فکر می کنم این واقعیت که بسیاری از افراد بی خانمان در داون تاون زندگی می کنند می تواند به عنوان یک جنبه مثبت در نظر گرفته شود ، زیرا حضور آنها در این ناحیه مشکل فقر در آمریکا را برای همه شهروندان آشکار می کند. در ایتالیا ما این زنان و مردان را در حاشیه قرار می دهیم ، در حالی که اگر در میدان اصلی یا مقابل مدرسه ای بودند ، اهمیتشان بیشتر و صدای آن ها رساتر بود. شاید شهروندان دیگر اگر شرایط ضعیف زندگی این افراد بی خانمان را هر روز ، در زمستان و تابستان می دیدند ، به آنها اهمیت بیشتری می دادند.
در نتیجه ، می توان گفت که شکل متفاوت داون تاون و سیتی سنتر منعکس کننده تنوع فرهنگ ، تاریخ ، و نماینده ای از جامعه آمریکایی و اروپایی است.
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت 🖊🗒
«ویرانی پل صدر در زلزله تهران!»
نوشته : فریبرز ناطق الهی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
«ویرانی پل صدر در زلزله تهران!»
نوشته : فریبرز ناطق الهی
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
#یادداشت 🖊🗒 ویرانی پل صدر در زلزله تهران نوشته: فریبرز ناطق الهی حدود ٨٠ سال پیش ساخت پل های دو طبقه در چند کشور دنیا با هدف کمک به حمل و نقل داخل شهری و جلوه ویژه شهرهای مدرن شروع شد و اولین آنها در آمریکا سال ١٩۴٣ در شهر پرتلند ساخته شد. پس از این به سرعت تا ۴٠ سال پیش این عمل بعنوان یک نماد مدرنیته در دنیا دیده میشد، ولیکن از ۴٠ سال پیش بنا به تصمیم شهرداران متروپولیتنهای بزرگ و ارزیابی این پل ها در همان زمان، نتیجه چنین شد که نه تنها دیگر این پلها نباید ساخته شوند بلکه پلهای موجود هم یا تخریب و یا بهناچار به فضای سبز و پیاده رو تبدیل شوند! دلایل این امر هم عدم دستیابی به عملکرد مورد نظر از دیدگاه ترافیکی، هزینه های سرسام آور نگهداری و بهره برداری، عدم تامین مقاصد اقتصادی-اجتماعی، ازدیاد حمل ونقل های ناخواسته، و مهمتر از همه خطر ریزش آنها در شهرهای زلزله خیز اعلام شد.
در همین راستا با جسارت کامل برای اصلاح اشتباهات گذشته، اولین پل طبقاتی در پورتلند در سال ١٩٧۴ تخریب و سپس تعداد زیادی از آنها در آمریکا، کانادا، کره و برزیل ... یا به طور کامل تخریب شد و یا به فضای سبز و پیاده رو تبدیل شد. همچنین از ٢٠ سال پیش ساخت این پلها در آمریکا ممنوع شد و کره نیز تا سال٢٠٣٠ موظف به تبدیل این پل ها به باغ و پیادهرو شده است، این در حالی است که بهرهبرداری از پل صدر «۴سال پیش شروع شد!»....
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia
در همین راستا با جسارت کامل برای اصلاح اشتباهات گذشته، اولین پل طبقاتی در پورتلند در سال ١٩٧۴ تخریب و سپس تعداد زیادی از آنها در آمریکا، کانادا، کره و برزیل ... یا به طور کامل تخریب شد و یا به فضای سبز و پیاده رو تبدیل شد. همچنین از ٢٠ سال پیش ساخت این پلها در آمریکا ممنوع شد و کره نیز تا سال٢٠٣٠ موظف به تبدیل این پل ها به باغ و پیادهرو شده است، این در حالی است که بهرهبرداری از پل صدر «۴سال پیش شروع شد!»....
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔍 دانشنامه شهری
🔈 @urbanencyclopedia