english class
32 subscribers
124 photos
22 videos
7 files
11 links
برگزاری کلاس های زبان انگلیسی ***ازمبتدی تاپیشرفته*** و ***ترجمه متون انگلیسی به فارسی***
تمام دوستان وهمراهان گرامی لطفانظرات وپیشنهادات خودراباادمین به اشتراک بگذارید؛

@TEACHERENGLAND
Download Telegram
#سخنی آموزنده و#زیبا
Life is a mirror and will reflect back to the thinker what he thinks into it.

@ZabanEnglishClass

زندگی مانند آینه است هر آنچه را که فرد به آن بیاندیشد برایش انعکاس می دهد.
نحوه حال واحوالپرسی( greeting)

که دریک مکالمه باگفتگوحداقل به دونفرنیازداریم
نفراولAli
نفردوم fatemeh
Ali;helloیاhi. Fatemeh
هلو_های فاطمه(سلام فاطمه)
Fatemeh;hello_hi. Ali
سلام علی
Ali;how are you????
هوآریو؟؟؟حال شما(حالت)چطوره
Fat; I'm ok_i am fine _i am great
آیم اوکی_فاین_گریت(من خوبم)
Ali;nice to meet you
نایس تومیت یو(ازدیدن شماخوشحالم)
Fat;nice to meet you too.
نایس تومیت یو تو(وهمچنین منم ازدیدن شماخوشحالم)
دراین مکالمه ما دوتا(تو داشتیم)(to_too)که اولی به معنی هم چنین که درجمله آخرکاربردداشت،ودومی به معنی به میباشد.

کانال فوق را منتشرکنید
@ZabanEnglishClass
یادگیری اعضای بدن؛
head
سر(شنیدیم که میگن توفوتبال هدمیزنن)یا(هدبند،همیشه باهدبندسرمون میبندیم)
hair
مو
eyebrow
ابرو
nose
بینی
Mouth
دهان
tooth
دندان(بلوتوثی که مادیدیدم داخل گوشی میشه دندان آبی بلو=آبی وتوث هم دندان
ear
گوش
Chin
چانه
Throat
گلو
Neck
گردن
Wrist
مچ
طبق قانونی که درانگلیسی هستش حرفwقبل ازحرفrخوانده نمیشود وفقط نوشته میشود پس میخونیمrist
Arm
ساق وبازو دست(ازمچ تاآرنج
وازآرنج تابازو اطلاق میشود)
Elbow
آرنج
Back
کمر_پشت
Shoulder
شانه
Chest
سینه(یک اصطلاح عامیانه بین یک قشری ازمردم هست که میگویند چست بگیرید یعنی محکم به سینه بفشاریدومحکم بگیرید)
Stomach
معده _شکم
Thumb
انگشت شصت دست
Hand
دست(توفوتبال میگن توپ هندشد یعنی باپنجه دست برخوردکرد)
finger
انگشت دست بجزانگشت شصت
Hip
ران _مفصل ران
Leg
پا(درفارسی یک کلمه بسیارنزدیک بااین کلمه داریم لنگ،میگن فلانی لنگش شکست)
Knee
زانو
Ankle
قوزک پا
Foot
مچ پا
Toe
انگشت پا

@ZabanEnglishClass
Learn about what

What's your............?
......... شما چیست؟

What's your name?
نام شما چیست؟
What's your job?
کار شما چیست؟
What's your dream?
رویای شما چیست؟
what's your dinner?
شام شما چیست؟
What's your lunch?
نهار شما چیست؟
what's your goal?
هدف شما چیست؟
What's your religion?
دین شما چیست؟
What's your plan?
برنامه شما چیست؟
What's your cellphone?
شماره موبایل شما چیست؟
What's your wish?
آرزوی شما چیست؟

@ZabanEnglishClass
Learn
Where...........today

Where is ......... today ?

......... امروز کجاست ؟

Where is Ali today ?
علی امروز کجاست ؟

Where is Mina today ?
مینا امروز کجاست ؟

Where is your father today ?
پدرت امروز کجاست ؟

Where is your brother today?
برادرت امروز کجاست ؟

Where is your mother today?
مادرت امروز کجاست؟

Follow us

@ZabanEnglishClass
Short story

Princess Spy
شاهزاده جاسوس


Noor Inayat Khan was born a princess but died living the life of a spy while fighting the Nazis.

She was born in Moscow in 1914 to an American mother and an aristocratic Indian father, which made her a princess. Khan and her family soon moved to London and then Paris where she went to school. After completing her education, she began writing children’s stories and may have gone on to lead the quiet life of a writer. But this was not her path.

When World War II broke out in Europe, Khan’s life took an unexpected turn. France fell to German forces in 1940. Khan fled to London with her family. Her life was forever changed. She was a gentle woman. She was raised as a pacifist by her father, a famous Sufi teacher. She did not believe in war but decided that she had to take a stand against the Nazis. She joined the Women’s Auxiliary Air Force later that year. And in 1942, she was recruited to become a spy and radio operator.

Though some of her spy trainers were unsure whether Khan was up to the job, she was given a dangerous mission. She flew and parachuted into France to join the resistance network in Paris. Her code name was “Madeleine”. Her mission was so dangerous that her spy trainers didn’t expect her to live more than six weeks. One by one the other spies on her team were captured. Her bosses told her to return to England, but Khan refused. She continued her mission of sending messages to London while doing her best to avoid the German secret police.

Khan was eventually betrayed by a French fellow spy and arrested. Even worse, the secret police found copies of her secret radio signals and were able to trick Allied forces into sending new spies into their hands.

Khan didn’t sit back and wait for the war to end. She escaped prison, but was caught. She was punished with solitary confinement and tortured for ten months. To her credit, she did not reveal any information to her captors the entire time she was there.

Eventually, Khan and three other agents were sent to Dachau concentration camp. She was killed there on September 13, 1944, less than a year before the end of the war. Her last word before being shot was ‘liberty’.

@ZabanEnglishClass


Short story


Princess spy
شاهزاده جاسوس

نور عنایت خان یک شاهزاده خانم متولد شد، اما هنگام مرگ جاسوسی بود که با نازی ها مبارزه می کرد.

او در سال 1914 در مسکو از مادری آمریکایی و یک پدر هندی اشراف زاده به دنیا آمد و همین امر از او یک شاهزاده خانم ساخت. خان و خانواده اش به زودی به لندن و سپس پاریس رفتند و او به مدرسه رفت. پس از اتمام تحصیل شروع به نوشتن داستانهای کودکانه نمود و ممکن بود زندگی آرام یک نویسنده را ادامه دهد. اما این مسیر [زندگی] او نبود.

هنگامی که جنگ جهانی دوم در اروپا درگرفت، تغییری غیرمنتظره در زندگی خان پدید آمد. فرانسه در سال 1940 در برابر نیروهای آلمانی سقوط کرد. خان با خانواده اش به لندن فرار کرد. زندگی او برای همیشه تغییر کرد. او زنی آرام بود. او نزد پدرش که یک معلم مشهور صوفی بود به عنوان یک صلح طلبی پرورش یافت. او اعتقادی به جنگ نداشت اما به این نتیجه رسید که باید با نازی ها مقابله کند. او بعدها در همان سال به نیروی کمکی زنان ملحق شد. او در سال 1942 به عنوان یک جاسوس و اپراتور رادیویی استخدام شد.

اگر چه برخی از مربیان جاسوسی خان مطمئن نبودند که او برای آن کارمناسب باشد، ماموریتی خطرناک به او محول شد. او برای پیوستن به شبکه مقاومت در پاریس به آنجا پرواز کرد. اسم سازمانی او«مادلین» بود. مأموریت او به حدی خطرناک بود که مربیان جاسوسیِ او، از وی انتظار نداشتند [بتواند] بیش از شش هفته زنده بماند. جاسوسان دیگر در تیم او یکی پس از دیگری دستگیر می شدند. کارفرمایان خان به او گفتند که به انگلستان بازگردند، اما او قبول نکرد. وی ماموریت فرستادن پیام ها به لندن و در عین حال فرار از دست مأموران پلیس مخفی آلمان را ادامه داد.

سرانجام یک جاسوسی همکار فرانسوی به خان خیانت کرد و او دستگیر شد. بدتر از آن اینکه پلیس مخفی کپی سیگنال های رادیویی مخفی او را پیدا کرد و توانست با ارسال جاسوسان جدید نیروهای متفقین را فریب دهد.

خان دست بردار نبود و منتظر پایان جنگ نماند. او از زندان فرار کرد اما دستگیر شد. او را برای تنبیه ده ماه به سلول انفرادی فرستادند و شکنجه کردند. او در تمام روزهایی که آنجا بود، هیچ اطلاعاتی به اسیرکنندگانش ن
داد و به این مسئله افتخار می کرد.

سرانجام خان و سه جاسوس دیگر را به اردوگاه کار اجباری داشا فرستادند. او در 13 سپتامبر 1944، کمتر از یک سال قبل از پایان جنگ کشته شد. آخرین حرفش قبل از تیرباران «آزادی» بود.
@ZabanEnglishClass
Vocabulary
لغات مربوط به ازدواج

🔷propose to خواستگاري کردن
🔷get engaged نامزد کردن
🔷set a date تاريخ مشخص کردن
🔷bride and groom عروس و داماد
🔷best man ساقدوش داماد
🔷bride's maide ساقدوش عروس
🔷registry office محضر
🔷wedding dress لباس عروس
🔷send invitations ارسال کارت عروسي
🔷stage night مراسم مخصوص دوستان مذکر عروس و داماد
🔷hen night مراسم مخصوص دوستان مونث عروس و داماد
🔷pre wedding nerveدردسرهاي قبل از مراسم
🔷happily married ازدواج موفق داشتن
🔷wedding anniversary سالگرد ازدواج
🔷silver wedding بیست وپنجمین سالگرد ازدواج
🔷golden wedding پنجاهمین سالگرد ازدواج
🔷wish happy marriage آرزوي خوشبختي کردن
@ZabanEnglishClass
Sentences

نحوه ي بيان فاسد شدن مواد غذايي

The milk has gone sour
شیر ترش شده است.

The meat is rotten
گوشت فاسد شده است.

The cheese is moldy
پنیر کپک زده است.

These eggs are rotten
این تخم مرغ ها فاسد شده اند.

This bread is stale.
این نان بیات است.
@ZabanEnglishClass
کارهائی که ممکنه توی روز تعطیل انجام بدیم رو به انگلیسی روبه همراه تلفظ یاد بگیریم بدنیست

🔷watch Tv
واچ تی وی
تلویزیون تماشا کردن
🔷listen to the radio
لیسِن تو دِ رِدیو
گوش کردن رادیو
🔷listen to music
لیسِن تو میوزیک
گوش کردن موزیک
🔷read a book
رید اِ بوک
خواندن یک کتاب

🔷read the newspaper
رید دِ نیوز پِیپِر
خواندن روزنامه

🔷play cards
پلِی کاردز
پاسور بازی کردن

🔷practice the piano
پرَکتیس دِ پیانو
پیانو تمرین کردن
🔷exercise
اِکسِرسایز
ورزش کردن
🔷relax
ریلَکس
استراحت کردن
@ZabanEnglishClass
Short story
داستان کوتاه درمورد اسحاق نیوتن
Isaac Newton

👉 Isaac Newton was born in Lincolnshire, England in 1643, where he grew up on a farm. When he was a boy, he made lots of brilliant inventions like a windmill to grind corn, a water clock and a sundial. However, Isaac didn’t get brilliant marks at school.

When he was 18, Isaac went to study at Cambridge University. He was very interested in physics, mathematics and astronomy. But in 1665 the Great Plague, which was a terrible disease, spread in England, and Cambridge University had to close down. Isaac returned home to the farm.

Isaac continued studying and experimenting at home. One day he was drinking a cup of tea in the garden. He saw an apple fall from a tree.

‘Why do apples fall down instead of up?’

From this, he formed the theory of gravity. Gravity is an invisible force which pulls objects towards the Earth and keeps the planets moving around the Sun.

Isaac was fascinated by light. He discovered that white light is in fact made up of all the colours of the rainbow. Isaac also invented a special reflecting telescope, using mirrors. It was much more powerful than other telescopes.

Isaac made another very important discovery, which he called his ‘Three Laws of Motion’. These laws explain how objects move. Isaac’s laws are still used today for sending rockets into space.

Thanks to his discoveries, Isaac became rich and famous. However, he had a bad temper and often argued with other scientists.

‘You stole my discovery!’
Sir Isaac Newton died in 1727 aged 85. He was buried along with English kings and queens in Westminster Abbey in London. He was one of the greatest scientists and mathematicians who has ever lived.


👈 ایساک نیوتن در سال 1643 در لینکلنیشر انگلستان متولد شد، جایی که او در یک مزرعه رشد کرد. هنگامی که او پسر بود، او بسیاری از اختراعات درخشان مانند یک آسیاب بادی برای خرد کردن ذرت، یک ساعت آب و یک سدان را ساخت. با این حال، اسحاق نمرات درخشان در مدرسه دریافت کرد.

اسحاق در سن 18 سالگی در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد. او بسیار علاقه مند به فیزیک، ریاضیات و نجوم بود. اما در سال 1665، ترس بزرگ، که یک بیماری وحشتناک بود، در انگلستان گسترش یافت و دانشگاه کمبریج مجبور به بستن شد. اسحاق به مزرعه بازگشت.

اسحاق ادامه تحصیل و تجربه در خانه را ادامه داد. یک روز او یک فنجان چای در باغ نوشید. او سقوط سیب از یک درخت را دید.

چرا سیب به جای آن سقوط می کند؟

از این، او تئوری گرانش را شکل داد. گرانش یک نیروی نامرئی است که اشیا را به سوی زمین می کشد و سیارات را در اطراف خورشید نگه می دارد.
اسحاق توسط نور جذاب شد. او کشف کرد که نور سفید در واقع از تمام رنگ های رنگین کمان ساخته شده است. اسحاق همچنین یک تلسکوپ منعکس کننده ویژه را با استفاده از آینه ها اختراع کرد. این خیلی قوی تر از تلسکوپ های دیگر بود.

اسحاق یک کشف بسیار مهم دیگر را به وجود آورد که او آن را «سه قانون حرکت» نامید. این قوانین چگونگی حرکت اجسام را توضیح می دهد. قوانین اسحاق امروز برای ارسال موشک به فضا استفاده می شود.

با تشکر از اکتشافاتش، اسحاق غنی و مشهور شد. با این حال، او خرسندی بدی داشت و اغلب با دیگر دانشمندان بحث می کرد.

"تو کشف من را دزدیده ای!"
سر انجام اسحاق نیوتن در سال 1727 در سن 85 سالگی فوت کرد. همراه با پادشاهان و ملکه های انگلیس در ایبیز وست مینستر در لندن به خاک سپرده شد. او یکی از بزرگترین دانشمندان ریاضیدانان بود که تا به حال زندگی کرده است.
@ZabanEnglishClass
Places
مکان های ورزشی

boxing ring رینگ بوکس

cricket ground زمین کریکت

football pitch زمین فوتبال

golf course زمین گلف

gym باشگاه ورزشی

ice rink زمین یخ

racetrack پیست مسابقه

running track زمین دو

squash court زمین اسکواش

swimming pool استخر شنا

tennis court زمین تنیس

stand جایگاه تماشاچی

@ZabanEnglishClass
Vocabulary
افعال حرکتی

walk راه رفتن

run دویدن

tiptoe روی نوک پا راه رفتن

crawl چهاردست و پا رفتن

lift بلند کردن

bend خم شدن

dive شیرجه زدن

jump پریدن

crouch "قوزکردن "ازترس,سرما،

squat چمباتمه زدن

lean تکیه دادن

kneel زانو زدن

push هل دادن

pull کشیدن

@ZabanEnglishClass
موضوع: کی زنگ زد؟
سطح:پایه
منبع: آکسفورد

👈 به این مکالمه کاربردی از آکسفورد دقت کنید. سپس در صورت نیاز متن را مشاهده و جملات کلیدی این مکالمه مهم را به خاطر بسپارید. این کار به تقویت لیسنینگ و سپیکینگ شما کمک زیادی خواهد کرد

👱🏻‍♂️Why don't we go on Paris? I haven't been there.
چرا به پاریس نریم؟ من آنجا نرفتم.
.
👩🏻 Are you sure?
مطمئنی؟

👱🏻‍♂️Look, I promise. I've never been to Paris.
نگاه کن، قسم می‌خورم. من هرگز پاریس نرفتم.

👩🏻OK. Let's look at the brochure. I love Paris. It's one of my favorite cities.
بسیار خوب. بیا به این بروشور نگاه کنیم. من عاشق پاریس هستم. یکی از شهر‌های مورد علاقه‌ی من است.

👱🏻‍♂️ You choose a hotel then.
پس تو هتل را انتخاب کن.

👩🏻What about this one? It's very near the Eiffel Tower. It looks nice. Very romantic. Let's go there.
این یکی چطوره؟ به برج ایفل خیلی نزدیک است. خوب به نظر میرسه. خیلی رومانتیک است. بیا آنجا برویم.

👱🏻‍♂️ Is that your phone?
گوشی تو است؟

👩🏻No, it's yours.
نه، مال تو است.

👱🏻‍♂️Oh yeah. You're right. Hello? ... Who? ... Oh hi. What a surprise. ... Fine, fine. How are you? ... Sorry? ... It's seven o'clock here. What time is it in Canada? ... Sorry? ... No, I'm not. I'm with... I'm with a friend... Can I call you back later? ... I said, can I call you back later this evening? ... Sorry? I can't hear you. ... OK, I'll call you back later. ... Yes, OK. Bye... Sorry, Charlotte, what did you say about the hotel?
اوه آره. درست می‌گویی. سلام؟ ... کی؟ ... اوه سلام. چه سورپرایزی... خوبم، خوبم. حالت چطور است؟ ... ببخشید؟ ... اینجا ساعت هفت است. کانادا ساعت چند است؟ ... ببخشید؟ ...نه، نیستم. من با ... من با یکی از دوستانم هستم.... می‌توانم بعدا زنگ بزنم؟ ... گفتم، می‌توانم بعدا امشب زنگ بزنم؟... ببخشید؟ صدایت را نمی‌شنوم. بسیار خوب، بعدا بهت زنگ می‌زنم. ... بله، بسیار خوب. خداحافظ... ببخشید. شارلوت درباره‌ی هتل جی گفتی؟

👩🏻Forget it, Rob. I don't want to go away with you this weekend. In fact, I don't want to do anything with you. Bye...
فراموشش کن، راب. این هفته نمی‌خواهم با تو به تعطیلات بروم. در واقع اصلا با تو هیچ کاری ندارم. خداحافظ.

👱🏻‍♂️Charlotte, don't go. Listen, I can explain. It isn't what you think...
شارلوت، نرو. گوش بده، می‌توانم برایت توضیح دهم. چیزی که فکر می‌کنی نیست ...

😁Eiffel Tower: برج ایفل
😋go away: تعطیلات رفتن، دور شدن
@ZabanEnglishClass
ايده ها و افكار مربوط به آدمها در زندگي

Close-minded ذهن بسته
Open-mindedذهن آزاد، ذهن باز
Conservative محافظه کار، پیرو سنت قدی
Conventional سنت گرا
Unconventionalغیر سنت گرا
Liberal آزادی خواه، روشنفکر
Intolerant کم تحمل
Tolerant صبور
Modern مدرن، نوین، امروزی
Old-fashioned
کهنه پرست، از مد افتاده
Optimistic مثبت اندیش
Pessimistic بدبین، منفی اندیش
Realistic واقع بین
Unrealistic غیر واقعی، خیالی، واهی

@ZabanEnglishClass
6 عبارت برای صحبت کردن درمورد برنامه در آینده

. I’m going to…
. I’m planning to…
. I hope to…
. I’d like to…
. I might… / I may…
. I’m thinking about…

@ZabanEnglishClass
The account of the user that owns this channel has been inactive for the last 5 months. If it remains inactive in the next 19 days, that account will self-destruct and this channel may no longer have an owner.
The account of the user that owns this channel has been inactive for the last 5 months. If it remains inactive in the next 9 days, that account will self-destruct and this channel may no longer have an owner.