گزین‌گویه‌ها
4.93K subscribers
10.4K photos
104 videos
52 files
398 links
گزین‌گویه‌ها
گل‌چینِ خواندنی‌ها
به کوششِ بهروز صفرزاده @Behruz214
تأسیس: ۳۰ دیِ ۱۳۹۶

نقلِ مطالبِ کانالِ گزین‌گویه‌ها با ذکرِ مأخذ بلامانع است.
Download Telegram
داستانِ عیسا در بی‌پدری نزدِ خدای تعالی چون داستانِ آدم است در بی مادری و پدری.

سورۀ ۳، آیۀ ۵۹
تفسیرِ نَسَفی، به کوششِ عزیزالله جوینی، تهران: سروش، ۱۳۹۰، ص ۱۱۳.

#کهن‌واژه‌ها
اَندَخسواده: پناه‌گاه؛ مَلجأ.

و به یقین دانستند که اَندَخسواده‌ای نیست از خدای، مگر به خدای، و رهایشی نیست از رحمتِ خدای، مگر به رحمتِ خدای.

سورۀ ۹، آیۀ ۱۱۸
تفسیرِ نَسَفی، به کوششِ عزیزالله جوینی، تهران: سروش، ۱۳۹۰، ص ۳۸۷.

و نیابم جز وی اَندَخسواده‌ای که مرا برهانَد.

سورۀ ۷۲، آیۀ ۲۲
همان، ص ۱۱۰۴.

اندخسواده: اندخس (بنِ مضارعِ اندخسیدن) + -واده (پس‌وند).
ظاهراً این پس‌وندِ «-واده» همان است که در «خانواده» (خانه + -واده) هم هست.

#کهن‌واژه‌ها
ایشان هرگیز بیرون نیایند از آتشِ دوزخ.

سورۀ ۲، آیۀ ۱۶۷.

گزاره‌ای از بخشی از قرآنِ کریم (تفسیرِ شُنقُشی)، به کوششِ محمدجعفرِ یاحقی، تهران: بنیادِ فرهنگِ ایران، ۱۳۵۵، ص ۳۰.

#کهن‌واژه‌ها
سولاخ: سوراخ.

نروند اندر بهشت تا آن گه کی اندررَوَد شتر اندر سولاخِ سوزن.

سورۀ ۷، آیۀ ۴۰.

گزاره‌ای از بخشی از قرآنِ کریم (تفسیرِ شُنقُشی)، به کوششِ محمدجعفرِ یاحقی، تهران: بنیادِ فرهنگِ ایران، ۱۳۵۵، ص ۱۷۸.

#کهن‌واژه‌ها
هوسِپاس: شاکر.

حقا کی خدای هوسِپاس است، اندک‌مایه بُپذیرد، بسیاری جزا دهد، داناست به نیت‌ها.

سورۀ ۲، آیۀ ۱۵۸: إنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ.

گزاره‌ای از بخشی از قرآنِ کریم (تفسیرِ شُنقُشی)، به کوششِ محمدجعفرِ یاحقی، تهران: بنیادِ فرهنگِ ایران، ۱۳۵۵، ص ۲۸.

#کهن‌واژه‌ها
وُشخاینده: بخشاینده.

ابتدا کنُم به نامِ یک خدای بی‌هم‌تا وُ بی‌هَنباز، بی‌زن وُ بی‌فرزند، سزاوارِ آن‌که وی را پرِستند، وُشخاینده بر نیک وُ بد به روزی دادن اندر این جهان، وُشخاینده بر مؤمنان خاصه به آمرزش اندر آن جهان.

سورۀ ۱، آیۀ ۱.

گزاره‌ای از بخشی از قرآنِ کریم (تفسیرِ شُنقُشی)، به کوششِ محمدجعفرِ یاحقی، تهران: بنیادِ فرهنگِ ایران، ۱۳۵۵، ص ۳.

#کهن‌واژه‌ها
پَرخیزگار: پرهیزگار.

این قرآن پدید کردن است مُردمان را حلال و حرام، اُو راهِ راست است از بی‌راهی، اُو پند است و نهی است پَرخیزگاران را از کفر و شرک و نفاق و معصیت‌ها.

سورۀ ۳، آیۀ ۱۳۸.

گزاره‌ای از بخشی از قرآنِ کریم (تفسیرِ شُنقُشی)، به کوششِ محمدجعفرِ یاحقی، تهران: بنیادِ فرهنگِ ایران، ۱۳۵۵، ص ۸۸.

#کهن‌واژه‌ها
دریاژه: دریاچه.
دریایک: دریاچه.

چهار رود... مقدارِ شش فرسنگ بروند و آن‌گاه هر چهار یکی بَطیحه گردند و آن را دریاژه خوانند.

حدودالعالم، ص ۴۳.

این هفت دریاست، و بیرون از این دریایک‌های خُرد بسیار است.

حدودالعالم، ص ۱۴.

کتابِ جغرافیاییِ حدودالعالم بیش از هزار سال قبل نوشته شده.

#کهن‌واژه‌ها
کُریجَک: آلونک؛ کلبه؛ کَپَر.

هاجر از خاشاکِ کوه وز خاربُنانِ وادی خویش‌تن را کُریجَکی ساخت.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۹۳.

#کهن‌واژه‌ها
دیوال: دیوار؛ دیفال.

این مردمان که ماهی نگرفتند و به گرفتن رضا ندادند، به میانِ شهر دیوالی برکشیدند و از ایشان جدا شدند.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۲.

#کهن‌واژه‌ها
هَوازی: یک‌باره؛ ناگهان؛ ناگاه.

تو هَوازی آن‌گه از جملۀ بی‌دادگران باشی بر خویش‌تن.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۱۱۳.

#کهن‌واژه‌ها
یوبان: آرزومند؛ مشتاق.
یوبه‌گاه: آرزوگاه؛ کعبۀ آمال.

گفت: یاد کن، یا محمد، که چون ما مر خانۀ کعبه را مَثابه گردانیدیم و یوبه‌گاهِ دل‌های مؤمنان گردانیدیم، ای که دل‌های مؤمنان سویِ آن یوبان گردانیدیم، چه اگر کسی بسیار دیده‌باشد، هم یوبانِ آن باشد، و اگرچه رفته‌باشد، باز دیگرباره آرزو بَرَد.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۸۴-۸۵.

#کهن‌واژه‌ها
فُرغول‌کار: اِهمال‌کار؛ بی‌خبر؛ غافل.
فَرویش‌کار: اِهمال‌کار؛ بی‌خبر؛ غافل.

گفت نیست خداوند تعالی از کرده‌های شما بی‌خبر، و گفت که خداوند تعالی از کرده‌های شما فُرغول‌کار نیست، گفت ای که فَرویش‌کار نیست.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۱۴.

#کهن‌واژه‌ها
کارناکن

این گاو چه گاو است؟ کارکن است یا کارناکن؟

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۷.

#کهن‌واژه‌ها
مرده شدن: مردن.

مردی از بنی‌اسرایل مرده شد. از وی فرزندی ماند و زنی.

تفسیرِ قرآنِ پاک (قرنِ پنجمِ هجری)، به کوششِ علیِ رواقی، تهران: سمت، ۱۳۸۵، ص ۸.

#کهن‌واژه‌ها
Forwarded from گزین‌گویه‌ها (بهروز صفرزاده)
کُنجید: کنجد.

روغنِ کُنجید.

خیام
نوروزنامه، به کوششِ علیِ حَصوری، تهران: طهوری، ۱۳۵۷، ص ۴۱.

#کهن‌واژه‌ها
نَهمار: بسیار؛ فراوان؛ خیلی.

مردمانِ مدینه، گروهی که مصطفا را ندیده‌بودند، وی را از ابوبکر بازنمی‌دانستند، زآن‌که ابوبکر نَهمار ماننده بود به رسول.

سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۱۲۶.

#کهن‌واژه‌ها