ادب‌سار
13.4K subscribers
4.82K photos
116 videos
20 files
813 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
#پریسا

با مُردنِ من پا به خیابان بگذارید
ماتم‌زده انگشت به دندان بگذارید

خیلی اگر از مُردنِ من تحتِ فشارید
فریادزنان سر به بیابان بگذارید

در مجلسِ تشییع جنازه، جسدم را
چون خربزه بر شانه‌ی یاران بگذارید

قبری بِکَنید عمقی و جادار که انگار
خواهید در این مقبره نیسان بگذارید

تا اینکه نچسبد به تنم سنگ و کلوخی
زیر جسدم قالی کرمان بگذارید

تا انکر و منکر به من این‌قدر نپیچند
لای کفنم نسخه‌ی کیهان بگذارید

در قبر کنارم نشود هیچ زنی خاک
این زیر مرا راحت از ایشان بگذارید

یک هدفونِ بی‌سیم ببندید به گوشم
آهنگ بنان و شجریان بگذارید!

بر سنگِ مزارم بنویسید دو تا جوک
زیرش دو سه تا شکلک خندان بگذارید

یک خط بنویسید که این هم به فنا رفت
بی شرح و بیان نقطه‌ی پایان بگذارید

تا اینکه کسی روی مزارم ننشیند
در حاشیه‌اش میخِ فراوان بگذارید

تا اینکه همه از دو سه جا خوب بسوزند
در مجلس من نوحه‌ی سوزان بگذارید

خیرات نمایید چلومرغ برایم
چسبیده به هر سینه دو تا ران بگذارید

در مجلس ترحیم و شب هفت و چهلم
پیشِ همگان قهوه و قلیان بگذارید

پیش فک و فامیلِ خودم میوه‌ی اعلا
شیرینی و نسکافه و فنجان بگذارید

پیشِ فک و فامیل زنم داخل نایلون
خرما و خیار و نمک و نان بگذارید

یک نکته‌ی بسیار مهم از قلم افتاد
روی کفنم پرچم ایران بگذارید!

#شروین_سلیمانی
#شعر_ایران
@AdabSar
#پریسا

پیک مرگ آمد شبی شوق جهانم را گرفت
تا به خود جنبیدم عزرائیل جانم را گرفت

سرنشین بنز آن دنیا شدم بی گفت‌وگو
مرگ در پس‌کوچه‌ی دنیا ژیانم را گرفت

رد شدم با پای لرزان از پُل تنگ سرات (صراط)*
یک فرشته دست‌های ناتوانم را گرفت

خواستم وارد شوم در باغ زیبای بهشت
حضرت هود آمد و نام و نشانم را گرفت

گفتم آن دنیا خودم مأمور دولت بوده‌ام!
اخم کرد و کارت‌های سازمانم را گرفت

چون‌که دانست آن جهان من گیر می‌دادم به خلق
گیر داد و حس و حال شادمانم را گرفت

بعد با اکراه ما را هم به داخل راه داد
اشتیاق زایدالوصفی امانم را گرفت

باغ سبزی دیدم و انواع نعمت‌ها ولی
دیدن حور و پری، تاب و توانم را گرفت

می‌گذشت از دور حوری، گفتم "آی لاو یو، کامان"
دست هابیل آمد و محکم دهانم را گرفت

روبروی حورعینی غنچه شد لب‌های من
حضرت لوط از عقب آمد لبانم را گرفت!

سعی کردم تا بنوشم جامی از جوی شراب
حضرت عیسا پرید و استکانم را گرفت

حضرت حوّا به همراه دو غلمان بلوند
رد شد و کلن (کلا) لباس پرنیانم را گرفت

داشتم با حرص می‌لیسیدم از جوی عسل
حضرت داود با انبُر زبانم را گرفت

دیدم استخری پُر از حوری، پریدم توی آب
تا شدم نزدیک آن‌ها کوسه رانم را گرفت

توی یک وان بلورین تخت خوابیدم در آب
نوح بیرونم نمود از آب و وانم را گرفت

یک پری شد میهمانم، بُردمش پشت درخت
بچه خوشگل! یوسف آمد میهمانم را گرفت

خواستم وارد شوم در حلقه‌ی اصحاب کهف
سگ پرید از قسمتِ پا استخوانم را گرفت

پاتوق دنجی برای عشق و حالم یافتم
گشت ارشاد بهشت آمد مکانم را گرفت

یافتم اکسیر عمر جاودان را در بهشت
یک نفر اکسیر عمر جاودانم را گرفت

گفتم آخر ای خدا! این گیر دادن‌ها به ما
لذت تفریح در باغ جنانم را گرفت!

پاسخ آمد: این سزای اوست که روی زمین
وقت عشق و حال، حال بندگانم را گرفت!

#شروین_سلیمانی
#شعر_ایران
#طنز

*پی‌نوشت: واژه‌ی سرات بر اساس ریشه‌ی پارسی آن نوشته شده است. برای بیشتر دانستن، پیام‌های #پارسی_پاک را در همین کانال ببینید.
@AdabSar
#پریسا

رودم، هوس سراب دارم با تو
سودای کمی عذاب دارم با تو

در عشق تو مثل دهه‌ی پنجاهم
انگیـزه‌ی انـقــلاب دارم با تو!

#شروین_سلیمانی
#شعر_ایران
@AdabSar
💘😈💣💥
📝🏞🎑🌠

ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﻧﺎﻣﻪﺍﻡ ﺍﻣﻀﺎ ﺷﺪ
ﭘﺎﺩﺍﺵ و ثواب روزه‌ها اعطا ﺷﺪ

ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺪﻭ ﻭﺭﻭﺩ
ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺣﻮﺭی، سَرَﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﺷﺪ!
🚶🚶🚶🚶
در حسرت حوريان روانم افسرد
دور از می ناب، تاک جانم پژمرد

با وعده‌ی حور و می به مسجد رفتم
دزد آمد و كفش اعتقادم را برد!

#شروین_سلیمانی
#شعر_ایران
@AdabSar
👼💃👯🙅
🎁🛍🎈🎁
@AdabSar

می‌رسد از پنجره‌ها بوی عید
دیر شده، خانه تکانی کنید!

دستکش و ابر و کف و سطل و آب
دست من و این همه کار مفید

گفت عیالم در و دیوار را
پاک‌کنم تا شود اینجا سفید!

لذت ایام به‌من شد حرام
باید از امروز فقط تِی کشید!

خانه تکاندیم و عیالم مرا
برد به بازار برای خرید

هرچه نیاز خودش و خانه بود
لیست گرفت استرسم شد شَدید

بیست قلم داخل آن لیست بود
پول من اما به دو تایش رسید!

برد مرا داخل پاساژها
هر طرفی در پی خود می‌کشید!

قیمت اجناس به چشمم که خورد
برق سه فاز از سر تاسَم پرید!

پول کم آوردم و یک عنکبوت
تار به دیواره‌ی جیبم تنید!

موقع برگشتن به خانه بود
باد ندامت به سرم می وزید

ساعت پایانی اسفندماه
موقع تابیدن سال جدید

وقت کم است و‌ همه‌جا همهمه
هر که پی کار خودش می‌دوید

چید زنم با عجله هفت سین
هرچه که سین بود سر سفره چید

سنجد و سرکه، سمنو، سیب و سیر
سبزی و ساطور! و سماق و سعید!

سال جدید آمد و تحویل شد
تافت به قلب همه نور امید

هر که دلش را به بهاران سپرد
لطف خدا می‌دهد او را نوید

عید شما فرخ و فرخنده باد
جیب شما هم پٌر پول و کلید!

#شروین_سلیمانی
#نوروز #طنز
@AdabSar
🕷🚶🕷🚶
💫

با مُردنِ من پا به خیابان بگذارید
ماتم‌زده انگشت به دندان بگذارید

خیلی اگر از مُردنِ من تحتِ فشارید
فریادزنان سر به بیابان بگذارید

در مجلسِ تشییع جنازه، جسدم را
چون خربزه بر شانه‌ی یاران بگذارید

قبری بِکَنید عمقی و جادار که انگار
خواهید در این مقبره نیسان بگذارید

تا اینکه نچسبد به تنم سنگ و کلوخی
زیر جسدم قالی کرمان بگذارید

تا انکر و منکر به من این‌قدر نپیچند
لای کفنم نسخه‌ی کیهان بگذارید

در قبر کنارم نشود هیچ زنی خاک
این زیر مرا راحت از ایشان بگذارید

یک هدفونِ بی‌سیم ببندید به گوشم
آهنگ بنان و شجریان بگذارید!

بر سنگِ مزارم بنویسید دو تا جوک
زیرش دو سه تا شکلک خندان بگذارید

یک خط بنویسید که این هم به فنا رفت
بی شرح و بیان نقطه‌ی پایان بگذارید

تا اینکه کسی روی مزارم ننشیند
در حاشیه‌اش میخِ فراوان بگذارید

تا اینکه همه از دو سه جا خوب بسوزند
در مجلس من نوحه‌ی سوزان بگذارید

خیرات نمایید چلومرغ برایم
چسبیده به هر سینه دو تا ران بگذارید

در مجلس ترحیم و شب هفت و چهلم
پیشِ همگان قهوه و قلیان بگذارید

پیش فک و فامیلِ خودم میوه‌ی اعلا
شیرینی و نسکافه و فنجان بگذارید

پیشِ فک و فامیل زنم داخل نایلون
خرما و خیار و نمک و نان بگذارید

یک نکته‌ی بسیار مهم از قلم افتاد
روی کفنم پرچم ایران بگذارید!


#شروین_سلیمانی
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🎁🛍🎈🎁
@AdabSar

می‌رسد از پنجره‌ها بوی عید
دیر شده، خانه تکانی کنید!

دستکش و ابر و کف و سطل و آب
دست من و این همه کار مفید

گفت عیالم در و دیوار را
پاک‌کنم تا شود اینجا سفید!

لذت ایام به‌من شد حرام
باید از امروز فقط تِی کشید!

خانه تکاندیم و عیالم مرا
برد به بازار برای خرید

هرچه نیاز خودش و خانه بود
لیست گرفت استرسم شد شَدید

بیست قلم داخل آن لیست بود
پول من اما به دو تایش رسید!

برد مرا داخل پاساژها
هر طرفی در پی خود می‌کشید!

قیمت اجناس به چشمم که خورد
برق سه فاز از سر تاسَم پرید!

پول کم آوردم و یک عنکبوت
تار به دیواره‌ی جیبم تنید!

موقع برگشتن به خانه بود
باد ندامت به سرم می وزید

ساعت پایانی اسفندماه
موقع تابیدن سال جدید

وقت کم است و‌ همه‌جا همهمه
هر که پی کار خودش می‌دوید

چید زنم با عجله هفت سین
هرچه که سین بود سر سفره چید

سنجد و سرکه، سمنو، سیب و سیر
سبزی و ساطور! و سماق و سعید!

سال جدید آمد و تحویل شد
تافت به قلب همه نور امید

هر که دلش را به بهاران سپرد
لطف خدا می‌دهد او را نوید

عید شما فرخ و فرخنده باد
جیب شما هم پٌر پول و کلید!

#شروین_سلیمانی
#نوروز #طنز
@AdabSar
🕷🚶🕷🚶
@AdabSar

ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﻧﺎﻣﻪﺍﻡ ﺍﻣﻀﺎ ﺷﺪ
ﭘﺎﺩﺍﺵ و ثواب روزه‌ها اعطا ﺷﺪ

ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺪﻭ ﻭﺭﻭﺩ
ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺣﻮﺭی، سَرَﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﺷﺪ!

در حسرت حوريان روانم افسرد
دور از می ناب، تاک جانم پژمرد

با وعده‌ی حور و می به مسجد رفتم
دزد آمد و كفش اعتقادم را برد!

#شروین_سلیمانی
@AdabSar
ماستیسم!

در شهر پی گناه‌یابی رفتیم
با نیّت کار انقلابی رفتیم
چون زیربنای کارمان کشکی بود
با ماست به جنگ بی‌حجابی رفتیم



با کُل جهان عهد خصومت بستیم
از گفتن «مرگ بر همه» سرمستیم
با دبّه‌ی ماست انتحاری زده‌ایم
خواهان امور هسته‌ای هم هستیم



با داس به تکریم شقایق رفتیم
در چاه به دنبال حقایق رفتیم
از بس که تفکراتمان شیری بود
با ماست به ارشاد خلایق رفتیم

#شروین_سلیمانی
🎨 #سام_مشاور

🥣 #ماست

#زن_زندگی_آزادی
@AdabSar