من افتخاری به اجدادم نمیکنم، علاوه بر اینکه تو این مملکت طبقات مثل جاهای ديگه وجود نداره و هرکدوم از دولهها و سلطنهها را درست بشکافی دو سه پشت پیش اونا دزد، یا گردنهگیر، یا دلقک درباری و یا صراف بوده، وانگهی اگه زیاد پاپی اجدادم بشیم بلاخره جد هرکسی به گوریل و شامپانزه میرسه.
#تاریکخانه
#صادق_هدایت
@sadegh_hedayat©
#تاریکخانه
#صادق_هدایت
@sadegh_hedayat©
بیچاره ملتی که هدایت شعور و تربیت خرد خود را، بدست کسانی حواله کرده است که از آخور دین و عرفان بازان، تغذیه می کند.
#مانتره
#میثرا_اشوان
@sadegh_hedayat©
#مانتره
#میثرا_اشوان
@sadegh_hedayat©
در بانک با صادق هدایت ، عبدالحسین نوشین و حسن قائمیان آشنا شدم.
هدایت عصرها در کافه قنادی فردوسی جرگه ای را درست کرده بود ، می نشستند و درباره ی مسائل گوناگون گپ می زدند و هرکس پول خود را می داد.
رفته رفته میزان صمیمیت ما با صادق هدایت بالا گرفت تا آنجا که مرا دکتر هالو خطاب می کرد ، ولی من اهمیت نمی دادم ، هالو گری بهتر از دانایی با نخوت بود.
هدایت شوخ طبع بود ، من کتابهای او را نمی خواندم ، مخالف دستگاه سلطنت بود یک شب که با هم به کافه جمشید می رفتیم ، روی ویترین عکس های درباریان تف انداخت ، من خیلی ترسیدم و گفتم :
دایی اگر پلیس ببیند هردومان را توقیف خواهد کرد.
او گفت :
هالو پلیس رضا خانی حالا خوابه و به علاوه تو که هالو هستی چه می فهمی که پلیس یا آژان ما را زیر نظر داره.
حیف اخ و تف ، خیالاتت راحت باشه که دزد نگرفته پادشاهه!بیا بریم هالو برو جیگر داشته باش.
صادق هدایت در هر نشستی که در کافه قنادی فردوسی داشتیم حرفهای سیاسی می زد و محمدرضا شاه پهلوی را ابله می دانست و می گفت :"یارو رفته سوییس درس بخونه ، ورزش کرده ، شنای روی آب و فوتبال یاد گرفته.انگار ما فقط این را کم داشتیم."
به من اصرار می کرد که درباره ی اینشتاین مقاله بنویسم تا او در روزنامه مردم چاپش کند.
دوستان دیگرم که طبعی ملایم داشتند مرا منع کردند.
بالاخره ولم نکرد تا مقاله ای تحت عنوان"شیر یا خط" به قلم "هالو" نوشتم که چاپ شد.
وقتی در کافه قنادی مرا دید ، داد زد :"حالا شدی آدم حسابی و نام اصلی تو هالو شد.."
دکتر علی اکبر روحبخش(هالو)
@sadegh_hedayat©
هدایت عصرها در کافه قنادی فردوسی جرگه ای را درست کرده بود ، می نشستند و درباره ی مسائل گوناگون گپ می زدند و هرکس پول خود را می داد.
رفته رفته میزان صمیمیت ما با صادق هدایت بالا گرفت تا آنجا که مرا دکتر هالو خطاب می کرد ، ولی من اهمیت نمی دادم ، هالو گری بهتر از دانایی با نخوت بود.
هدایت شوخ طبع بود ، من کتابهای او را نمی خواندم ، مخالف دستگاه سلطنت بود یک شب که با هم به کافه جمشید می رفتیم ، روی ویترین عکس های درباریان تف انداخت ، من خیلی ترسیدم و گفتم :
دایی اگر پلیس ببیند هردومان را توقیف خواهد کرد.
او گفت :
هالو پلیس رضا خانی حالا خوابه و به علاوه تو که هالو هستی چه می فهمی که پلیس یا آژان ما را زیر نظر داره.
حیف اخ و تف ، خیالاتت راحت باشه که دزد نگرفته پادشاهه!بیا بریم هالو برو جیگر داشته باش.
صادق هدایت در هر نشستی که در کافه قنادی فردوسی داشتیم حرفهای سیاسی می زد و محمدرضا شاه پهلوی را ابله می دانست و می گفت :"یارو رفته سوییس درس بخونه ، ورزش کرده ، شنای روی آب و فوتبال یاد گرفته.انگار ما فقط این را کم داشتیم."
به من اصرار می کرد که درباره ی اینشتاین مقاله بنویسم تا او در روزنامه مردم چاپش کند.
دوستان دیگرم که طبعی ملایم داشتند مرا منع کردند.
بالاخره ولم نکرد تا مقاله ای تحت عنوان"شیر یا خط" به قلم "هالو" نوشتم که چاپ شد.
وقتی در کافه قنادی مرا دید ، داد زد :"حالا شدی آدم حسابی و نام اصلی تو هالو شد.."
دکتر علی اکبر روحبخش(هالو)
@sadegh_hedayat©
Будет петь холодный одинокий ветер
Помни Имя Свое
اگر اختیار بدنم در دست خودم بود، بدنم را از پنجره میانداختم بیرون.
همهچیز وابسته به هم است، من به زنجیر کشیده شدهام.
#ساموئل_بکت
#مالون_میمیرد
Dark Ethereal
@Sadegh_Hedayat©️
همهچیز وابسته به هم است، من به زنجیر کشیده شدهام.
#ساموئل_بکت
#مالون_میمیرد
Dark Ethereal
@Sadegh_Hedayat©️
این روزها تو روزنامه این هیاهو افتاده که باید نوشته های صادق هدایت را بنا بمصلحت اجتماعی از دسترس جامعه خارج ساخت تا نسل داریوش شیره ای نشود و خودکشی نکند و محمود هدایت هم در یک مصاحبه پشت میز معاونت نخست وزیری آبغوره گرفته و تلویحا تصدیق کرده که پدران نباید بگذارند بچه هاشان کتابهای آن موجود مرحوم را بخوانند و اینجا خلاس و برو برگرد هم ندارد و روزنامه هایش را هم برات خواهم فرستاد تا بدانی که هنر نزد ایرانیان است و بس و یک فیلم اخلاقی و اسلامی و فکاهی و کاریکاتوری در این زمینه بچرخونی.
قسمتی از نامه صادق چوبک به مصطفی فرزانه
در تاریخ سوم ژوئن 1956
@Sadegh_Hedayat©
قسمتی از نامه صادق چوبک به مصطفی فرزانه
در تاریخ سوم ژوئن 1956
@Sadegh_Hedayat©
نمی دانم از کدام کناره نشینی می گویند ؟
اگر نیچه کناره نشین بود ، هدایت هم بود!
هدایت مانند بسیاری از همعصران خود ، در دنیای متفاوت خود و به دور از زندگی روزمره می زیست ، او با آدمهای معمولی جامعه تفاوت داشت ، ولی کناره نشین نبود .
برعکس در متن جامعه ای قرار داشت که در آن می زیست ، هم مشاهده گر خوبی بود و هم درد را خوب می شناخت و هم درمان را ، ولی نه بیمار با درمان همکاری داشت و نه ابزار کافی برای درمان در اختیارش بود
از این گذشته به عنوان یک نویسنده،قرار هم نبود پس از تشخیص ، درمان کند!
صادق هدایت و هراس از مرگ
دکتر محمد صنعتی
@Sadegh_Hedayat©
اگر نیچه کناره نشین بود ، هدایت هم بود!
هدایت مانند بسیاری از همعصران خود ، در دنیای متفاوت خود و به دور از زندگی روزمره می زیست ، او با آدمهای معمولی جامعه تفاوت داشت ، ولی کناره نشین نبود .
برعکس در متن جامعه ای قرار داشت که در آن می زیست ، هم مشاهده گر خوبی بود و هم درد را خوب می شناخت و هم درمان را ، ولی نه بیمار با درمان همکاری داشت و نه ابزار کافی برای درمان در اختیارش بود
از این گذشته به عنوان یک نویسنده،قرار هم نبود پس از تشخیص ، درمان کند!
صادق هدایت و هراس از مرگ
دکتر محمد صنعتی
@Sadegh_Hedayat©
آدم باید کارش را تمام و کمال بکند تا مو لای درزش نرود. وگرنه بقیهاش، اینکه کی چه میگوید، اهمیت ندارد،وقتی حافظ شعر میگفته، حتما به فکر ایرادهای این و آن نبوده،اما غزلی را که میساخته انقدر کامل بوده که صد کرور سال دیگر هم رو پایهاش بند است...
اصل مطلب یک چیز است: آدم باید با خودش سختگیر باشد.
#صادق_هدایت
نقل از #مصطفی_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
اصل مطلب یک چیز است: آدم باید با خودش سختگیر باشد.
#صادق_هدایت
نقل از #مصطفی_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
از جلو دشمن بگریزیم؟ هرگز. این ننگ را بکجا پنهان بکنیم؟ تا انجامین چکه خون خودمان را در راه آزادی خواهیم ریخت. زمین نیاکان را به اهریمنان واگذار بکنیم؟ هرگز.
اگر سرنوشت ما این است که کشته بشویم جلو آن سر فرود میآوریم.
اکنون ستاره بخت ما زیر ابرهای تیره و تار پنهان است.
#پروین_دختر_ساسانی
#صادق_هدايت
@Sadegh_Hedayat©
اگر سرنوشت ما این است که کشته بشویم جلو آن سر فرود میآوریم.
اکنون ستاره بخت ما زیر ابرهای تیره و تار پنهان است.
#پروین_دختر_ساسانی
#صادق_هدايت
@Sadegh_Hedayat©
Contact
Pepo Galán & Sita Ostheimer
#Ambient #Drone
#Ethereal #YaR
با دردی که در قلبم داشتم با شتاب از روی پل سنگی گذشتم. آنچه را که تا به حال اغلب از سر گذراندهام احساس کردم. احساس ناخوشایند آتش شدیدی در درونم که نمیتوانست بیرون بیاید، جملهای ساختم:
دوست عزیز، بیرون بریز
با آهنگ خاصی بیوقفه آن را خواندم.
#یادداشتها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
#Ethereal #YaR
با دردی که در قلبم داشتم با شتاب از روی پل سنگی گذشتم. آنچه را که تا به حال اغلب از سر گذراندهام احساس کردم. احساس ناخوشایند آتش شدیدی در درونم که نمیتوانست بیرون بیاید، جملهای ساختم:
دوست عزیز، بیرون بریز
با آهنگ خاصی بیوقفه آن را خواندم.
#یادداشتها
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
آنچه مردم میپندارند، امید معادل تسلیم است.در حالی که زیستن تسلیم نشدن است
#عیش
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#عیش
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
#صادق_هدایت؛ #پیشگام_داستاننویسی_ایران
#بخش_اول
پس از پیروزی انقلاب اسلامی کتابهایش به این بهانه که مروج یأس و خودکشی است ممنوع شد. بسیاری از ما در خانوادههایمان و از بزرگترها شنیدهایم که خواندن آثار هدایت آدم را افسرده میکند. علاوه بر ممنوعیت از طرف خانواده در بسیاری از خانهها، بزرگترها آثار هدایت را از دسترس فرزندان خود دور نگاه میداشتند. آیا به راستی هدایت مروج سرخوردگی و یأس بود؟ باید گفت این انسانی که در باور برخی از عوام نوشتههایش خطرناک است، غول ادبی ایران است و از سرشناسترین نویسندگان ایرانی در جهان محسوب میشود.
توقیف آثار هدایت بهانهای بهتر از خودکشی میخواهد که جمهوری اسلامی به آن بیاویزد؛ چرا که بسیاری از نویسندگانی که خودکشی کردهاند آثارشان در ایران منتشر میشود. والتر بنیامین، ریچارد براتیگان، سیلیو پلات، آرتور کستلر، جرزی کوزینسکی، رومن گاری، ویرجینیا ولف و غزاله علیزاده از جمله نویسندگانی هستند که خود به زندگی خویش پایان دادهاند. با اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آثار هدایت چندان اجازه انتشار نیافت اما نقدهای بسیاری بر آثار و زندگی او نوشته شد که نشان از اهمیت این نویسنده شهیر ایرانی دارد.
#صادق_هدایت
منبع: وبسایت #توانا
@Sadegh_Hedayat©️
#بخش_اول
پس از پیروزی انقلاب اسلامی کتابهایش به این بهانه که مروج یأس و خودکشی است ممنوع شد. بسیاری از ما در خانوادههایمان و از بزرگترها شنیدهایم که خواندن آثار هدایت آدم را افسرده میکند. علاوه بر ممنوعیت از طرف خانواده در بسیاری از خانهها، بزرگترها آثار هدایت را از دسترس فرزندان خود دور نگاه میداشتند. آیا به راستی هدایت مروج سرخوردگی و یأس بود؟ باید گفت این انسانی که در باور برخی از عوام نوشتههایش خطرناک است، غول ادبی ایران است و از سرشناسترین نویسندگان ایرانی در جهان محسوب میشود.
توقیف آثار هدایت بهانهای بهتر از خودکشی میخواهد که جمهوری اسلامی به آن بیاویزد؛ چرا که بسیاری از نویسندگانی که خودکشی کردهاند آثارشان در ایران منتشر میشود. والتر بنیامین، ریچارد براتیگان، سیلیو پلات، آرتور کستلر، جرزی کوزینسکی، رومن گاری، ویرجینیا ولف و غزاله علیزاده از جمله نویسندگانی هستند که خود به زندگی خویش پایان دادهاند. با اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آثار هدایت چندان اجازه انتشار نیافت اما نقدهای بسیاری بر آثار و زندگی او نوشته شد که نشان از اهمیت این نویسنده شهیر ایرانی دارد.
#صادق_هدایت
منبع: وبسایت #توانا
@Sadegh_Hedayat©️
ما میباید به جای همهی آنها که در عصر ما رنج میبرند سخن بگوییم، بیآنکه قدرتهای گذشته یا آینده،حکومتها و احزاب را در نظر گیریم...
برای هنرمند، هیچ جلادی از یک جلاد دیگر برتر نیست.
#هنرمند_و_زمان_او
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
برای هنرمند، هیچ جلادی از یک جلاد دیگر برتر نیست.
#هنرمند_و_زمان_او
#آلبر_کامو
@sadegh_hedayat©
هدایت توانست معانی بدیع در قالبهای ادبیات داستانی بپروراند و آثار ماندگاری از خود بجای گذارد که اگر بخواهیم از واژگان و تعبیرهای خود او استفاده کنیم باید بگوییم «دارای فکر نیرومند و ارزش حقیقی است، تازگی خود را از دست نداده و روزبهروز بر اهمیت آنها افزوده میگردد»، زیرا او با آگاهی از تکنیکها و شیوههای جدید داستاننویسی و نیز با آگاهی از جنبشهای هنری و مکاتب فکری همعصر خود، توانست آن روشهای جدید را به خلاقانهترین شکل در آثارش به کار برد.
تجددخواهی ادبی هدایت، تلفیق هنرمندانهای بود از نوگرایی و اتکا به میراث ادبی.
#حسین_پاینده
@sadegh_hedayat©
تجددخواهی ادبی هدایت، تلفیق هنرمندانهای بود از نوگرایی و اتکا به میراث ادبی.
#حسین_پاینده
@sadegh_hedayat©
دنیا تحولات سریعی را طی میکند.ما نباید همهاش دلمان را خوش کنیم که روزی مالک الرقاب قسمتی از دنیا بوده ایم یا فلان قصیده را فلان شاعر سروده یا فلان ساختمان از عهد دقیانوس مانده است. نباید فراموش بکنیم که در دوره ی تاریخ همیشه پیروز نبوده ایم و چندین بار برای قرنها،هستی ما بر باد رفته است و اگر بخواهیم همین باقیش را نگهداریم، باید جداً شروع به اقدام و کوشش بنماییم. باید خودمان را به فراخور روش و اقتضای زمان در بیاوریم چون گریه و ناله ی شاخ حسینی و اراجیف، اثری نخواهد بخشید.
#اشک_تمساح
#صادق_هدايت
@sadegh_hedayat©
#اشک_تمساح
#صادق_هدايت
@sadegh_hedayat©
کافه هدایت
#صادق_هدایت؛ #پیشگام_داستاننویسی_ایران #بخش_اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی کتابهایش به این بهانه که مروج یأس و خودکشی است ممنوع شد. بسیاری از ما در خانوادههایمان و از بزرگترها شنیدهایم که خواندن آثار هدایت آدم را افسرده میکند. علاوه بر ممنوعیت از طرف…
#صادق_هدایت؛ #پیشگام_داستاننویسی_ایران
#بخش_دوم
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ماه ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. بسیاری او را از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران دانستهاند. آنچه بیشک موجب شهرت جهانی هدایت شده است، رمان «بوف کور» او است که به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است. مصطفی فریدون فرزانه از دوستان هدایت در کتاب «آشنایی با صادق هدایت» تاریخ انتشار این رمان را سال ۱۳۰۹ میداند. آغاز کتاب بوف کور شاید از معروفترین جملاتی باشد که در ادبیات فارسی میان مردم دست به دست شده و استفاده شده است: «در زندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را در انزوا میخورند و میتراشند. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد؛ چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تاثیر اینگونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.»
#صادق_هدایت
منبع: وبسایت #توانا
@Sadegh_Hedayat©️
#بخش_دوم
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ماه ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. بسیاری او را از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران دانستهاند. آنچه بیشک موجب شهرت جهانی هدایت شده است، رمان «بوف کور» او است که به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است. مصطفی فریدون فرزانه از دوستان هدایت در کتاب «آشنایی با صادق هدایت» تاریخ انتشار این رمان را سال ۱۳۰۹ میداند. آغاز کتاب بوف کور شاید از معروفترین جملاتی باشد که در ادبیات فارسی میان مردم دست به دست شده و استفاده شده است: «در زندگی زخمهایی است که مثل خوره روح را در انزوا میخورند و میتراشند. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد؛ چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تاثیر اینگونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.»
#صادق_هدایت
منبع: وبسایت #توانا
@Sadegh_Hedayat©️
روح اگر در برابر زور، فریادِ محکومیت سر ندهد، تباه میشود. به نظر میآید که این صدا برخاسته است، اما سوگند میخورم که من و میلیونها انسان این صدا را نشنیدهایم.
همهی مردم از مسیحیان انتظار دارند که با صدای بلند و شفاف حرف بزنند، و به گونهای محکوم کنند که هرگز کوچکترین تردیدی در دل سادهترین آدم نتواند پیدا شود. این گونه است که آنها از اندیشهی انتزاعی خارج میشوند و خود در مقابل چهرهی خون آلودی که تاریخ امروز به خود گرفته، قرار میگیرند. به ائتلاف انسانهایی مصمم نیاز داریم که صریح و روشن حرف میزنند و از خود مایه میگذارند. وقتی یک اسقف اسپانیایی اعدامهای سیاسی را تأیید میکند، دیگر او نه اسقف است، نه مسیحی و نه حتی انسان؛ او یک سگ است، درست همانند کسی که از منظر ایدئولوژی دستور اعدام میدهد، بیآنکه خود اقدامی کند.
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
همهی مردم از مسیحیان انتظار دارند که با صدای بلند و شفاف حرف بزنند، و به گونهای محکوم کنند که هرگز کوچکترین تردیدی در دل سادهترین آدم نتواند پیدا شود. این گونه است که آنها از اندیشهی انتزاعی خارج میشوند و خود در مقابل چهرهی خون آلودی که تاریخ امروز به خود گرفته، قرار میگیرند. به ائتلاف انسانهایی مصمم نیاز داریم که صریح و روشن حرف میزنند و از خود مایه میگذارند. وقتی یک اسقف اسپانیایی اعدامهای سیاسی را تأیید میکند، دیگر او نه اسقف است، نه مسیحی و نه حتی انسان؛ او یک سگ است، درست همانند کسی که از منظر ایدئولوژی دستور اعدام میدهد، بیآنکه خود اقدامی کند.
#آلبر_کامو
@Sadegh_Hedayat©
نه ذوق نه هنر نه شادی، همهاش دزدی، کلاه برداری و روضه خوانی! ما در حال تعفن و تجزیه هستیم، از صوفی و درویش و پیر و جوان و کاسبکار و گدا همه منتر پول و مقام هستند، آن هم به طرز بیشرمانهی وقیحی، مردم هر جای دنیا ممکن است که به یک چیز و یا حقیقتی پایبند باشند مگر اینجا که مسابقهی پستی و رذالت را میدهند. دورهی ما دورهی تحقیر و اخ و تف است!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©