📕کتاب نِصاب واژههای نو تصنیف #علی_رضوی_زاده است که در سال ۱۳۱۸ حدود ۱۹۰ واژه از مصوبات فرهنگستان را، که تا آبان ۱۳۱۷ منتشر شده بود، در چهار منزل (بند) به رشتۀ نظم درآوردهاست. شاعر در انتظار بودهاست که بقیۀ واژهها را نیز با گذشت زمان و در مراحل بعدی به نظم بکشد. او، در مقدمۀ کتاب، هدف و انگیزۀ خود را بدین شرح بیان میکند: «... چون روش نظم سهلترین راهی است برای فراگرفتن منظور، که پس از فراگرفتن همیشه در ذهن باقی و از بین نخواهد رفت...». صفحۀ عنوان کتابْ خوانندگان را با دو بیت با محتوا و وجه تسمیۀ کتاب آشنا میکند:
باغبان فخر و مباهات کند بر بستان/ من به گردآوری واژۀ فرهنگستان
رایگان میدهم این هدیه به دانشجویان/ همچنانی که ابونصر نصابالصبیان
قدر مسلم رضویزاده نام کتاب خود را از نصابالصبیان شرفالدینْ ابونصر احمدِ فَراهی، از شاعران اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ه.ق، اتخاذ کردهاست. این کتاب واژهنامهای است منظوم که ابونصر لغات عربی-فارسی را در آن برابرسازی و معنا کرده و برای استفادۀ طلاب در مدارس هند بهکار گرفته میشدهاست.
چند بیت از کتاب نصاب واژههای نو:
مملکت کشور و وطن میهن/ دان بلد شهر و بحر شد دریا
به طرق بعد از این تو راه بگو/ نام طیاره را هواپیما
هم معارف بخوان دگر فرهنگ/ زر پذیرفته شد بهجای طلا
انطباعات را نگارش دان/ جنس و مالالتجاره را کالا
...
عمله کارگر، طبیب پزشک/ اسم نام است و قابله ماما
...
عدلیّه را بگوی دگر دادگستری/ رأی است رای و محکمه گردید دادگاه
برگرفته از: #محسن_روستایی، تاریخ نخستین فرهنگستان ایران به روایت اسناد، همراه با واژههای مصوب و گمشدۀ فرهنگستان (۱۳۱۴–۱۳۲۰ ش)، تهران: نشر نی، ۱۳۸۵، ص ۲۸۱–۲۸۵.
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
@cheshmocheragh
باغبان فخر و مباهات کند بر بستان/ من به گردآوری واژۀ فرهنگستان
رایگان میدهم این هدیه به دانشجویان/ همچنانی که ابونصر نصابالصبیان
قدر مسلم رضویزاده نام کتاب خود را از نصابالصبیان شرفالدینْ ابونصر احمدِ فَراهی، از شاعران اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ه.ق، اتخاذ کردهاست. این کتاب واژهنامهای است منظوم که ابونصر لغات عربی-فارسی را در آن برابرسازی و معنا کرده و برای استفادۀ طلاب در مدارس هند بهکار گرفته میشدهاست.
چند بیت از کتاب نصاب واژههای نو:
مملکت کشور و وطن میهن/ دان بلد شهر و بحر شد دریا
به طرق بعد از این تو راه بگو/ نام طیاره را هواپیما
هم معارف بخوان دگر فرهنگ/ زر پذیرفته شد بهجای طلا
انطباعات را نگارش دان/ جنس و مالالتجاره را کالا
...
عمله کارگر، طبیب پزشک/ اسم نام است و قابله ماما
...
عدلیّه را بگوی دگر دادگستری/ رأی است رای و محکمه گردید دادگاه
برگرفته از: #محسن_روستایی، تاریخ نخستین فرهنگستان ایران به روایت اسناد، همراه با واژههای مصوب و گمشدۀ فرهنگستان (۱۳۱۴–۱۳۲۰ ش)، تهران: نشر نی، ۱۳۸۵، ص ۲۸۱–۲۸۵.
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
@cheshmocheragh