اصطلاحاتِ نادستوری در فارسیِ گفتاری
تعدادی از تعبیرها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ گفتاری بر خلافِ قواعدِ دستوریاند و به اصطلاحِ زبانشناسان نادستوری (ungrammatical) اند.
چند مثال:
اینو یادته؟
(دستوری: این یادته؟)
شیکوندن: زدی سرشو شیکوندی.
(دستوری: شیکنوندن = شکناندن)
طول و دراز: چه اسمِ طول و درازی داره!
(دستوری: طویل و دراز)
مردهشور ریختشو ببَرن!
(دستوری: مردهشور ریختشو ببَره!)
ناغافل: یارو ناغافل بهم حمله کرد.
(دستوری: غافل/ بیخبر)
#گفتاری
تعدادی از تعبیرها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ گفتاری بر خلافِ قواعدِ دستوریاند و به اصطلاحِ زبانشناسان نادستوری (ungrammatical) اند.
چند مثال:
اینو یادته؟
(دستوری: این یادته؟)
شیکوندن: زدی سرشو شیکوندی.
(دستوری: شیکنوندن = شکناندن)
طول و دراز: چه اسمِ طول و درازی داره!
(دستوری: طویل و دراز)
مردهشور ریختشو ببَرن!
(دستوری: مردهشور ریختشو ببَره!)
ناغافل: یارو ناغافل بهم حمله کرد.
(دستوری: غافل/ بیخبر)
#گفتاری
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#نامشناسی
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#نامشناسی
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
اصطلاحاتِ نادستوری در فارسیِ گفتاری
تعدادی از تعبیرها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ گفتاری بر خلافِ قواعدِ دستوریاند و به اصطلاحِ زبانشناسان نادستوری (ungrammatical) اند.
چند مثال:
اینو یادته؟
(دستوری: این یادته؟)
شیکوندن: زدی سرشو شیکوندی.
(دستوری: شیکنوندن = شکناندن)
طول و دراز: چه اسمِ طول و درازی داره!
(دستوری: طویل و دراز)
مردهشور ریختشو ببَرن!
(دستوری: مردهشور ریختشو ببَره!)
ناغافل: یارو ناغافل بهم حمله کرد.
(دستوری: غافل/ بیخبر)
#گفتاری
تعدادی از تعبیرها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ گفتاری بر خلافِ قواعدِ دستوریاند و به اصطلاحِ زبانشناسان نادستوری (ungrammatical) اند.
چند مثال:
اینو یادته؟
(دستوری: این یادته؟)
شیکوندن: زدی سرشو شیکوندی.
(دستوری: شیکنوندن = شکناندن)
طول و دراز: چه اسمِ طول و درازی داره!
(دستوری: طویل و دراز)
مردهشور ریختشو ببَرن!
(دستوری: مردهشور ریختشو ببَره!)
ناغافل: یارو ناغافل بهم حمله کرد.
(دستوری: غافل/ بیخبر)
#گفتاری
واژهها و اصطلاحاتِ گفتاریِ امروز در متونِ دیروز (۱)
بعضی واژهها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ امروز متعلق به گونۀ گفتاریِ زباناند و در فرهنگها برچسبِ «گفتاری» دارند.
من ردپای تعدادی از این واژهها و اصطلاحات را در متونِ صدها سال قبل یافتهام. اینک چند نمونه از آنها در سَمَکِ عیّار (قرنِ ششم) و اسکندرنامه (قرنِ هفتم) و...:
بدقول
این مرد بدقول و بیوفا و بدعهد است. (اسکندرنامه، ص ۳۲۹)
بدقولی کردن
شاه او را گفت: چرا بدقولی کردی و از ما بگریختی و در حصار رفتی؟ (اسکندرنامه، ص ۲۱۰)
به خوردِ کسی دادن
این دارو به خوردِ ایشان دِه. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۹)
گفت به هر وجه که بتوانی باید که این زهر به خوردِ شاه اسکندر دهی که هم در ساعت هلاک شود. (اسکندرنامه، ص ۷۶)
اگر تو را از این حصار به زیر نیارم و به خوردِ سگان ندهم، مرد نیستم. (اسکندرنامه، ص ۳۹۵)
چهت است (= چهته)
ای برادر میندانم تا چهت است
کهت وطن گه دِیر و گاهی مَزگِت است.
(شیخ روزبهان، لغتنامۀ دهخدا: مزگت)
خسته و کوفته
سمک گفت ای برادر، تو را به طلبِ خورشیدشاه باید رفتن، که من خستهام و کوفتهام. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۶۹)
باقیِ زنگیان همه خسته و کوفته با قلعه رفتند. (اسکندرنامه، ص ۳۹۳)
خوابش آمدن/ بردن
نیک است وقتی که خوابت نیاید، من سخن گویم، یا جزو من پیشت نهم که بنویسی تا خوابت ببرد.
(مقالاتِ شمسِ تبریزی، چ ۱ موحد، ص ۲۵۰)
دمار از روزگارِ کسی برآوردن
تا او از آن جانب درآید و دمار از روزگارِ تو برآوریم. (اسکندرنامه، ص ۳۲۵)
دولا
شاه مردی دید سخت پیر و دولاگشته و مژۀ او سفید گشته. (اسکندرنامه، ص ۲۱۳)
زحمت کشیدن
گفت ای جوانمرد، زحمت کشیدی، بازگرد. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۳۴۷)
زود باش/ باشید
گفت ای پدر زود باش و در بگشای. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۷۳)
پس شاه فرمود که هین زود باشید و روزگار مبَرید. (اسکندرنامه، ص ۲۹۵)
شیر آمدی یا روباه؟
قطران گفت: ای آتشک، شیر آمدی یا روباه؟ آتشک گفت: ای پهلوان، به اقبالِ تو شیر آمدم و سَمَک را بسته آوردم. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۰۰)
شیری یا روباه؟
قِزِلمَلِک گفت: ای کانون، با مراد آمدی یا نه؟ شیری یا روباه؟ گفت: به دولتِ تو با مراد آمدم و شیرم. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۶۷)
ماها
سالها دفعِ بلاها کردهایم/
وهم حیران ز آنچه ماها کردهایم
مولوی
مثنوی، دفترِ ۳، بیتِ ۹۲۹
#واژهشناسی
#گفتاری
بعضی واژهها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ امروز متعلق به گونۀ گفتاریِ زباناند و در فرهنگها برچسبِ «گفتاری» دارند.
من ردپای تعدادی از این واژهها و اصطلاحات را در متونِ صدها سال قبل یافتهام. اینک چند نمونه از آنها در سَمَکِ عیّار (قرنِ ششم) و اسکندرنامه (قرنِ هفتم) و...:
بدقول
این مرد بدقول و بیوفا و بدعهد است. (اسکندرنامه، ص ۳۲۹)
بدقولی کردن
شاه او را گفت: چرا بدقولی کردی و از ما بگریختی و در حصار رفتی؟ (اسکندرنامه، ص ۲۱۰)
به خوردِ کسی دادن
این دارو به خوردِ ایشان دِه. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۹)
گفت به هر وجه که بتوانی باید که این زهر به خوردِ شاه اسکندر دهی که هم در ساعت هلاک شود. (اسکندرنامه، ص ۷۶)
اگر تو را از این حصار به زیر نیارم و به خوردِ سگان ندهم، مرد نیستم. (اسکندرنامه، ص ۳۹۵)
چهت است (= چهته)
ای برادر میندانم تا چهت است
کهت وطن گه دِیر و گاهی مَزگِت است.
(شیخ روزبهان، لغتنامۀ دهخدا: مزگت)
خسته و کوفته
سمک گفت ای برادر، تو را به طلبِ خورشیدشاه باید رفتن، که من خستهام و کوفتهام. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۶۹)
باقیِ زنگیان همه خسته و کوفته با قلعه رفتند. (اسکندرنامه، ص ۳۹۳)
خوابش آمدن/ بردن
نیک است وقتی که خوابت نیاید، من سخن گویم، یا جزو من پیشت نهم که بنویسی تا خوابت ببرد.
(مقالاتِ شمسِ تبریزی، چ ۱ موحد، ص ۲۵۰)
دمار از روزگارِ کسی برآوردن
تا او از آن جانب درآید و دمار از روزگارِ تو برآوریم. (اسکندرنامه، ص ۳۲۵)
دولا
شاه مردی دید سخت پیر و دولاگشته و مژۀ او سفید گشته. (اسکندرنامه، ص ۲۱۳)
زحمت کشیدن
گفت ای جوانمرد، زحمت کشیدی، بازگرد. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۳۴۷)
زود باش/ باشید
گفت ای پدر زود باش و در بگشای. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۷۳)
پس شاه فرمود که هین زود باشید و روزگار مبَرید. (اسکندرنامه، ص ۲۹۵)
شیر آمدی یا روباه؟
قطران گفت: ای آتشک، شیر آمدی یا روباه؟ آتشک گفت: ای پهلوان، به اقبالِ تو شیر آمدم و سَمَک را بسته آوردم. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۰۰)
شیری یا روباه؟
قِزِلمَلِک گفت: ای کانون، با مراد آمدی یا نه؟ شیری یا روباه؟ گفت: به دولتِ تو با مراد آمدم و شیرم. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۶۷)
ماها
سالها دفعِ بلاها کردهایم/
وهم حیران ز آنچه ماها کردهایم
مولوی
مثنوی، دفترِ ۳، بیتِ ۹۲۹
#واژهشناسی
#گفتاری
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هشتگهای کانالِ گزینگویهها
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه
#آواشناسی
#آوانگاری
#املا
#تایپ
#ترجمه
#ترجمه_ترانه
#ترجمه_شعر
#ترجمه_شوخی
#تکرار
#تلفظ
#تنوین
#جعلیات
#جمع
#جمع_مفرد
#حشو
#درستنویسی
#دستور
#رسمالخط
#ریشهشناسی
#طنزگویه
#عربی
#فاصلهگذاری
#فرهنگنویسی
#فعل
#کژتابی
#کهنواژهها
#گردهبرداری
#گفتاری
#گفتارینویسی
#مصدر
#موسیقی
#نامشناسی
#نشانهگذاری
#نقد
#نگارش
#نوواژه
#واژهبازی
#واژهسازی
#واژهشناسی
#واژهگزینی
#وامواژهها
#ویراستار
#ویرایش
#ویرگول
#همزه