روزنوشت‌های احسان محمدی
17.9K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
⛔️بِکش بِکش به مثابه ورزش ملی!

احسان محمدی

به این جملات نگاه کنید:

↙️ وقتی برای تدفین #شجریان جمع می‌شدید #مرغ سحر_می‌خوندید ایراد نداشت، حالا ما رفتیم سخنرانی استاد #رائفی‌پور ایراد داره؟

↙️ فقط شمال رفتن ما کرونا پخش می‌کنه، اینکه شما مراسم مذهبی می‌گیرید دور هم جمع می‌شید کرونا بهتون احترام میذاره کاریتون نداره؟

↙️ چطور مسابقات کُشتی مشکل نداشت، جودو مشکل داره؟

↙️ وقتی نماینده‌های خودتون مجلس بودن، اونوقت اعتراض نمیکردین، الان هم حق اعتراض ندارید!

↙️ چطور خودتون مهمون داشتید سر و صدا می کردید اون وقت فرهنگ آپارتمان‌نشینی مهم نبود حالا مهمه؟ باید تحمل کنید چون الان نوبت ماست و ...

◾️این لج‌بازی و بِکش بِکش ملی نهایت ندارد. مثل چرخه انتقام است، دیگران را به بخشش دعوت می‌کنیم اما خودمان تا انتقام نگیریم آرام‌مان نمی‌گیرد.

این‌جا برخلاف تصور و توهمی که از بحث عقلانی و حق به جانب بودن داریم، رسماً عقل را به تعطیلات فرستاده‌ایم. از موضعی دفاع می‌کنیم که می‌دانیم غلط است اما نباید کوتاه بیاییم چون طرف مقابل «پر رو» می‌شود و حالا که ما زورمان می‌رسد چرا اسب‌مان را نتازانیم؟

◾️اینکه مردم رفتار مقابله به مثل را از ملوک‌شان یاد گرفته‌اند یا نه بحث مفصل و بی‌نتیجه‌ای است. این‌جا قرار نیست بحث‌ها به نتیجه برسد چون بر همگان واضح و مبرهن است که حق کاملاً با ماست و طرف مقابل است که متوجه این حقیقت آشکار نمی‌شود اما این چرخه باطل همه را سرانجام به نابودی می‌کشاند. اگر آدم‌های عاقلی از دو طرف ماجرا با قاطعیت ورود نکنند و جلوی این بکش بکش بی‌حاصل را نگیرند.

◾️15 اسفند سال پیش یعنی دو هفته بعد از علنی شدن کرونا یادداشتی نوشتم با عنوان «چرا ما ایرانی‌ها از لج‌بازی لذت می‌بریم؟» با گذشت 9 ماه از کرونا هنوز هم، واژه به واژه حرف همان است.این که «امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم!» حتی اگر به این دیوار سنگ بزنیم و فکر کنیم پشت آن شهری است که آدم‌ها با عقل تصمیم می‌گیرند نه صرفاً برای خنک شدن دل!

◾️قصد داوری و حق با چه و که است را ندارم، وسط این کُشتار روزانه و خزیدن کنج خانه‌ها و گریختن از هم مگر دل و دماغی برای قضاوت مانده؟ آدم‌ها در دسته‌های صدتایی می‌میرند، کسانی در به در دارو هستند، عده‌ای با وحشت مدام الکل به دست و صورت می‌زنند و کسانی هم بی‌توجه به فاجعه‌ای که دارد رخ می‌دهد مشغول بِکش بِکش‌های کودکانه سیاسی و ورزشی و اجتماعی هستند که به بکُش بکُش ختم می‌شود!

⛔️ «منصفانه‌تر بود که هر کس تاوان #نفهمی خودش را می‌داد» ولی #کرونا به این آرزوهای منصفانه گوش نمی‌دهد و #چنگیزوار در حال تاخت و تاز است، ما وسط این بکش بکش‌ها که به ورزش ملی تبدیل شده نوبت زوال خود را به نظاره نشسته‌ایم!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🎵 شمس‌لنگرودی در شعری می‌سراید:

من این راه دراز را آمدم که تو را ببینم
زمین شخم‌زده را دیده‌ام
پاره خشت و ماه بریده را دیده‌ام
شگفت کودکان و پایمال علف‌ها را دیده‌ام
سایبانی خاک و شعله‌ی آه را دیده‌ام
باد را دیده‌ام
اما تو را ندیدم!

🗞 حالا در این ۲۵ سال هم شعار سردار سازندگی برای #هاشمی_‌رفسنجانی را دیدم، هم خواص بی‌بصیرت را، هم #دوم_خرداد را تجربه کردم، هم رویای ناکام گفت‌و‌گوی تمدن‌ها، هم ترور #حجاریان را نوشتم هم با #اروجعلی_ببرزاده در کوی دانشگاه آشنا شدم.

🗞 هم توقیف فله‌ای مطبوعات را از سر گذراندم هم معجزه هزاره سوم #محمود_احمدی‌نژاد را. هم سقوط #برج‌های_دوقلو و #کهریزک را نظاره کردم هم اعدام #صدام را، هم پایان #قذافی را دیدم هم محاکمه #حسنی_مبارک را...

🗞 در این ربع قرن هم انتخابات ۸۸ را دیدم، هم خس و خاشاک را شنیدم. هم رئیس مجلس شدن #کروبی را هم حصر او و نخست‌وزیر امام را، هم #تکرار_می‌کنم شنیدم، هم #مرغ_سحر را به خاک سپردیم.

🗞 ۲۵ سال عمر درازی است برای دیدن، برای نوشتن، برای حسرت خوردن، برای گله کردن... همه را دیدم

اما تو را ای شادی پایدار، ای امید ماندگار ندیدم!
🖋 @ehsanmohammadi95